عبارات مورد جستجو در ۵۸۳۶ گوهر پیدا شد:
مفاتیح الجنان : اعمال ماه صفر
اعمال روز بیستم ماه صفر (روز اربعین)
روز بیستم که روز اربعین و به قول شیخ مفید و شیخ طوسی، روز بازگشت خانواده حضرت حسین(علیه السلام) از شام به مدینه و روز ورود جابر بن عبدالله انصاری به کربلا برای زیارت امام حسین(علیه السلام) است و جابر نخستین زائر آن حضرت پس از شهادت ایشان است و زیارت حضرت سید الشهدا در این روز مستحب است.
از حضرت عسگری(علیه السلام) روایت شده است که فرمودند:
نشانه های مؤمن پنج چیز است: خواندن پنجاه ویک رکعت نمازهای واجب و نافله در شب وروز، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن و در سجده پیشانی را بر خاک گذاشتن و بلند گفتن «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»؛ شیخ در کتاب «تهذیب» و «مصباح» «زیارت ویژه این روز» را از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده که ما ان شاء الله در باب زیارات خواهیم آورد.
از حضرت عسگری(علیه السلام) روایت شده است که فرمودند:
نشانه های مؤمن پنج چیز است: خواندن پنجاه ویک رکعت نمازهای واجب و نافله در شب وروز، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن و در سجده پیشانی را بر خاک گذاشتن و بلند گفتن «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»؛ شیخ در کتاب «تهذیب» و «مصباح» «زیارت ویژه این روز» را از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده که ما ان شاء الله در باب زیارات خواهیم آورد.
مفاتیح الجنان : اعمال ماه صفر
روز بیست و هشتم ماه صفر
روز بیست وهشتم سال یازدهم روز وفات حضرت خاتم انبیا (صلوات الله علیه) است و روز وفات به اتّفاق همه علما روز دوشنبه بوده و هنگام وفات شصت وسه سال داشتند.
در چهل سالگی مبعوث به رسالت شد، سیزده سال در شهر مکه مردم را به خداپرستی خواند، در سنّ پنجاه وسه سالگی به مدینه هجرت کرد و در سال دهم هجری از دنیا رفت؛ غسل و حنوطش را امیرالمؤمنین عهده دار بود و پس از غسل و کفن بر بدن مطهّرش نماز خواند، سپس اصحاب دسته دسته آمدند و بدون امام بر آن حضرت نماز خواندند، آنگاه امیرمؤمنان آن حضرت را در حجره طاهره، در همان نقطه ای که از دنیا رفته بود دفن کرد. از اَنَس بن مالک روایت شده است: زمانی که از دفن پیامبر فارغ شدیم، حضرت فاطمه به سوی من آمد و گفت: چگونه جان و روان شما همراهی کرد بر چهره پیامبر خدا خاک فرو ریزید، سپس گریست و فرمود:
یا أَبَتاهُ أَجابَ رَبّاً دَعاهُ
یا أَبَتاهُ مِنْ رَبِّهِ ما أَدْناهُ
پدرم، پروردگارت را که تو را فرا خواند پاسخ دادی
پدرم، چقدر به پروردگارت نزدیکی
چه زیبا سروده شده:
ای دو جهان زیرزمین ازچه ای
خاک نه ای خاک نشین ازچه ای
به روایت معتبر، آن بانوی بانوان، مُشتی از خاک پاک آن مرقد مطهّر را برگرفت و بَر دیدگان نهاد و فرمود:
مَاذا عَلَی الْمُشْتَمِّ تُرْبَةَ أَحْمَدٍ
أَنْ لَایشَمَّ مَدَی الزَّمانِ غَوالِیا
بر بوینده خاک احمد چیست؟
اینکه تا پایان زمان عطرها را نبوید
صُبَّتْ عَلَی مَصائِبٌ لَوْ أَنَّها
صُبَّتْ عَلَی الْأَیامِ صِرْنَ لَیالِیا
بر من مصائبی فرود آمد که اگر آن ها
بر روزها آمده بود شب می شدند
شیخ یوسف شامی در کتاب «دُرُّ النظیم» نقل کرده است: که فاطمه زهرا این اشعار را در مرثیه پدر فرمود:
قُلْ لِلْمُغَیبِ تَحْتَ أَثوابِ الثَّری
إِنْ کنْتَ تَسْمَعُ صَرْخَتِی وَنِدائِیا
به آن که در زیر توده های خاک پنهان شده بگو
اگر فریاد و صدای مرا می شنیدی
صُبَّتْ عَلَی مَصائِبٌ لَوْ أَنَّها
صُبَّتْ عَلَی الْأَیامِ صِرْنَ لَیالِیا
بر من مصائبی فرو ریخت که اگر آن ها
بر روزها فرو ریخته بود شب می شدند
قَدْ کنْتُ ذاتَ حِمی بِظِلِّ مُحَمَّدٍ
لَا أَخْشَی مِنْ ضَیمٍ وَکانَ حِمی لِیا
همانا من در سایه محمّد حمایتی داشتم
که از ستم نمی ترسیدم و او جورکش من بود
فَالْیوْمَ أَخْضَعُ لِلذَّلِیلِ وَأَتَّقِی
ضَیمِی وَأَدْفَعُ ظالِمِی بِرِدائِیا
اما امروز برای شخص پست تواضع کنم و از ستم
بر خود می پرهیزم و ستمگرم را با جامه ام دفع می کنم
فَإِذا بَکتْ قُمْرِیةٌ فِی لَیلِها
شَجَناً عَلی غُصْنٍ بَکیتُ صَباحِیا
اگر قُمری به شبانگاهش گریه کند
من در روز از غصّه بر شاخساری بگریم
فَلَأَجْعَلَنَّ الْحُزْنَ بَعْدَک مُؤ نِسِی
