عبارات مورد جستجو در ۳۴۵ گوهر پیدا شد:
مفاتیح الجنان : اعمال ماه شوال
روز بیست و پنجم ماه شوال
در سال صدوچهل و هشت به گفته بعضی، شهادت امام صادق(علیه السلام) واقع شده و برخی روز شهادت را نیمه رجب گفته اند و علت شهادت آن حضرت، انگور زهرآلودی بوده که به حضرت خورانده شده.
روایت شده: که چون زمان شهادت آن حضرت فرا رسید دیده های خود را گشود و فرمود: بستگان مرا گرد آورید، چون همه گرد آمدند به جانب ایشان نظر کرد و فرمود: شفاعت ما به کسی که نماز را سبک شمارد و به جایگاه آن اعتماد نکند نمی رسد.
روایت شده: که چون زمان شهادت آن حضرت فرا رسید دیده های خود را گشود و فرمود: بستگان مرا گرد آورید، چون همه گرد آمدند به جانب ایشان نظر کرد و فرمود: شفاعت ما به کسی که نماز را سبک شمارد و به جایگاه آن اعتماد نکند نمی رسد.
مفاتیح الجنان : اعمال ماه ذی الحجه
روز پانزدهم ماه ذى الحجه
مفاتیح الجنان : اعمال ماه محرم
روز بیست و پنجم ماه محرم
مفاتیح الجنان : اعمال ماه ربیع الاول
روز چهاردهم ماه ربیع الاول
در سال شصت وچهار یزید بن معاویه به سوی درکات دوزخ شتافت؛ در کتاب «اَخبارُ الدُّوَلِ» آمده است که یزید به بیماری «ذاتُ الجَنبِ» در منطقه حوران از دنیا رفت، جنازه پلیدش را به دمشق آوردند و در باب صغیر به خاک سپردند و محل قبرش هم اکنون محل انباشتن زباله است، سن او در زمان مرگ سی وهفت سال بود و سه سال و نه ماه حکومت کرد؛ انتهی.
مفاتیح الجنان : زیارت امامزادگان عظام
زیارت حضرت عبد العظیم (ع)
امامزاده ی لازم التعظیم، جناب عبدالعظیم که نَسَب شریفش به چهار واسطه، به سبط جلیل حضرت خیر الوری، امام حسن مجتبی(علیه السلام) به این طریق منتهی می گردد: عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن الحسن بن زید بن الحسن بن علی بن ابی طالب.
قبر شریفش در منطقه ری معلوم و مشهور و مأوی و پناهگاه عموم مردم است و بلندی مقام و جلالت شأن آن حضرت، روشن تر از آفتاب است، چه آن بزرگوار، علاوه بر آنکه از دودمان حضرت خاتم النبیین(صلی الله علیه وآله) می باشد، از بزرگان راویان و معتبرترین علما و زاهدان و عابدان و صاحب تقوا و پرهیز و از اصحاب حضرت جواد(علیه السلام) و حضرت هادی(علیه السلام) است و به خدمت ایشان، نهایت توسّل و سراپا پیوند و اتصال را داشته است و از آن بزرگواران، احادیث بسیار روایت کرده.
صاحب کتاب «خطب امیرالمؤمنین» و کتاب «یوم و لیله» است و اوست که دین خود را بر امام زمانش حضرت هادی(علیه السلام) عرضه کرد و حضرت او را تصدیق کرد و فرمود:
یا أَبَا الْقَاسِمِ، هَذَا وَ اللَّهِ دِینُ اللَّهِ الَّذِی ارْتَضَاهُ لِعِبَادِهِ، فَاثْبُتْ عَلَیهِ، ثَبَّتَک اللَّهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ.
صاحب بن عبّاد، رساله مختصری در حالات آن جناب نوشته که شیخ ما، مرحوم ثقة الاسلام نوری، در خاتمه «مستدرک»، آن را نقل کرده؛ در آن کتاب و در رجال شیخ نجاشی آمده: که حضرت عبدالعظیم از سلطان زمان خود ترسید و گریخت و به عنوان آنکه پیام رسان و پیک است، در شهرها گردش می کرد تا به ری آمد و در میان ساربانان مخفی شد و بنا بر روایت نجاشی در سردابی در خانه یکی از شیعیان، در سکة الموالی پنهان گشت.
