عبارات مورد جستجو در ۵۲ گوهر پیدا شد:
سعدی : باب هشتم در آداب صحبت
بخش ۵۰
عالم اندر میان جاهل را
مثلی گفته اند صدیقان
شاهدی در میان کورانست
مصحفی در سرای زندیقان
سعدی : باب هشتم در آداب صحبت
بخش ۸۰
سگی را لقمه‌ای هرگز فراموش
نگردد ور زنی صد نوبتش سنگ
سعدی : باب هشتم در آداب صحبت
بخش ۸۸
گدای نیک انجام به از پادشای بد فرجام
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۴۱
به شنبه روز خوش باشد همه کار
ولیکن صید کردن از همه به
سنایی غزنوی : الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین
اندر خویشان گوید فی‌مذمة الارقاب که: الاقارب عقارب، والاخ فخ، والعمّ غمّ، والخال وبال، والختن محن
این گُره را که نام کردی خویش
هریکی گزدمند با صد نیش
سرگران همچو پای در خوابند
پرده‌در همچو تیز درآبند
از ره مرگ و جسک ماده و نر
آرزومند مرگ یکدیگر
از جفا زشت گوی یگدگرند
وز حسد عیب جوی یکدگرند
اهل علّت نه خویش یکدگرند
همچومهتاب خیش یکدگرند
در ضیاع و عقار خویشان را
بشناسی چو گرگ میشان را
گرچه ایشان اقاربند همه
در اقارب عقاربند همه
نیک گفت این سخن حکیم عرب
نبود خویش اهل ناز و طرب
این مثل را نگر نداری سست
که اقارب عقاربند دُرست
خویش نزدیک همچو ریش بُوَد
بیش کاویش رنج بیش بُوَد
همه لرزنده در عنا و عذاب
چون زر و سیم سفله بر سیماب
آشکارا چو گربه بر سرِ خوان
زیر برتر چو موش در انبان
مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۸۱
شوی زن نوجوان اگر پیر بود
تا پیر شود همیشه دلگیر بود
آری مثل است این که گویند زنان
در پهلوی زن تیر به از پیر بود
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۳۴۳
خسیس از هنرپیشگان عیب بیند
مگس بیشتر بر جراحت نشیند
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۳۴۴
از نمدپوشان زبان طعن را کوتاه دار
کز نمد سالم نمی آید برون دندان مار
فرخی سیستانی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۱۴
نیکو مثلی زده ست شاها دستور
بز را چه به انجمن کشند و چه به سور
فرخی سیستانی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۳۷
تا زر نباشد به قدر سرمه
تا لاد نباشد به شبه لادن
فرخی سیستانی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۴۰
لیک نزدیک او چنان باشد
که سگ از دور می کند دوله
عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۷۹
کسی کرد نتوان ز زهر انگبین
نسازد ز ریکاشه کس پوستین
عنصری بلخی : بحر خفیف
شمارهٔ ۱
سر که یابد گسسته کیسنه را
دور باشد بتاوه کرسنه را
عنصری بلخی : بحر خفیف
شمارهٔ ۲
نتوان ساخت از کدو گوداب
نه ز ریکاشه جامۀ سنجاب
عنصری بلخی : بحر خفیف
شمارهٔ ۲۸
آب و آتش بهم نیامیزد
بالوایه ز خاک بگریزد
عنصری بلخی : بحر خفیف
شمارهٔ ۲۹
هر که را رهبری کلاغ کند
بی گمان دل بدخمه داغ کند
عنصری بلخی : بحر خفیف
شمارهٔ ۶۰
کار زرگر به زر شود بر راه
زر به زرگر سپار و کار بخواه
کمال‌الدین اسماعیل : قطعات
شمارهٔ ۲۲۶ - ایضا له
بنده ات بود گرسنه پیرار
پار زن کرد و بچّه زاد امسال
لاجرم از نوایب حدثان
تیره دارد چو خال صورت حال
مثل بنده اندرین حالت
اینچنین گفته اند در امثال
تنگ بد حای موش در سوراخ
بست جاروب نیز بر دنبال
کمال خجندی : معمیات
شمارهٔ ۴
عیدی دیدم سر علم افتاد
فی الحال بجایش سر سنج بستم
جلال عضد : مفردات
شمارهٔ ۷
شیراز از تعدّی قاضی خراب شد
این مور بین که ملک سلیمان خراب کرد