وَلَأَجْعَلَنَّ الدَّمْعَ فِیک وِشاحِیا
اندوه را پس از تو مونسم قرار می دهم
و دانه های اشک را در هجر تو، گردنبند می کنم
در چهل سالگی مبعوث به رسالت شد، سیزده سال در شهر مکه مردم را به خداپرستی خواند، در سنّ پنجاه وسه سالگی به مدینه هجرت کرد و در سال دهم هجری از دنیا رفت؛ غسل و حنوطش را امیرالمؤمنین عهده دار بود و پس از غسل و کفن بر بدن مطهّرش نماز خواند، سپس اصحاب دسته دسته آمدند و بدون امام بر آن حضرت نماز خواندند، آنگاه امیرمؤمنان آن حضرت را در حجره طاهره، در همان نقطه ای که از دنیا رفته بود دفن کرد. از اَنَس بن مالک روایت شده است: زمانی که از دفن پیامبر فارغ شدیم، حضرت فاطمه به سوی من آمد و گفت: چگونه جان و روان شما همراهی کرد بر چهره پیامبر خدا خاک فرو ریزید، سپس گریست و فرمود:
یا أَبَتاهُ أَجابَ رَبّاً دَعاهُ
یا أَبَتاهُ مِنْ رَبِّهِ ما أَدْناهُ
پدرم، پروردگارت را که تو را فرا خواند پاسخ دادی
پدرم، چقدر به پروردگارت نزدیکی
چه زیبا سروده شده:
ای دو جهان زیرزمین ازچه ای
خاک نه ای خاک نشین ازچه ای
به روایت معتبر، آن بانوی بانوان، مُشتی از خاک پاک آن مرقد مطهّر را برگرفت و بَر دیدگان نهاد و فرمود:
مَاذا عَلَی الْمُشْتَمِّ تُرْبَةَ أَحْمَدٍ
أَنْ لَایشَمَّ مَدَی الزَّمانِ غَوالِیا
بر بوینده خاک احمد چیست؟
اینکه تا پایان زمان عطرها را نبوید
صُبَّتْ عَلَی مَصائِبٌ لَوْ أَنَّها
صُبَّتْ عَلَی الْأَیامِ صِرْنَ لَیالِیا
بر من مصائبی فرود آمد که اگر آن ها
بر روزها آمده بود شب می شدند
شیخ یوسف شامی در کتاب «دُرُّ النظیم» نقل کرده است: که فاطمه زهرا این اشعار را در مرثیه پدر فرمود:
قُلْ لِلْمُغَیبِ تَحْتَ أَثوابِ الثَّری
إِنْ کنْتَ تَسْمَعُ صَرْخَتِی وَنِدائِیا
به آن که در زیر توده های خاک پنهان شده بگو
اگر فریاد و صدای مرا می شنیدی
صُبَّتْ عَلَی مَصائِبٌ لَوْ أَنَّها
صُبَّتْ عَلَی الْأَیامِ صِرْنَ لَیالِیا
بر من مصائبی فرو ریخت که اگر آن ها
بر روزها فرو ریخته بود شب می شدند
قَدْ کنْتُ ذاتَ حِمی بِظِلِّ مُحَمَّدٍ
لَا أَخْشَی مِنْ ضَیمٍ وَکانَ حِمی لِیا
همانا من در سایه محمّد حمایتی داشتم
که از ستم نمی ترسیدم و او جورکش من بود
فَالْیوْمَ أَخْضَعُ لِلذَّلِیلِ وَأَتَّقِی
ضَیمِی وَأَدْفَعُ ظالِمِی بِرِدائِیا
اما امروز برای شخص پست تواضع کنم و از ستم
بر خود می پرهیزم و ستمگرم را با جامه ام دفع می کنم
فَإِذا بَکتْ قُمْرِیةٌ فِی لَیلِها
شَجَناً عَلی غُصْنٍ بَکیتُ صَباحِیا
اگر قُمری به شبانگاهش گریه کند
من در روز از غصّه بر شاخساری بگریم
فَلَأَجْعَلَنَّ الْحُزْنَ بَعْدَک مُؤ نِسِی
وَلَأَجْعَلَنَّ الدَّمْعَ فِیک وِشاحِیا
اندوه را پس از تو مونسم قرار می دهم
و دانه های اشک را در هجر تو، گردنبند می کنم
مفاتیح الجنان : اعمال ماه ربیع الاول
اعمال شب اول ماه ربیع الاول
سال سیزدهم بعثت، مبدأ هجرت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از مکه معظّمه به مدینه منوّره بود و در آن شب ایشان در غار ثور پنهان شدند و حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برای فدا کردن جان خود به جای آن حضرت خوابید و از شمشیرهای قبایل مشرکین پروا نکرد و برتری خود و مواسات و برادری خویش را با رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به تمام جهانیان آشکار ساخت و آیه کریمه: «وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ؛ و از مردم کسی [چون علی بن ابی طالب علیه السلام] است که جانش را برای به دست آوردن خشنودی خدا می فروشد.» در شأن ایشان نازل شد.
مفاتیح الجنان : اعمال ماه ربیع الاول
اعمال روز اول ماه ربیع الاول
علما فرموده اند: برای شکر نعمت سلامتی رسول خدا و امیرالمؤمنین(صلوات الله علیهما)، مستحب است روزه بگیرند و زیارت آن دو بزرگوار در این روز بسیار مناسب است؛ سید در کتاب «اقبال» برای این روز دعایی روایت فرموده [است].
در این روز به قول شیخ کفعمی حضرت عسکری(علیه السلام) وفات یافت، ولی قول مشهور روز هشتم است و شاید ابتدای بیماری آن حضرت در چنین روزی بوده است.
در این روز به قول شیخ کفعمی حضرت عسکری(علیه السلام) وفات یافت، ولی قول مشهور روز هشتم است و شاید ابتدای بیماری آن حضرت در چنین روزی بوده است.
