هوش مصنوعی: متن بالا شعری است که در آن شاعر از عزم شاه جمشید برای سفر و فرمانروایی او بر دریا و خشکی سخن می‌گوید. شاعر از شنیده‌های خود دربارهٔ رأی همایون شاه و خدمت به او می‌گوید و امیدوار است که شاه به او توجه کند و داد بیچاره‌گان را بدهد. در پایان، شاعر از شاه می‌خواهد که به سخنانش گوش دهد و به او کمک کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق و ادبیات کلاسیک است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به دانش زبانی و فرهنگی دارد. همچنین، موضوعات مطرح شده مانند حکومت و درخواست کمک، بیشتر برای نوجوانان و بزرگسالان قابل درک و ارتباط است.

شمارهٔ ٧۴ - وله

بعزم سفر شاه جمشید فر
بر افراخت رایت بخورشید بر

بهر سو که روی آورد رایتش
قوی پشت باد او بفتح و ظفر

شنیدم ز گفتار کار آگهی
که فرمود شاهنشه بحر و بر

که ابن یمین نیز اقبال وار
درین ره ببندد بخدمت کمر

همانا که رأی همایون شاه
ندارد ز حالم کماهی خبر

ز مستان و پیری و بیحاصلی
برین صورت ار کرد باید سفر

ببینم بچشم آنچه گوشم شنید
که باشد سفر قطعه ئی از سقر

کمال کرم را چه نقصان رسد
اگر شهریار فریدون سیر

ز داد و دهش کار چاکر نخست
بسیم فراوان کند همچو زر

پس آنگه اجازت دهد تا بجان
دعا گوی میباشمش در حضر

ز درگاه عالم پناهش رهی
ندارد جز این التماس دگر

جهاندار شاها بسمع رضا
زمن بشنو این نکته مختصر

بده داد بیچاره گر بایدت
که دادت دهد داور دادگر
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٧٣ - قصیده
گوهر بعدی:شمارهٔ ٧۵ - قصیده در تعریف و تاریخ بنای قصری که نظام الدین یحیی ساخته
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.