۱۷۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۵۳

قد تجلی العشق فی کل المجالی فانظروا
از پس هر ذره تابان گشت مهر روی او

فی مرایا کل عین قد راینا عینه
فافتحوا عینا کم حتی تروا ماتبتغوا

یار پیشت حاضر و تو از خودی غایب ازو
با خودآ آخر چه گم کردی که میجویی بگو

من شراب العشق لم یشرب کشربی شارب
کاسنا بحر فمالم تشربوا لم تعلموا

ساقیا جام و سبو پرساز بهر دیگران
بحر نوشانرا چه پروا با صراحی و سبو

حار قلبی صار روحی والها فی حسنه
ما نظرنا غیره لما ارنا وجهه

دم بدم بیند اسیری حسن او نوعی دگر
نوش بادش هر نفس جام تجلی نو بنو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.