مفاتیح الجنان : اعمال ماه ربیع الاول
اعمال روز هشتم ماه ربیع الاول
مفاتیح الجنان : اعمال ماه ربیع الاول
اعمال روز دوازدهم ماه ربیع الاول
به قول جناب کلینی و مسعودی و مشهور بین عامّه، ولادت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در این روز بوده است و در آن دو رکعت نماز مستحب که در رکعت اول پس از سوره «حَمد» «سه مرتبه» سوره «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ» و در رکعت دوم «سه مرتبه» سوره «توحید» خوانده می شود.
و در این روز رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به مدینه وارد شد و شیخ فرموده: در چنین روزی در سال صدوسی ودو حکومت بنی مروان به پایان رسید.
و در این روز رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به مدینه وارد شد و شیخ فرموده: در چنین روزی در سال صدوسی ودو حکومت بنی مروان به پایان رسید.
مفاتیح الجنان : اعمال ماه ربیع الاول
روز چهاردهم ماه ربیع الاول
در سال شصت وچهار یزید بن معاویه به سوی درکات دوزخ شتافت؛ در کتاب «اَخبارُ الدُّوَلِ» آمده است که یزید به بیماری «ذاتُ الجَنبِ» در منطقه حوران از دنیا رفت، جنازه پلیدش را به دمشق آوردند و در باب صغیر به خاک سپردند و محل قبرش هم اکنون محل انباشتن زباله است، سن او در زمان مرگ سی وهفت سال بود و سه سال و نه ماه حکومت کرد؛ انتهی.
مفاتیح الجنان : اعمال ماه ربیع الاول
شب هفدهم شب ماه ربیع الاول
مفاتیح الجنان : اعمال ماه ربیع الاول
اعمال روز هفدهم ماه ربیع الاول
بنا بر مشهور بین علمای امامیه، روز ولادت با سعادت حضرت خاتم انبیا محمّدبن عبدالله(صلی الله علیه وآله) است و معروف است که ولادت با سعادتش در مکه معظمه، در خانه خود آن حضرت، در روز جمعه هنگام طلوع فجر در عام الفیل در ایام سلطنت انوشیروان بود [مرحوم حاج شیخ عباس (ره) در متن کتاب از انوشیروان به عنوان انوشیروان عادل یاد کرده و در حاشیه آن توجیهی را در رابطه با عدالت او از مجلسی اول نقل کرده است، ولی با مراجعه به کتب تاریخی به ویژه شاهنامه فردوسی این معنا به دست می آید که انوشیروان آتش پرست از متکبران و ستمگران به ملت ایران بوده و در سه روز صد هزار نفر از مخالفان ستمکاری هایش را به وضع فجیعی کشت از این جهت، از آوردن کلمه عادل خودداری کردم و توجیه مجلسی اول را هم مردود می دانم. انصاریان.]
همچنین در این روز شریف در سال هشتادوسه ولادت حضرت صادق(علیه السلام) اتفاق افتاد و باعث فزونی مزیت و برجستگی این روز گردید. در هر صورت این روز، روز بسیار شریفی است و برای آن چند عمل وارد است:
اوّل:
غسل.
دوم:
روزه گرفتن که برای آن فضیلت بسیاری است و روایت شده: هرکه این روز را روزه بگیرد، خدا ثواب روزه ی یک سال را برای او بنویسد و این روز، یکی از چهار روزی است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است.
سوّم:
«زیارت حضرت رسول»(صلی الله علیه وآله) از نزدیک و «زیارت آن حضرت» از راه دور.
چهارم:
«زیارت امیرالمؤمنین»(علیه السلام) به همان زیارتی که حضرت صادق(علیه السلام) زیارت کرده و به محمّد بن مسلم تعلیم داده و در «باب زیارات» ان شاء الله خواهد آمد.
پنجم:
هنگامی که روز بالا آمد، دو رکعت نماز بخواند که در هر رکعت، پس از سوره «حَمد» «ده مرتبه» سوره «قدر» و «ده مرتبه» سوره «توحید» و بعد از سلام در مصلّای خود بنشیند و این دعا را بخواند: «اللهم أنت حی لا تموت.. إلی آخره» [خدایا تو زنده ای هستی که هرگز نمیری] و این دعای مبسوطی است، چون سندش را منتهی به معصوم ندیدم، مراعات اختصار را مهم تر دیدم، هرکه خواهان است، به «زاد العماد» مراجعه کند.
ششم:
لازم است مسلمانان این روز را بزرگ بدارند و تصدّق و خیرات کنند و مؤمنان را خوشحال سازند و به زیارت مشاهد مشرّفه روند. سید در «اقبال» شرحی از لزوم بزرگداشت این روز ذکر کرده و فرموده است:
من طایفه ای از نصاری و جمعی از مسلمانان را یافتم که بزرگداشت فوق العاده ای از روز ولادت عیسی(علیه السلام) داشتند و تعجّب کردم که مسلمانان روز ولادت پیامبرشان را که بزرگ ترین همه انبیاست و به این مرتبه از عظمت است، چگونه رضایت دهند که آن را بسیار بی مایه تر از بزرگداشت نصاری، نسبت به ولادت مسیح برگزار کنند!
همچنین در این روز شریف در سال هشتادوسه ولادت حضرت صادق(علیه السلام) اتفاق افتاد و باعث فزونی مزیت و برجستگی این روز گردید. در هر صورت این روز، روز بسیار شریفی است و برای آن چند عمل وارد است:
اوّل:
غسل.
دوم:
روزه گرفتن که برای آن فضیلت بسیاری است و روایت شده: هرکه این روز را روزه بگیرد، خدا ثواب روزه ی یک سال را برای او بنویسد و این روز، یکی از چهار روزی است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است.
سوّم:
«زیارت حضرت رسول»(صلی الله علیه وآله) از نزدیک و «زیارت آن حضرت» از راه دور.
چهارم:
«زیارت امیرالمؤمنین»(علیه السلام) به همان زیارتی که حضرت صادق(علیه السلام) زیارت کرده و به محمّد بن مسلم تعلیم داده و در «باب زیارات» ان شاء الله خواهد آمد.
