هوش مصنوعی: این شعر از درد عشق و جفای معشوق می‌گوید. شاعر از رنج‌های دلش سخن می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند. همچنین، از طبیب دل‌های شکسته درخواست مرهمی دیگر می‌کند و به زیبایی‌های طبیعت مانند بلبل و گل اشاره می‌کند. در پایان، شاعر از گریه و اشک می‌گوید که حتی یک شبنم کوچک می‌تواند خانه‌ای را ویران کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۹۹

ای هر دم از جفای تو دل را غمی دگر
عالم ز تو خراب و تو در عالمی دگر

ایندم که در رکاب توام، خون من بریز
ترسم که عمر امان ندهد تا دمی دگر

تیری زدی و ریش دل آسوده شد ز درد
هان! ای طبیب خسته دلان، مرهمی دگر

بلبل ز شوق نعره زنان در حریم باغ
گل هر زمان به مجلس نامحرمی دگر

شاهی، ز گریه سیل براین آب و گل مریز
کاین خانه پست میشود از شبنمی دگر
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.