هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و فلسفی به زیبایی‌های جهان و نقش‌های الهی در آفرینش اشاره دارد. شاعر از جمال و نقاشی خداوند سخن می‌گوید و به رابطه‌ی بین ظاهر و باطن، لطافت و کثافت، و هماهنگی عناصر طبیعت می‌پردازد. همچنین، از عشق و هماهنگی بین عناصر مختلف و یادآوری حکمت‌های قدیمی سخن به میان می‌آورد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات تخصصی و سبک شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات فارسی دارد.

شمارهٔ ۱۱۴ - این قطعه متوسط را یکی از بزرگان عصر از طبع خود باستاد جمال الدین نوشته و او را نزد خود خوانده

ای نقشبند عالم جان اندرین جهان
نی نی که نیست هیچ پذیرای نقش جان

تو صورت جمالی لابل که گشته
معنی آن که خود نبود صورتی روان

نقش لقای خوب تو بینم منم جمال
نامت جمال نقاش آمد ز بهر آن

باتن بساخت جان چه شود گر لطافتت
باطبع با کثافت من ساخت همچنان

خاک ارچه هست سست و کثیف و گران و زشت
آب لطیف خوب سبک شد روان در آن

ور طبع تو نباشد با هم بطبع من
بس سازگار هست طبیبی در این میان

ناهید چرخ و طرف مه و آسمان لطف
یادآور ای عزیز که گفتن نمیتوان

از بهر اتفاق طبایع بماند یاد
تریاق اربعه ز حکیمان باستان

ای یار غار حب کن ازین حب یار غار
با جنتیان احمر و با مرو زعفران

باشد که طبع تر تو باطبع خشک من
زین نوش داروئی که بسازم کند قران
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۳ - قصیده
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۵ - استاد جمال الدین در جواب نگاشته
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.