پنجم:
هنگامی که روز بالا آمد، دو رکعت نماز بخواند که در هر رکعت، پس از سوره «حَمد» «ده مرتبه» سوره «قدر» و «ده مرتبه» سوره «توحید» و بعد از سلام در مصلّای خود بنشیند و این دعا را بخواند: «اللهم أنت حی لا تموت.. إلی آخره» [خدایا تو زنده ای هستی که هرگز نمیری] و این دعای مبسوطی است، چون سندش را منتهی به معصوم ندیدم، مراعات اختصار را مهم تر دیدم، هرکه خواهان است، به «زاد العماد» مراجعه کند.
ششم:
لازم است مسلمانان این روز را بزرگ بدارند و تصدّق و خیرات کنند و مؤمنان را خوشحال سازند و به زیارت مشاهد مشرّفه روند. سید در «اقبال» شرحی از لزوم بزرگداشت این روز ذکر کرده و فرموده است:
من طایفه ای از نصاری و جمعی از مسلمانان را یافتم که بزرگداشت فوق العاده ای از روز ولادت عیسی(علیه السلام) داشتند و تعجّب کردم که مسلمانان روز ولادت پیامبرشان را که بزرگ ترین همه انبیاست و به این مرتبه از عظمت است، چگونه رضایت دهند که آن را بسیار بی مایه تر از بزرگداشت نصاری، نسبت به ولادت مسیح برگزار کنند!
مفاتیح الجنان : اعمال ماه های ربیع الثانی، جمادی الاول، جمادی الآخر
اعمال ماه ربیع الثانی
مفاتیح الجنان : اعمال ماه های ربیع الثانی، جمادی الاول، جمادی الآخر
اعمال ماه جمادى الاولى
در روز سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه جمادی الاوّل زیارت حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) و بپا داشتن سوگ آن مظلومه مناسب است، زیرا در روایت صحیح وارد شده است: که آن حضرت پس از پدر بزرگوارش بیش از هفتاد و پنج روز زنده نبود و بنا بر مشهور که وفات رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در بیست و هشتم صفر بوده باید وفات آن بانوی بزرگوار در یکی از این سه روز واقع شده باشد.
در روز نیمه این ماه در سال سی و شش فتح بصره برای امیرالمؤمنین(علیه السلام) میسّر گشت و ولادت حضرت زین العابدین(علیه السلام) واقع شد و در این روز زیارت این هر دو امام مناسب است.
در روز نیمه این ماه در سال سی و شش فتح بصره برای امیرالمؤمنین(علیه السلام) میسّر گشت و ولادت حضرت زین العابدین(علیه السلام) واقع شد و در این روز زیارت این هر دو امام مناسب است.
مفاتیح الجنان : اعمال ماه های ربیع الثانی، جمادی الاول، جمادی الآخر
اعمال ماه جمادى الآخر
سید ابن طاووس روایت کرده:
مؤمن در این ماه هرگاه که خواهد، چهار رکعت نماز بخواند همراه با دو سلام که در رکعت اول پس از سوره «حَمد» «یک مرتبه» «آیت الکرسی» و «بیست وپنج مرتبه» سوره «قَدر» و در رکعت دوم پس از سوره «حمد» «یک مرتبه» سوره «أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ» و «بیست وپنج مرتبه» سوره «توحید» و در دو رکعت بعد، در رکعت اول پس از سوره «حَمد» «یک مرتبه» سوره «کافرون» و «بیست وپنج مرتبه» سوره «فلق» و در رکعت دوم پس از سوره «حَمد» «یک مرتبه» سوره «نصر» و «بیست وپنج مرتبه» سوره «ناس» و پس از سلام، «هفتاد مرتبه» بگوید:
سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکبَرُ.
و «هفتاد مرتبه»:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.
آنگاه «سه مرتبه» بگوید:
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ.
پس سر به سجده نهاده و «سه مرتبه» بگوید:
یا حَی یا قَیومُ، یا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکرَامِ، یا اللَّهُ یا رَحْمَانُ یا رَحِیمُ، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
سپس هر حاجت که دارد از خدا بخواهد؛ هرکه این عمل را بجا آورد، خدا خود و مال و زنان و فرزندان و دین و دنیایش را تا سال آینده حفظ می کند و اگر در این سال از دنیا برود بر حال شهادت رفته است، یعنی ثواب شهیدان را دارا می باشد.
روز سوم جمادی الآخر، وفات حضرت فاطمه(ع) و اعمال آن
در این روز در سال یازدهم وفات حضرت فاطمه(صلوات الله علیها) واقع شده و شیعیان باید در این روز، به مراسم سوگواری آن حضرت قیام کنند و آن مظلومه را زیارت و بر ستمگران و غاصبان حق او نفرین کنند.
سید ابن طاووس در کتاب «اقبال» پس از ذکر وفات آن حضرت در این روز، این زیارت را برای آن بانوی بزرگ ذکر کرده:
السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا وَالِدَةَ الْحُجَجِ عَلَی النَّاسِ أَجْمَعِینَ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَمْنُوعَةُ حَقَّهَا
پس بگو:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی أَمَتِک وَ ابْنَةِ نَبِیک، وَ زَوْجَةِ وَصِی نَبِیک، صَلاةً تُزْلِفُهَا فَوْقَ زُلْفَی عِبَادِک الْمُکرَّمِینَ مِنْ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلِ الْأَرَضِینَ.
به تحقیق روایت شده: هرکه آن حضرت را به این شیوه زیارت کند و از خدا آمرزش بخواهد، حق تعالی گناهانش را بیامرزد و او را وارد بهشت کند.