و در آنجا عبادت خدا می کرد و روزها را روزه می داشت و شب ها به نماز می ایستاد و پنهان از دید مردم بیرون می آمد و قبری را که در برابر قبر او به فاصله یک راهرو است زیارت می کرد و می گفت: این قبر مردی از فرزندان موسی بن جعفر است و پیوسته در آنجا بود و یکی دو نفر از شیعه، از احوال او باخبر شدند تا آنکه بیشتر مردم ری او را شناختند.
پس شخصی از شیعیان، حضرت رسالت پناه را در خواب دید که فرمود: مردی از فرزندان مرا، از سکة الموالی بر خواهند داشت و کنار درخت سیب، در باغ عبدالجبّار بن عبدالوّهاب، دفن خواهند کرد و اشاره فرمود به همان مکانی که در آنجا دفن شد، بیننده خواب نزد صاحب باغ رفت تا آن درخت و جایش را از صاحب باغ بخرد؛ مالک باغ به او گفت: این درخت و جایش را برای چه می خری؟ خریدار خوابش را تعریف کرد، صاحب باغ گفت: من نیز چنین خوابی دیده ام و جای این درخت را با تمام باغ وقف بر آن سید و سایر شیعیان کرده ام که اموات خود را در آنجا دفن کنند.
حضرت عبدالعظیم پس از مدتی بیمار شد و بر اثر آن بیماری به رحمت ایزدی پیوست، چون او را برای غسل دادن برهنه کردند، در جیب لباسش ورقه ای یافتند که نسب شریف خود را در آن نوشته بود: منم ابوالقاسم عبدالعظیم فرزند عبدالله، فرزند علی، فرزند حسن، فرزند زید، فرزند امام حسن، فرزند علی بن ابی طالب.
صاحب بن عبّاد، در وصف دانش عبدالعظیم فرموده: ابوتراب رویانی روایت کرده که گفت: از ابو حمّاد رازی شنیدم که می گفت: در شهر «سُرَّمن رأی» بر حضرت امام علی النقی(علیه السلام) وارد شدم، پس پاره ای از مسائل حلال و حرام خود را، از آن حضرت پرسیدم. سؤالات مرا پاسخ دادند، زمانی که برای بیرون آمدن از «سرّمن رای» با آن حضرت وداع کردم به من فرمودند: ای حمّاد هرگاه چیزی از امور دینت بر تو مشکل شد، در ناحیه خود، یعنی در شهر ری، از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی بپرس و سلام مرا به او برسان.
محققّ داماد در کتاب «رواشح» گفته: احادیث بسیاری در فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم روایت شده، از جمله آمده است: هرکه قبر او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود و شیخ بزرگوار شهید ثانی در حواشی کتاب «خلاصه» همین روایت را از بعض نَسَب شناسان نقل فرموده.
و ابن بابویه و ابن قولویه به سند معتبر روایت کرده اند: که مردی از اهل ری، خدمت حضرت امام علی النقی(علیه السلام) رفت، حضرت پرسید کجا بودی؟ عرض کرد به زیارت امام حسین(علیه السلام) رفته بودم، فرمود: اگر قبر عبدالعظیم را که نزد شماست، زیارت می کردی، هرآینه مانند کسی بودی که امام حسین(علیه السلام) را زیارت کرده باشد.
