هوش مصنوعی:
شاعر در این بیتها از درد و رنج خود میگوید که هر شب اشکهایش به دریا میریزد و آهش به آسمان هفتم نمیرسد. او از قومی شکایت دارد که حتی اگر نیزه در قلبشان فرو کنی، سر از گلو برمیآورند اما به مردم نمیرسند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاطفی و اجتماعی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند درد و رنج و ناامیدی ممکن است برای گروههای سنی پایین مناسب نباشد.
شمارهٔ ۳۲۱
شب نیست که اشک من بقلزم نرسد
آهم ز بر طارم هفتم نرسد
زینقوم که گر نیزه کنی در کو نشان
سر بر زند از حلق و بمردم نرسد
آهم ز بر طارم هفتم نرسد
زینقوم که گر نیزه کنی در کو نشان
سر بر زند از حلق و بمردم نرسد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.