نویسنده گوید: فرزند سید ابن طاووس هم این زیارت را در کتاب «روائد الفوائد» نقل کرده و گفته است که ویژۀ روز وفات آن حضرت یعنی سوم جمادی الآخر می باشد و کیفیت زیارت را به این طریق بیان فرموده: می خوانی نماز زیارت یا نماز خود آن حضرت را که دو رکعت است و در هر رکعت پس از سوره «حمد» «شصت مرتبه» سوره «توحید» و اگر نتوانستی در رکعت اول پس از سوره «حمد» یک مرتبه «توحید» و در رکعت دوم سوره «کافرون» را بخوان و چون سلام دادی بگو: «السَّلامُ عَلَیْکِ..» تا آخر زیارت یاد شده.
روز بیستم جمادی الآخر، ولادت حضرت زهرا(ع) و اعمال آن
در این روز در سال پنجم یا دوم از بعثت، ولادت باسعادت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) واقع شده و در آن انجام چند عمل شایسته است.
اوّل:
روزه گرفتن.
دوّم:
رساندن خیرات و صدقات به مؤمنان.
سوم:
زیارت نمودن آن بانوی دنیا و آخرت که کیفیت «زیارت آن حضرت»، پس از این خواهد آمد.
مؤمن در این ماه هرگاه که خواهد، چهار رکعت نماز بخواند همراه با دو سلام که در رکعت اول پس از سوره «حَمد» «یک مرتبه» «آیت الکرسی» و «بیست وپنج مرتبه» سوره «قَدر» و در رکعت دوم پس از سوره «حمد» «یک مرتبه» سوره «أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ» و «بیست وپنج مرتبه» سوره «توحید» و در دو رکعت بعد، در رکعت اول پس از سوره «حَمد» «یک مرتبه» سوره «کافرون» و «بیست وپنج مرتبه» سوره «فلق» و در رکعت دوم پس از سوره «حَمد» «یک مرتبه» سوره «نصر» و «بیست وپنج مرتبه» سوره «ناس» و پس از سلام، «هفتاد مرتبه» بگوید:
سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکبَرُ.
و «هفتاد مرتبه»:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.
آنگاه «سه مرتبه» بگوید:
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ.
پس سر به سجده نهاده و «سه مرتبه» بگوید:
یا حَی یا قَیومُ، یا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکرَامِ، یا اللَّهُ یا رَحْمَانُ یا رَحِیمُ، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
سپس هر حاجت که دارد از خدا بخواهد؛ هرکه این عمل را بجا آورد، خدا خود و مال و زنان و فرزندان و دین و دنیایش را تا سال آینده حفظ می کند و اگر در این سال از دنیا برود بر حال شهادت رفته است، یعنی ثواب شهیدان را دارا می باشد.
روز سوم جمادی الآخر، وفات حضرت فاطمه(ع) و اعمال آن
در این روز در سال یازدهم وفات حضرت فاطمه(صلوات الله علیها) واقع شده و شیعیان باید در این روز، به مراسم سوگواری آن حضرت قیام کنند و آن مظلومه را زیارت و بر ستمگران و غاصبان حق او نفرین کنند.
سید ابن طاووس در کتاب «اقبال» پس از ذکر وفات آن حضرت در این روز، این زیارت را برای آن بانوی بزرگ ذکر کرده:
السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا وَالِدَةَ الْحُجَجِ عَلَی النَّاسِ أَجْمَعِینَ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَمْنُوعَةُ حَقَّهَا
پس بگو:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی أَمَتِک وَ ابْنَةِ نَبِیک، وَ زَوْجَةِ وَصِی نَبِیک، صَلاةً تُزْلِفُهَا فَوْقَ زُلْفَی عِبَادِک الْمُکرَّمِینَ مِنْ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلِ الْأَرَضِینَ.
به تحقیق روایت شده: هرکه آن حضرت را به این شیوه زیارت کند و از خدا آمرزش بخواهد، حق تعالی گناهانش را بیامرزد و او را وارد بهشت کند.
نویسنده گوید: فرزند سید ابن طاووس هم این زیارت را در کتاب «روائد الفوائد» نقل کرده و گفته است که ویژۀ روز وفات آن حضرت یعنی سوم جمادی الآخر می باشد و کیفیت زیارت را به این طریق بیان فرموده: می خوانی نماز زیارت یا نماز خود آن حضرت را که دو رکعت است و در هر رکعت پس از سوره «حمد» «شصت مرتبه» سوره «توحید» و اگر نتوانستی در رکعت اول پس از سوره «حمد» یک مرتبه «توحید» و در رکعت دوم سوره «کافرون» را بخوان و چون سلام دادی بگو: «السَّلامُ عَلَیْکِ..» تا آخر زیارت یاد شده.
روز بیستم جمادی الآخر، ولادت حضرت زهرا(ع) و اعمال آن
در این روز در سال پنجم یا دوم از بعثت، ولادت باسعادت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) واقع شده و در آن انجام چند عمل شایسته است.
اوّل:
روزه گرفتن.
دوّم:
رساندن خیرات و صدقات به مؤمنان.
سوم:
زیارت نمودن آن بانوی دنیا و آخرت که کیفیت «زیارت آن حضرت»، پس از این خواهد آمد.
مفاتیح الجنان : مفاتیح الجنان
زیارت حضرت فاطمه (س)
آنگاه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را نزد روضه ی مطهّره زیارت کن. در تعیین جای قبر آن مظلومه اختلاف شده است. طایفه ای گفته اند: در روضه که بین قبر و منبر است مدفون می باشد و بعضی گفته اند: در خانه خویش دفن شده و گروه سوم گفته اند: قبر مطهّرش در بقیع است و آنچه را اصحاب ما بیشتر اعتقاد بر آن دارند، این است که آن مظلومه نزد روضه زیارت شود و کسی که آن معظّمه را در این سه موضع زیارت کند، افضل است.
چون برای زیارت آن ممتحنه، در این مکان ها ایستادی بگو:
یا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَک اللّهُ الَّذِی خَلَقَک قَبْلَ أَنْ یخْلُقَک فَوَجَدَک لِمَا امْتَحَنَک صابِرَةً، وَزَعَمْنا أَنَّا لَک أَوْلِیاءٌ وَ مُصَدِّقُونَ وَصابِرُونَ لِکلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَأَتی بِهِ وَصِیهُ، فَإِنّا نَسْأَلُک إِنْ کنَّا صَدَّقْناک إِلّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُما لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنا بِوِلایتِک.
