هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر عشق و وفای شاعر به معشوق یا شیخ شهر است. شاعر از سرنوشت محتوم خود سخن می‌گوید و از تقصیرهای خود شرمسار است، اما به لطف معشوق امیدوار است. او خرابات و کلبه خود را بهشتی می‌داند و از تربت شاه (احتمالاً اشاره به مقبره‌ای مقدس) به عنوان نماد وفا یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه عمیق است که درک آن‌ها ممکن است برای سنین پایین دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱

ای نقش بسته نام خطت با سرشت ما
این حرف شد ز روز ازل سرنوشت ما

کارم به سینه تخم وفای تو کشتن است
خود عقل خنده میزند از کار و کشت ما

ما شرمسار مانده ز تقصیرهای خویش
لطف تو خود نمی نگرد خوب و زشت ما

ای شیخ شهر اگر به خرابات بگذری
رشک آیدت ز کلبه ی همچون بهشت ما

بخرام سوی تربت شاهی که بشنوی
بوی وفا ز طینت عنبر سرشت ما
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:شمارهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.