فقیر گوید: علما برای آن بزرگوار زیاراتی نقل نکرده اند، مگر فخر المحققین آقا جمال الدین که در کتاب «مزار» خود فرموده: زیارت آن حضرت به این صورت مناسب است:
السَّلامُ عَلَی آدَمَ صَِفْوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی نُوحٍ نَبِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَی إِبْراهِیمَ خَلِیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی مُوسَی کلِیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی عِیسَی رُوحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا رَسُولَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا خَیرَ خَلْقِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا صَفِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللّهِ خاتَمَ النَّبِیینَ،
السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِی بْنَ أَبِی طالِبٍ وَصِی رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا فاطِمَةُ سَیدَةَ نِساءِ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیکما یا سِبْطَی الرَّحْمَةِ وَسَیدَی شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، السَّلامُ عَلَیک یا عَلِی بْنَ الْحُسَینِ سَیدَ الْعابِدِینَ وَقُرَّةَ عَینِ النَّاظِرِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی باقِرَ الْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِی، السَّلامُ عَلَیک یا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ الْبارَّ الْأَمِینَ؛
السَّلامُ عَلَیک یا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ الطَّاهِرَ الْطُّهْرَ، السَّلامُ عَلَیک یا عَلِی بْنَ مُوسَی الرِّضَا الْمُرْتَضی، السَّلامُ عَلَیک یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی التَّقِی، السَّلامُ عَلَیک یا عَلِی بْنَ مُحَمَّدٍ النَّقِی النَّاصِحَ الْأَمِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا حَسَنَ بْنَ عَلِی، السَّلامُ عَلَی الْوَصِی مِنْ بَعْدِهِ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی نُورِک وَسِراجِک، وَوَلِی وَ لِیک، وَوَصِی وَصِیک، وَحُجَّتِک عَلَی خَلْقِک. السَّلامُ عَلَیک أَیهَا السَّیدُ الزَّکی وَالطَّاهِرُ الصَّفِی، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ السَّادَةِ الْأَطْهارِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ الْمُصْطَفَینَ الْأَخْیارِ، السَّلامُ عَلَی رَسُولِ اللّهِ وَعَلَی ذُرِّیةِ رَسُولِ اللّهِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛ السَّلامُ عَلَی الْعَبْدِ الصَّالِحِ الْمُطِیعِ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ،
السَّلامُ عَلَیک یا أَبَا الْقاسِمِ ابْنَ السِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ الْمُجْتَبَی، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ بِزِیارَتِهِ ثَوابُ زِیارَةِ سَیدِ الشُّهَداءِ یرْتَجی، السَّلامُ عَلَیک عَرَّفَ اللّهُ بَینَنا وَبَینَکمْ فِی الْجَنَّةِ، وَحَشَرَنا فِی زُمْرَتِکمْ، وَأَوْرَدَنا حَوْضَ نَبِیکمْ، وَسَقَانا بِکأْسِ جَدِّکمْ مِنْ یدِ عَلِی بْنِ أَبِی طالِبٍ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیکمْ، أَسْأَلُ اللّهَ أَنْ یرِینا فِیکمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ، وَأَنْ یجْمَعَنا وَ إِیاکمْ فِی زُمْرَةِ جَدِّکمْ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَأَنْ لَا یسْلُبَنا مَعْرِفَتَکمْ إِنَّهُ وَلِی قَدِیرٌ؛
أَتَقَرَّبُ إِلَی اللّهِ بِحُبِّکمْ، وَالْبَراءَةِ مِنْ أَعْدائِکمْ، وَالتَّسْلِیمِ إِلَی اللّهِ راضِیاً بِهِ غَیرَ مُنْکرٍ وَلَا مُسْتَکبِرٍ وَعَلَی یقِینِ مَا أَتی بِهِ مُحَمَّدٌ نَطْلُبُ بِذلِک وَجْهَک یا سَیدِی اللّهُمَّ وَرِضاک وَالدَّارَ الْآخِرَةَ، یا سَیدِی وَابْنَ سَیدِی اشْفَعْ لِی فِی الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَک عِنْدَ اللّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ.
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک أَنْ تَخْتِمَ لِی بِالسَّعادَةِ فَلَا تَسْلُبْ مِنِّی مَا أَنَا فِیهِ، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ. اللّهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَتَقَبَّلْهُ بِکرَمِک وَعِزَّتِک وَبِرَحْمَتِک وَعافِیتِک، وَصَلَّی اللّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ أَجْمَعِینَ وَسَلَّمَ تَسْلِیماً یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
فخر المحققین فرموده: در پاره ای از اخبار ذکر شده که امام زاده عبدالعظیم، در هنگام اقامت در شهرری، به طور پنهان از منزل بیرون می آمد و قبری که برابر قبر او به فاصله یک راهرو قرار دارد، زیارت می کرد و می فرمود: این قبر مردی از فرزندان موسی بن جعفر(علیه السلام) است و اکنون قبری در آنجاست، منسوب به امام زاده حمزه، فرزند موسی بن جعفر(علیه السلام) و ظاهراً همان قبری است که امام زاده عبدالعظیم آن را زیارت می نمود.
