عبارات مورد جستجو در ۳۶۰۹۶ گوهر پیدا شد:
اهلی شیرازی : ساقینامهٔ رباعی
شمارهٔ ۷۱
ساقی نظری که همدم غم ماییم
محروم ز خورشید چو شبنم ماییم
هر چند که عالمیست محروم از تو
محروم ترین خلق عالم ماییم
اهلی شیرازی : ساقینامهٔ رباعی
شمارهٔ ۷۳
ساقی قدحی که عاشق روی توام
مست خم زلف ابروی توام
تنها نه رخ خوب کشد سوی توام
قلاب محبتی است هر موی توام
اهلی شیرازی : ساقینامهٔ رباعی
شمارهٔ ۷۴
ساقی نظر از تو گر سوی باغ کنم
باغ از تف دل سیه ترا از داغ کنم
گر آتش حسرتت برم زیر زمین
چون لاله همه زیر زمین داغ کنم
اهلی شیرازی : ساقینامهٔ رباعی
شمارهٔ ۸۰
ساقی ز غم تو تا کی از دست شوم
تا چند ز پا مال ستم پست شوم
عمریست که در خمار غم سوخته ام
باز آ که بیک نظاره ات مست شوم
اهلی شیرازی : ساقینامهٔ رباعی
شمارهٔ ۸۴
ساقی نظری کز همه دلسوز تریم
وز ذره به مهر حسرت اندوز تریم
چون سایه بظلمتیم دور از رخ تو
هر روز که میشود سیه روز تریم
اهلی شیرازی : ساقینامهٔ رباعی
شمارهٔ ۸۶
ساقی تو بمستیی گواه دل من
کان دم که ز خود رود دل غافل من
جز آرزوی تو در دلم حاصل نیست
این بس بود از هر دو جهان حاصل من
اهلی شیرازی : ساقینامهٔ رباعی
شمارهٔ ۸۸
ساقی نظری بعاشق محزون کن
رحمی بدل شکسته پر خون کن
آبی چشمان ز کوثر وصل مرا
وین دوزخ حسرت از دلم بیرون کن
اهلی شیرازی : صنف اول که تاج است و پیش بر است
برگ سیم ده تاج است
ای آنکه غمت فرشته محتاج کند
زلف تو حدیث شب معراج کند
دارد سر من بر آسانت ز شرف
خشتی که برابری به ده تاج کند
اهلی شیرازی : صنف دوم که زر سفید است و بیش بر است
صنف دوم که زر سفید است و بیش بر است
ای آنکه ترا سوی رقیبان نگهست
بیصورت حال تو دل من تبهست
در دور قمر که شاه و درویش یکیست
آنرا که بود نتگه بکف پادشه است
اهلی شیرازی : صنف دوم که زر سفید است و بیش بر است
برگ دوم وزیر زر سفید است
ای آنکه غم تو دلخراش آمده است
شده صورتت آن ملک که فاش آمده است
در پای تو ایشاه بتان شاخ بهار
چون دست وزیر تنگه پاش آمده است
اهلی شیرازی : صنف دوم که زر سفید است و بیش بر است
برگ سیم ده زر سفید
ای کز تو بتان چو لاله خونین جگرند
نسرین و بنفشه رنگ و بوی از تو برند
در کوی تو با بوی تو از خاک کمست
مشکی که ازو جوی به ده تنگه خرند
اهلی شیرازی : صنف دوم که زر سفید است و بیش بر است
برگ پنجم هشت زر سفید
ای سرو قد ماهرخ حور سرشت
مست تو بهشت ابداز دست بهشت
از شوق خریداریت ای یوسف مصر
بفروخت به هشت تنگه دل هشت بهشت
اهلی شیرازی : صنف دوم که زر سفید است و بیش بر است
برگ ششم هفت زر سفید
ای آنکه رخ تو گل نشد همسر او
درویش تو پادشه بود چاکر او
چرخ ار عظمت بما فروشد نخریم
بالله، بهفت تنگه هفت اختر او
اهلی شیرازی : صنف دوم که زر سفید است و بیش بر است
برگ هفتم شش زر سفید
ای گل که تو را چون من هزار افکارند
هر گوشه ز نرگس تو صد بیمارند
ریزند چو نرگس بته پای سگت
مستان تو شش تنگه که بر کف دارند
اهلی شیرازی : صنف دوم که زر سفید است و بیش بر است
برگ دهم سه زر سفید
ای چشم تو ترسا بچه باده پرست
عاله همه نرگس صفت از چشم تو مست
در پای قدح نهد ز شوق تو چو گل
آنرا که سه تنگه چون سه برگسست بدست
اهلی شیرازی : صنف دوم که زر سفید است و بیش بر است
برگ یازدهم دو زر سفید
ای کز تو پری رخان صفا یافته اند
صد خسته دل از لبت شفا یافته اند
از چرخ فلک سرمه و مهر گذشت
از خاک درت دو تنگه تا یافته اند
اهلی شیرازی : صنف دوم که زر سفید است و بیش بر است
برگ دوازدهم یک زر سفید
ای آنکه ز شوق آهویت مجنونم
درویش توام ز پادشه افزونم
من رند و شرابخواره آسوده ز گنج
یک تنگه اگر مرا بود قارونم
اهلی شیرازی : صنف سیم شمشیر است که بیش برست
صنف سیم شمشیر است که بیش برست
ای آنکه بعشوه نرگست صف شکن است
دلجویی صورتت بوجه حسن است
شمشیر کشیده خون خصمت ریزد
مریخ که پادشاه شمشیر زن است
اهلی شیرازی : صنف سیم شمشیر است که بیش برست
برگ دوم وزیر شمشیر است
ای نرگس مستت آهوی شیر شکار
افتاده بصورت تو صد نقش و نگار
چشمت شه خوبان بود و غمزه وزیر
کم دید کسی وزیر شمشیر گذار
اهلی شیرازی : صنف سیم شمشیر است که بیش برست
برگ سیم ده شمشیر است
ای کاهوی تو صید بود صد شیرش
خورشید رخت کسی نه بیند سیرش
هر کس که بکوی تو دمی جان گرفت
زانجا نتوان راند به ده شمشیرش