و نیز مستحب است بگویی:
السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ نَبِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ حَبِیبِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ خَلِیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ صَفِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ أَمِینِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ خَیرِ خَلْقِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِیاءِ اللّهِ وَرُسُلِهِ وَمَلائِکتِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ خَیرِ الْبَرِیةِ، السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَةَ نِساءِ الْعالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا زَوْجَةَ وَلِی اللّهِ وَ خَیرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللّهِ؛
السَّلامُ عَلَیک یا أُمَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ سَیدَی شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الرَّضِیةُ الْمَرْضِیةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الْفاضِلَةُ الزَّکیةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الْحَوْراءُ الْإِنْسِیةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا التَّقِیةُ النَّقِیةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِیمَةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ، السَّلامُ عَلَیک یا فاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللّهِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، صَلَّی اللّهُ عَلَیک وَعَلَی رُوحِک وَبَدَنِک؛
أَشْهَدُ أَنَّک مَضَیتِ عَلَی بَینَةٍ مِنْ رَبِّک، وَأَنَّ مَنْ سَرَّک فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَمَنْ جَفَاک فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَمَنْ آذاک فَقَدْ آذی رَسُولَ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَمَنْ وَصَلَک فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَمَنْ قَطَعَک فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ لِأَنَّک بِضْعَةٌ مِنْهُ وَرُوحُهُ الَّذِی بَینَ جَنْبَیهِ، أُشْهِدُ اللّهَ وَرُسُلَهُ وَمَلائِکتَهُ أَنِّی راضٍ عَمَّنْ رَضِیتِ عَنْهُ، ساخِطٌ عَلَی مَنْ سَخِطْتِ عَلَیهِ، مَتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ، مُوَالٍ لِمَنْ وَالَیتِ، مُعادٍ لِمَنْ عادَیتِ، مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ، مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ، وَکفَی بِاللّهِ شَهِیداً وَ حَسِیباً وَ جازِیاً وَ مُثِیباً.
آنگاه بر رسول خدا و ائمه طاهرین صلوات می فرستی.
مؤلّف گوید: ما برای «روز سوم جمادی الآخر» زیارتی دیگر برای حضرت فاطمه نقل کردیم و نیز علما زیارت مفصّلی برای آن مظلومه نقل کرده اند که مثل همین زیارت نقل شده از شیخ طوسی است. اول آن «السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ» است تا «أُشْهِدُ اللَّهَ وَرُسُلَهُ وَمَلائِکَتَهُ» و از اینجا به بعد آن چنین است:
أُشْهِدُ اللّهَ وَ مَلائِکتَهُ أَنِّی وَلِی لِمَنْ وَالاک، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاک، وَحَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَک، أَنَا یا مَوْلاتِی بِک وَبِأَبِیک وَبَعْلِک وَالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِک مُوقِنٌ، وَبِوِلایتِهِمْ مُؤْمِنٌ، وَ لِطَاعَتِهِمْ مُلْتَزِمٌ، أَشْهَدُ أَنَّ الدِّینَ دِینُهُمْ، وَالْحُکمَ حُکمُهُمْ، وَهُمْ قَدْ بَلَّغُوا عَنِ اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ، وَدَعَوْا إِلَی سَبِیلِ اللّهِ بِالْحِکمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، لَاتَأْخُذُهُمْ فِی اللّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ، وَصَلَواتُ اللّهِ عَلَیک وَعَلَی أَبِیک وَبَعْلِک وَذُرِّیتِک الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ. اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیتِهِ وَصَلِّ عَلَی الْبَتُولِ الطَّاهِرَةِ الصِّدِّیقَةِ الْمَعْصُومَةِ التَّقِیةِ النَّقِیةِ الرَّضِیةِ الْمَرْضِیةِ الزَّکیةِ الرَّشِیدَةِ الْمَظْلُومَةِ الْمَقْهُورَةِ، الْمَغْصُوبَةِ حَقُّها، الْمَمْنُوعَةِ إِرْثُها، الْمَکسُورَةِ ضِلْعُهَا، الْمَظْلُومِ بَعْلُهَا، الْمَقْتُولِ وَلَدُها، فاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِک، وَبَضْعَةِ لَحْمِهِ؛
وَصَمِیمِ قَلْبِهِ، وَفِلْذَةِ کبِدِهِ، وَالنُّخْبَةِ مِنْک لَهُ، وَالتُّحْفَةِ خَصَصْتَ بِها وَصِیهُ، وَحَبِیبَةِ الْمُصْطَفی، وَقَرِینَةِ الْمُرْتَضی، وَسَیدَةِ النِّساءِ، وَمُبَشِّرَةِ الْأَوْلِیاءِ، حَلِیفَةِ الْوَرَعِ وَالزُّهْدِ، وَتُفَّاحَةِ الْفِرْدَوْسِ وَالْخُلْدِ الَّتِی شَرَّفْتَ مَوْلِدَها بِنِساءِ الْجَنَّةِ، وَسَلَلْتَ مِنْها أَنْوارَ الْأَئِمَّةِ، وَأَرْخَیتَ دُونَها حِجابَ النُّبُوَّةِ. اللّهُمَّ صَلِّ عَلَیها صَلاةً تَزِیدُ فِی مَحَلِّها عِنْدَک، وَشَرَفِها لَدَیک، وَمَنْزِلَتِها مِنْ رِضَاک، وَبَلِّغْها مِنَّا تَحِیةً وَسَلاماً، وَآتِنَا مِنْ لَدُنْک فِی حُبِّها فَضْلاً وَ إِحْسَاناً وَرَحْمَةً وَغُفْراناً إِنَّک ذُو الْعَفْوِ الْکرِیمِ.