ان شاء الله او را هم باید زیارت کرد و در زیارتش، «همین زیارت» [حضرت عبدالعظیم] را تا «الْمُطِیعِ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ» می توان خواند و دنباله زیارت را که خاص حضرت عبدالعظیم است نباید خواند، پایان سخن فخرالمحققّین.
در صحن امام زاده حمزه [و حضرت عبدالعظیم در شهر ری]، قبر شیخ جلیل سعید، قدوة المفسّرین، جمال الدین ابو الفتوح حسین بن علی خزاعی صاحب تفسیر معروف قرار دارد، باید آن جناب را هم زیارت کرد و همچنین از زیارت جناب شیخ صدوق رئیس المحدثین، معروف به ابن بابویه که در نزدیکی شهر حضرت عبدالعظیم است، نباید غفلت کرد.
قبر شریفش در منطقه ری معلوم و مشهور و مأوی و پناهگاه عموم مردم است و بلندی مقام و جلالت شأن آن حضرت، روشن تر از آفتاب است، چه آن بزرگوار، علاوه بر آنکه از دودمان حضرت خاتم النبیین(صلی الله علیه وآله) می باشد، از بزرگان راویان و معتبرترین علما و زاهدان و عابدان و صاحب تقوا و پرهیز و از اصحاب حضرت جواد(علیه السلام) و حضرت هادی(علیه السلام) است و به خدمت ایشان، نهایت توسّل و سراپا پیوند و اتصال را داشته است و از آن بزرگواران، احادیث بسیار روایت کرده.
صاحب کتاب «خطب امیرالمؤمنین» و کتاب «یوم و لیله» است و اوست که دین خود را بر امام زمانش حضرت هادی(علیه السلام) عرضه کرد و حضرت او را تصدیق کرد و فرمود:
یا أَبَا الْقَاسِمِ، هَذَا وَ اللَّهِ دِینُ اللَّهِ الَّذِی ارْتَضَاهُ لِعِبَادِهِ، فَاثْبُتْ عَلَیهِ، ثَبَّتَک اللَّهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ.
صاحب بن عبّاد، رساله مختصری در حالات آن جناب نوشته که شیخ ما، مرحوم ثقة الاسلام نوری، در خاتمه «مستدرک»، آن را نقل کرده؛ در آن کتاب و در رجال شیخ نجاشی آمده: که حضرت عبدالعظیم از سلطان زمان خود ترسید و گریخت و به عنوان آنکه پیام رسان و پیک است، در شهرها گردش می کرد تا به ری آمد و در میان ساربانان مخفی شد و بنا بر روایت نجاشی در سردابی در خانه یکی از شیعیان، در سکة الموالی پنهان گشت.
و در آنجا عبادت خدا می کرد و روزها را روزه می داشت و شب ها به نماز می ایستاد و پنهان از دید مردم بیرون می آمد و قبری را که در برابر قبر او به فاصله یک راهرو است زیارت می کرد و می گفت: این قبر مردی از فرزندان موسی بن جعفر است و پیوسته در آنجا بود و یکی دو نفر از شیعه، از احوال او باخبر شدند تا آنکه بیشتر مردم ری او را شناختند.
پس شخصی از شیعیان، حضرت رسالت پناه را در خواب دید که فرمود: مردی از فرزندان مرا، از سکة الموالی بر خواهند داشت و کنار درخت سیب، در باغ عبدالجبّار بن عبدالوّهاب، دفن خواهند کرد و اشاره فرمود به همان مکانی که در آنجا دفن شد، بیننده خواب نزد صاحب باغ رفت تا آن درخت و جایش را از صاحب باغ بخرد؛ مالک باغ به او گفت: این درخت و جایش را برای چه می خری؟ خریدار خوابش را تعریف کرد، صاحب باغ گفت: من نیز چنین خوابی دیده ام و جای این درخت را با تمام باغ وقف بر آن سید و سایر شیعیان کرده ام که اموات خود را در آنجا دفن کنند.
