هوش مصنوعی: این متن به بیان احساسات شاعر درباره دوری از معشوق و ناکامی‌هایش می‌پردازد. شاعر از بی‌توجهی معشوق و نبود لطف و بخشش از سوی او شکایت دارد و اشاره می‌کند که اعمال دوست اگرچه زشت باشد، باز هم نباید بازگو شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاطفی عمیق و نگاه فلسفی به روابط انسانی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار خواهد بود. همچنین، برخی از واژه‌ها و استعاره‌های به‌کاررفته نیاز به دانش ادبی نسبتاً بالایی دارند.

قطعه

بدان خدای که بیرنگ نقش انسان را
ز روی قدرت بر سطح آب زد پرگار

که تا ز خدمت تو دور مانده ام ناکام
مرا نه دیده بخفت و نه بخت شد بیدار

کرده آنست که از کرده دوست
چون بود زشت حکایت نکنند

آه و صد آه که از مخدومان
نبود عفو و عنایت نکنند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:ابیاتی چند از قصیده که تمام آن یافت نشد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.