هوش مصنوعی: این متن شعری است که با زبانی نمادین و انتقادی، از گستاخی و تکبر نهی می‌کند و بر فروتنی و خاکساری تأکید دارد. شاعر با اشاره به مفاهیمی مانند غبار هستی، عجز در برابر عظمت الهی و بی‌ادبی در طلب وصال، مخاطب را از تکبر و خودبینی برحذر می‌دارد و او را به فروتنی فرا می‌خواند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عرفانی و انتزاعی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کهن فارسی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۹۴

مبین به عارض آن سبز گندمین گستاخ
مشو به خرمن فردوس خوشه‌چین گستاخ

غبار هستی افتاده عزیزان است
ز روی کبر منه پای بر زمین گستاخ

تلاش وصل نمودن کمال بی‌ادبی است
مباش ای دل بی‌تاب این‌چنین گستاخ

برابر است به کیخسروی روی زمین
به آستانه این در منه جبین گستاخ

غلامی‌اش نبود کار هر کسی قصاب
چرا تو کنده‌ای (العبد) در نگین گستاخ
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.