عبارات مورد جستجو در ۵۹۵۱۸ گوهر پیدا شد:
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۶۹
پاک شو تا قبول او گردی
چون شدی پاک خوش نکو گردی
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۷۲
تا تو خود را تمام نشناسی
خواجه را از غلام نشناسی
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۷۸
تن فدا کن که در جهان سخن
جان شود زنده چون بمیرد تن
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۷۹
جام بی می بگو چه باشد هیچ
رند بی وی بگو چه باشد هیچ
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۸۰
جام گیتی ‌نما به ما دادند
نعمت‌اللّه در او هویدا شد
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۸۲
جسدت همچو جام و روحت راح
راح می ‌نوش در صباح و رواح
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۸۳
جسم و جان است همچو آب و حباب
نظری کن به عین ما دریاب
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۸۴
جسم و جان خوشی همی یابد
تا چنین آدمی بیاراید
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۸۵
جسم و جانی که دارد این انسان
مصحف جامع است خوش می خوان
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۸۶
جوابی خوش چو آبی بشنو از ما
که دریابی طریق جمله اسما
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۹۰
چون مجرد شد او و عریان شد
آفتاب خوشی بر او برتافت
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۹۱
چون من ز راه سلامت نمی رسم به سلامت
مقیم کوی ملامت شدم به خیر و سلامت
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۹۲
چون که پر داد مرغ جان را باز
لاجرم می کند چنین پرواز
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۹۳
چیزی که مراد دل بر آن است
دلخواه من است و دلبر آن است
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۹۴
حرف و معنی جام و می را نوش کن
حلقهٔ این حرف را در گوش کن
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۹۶
حسن خلق و خلق می ‌دانم ز حق
عارفان دانند سر خلق خلق
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۹۷
خانهٔ دل عمارتی می کن
رب خود را زیارتی میکن
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۱۰۲
خوش آب حیاتی است روان از نفس ما
از همدم ما جو نفس همدم ما را
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۱۰۵
در آتش محبت خود را بسوز خوش خوش
چون سوختی در آتش ، آتش بسوزد آتش
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۱۰۷
در آینهٔ تمام اشیا
بنموده جمال جمله اسما