هوش مصنوعی: شاعر از درد فراق و جدایی می‌نالد و از آتش جانسوز و دل‌سوز فراق شکایت می‌کند. او آرزو می‌کند که شبی به درازای زلف معشوق باشد تا بتواند از روزهای فراق با او شکایت کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۴۳۱

فریاد ز ناوک جگر دوز فراق
و ز آتش جانگداز دلسوز فراق

چون زلف تو کو شبی دراز ایدلبر
تا با تو کنم شکایت روز فراق
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.