حضرت عبدالعظیم پس از مدتی بیمار شد و بر اثر آن بیماری به رحمت ایزدی پیوست، چون او را برای غسل دادن برهنه کردند، در جیب لباسش ورقه ای یافتند که نسب شریف خود را در آن نوشته بود: منم ابوالقاسم عبدالعظیم فرزند عبدالله، فرزند علی، فرزند حسن، فرزند زید، فرزند امام حسن، فرزند علی بن ابی طالب.
صاحب بن عبّاد، در وصف دانش عبدالعظیم فرموده: ابوتراب رویانی روایت کرده که گفت: از ابو حمّاد رازی شنیدم که می گفت: در شهر «سُرَّمن رأی» بر حضرت امام علی النقی(علیه السلام) وارد شدم، پس پاره ای از مسائل حلال و حرام خود را، از آن حضرت پرسیدم. سؤالات مرا پاسخ دادند، زمانی که برای بیرون آمدن از «سرّمن رای» با آن حضرت وداع کردم به من فرمودند: ای حمّاد هرگاه چیزی از امور دینت بر تو مشکل شد، در ناحیه خود، یعنی در شهر ری، از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی بپرس و سلام مرا به او برسان.
محققّ داماد در کتاب «رواشح» گفته: احادیث بسیاری در فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم روایت شده، از جمله آمده است: هرکه قبر او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود و شیخ بزرگوار شهید ثانی در حواشی کتاب «خلاصه» همین روایت را از بعض نَسَب شناسان نقل فرموده.
و ابن بابویه و ابن قولویه به سند معتبر روایت کرده اند: که مردی از اهل ری، خدمت حضرت امام علی النقی(علیه السلام) رفت، حضرت پرسید کجا بودی؟ عرض کرد به زیارت امام حسین(علیه السلام) رفته بودم، فرمود: اگر قبر عبدالعظیم را که نزد شماست، زیارت می کردی، هرآینه مانند کسی بودی که امام حسین(علیه السلام) را زیارت کرده باشد.
فقیر گوید: علما برای آن بزرگوار زیاراتی نقل نکرده اند، مگر فخر المحققین آقا جمال الدین که در کتاب «مزار» خود فرموده: زیارت آن حضرت به این صورت مناسب است:
السَّلامُ عَلَی آدَمَ صَِفْوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی نُوحٍ نَبِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَی إِبْراهِیمَ خَلِیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی مُوسَی کلِیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی عِیسَی رُوحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا رَسُولَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا خَیرَ خَلْقِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا صَفِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللّهِ خاتَمَ النَّبِیینَ،
السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِی بْنَ أَبِی طالِبٍ وَصِی رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا فاطِمَةُ سَیدَةَ نِساءِ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیکما یا سِبْطَی الرَّحْمَةِ وَسَیدَی شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، السَّلامُ عَلَیک یا عَلِی بْنَ الْحُسَینِ سَیدَ الْعابِدِینَ وَقُرَّةَ عَینِ النَّاظِرِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی باقِرَ الْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِی، السَّلامُ عَلَیک یا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ الْبارَّ الْأَمِینَ؛
