هوش مصنوعی:
این شعر از عشق ناکام، دوری از معشوق و رنجهای عاشقانه سخن میگوید. شاعر از تلاش بیثمر برای وصال یار، سیاهی بخت و گریههای بیپایان مینالد. همچنین به مفاهیمی مانند نقاب (پنهانکاری)، شبظلمت (دشواریها) و تضاد بین آرزو و واقعیت اشاره دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، استفاده از استعارههای پیچیده و لحن غمگین متن ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال نامفهوم یا سنگین باشد. درک کامل این شعر نیاز به آشنایی نسبی با ادبیات کهن فارسی دارد.
شمارهٔ ۱
چشم ترم به آب رسانیده آب را
حاجب نشد به رفتن دریا سحاب را
وصل تو را ز بخت سیه چون طلب کنم
از شب ظلمت نکرده کسی آفتاب را
بر رغم من بود که نقاب افکند به رخ
باید کشید منتی از من نقاب را
مقصود دل ز گریه فنای نیست و بس
از زخم نیست گریه بر آتش کباب را
مشکل اگر جهان حذر را اشک من کند
بیمی از سیل نیست سرای خراب را
گیرم غمم به خواب گذارد چسان دهم
جا در حریم عکس رخ یار خواب را
هرکس که آشنای تو بیگانه نیست
بیگانگی ز چشمم از آن است خواب را
حاجب نشد به رفتن دریا سحاب را
وصل تو را ز بخت سیه چون طلب کنم
از شب ظلمت نکرده کسی آفتاب را
بر رغم من بود که نقاب افکند به رخ
باید کشید منتی از من نقاب را
مقصود دل ز گریه فنای نیست و بس
از زخم نیست گریه بر آتش کباب را
مشکل اگر جهان حذر را اشک من کند
بیمی از سیل نیست سرای خراب را
گیرم غمم به خواب گذارد چسان دهم
جا در حریم عکس رخ یار خواب را
هرکس که آشنای تو بیگانه نیست
بیگانگی ز چشمم از آن است خواب را
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.