۸۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶ - ایضاً

پیکری بیگناه را دیدم
چو گنهکار در جحیم افتاد

پخته کردش چو خام طبعش یافت
مالک دوزخش که بود استاد

زان پس از دوزخش برون آورد
تا کند موضع خراب آباد

بر لبش چون بلطف آب فشاند
سوز و تا بیش در نهاد نهاد

در جهان کآب آتش افروزد
جز در آن طبع کس ندارد یاد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵ - ایضاً
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷ - ایضاً
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.