۲۰۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۳

تا خاک آستانه جانان مقام ماست
در بزم عیش جرعه راحت بجام ماست

گفتی: فلان بکوی من از خاک کمتر است
این هم چو بنگری سبب احترام ماست

زاهد حرام گفت می لعل را، بلی
ما زائریم و میکده بیت الحرام ماست

تا بر درش بخاک مذلت نشسته ایم
سلطان چار بالش گردون غلام ماست

روی چو زر بخاک درش تا نهاده ایم
در ملک عشق سکه شاهی بنام ماست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.