مؤلّف گوید: شیخ در «تهذیب» فرموده: آنچه در فضل زیارت آن معظّمه روایت شده، بیشتر از آن است که شمارش شود و علامه مجلسی از کتاب «مصباح الانوار» نقل کرده: از حضرت فاطمه روایت شده: پدرم به من فرمود: هرکه بر تو صلوات فرستد، حق تعالی او را بیامرزد و در هر جای بهشت که باشم به من ملحق کند.
چون برای زیارت آن ممتحنه، در این مکان ها ایستادی بگو:
یا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَک اللّهُ الَّذِی خَلَقَک قَبْلَ أَنْ یخْلُقَک فَوَجَدَک لِمَا امْتَحَنَک صابِرَةً، وَزَعَمْنا أَنَّا لَک أَوْلِیاءٌ وَ مُصَدِّقُونَ وَصابِرُونَ لِکلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَأَتی بِهِ وَصِیهُ، فَإِنّا نَسْأَلُک إِنْ کنَّا صَدَّقْناک إِلّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُما لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنا بِوِلایتِک.
و نیز مستحب است بگویی:
السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ نَبِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ حَبِیبِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ خَلِیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ صَفِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ أَمِینِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ خَیرِ خَلْقِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِیاءِ اللّهِ وَرُسُلِهِ وَمَلائِکتِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ خَیرِ الْبَرِیةِ، السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَةَ نِساءِ الْعالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا زَوْجَةَ وَلِی اللّهِ وَ خَیرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللّهِ؛
السَّلامُ عَلَیک یا أُمَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ سَیدَی شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الرَّضِیةُ الْمَرْضِیةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الْفاضِلَةُ الزَّکیةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الْحَوْراءُ الْإِنْسِیةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا التَّقِیةُ النَّقِیةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِیمَةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ، السَّلامُ عَلَیک یا فاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللّهِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، صَلَّی اللّهُ عَلَیک وَعَلَی رُوحِک وَبَدَنِک؛
أَشْهَدُ أَنَّک مَضَیتِ عَلَی بَینَةٍ مِنْ رَبِّک، وَأَنَّ مَنْ سَرَّک فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَمَنْ جَفَاک فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَمَنْ آذاک فَقَدْ آذی رَسُولَ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَمَنْ وَصَلَک فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَمَنْ قَطَعَک فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ لِأَنَّک بِضْعَةٌ مِنْهُ وَرُوحُهُ الَّذِی بَینَ جَنْبَیهِ، أُشْهِدُ اللّهَ وَرُسُلَهُ وَمَلائِکتَهُ أَنِّی راضٍ عَمَّنْ رَضِیتِ عَنْهُ، ساخِطٌ عَلَی مَنْ سَخِطْتِ عَلَیهِ، مَتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ، مُوَالٍ لِمَنْ وَالَیتِ، مُعادٍ لِمَنْ عادَیتِ، مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ، مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ، وَکفَی بِاللّهِ شَهِیداً وَ حَسِیباً وَ جازِیاً وَ مُثِیباً.
آنگاه بر رسول خدا و ائمه طاهرین صلوات می فرستی.
مؤلّف گوید: ما برای «روز سوم جمادی الآخر» زیارتی دیگر برای حضرت فاطمه نقل کردیم و نیز علما زیارت مفصّلی برای آن مظلومه نقل کرده اند که مثل همین زیارت نقل شده از شیخ طوسی است. اول آن «السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ» است تا «أُشْهِدُ اللَّهَ وَرُسُلَهُ وَمَلائِکَتَهُ» و از اینجا به بعد آن چنین است:
أُشْهِدُ اللّهَ وَ مَلائِکتَهُ أَنِّی وَلِی لِمَنْ وَالاک، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاک، وَحَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَک، أَنَا یا مَوْلاتِی بِک وَبِأَبِیک وَبَعْلِک وَالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِک مُوقِنٌ، وَبِوِلایتِهِمْ مُؤْمِنٌ، وَ لِطَاعَتِهِمْ مُلْتَزِمٌ، أَشْهَدُ أَنَّ الدِّینَ دِینُهُمْ، وَالْحُکمَ حُکمُهُمْ، وَهُمْ قَدْ بَلَّغُوا عَنِ اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ، وَدَعَوْا إِلَی سَبِیلِ اللّهِ بِالْحِکمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، لَاتَأْخُذُهُمْ فِی اللّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ، وَصَلَواتُ اللّهِ عَلَیک وَعَلَی أَبِیک وَبَعْلِک وَذُرِّیتِک الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ. اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیتِهِ وَصَلِّ عَلَی الْبَتُولِ الطَّاهِرَةِ الصِّدِّیقَةِ الْمَعْصُومَةِ التَّقِیةِ النَّقِیةِ الرَّضِیةِ الْمَرْضِیةِ الزَّکیةِ الرَّشِیدَةِ الْمَظْلُومَةِ الْمَقْهُورَةِ، الْمَغْصُوبَةِ حَقُّها، الْمَمْنُوعَةِ إِرْثُها، الْمَکسُورَةِ ضِلْعُهَا، الْمَظْلُومِ بَعْلُهَا، الْمَقْتُولِ وَلَدُها، فاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِک، وَبَضْعَةِ لَحْمِهِ؛
وَصَمِیمِ قَلْبِهِ، وَفِلْذَةِ کبِدِهِ، وَالنُّخْبَةِ مِنْک لَهُ، وَالتُّحْفَةِ خَصَصْتَ بِها وَصِیهُ، وَحَبِیبَةِ الْمُصْطَفی، وَقَرِینَةِ الْمُرْتَضی، وَسَیدَةِ النِّساءِ، وَمُبَشِّرَةِ الْأَوْلِیاءِ، حَلِیفَةِ الْوَرَعِ وَالزُّهْدِ، وَتُفَّاحَةِ الْفِرْدَوْسِ وَالْخُلْدِ الَّتِی شَرَّفْتَ مَوْلِدَها بِنِساءِ الْجَنَّةِ، وَسَلَلْتَ مِنْها أَنْوارَ الْأَئِمَّةِ، وَأَرْخَیتَ دُونَها حِجابَ النُّبُوَّةِ. اللّهُمَّ صَلِّ عَلَیها صَلاةً تَزِیدُ فِی مَحَلِّها عِنْدَک، وَشَرَفِها لَدَیک، وَمَنْزِلَتِها مِنْ رِضَاک، وَبَلِّغْها مِنَّا تَحِیةً وَسَلاماً، وَآتِنَا مِنْ لَدُنْک فِی حُبِّها فَضْلاً وَ إِحْسَاناً وَرَحْمَةً وَغُفْراناً إِنَّک ذُو الْعَفْوِ الْکرِیمِ.
