عبارات مورد جستجو در ۵۹۵۱۸ گوهر پیدا شد:
شاه نعمت‌الله ولی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۹۸
صوفی باصفا وفا دارد
لاجرم از وفا صفا دارد
امر آسان بود تصوف او
گر درین ره امام ما دارد
شاه نعمت‌الله ولی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۰۰
آتش غیرتش برافروزد
غیر خود را به یک نفس سوزد
لیس فی الدار غیره دیار
این سخن را به ما بیاموزد
شاه نعمت‌الله ولی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۰۱
هر که او از خدای ما ترسد
از من و تو بگو کجا ترسد
ترسم از ذات اوست تا دانی
دلم از دیگری کجا ترسد
شاه نعمت‌الله ولی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۰۲
عقل علمش به ذات او نرسد
ور تو گویی رسد نگو نرسد
صوفی با صفا وفا دارد
حاصلش غیر گفتگو نرسد
شاه نعمت‌الله ولی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۰۳
ماضی و مستقبلت گر حال شد
دی و فردا سر به سر پامال شد
عمر صد ساله به نزد ما دمی است
ای که گوئی عمر تو صد سال شد
شاه نعمت‌الله ولی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۰۵
عاقلی کی به عاشقان ماند
آن سر کل کجا نهان ماند
هندویی کی بود چو ترک خوشی
این چنین کی به آن چنان ماند
شاه نعمت‌الله ولی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۰۸
عقل نفی ما سوی اللّه می‌ کند
عشق ما اثبات اللّه می‌ کند
لا و الا هر دو را در هم شکن
کاین نصیحت نعمت اللّه می‌ کند
شاه نعمت‌الله ولی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۱۰
ظاهر و باطن ار چه ضد انند
عارفان هر دو را یکی دانند
این دو اسم اند و ذات هر دو یکی
به صفت آن یک دو گردانند
شاه نعمت‌الله ولی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۱۱
نور او را به نور او بیند
هر چه بیند همه نکو بیند
هم از او گوید و از او شنود
نه چو احول یکی به دو بیند
شاه نعمت‌الله ولی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۱۲
خلق و حق را به همدگر بیند
آفتاب است و در قمر بیند
نور حق را به نور حق نگرد
نور خود را به نور خود بیند
شاه نعمت‌الله ولی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۱۳
نتواند که گوشه بگزیند
یا به کنج خراب بنشیند
چه کند خلوتی چو در همه شبی
نور محبوب خویش می‌بیند
شاه نعمت‌الله ولی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۱۴
همه عالم ز حضرتش موجود
این چنین بوده است و خواهد بود
هر چه خواهی چو ما ازو می‌ خواه
تا بیابی ز حضرتش مقصود
شاه نعمت‌الله ولی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۱۷
کون جامع جامع اسما بود
عین اول عین جد ما بود
گوهر درّ یتیم از ما بجو
زان که عین ما ازین دریا بود
شاه نعمت‌الله ولی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۲۰
ناظر و منظور آنجا کی بود
بود و هم نابود آنجا کی بود
هفت دریا غرقه اند در بحر او
بلکه اسم و رسم و دریا کی بود
شاه نعمت‌الله ولی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۲۱
یک هویت اول و آخر بود
آن حقیقت باطن و ظاهر بود
ظاهر و باطن یکی گوید مدام
در هویت هر که او ناظر بود
شاه نعمت‌الله ولی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۲۲
جمله آئینه یک حدید بود
خواه عتیق است و خواه جدید است
آینه روشن است نزدیک آی
کور ازین رمز ما بعید بود
شاه نعمت‌الله ولی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۲۳
نفس ناقص بخیل خواهد بود
در سخاوت دخیل خواهد بود
گر توکل کند دوا یابد
ورنه دائم علیل خواهد بود
شاه نعمت‌الله ولی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۲۴
همه عامل یکی بود موجود
در همه می ‌نماید آن مقصود
گفتهٔ سیّدم به جان بشنو
دولتت باد و عاقبت محمود
شاه نعمت‌الله ولی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۲۶
هر چه در غیب و در شهادت بود
همه ایثار بندگان فرمود
حسن اسما و هم جمال و صفات
در چنین آینه به ما بنمود
شاه نعمت‌الله ولی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۲۷
حق تعالی دری به ما بگشود
نقد آن گنج را به ما بنمود
نقد گنج خزانهٔ جودش
به کرم او نثار ما فرمود