۲۳۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱

ای شمع جهان افروز بیا
وی شاهد عالم سوز بیا

ای مهر سپهر قلمرو غیب
شد روز ظهور و بروز بیا

ای طائر سعد فرخ رخ
امروز تویی فیروز بیا

روزم از شب تیره تر است
ای خود شب ما را روز بیا

ما دیده به راه تو دوخته ایم
از ما همه چشم مدوز بیا

عمریست گذشته به نادانی
ای علم و ادب آموز بیا

شد گلشن عمر خزان از غم
ای باد خوش نوروز بیا

من مفتقر رنجور توام
تا جان به لب است هنوز بیا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:شمارهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.