۱۴۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۰

نگارم عنبر از مه مینماید
ز سنبل شکل خرگه مینماید

رخ همچون مه او در شب زلف
دل گمگشته را ره مینماید

غلام آنرخم کش خط دمیدست
که اکنون خود یکی ده مینماید

بپیش روی تومه کیست باری
دم طاوس صد مه مینماید

گل از تو بو برد پس آورد رنگ
ازینش عمر کوته مینماید

خیالت داشت حس العهد آخر
که ما را روی گه گه مینماید

بجانی یک نگه، لیکن بآنشرط
که جان بستاند آنگه مینماید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.