السَّلامُ عَلَیک یا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ الطَّاهِرَ الْطُّهْرَ، السَّلامُ عَلَیک یا عَلِی بْنَ مُوسَی الرِّضَا الْمُرْتَضی، السَّلامُ عَلَیک یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی التَّقِی، السَّلامُ عَلَیک یا عَلِی بْنَ مُحَمَّدٍ النَّقِی النَّاصِحَ الْأَمِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا حَسَنَ بْنَ عَلِی، السَّلامُ عَلَی الْوَصِی مِنْ بَعْدِهِ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی نُورِک وَسِراجِک، وَوَلِی وَ لِیک، وَوَصِی وَصِیک، وَحُجَّتِک عَلَی خَلْقِک. السَّلامُ عَلَیک أَیهَا السَّیدُ الزَّکی وَالطَّاهِرُ الصَّفِی، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ السَّادَةِ الْأَطْهارِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ الْمُصْطَفَینَ الْأَخْیارِ، السَّلامُ عَلَی رَسُولِ اللّهِ وَعَلَی ذُرِّیةِ رَسُولِ اللّهِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛ السَّلامُ عَلَی الْعَبْدِ الصَّالِحِ الْمُطِیعِ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ،
السَّلامُ عَلَیک یا أَبَا الْقاسِمِ ابْنَ السِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ الْمُجْتَبَی، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ بِزِیارَتِهِ ثَوابُ زِیارَةِ سَیدِ الشُّهَداءِ یرْتَجی، السَّلامُ عَلَیک عَرَّفَ اللّهُ بَینَنا وَبَینَکمْ فِی الْجَنَّةِ، وَحَشَرَنا فِی زُمْرَتِکمْ، وَأَوْرَدَنا حَوْضَ نَبِیکمْ، وَسَقَانا بِکأْسِ جَدِّکمْ مِنْ یدِ عَلِی بْنِ أَبِی طالِبٍ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیکمْ، أَسْأَلُ اللّهَ أَنْ یرِینا فِیکمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ، وَأَنْ یجْمَعَنا وَ إِیاکمْ فِی زُمْرَةِ جَدِّکمْ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَأَنْ لَا یسْلُبَنا مَعْرِفَتَکمْ إِنَّهُ وَلِی قَدِیرٌ؛
أَتَقَرَّبُ إِلَی اللّهِ بِحُبِّکمْ، وَالْبَراءَةِ مِنْ أَعْدائِکمْ، وَالتَّسْلِیمِ إِلَی اللّهِ راضِیاً بِهِ غَیرَ مُنْکرٍ وَلَا مُسْتَکبِرٍ وَعَلَی یقِینِ مَا أَتی بِهِ مُحَمَّدٌ نَطْلُبُ بِذلِک وَجْهَک یا سَیدِی اللّهُمَّ وَرِضاک وَالدَّارَ الْآخِرَةَ، یا سَیدِی وَابْنَ سَیدِی اشْفَعْ لِی فِی الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَک عِنْدَ اللّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ.
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک أَنْ تَخْتِمَ لِی بِالسَّعادَةِ فَلَا تَسْلُبْ مِنِّی مَا أَنَا فِیهِ، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ. اللّهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَتَقَبَّلْهُ بِکرَمِک وَعِزَّتِک وَبِرَحْمَتِک وَعافِیتِک، وَصَلَّی اللّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ أَجْمَعِینَ وَسَلَّمَ تَسْلِیماً یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
فخر المحققین فرموده: در پاره ای از اخبار ذکر شده که امام زاده عبدالعظیم، در هنگام اقامت در شهرری، به طور پنهان از منزل بیرون می آمد و قبری که برابر قبر او به فاصله یک راهرو قرار دارد، زیارت می کرد و می فرمود: این قبر مردی از فرزندان موسی بن جعفر(علیه السلام) است و اکنون قبری در آنجاست، منسوب به امام زاده حمزه، فرزند موسی بن جعفر(علیه السلام) و ظاهراً همان قبری است که امام زاده عبدالعظیم آن را زیارت می نمود.
ان شاء الله او را هم باید زیارت کرد و در زیارتش، «همین زیارت» [حضرت عبدالعظیم] را تا «الْمُطِیعِ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ» می توان خواند و دنباله زیارت را که خاص حضرت عبدالعظیم است نباید خواند، پایان سخن فخرالمحققّین.
در صحن امام زاده حمزه [و حضرت عبدالعظیم در شهر ری]، قبر شیخ جلیل سعید، قدوة المفسّرین، جمال الدین ابو الفتوح حسین بن علی خزاعی صاحب تفسیر معروف قرار دارد، باید آن جناب را هم زیارت کرد و همچنین از زیارت جناب شیخ صدوق رئیس المحدثین، معروف به ابن بابویه که در نزدیکی شهر حضرت عبدالعظیم است، نباید غفلت کرد.