۱۶۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۸

ای حسن ترا عالم و آدم شده مجلا
روی تو بذرات جهان کرده تجلی

هر لحظه کنی جلوه دیگر پی نظار
زان جلوه یکی مؤمن و دیگر شده ترسا

بی نور تو عالم همه در ظلمت نابود
ای رحمت عالم تو شده محیی موتی

دیدیم عیان مهر رخت از همه ذرات
زان روی شدیم از همه رو واله و شیدا

ما آینه جمله اسما و صفاتیم
بنموده ز ما عکس همه اسم و مسمی

هم ذات قدیمیم و هم اوصاف کمالش
هم مرکز و نه دایره چرخ معلی

هم عالم و هم خالق و قیوم دوعالم
هم عالم و حی و شنوائیم و توانا

هم وحدت و هم کثرت وهم مظهرو ظاهر
هم موسی و هم عیسی و هم دیر کلیسا

هم گبر و یهودیم گه قیدو اسیری
هم مؤمن آزاده ز دنیا و ز عقبی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.