هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و دلبستگی شدید خود سخن میگوید. او از آتش عشق و رنجهای آن مینالد، اما در عین حال به عشقش وفادار است. شاعر تأکید میکند که بردهوار تسلیم معشوق است و حتی حاضر است چشمهایش را زیر پای او قربانی کند. با این حال، او خود را بیخانمان نمیداند، چرا که در محله معشوق خانهای خراب دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه پیچیده و استعارههای ادبی است که درک آنها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات نیاز دارد. همچنین، برخی تصاویر مانند «کباب شدن» یا «قربانی کردن چشمها» ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.
شمارهٔ ۲
ز من دل برده بود آتشعذار تیزمژگانی
به صد جلدی برون آوردم از چنگش کباب اما
نبوسیده کسی در بندگی غیر از عنان دستش
به پایش میگذارد دیده را گاهی رکاب اما
از آن بیخانمانها نیستم قصاب تا دانی
به کوی دوست من هم خانهای دارم خراب اما
به صد جلدی برون آوردم از چنگش کباب اما
نبوسیده کسی در بندگی غیر از عنان دستش
به پایش میگذارد دیده را گاهی رکاب اما
از آن بیخانمانها نیستم قصاب تا دانی
به کوی دوست من هم خانهای دارم خراب اما
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.