هوش مصنوعی:
شاعر بیان میکند که دوست دارد درِ وصال را باز کند و جانفشانیاش را آغاز نماید، اما میترسد که پس از مرگ، گستاخانه چشمان بستهاش را بر روی معشوق باز کند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و فلسفی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، اشاره به مرگ و مفاهیم عمیق عاطفی ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد.
شمارهٔ ۱۲۹
گویم که دری زوصل اگر باز کنم
در پای تو جان فشانی آغاز کنم
لیکن ترسم که بعد مردن گستاخ
بر روی تو چشم بسته را باز کنم
در پای تو جان فشانی آغاز کنم
لیکن ترسم که بعد مردن گستاخ
بر روی تو چشم بسته را باز کنم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.