علی بن عثمان بن علی جلابی هُجویری غَزنَوی ملقب به داتا گَنجبَخش از عارفان سدهٔ پنجم هجری قمری است. او اهل غزنه در مشرق خراسان بود. در فراگیری برخی از علوم شاگرد ابوالعباس شقانی بودهاست. ولی در طریقت پیرو ابوالفضل محمد بن حسن ختلی بودهاست. در حالی که ابوالفضل ختلی خود از مریدان ابوالحسن بصری بودهاست.
نام کامل او را برخی از مآخذ، ابو الحسن علی بن عثمان بن ابی علی الجلابی الھجویری الغزنوی، نوشته اند و بعضی مختصراً به ذکر جلابی یا ھجویری یا غزنوی کفایت کردہ اند و دسته ای وی را پیر ھجویر، سید ھجویر خواندہ اند۔ هجویری بهگمان در هجویر، از محلههای غزنه، زاده شد و جلاب و هجویر دو محل از محلههای غزنین اند. او از رجال معروف به علم و معرفت و طریقت است.
امام قشیری از استادان او بود و هجویری با او آشنایی تمام داشت. وی با بسیاری از استادان طریقت مانند عبدالکریم قشیری و ابوسعید ابوالخیر و ابو علی فارمدی (فریومدی) و دیگر بزرگان و محدثان ملاقات کرده و همصحبت بودهاست. «ابوالفضل محمدبن المحسن الختلی»، مرشد او بود، و او پیرو مذهب جنید بودهاست. سپس به سیاحت و حج رفته و ملازم ابوالعباس احمد بن محمد اشقانی شد و از او پارهای از علوم را آموخت.
پس از تکمیل تحصیلات خویش، چنانکه عادت مشایخ قدیم تصوف بود به سیر آفاق و انفس پرداخت و به شام، عراق، آذربایجان، طبرستان، خوزستان، کرمان، خراسان و فرارود سفر کرد و بسیاری از مشایخ عصر خود را دید. او چهل سال در سفر بودهاست و همچون پیر خویش از تظاهر و از لباس و رسوم تصوف که آن را در زمانه خود نشانه ریا میشمرد، بیزار بود.
نسبت به زناشویی نظر خوشی نداشت. به امر پیر خود، به جانشینی حسین زنجانی، به لاهور (در پاکستان غربی کنونی) رفت. در این هنگام پادشاهی غزنویان رو به تجزیه نهاده و رشته زندگی در غزنه از هم گسیخته بود. گویا هجویری لاهور را موافق طبع نیافت. خود او گوید که: «من اندر دیار هند، اندر میان ناجنسان گرفتار مانده بودم.» روزها درس میداد و شبها به مریدان حقایق طریقت میآموخت. عده کثیری از مردم اطراف را به دین اسلام درآورد. در کتاب کشف المحجوب نقل کردهاست که دیوان اشعار و کتاب منهاج الدین تألیف او را گرفته و به نام خود کردهاند، و از خدا خواستهاست که نام سارق دیوان و کتاب را از دیوان طلاب درگاه خود پاک گرداند. یگانه تألیف معتبری که از او برجای مانده، کتاب کشف المحجوب است و آن نخستین نوشته مهم فارسی در تصوف است که علاوه بر بحث در حقیقت و معنای تصوف و شرح الفاظ و اصطلاحات و آداب و رسوم و فرقههای آن، احوال و مذاهب عده زیادی از مشایخ تصوف را در بر دارد. این کتاب، کتابی جامع و پرمغز به نثر خوش و بیحشو و زواید و تکلف است.
هجویری بین سالهای ۴۸۱ و ۵۰۰ هـ.ق. درگذشت (هجویری در سال ۴۶۵ هجری در لاهور جهان را بدرود گفته و در همانجا بخاک سپرده شدهاست.) آرامگاه او در میان دروازه بهاتی لاهور جای دارد و در کنار آن مسجدی است که اصل بنای آن از خود شیخ است.
در ویکی پدیا بیشتر بخوانید