هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از درد عشق و جور معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که رنج‌های عشق در واقع لطف و عنایت هستند. شاعر خود را مانند مجنون عاشق لیلی می‌داند و از تأثیرات عمیق عشق بر زندگی خود می‌گوید. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی مانند فقر و تسلیم در برابر معشوق دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اشارات تاریخی و ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد.

شمارهٔ ۷

ز درد جور آن دلبر مکن ای دل شکایتها
که دردش عین درمانست و جور او عنایتها

کلیم درگه اوئی گلیم فقر در برکش
ز فرعونی چه میجوئی سریر ملک و رایتها

خلیل عشق جانانی درآ در آتش سوزان
نه نمرودی که تا باشی شهنشاه ولایتها

چه راحتهاست پنهانی جراحتهای جانانرا
دریغا تو نمیدانی جفاها را ز راحتها

اگر چه ناز معشوقی کشد تیغ و کشد عاشق
بهر دم میکند لطفی به پنهانی حمایتها

بیا وز عشق موئی را ز من بشنو بگوش جان
حدیث لیلی و مجنون نشانست و حکایتها

منم مجنون آن لیلی که صد لیلی است مجنونش
بیا در چشم من بنگر ز عشق اوست آیتها

سرشکم لعل و رویم زر شد از تأثیر عشق او
بلی بر عشق آسانست از اینگونه کفایتها

بسوز دل چه میسازی عجب نبود حسین الحق
اگر در جان اهل دل کند آهت سرایتها
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.