هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از حافظ، به ستایش خداوند و بیان حضور همه‌جانبهٔ او در جهان و دل‌های انسان‌ها می‌پردازد. شاعر تأکید می‌کند که خداوند در همه چیز حاضر است، از دردها درمان می‌کند و تنها مونس دل‌هاست. همچنین، به مفاهیمی مانند عشق الهی، وحدت وجود، و امید به شفا اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۲۳۰

ایکه در اقلیم دلها حاکم و سلطان توئی
جمله عالم یک تن تنها و در وی جان توئی

از که جویم انس دل چون مونس جان یاد تست
با که گویم درد خود هم غایت درمان توئی

گر لب از گفتار بندم هم توئی اندیشه ام
ور بنالم از فراقت همدم افغان توئی

پرده ها انگیختی بر خلق بهر احتجاب
در پس هر پرده دیدم شاهد پنهان توئی

قدرتت چوگان و عالم گوی و میدان لامکان
فارس چابک سوار شاهد میدان توئی

آن و این گفتن مرا عمری حجاب راه بود
چون گشادی چشم من دیدم که این و آن توئی

گر چه ویران شد دل عاشق ز دردت باک نیست
گنج پنهان چون در آن کنج دل پنهان توئی

عاشق و معشوق را ای عشق با تو کار نیست
ناله یعقوب و حسن یوسف کنعان توئی

جان رنجور حسین از تو شفا دارد امید
ای خدائی که مفرح بخش رنجوران توئی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.