مؤلّف گوید: شیخ در «تهذیب» فرموده: آنچه در فضل زیارت آن معظّمه روایت شده، بیشتر از آن است که شمارش شود و علامه مجلسی از کتاب «مصباح الانوار» نقل کرده: از حضرت فاطمه روایت شده: پدرم به من فرمود: هرکه بر تو صلوات فرستد، حق تعالی او را بیامرزد و در هر جای بهشت که باشم به من ملحق کند.
مفاتیح الجنان : سایر زیارات در مدینه طیبه
زیارت حضرت حمزه در احد
چون به زیارت آن حضرت، نزد قبرش رفتی بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا عَمَّ رَسُولِ اللّه صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا خَیرَ الشُّهَداءِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَسَدَ اللّهِ وَأَسَدَ رَسُولِهِ، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ جاهَدْتَ فِی اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَجُدْتَ بِنَفْسِک، وَ نَصَحْتَ رَسُولَ اللّهِ (ص)، وَکنْتَ فِیما عِنْدَاللّهِ سُبْحانَهُ راغِباً،
بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی أَتَیتُک مُتَقَرِّباً إِلَی اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ بِزِیارَتِک، وَ مُتَقَرِّباً إِلی رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ بِذلِک، راغِباً إِلَیک فِی الشَّفاعَةِ، أَبْتَغِْی بِزِیارَتِک خَلاصَ نَفْسِی، مُتَعَوِّذاً بِک مِنْ نارٍ اسْتَحَقَّها مِثْلِی بِما جَنَیتُ عَلی نَفْسِی، هارِباً مِنْ ذُنُوبِی الَّتِی احْتَطَبْتُها عَلی ظَهْرِی، فَزِعاً إِلَیک رَجاءَ رَحْمَةِ رَبِّی،
أَتَیتُک مِنْ شُقَّةٍ بَعِیدَةٍ طالِباً فَکاک رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ، وَقَدْ أَوْقَرَتْ ظَهْرِی ذُنُوبِی وَأَتَیتُ مَا أَسْخَطَ رَبِّی؛ وَلَمْ أَجِدْ أَحَداً أَفْزَعُ إِلَیهِ خَیراً لِی مِنْکمْ أَهْلَ بَیتِ الرَّحْمَةِ، فَکنْ لِی شَفِیعاً یوْمَ فَقْرِی وَحاجَتِی، فَقَدْ سِرْتُ إِلَیک مَحْزُوناً، وَأَتَیتُک مَکرُوباً، وَسَکبْتُ عَبْرَتِی عِنْدَک باکیاً، وَصِرْتُ إِلَیک مُفْرَداً،
وَأَنْتَ مِمَّنْ أَمَرَ نِی اللّهُ بِصِلَتِهِ، وَحَثَّنِی عَلی بِرِّهِ، وَدَلَّنِی عَلی فَضْلِهِ، وَهَدانِی لِحُبِّهِ، وَرَغَّبَنِی فِی الْوِفادَةِ إِلَیهِ، وَأَلْهَمَنِی طَلَبَ الْحَوائِجِ عِنْدَهُ، أَنْتُمْ أَهْلُ بَیتٍ لَا یشْقی مَنْ تَوَلَّاکمْ، وَلَا یخِیبُ مَنْ أَتاکمْ، وَلَا یخْسَرُ مَنْ یهْواکمْ، وَلَا یسْعَدُ مَنْ عاداکمْ.
پس رو به قبله کن و دو رکعت نماز زیارت بخوان و پس از تمام شدن نماز، خود را به قبر بچسبان و چنین بگو:
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، اللّهُمَّ إِنِّی تَعَرَّضْتُ لِرَحْمَتِک بِلُزُومِی لِقَبْرِ عَمِّ نَبِیک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ لِیجِیرَنِی مِنْ نِقْمَتِک وَسَخَطِک وَمَقْتِک فِی یوْمٍ تَکثُرُ فِیهِ الْأَصْواتُ، وَتُشْغَلُ کلُّ نَفْسٍ بِمَا قَدَّمَتْ وَتُجَادِلُ عَنْ نَفْسِها، فَإِنْ تَرْحَمْنِی الْیوْمَ فَلَا خَوْفٌ عَلَی وَلَا حُزْنٌ، وَ إِنْ تُعاقِبْ فَمَوْلی لَهُ الْقُدْرَةُ عَلی عَبْدِهِ،
وَلَا تُخَیبْنِی بَعْدَ الْیوْمِ، وَلَا تَصْرِفْنِی بِغَیرِ حاجَتِی، فَقَدْ لَصِقْتُ بِقَبْرِ عَمِّ نَبِیک، وَتَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَیک ابْتِغاءَ مَرْضاتِک، وَرَجاءَ رَحْمَتِک، فَتَقَبَّلْ مِنِّی، وَعُدْ بِحِلْمِک عَلی جَهْلِی، وَبِرَأْفَتِک عَلی جِنایةِ نَفْسِی، فَقَدْ عَظُمْ جُرْمِی، وَمَا أَخافُ أَنْ تَظْلِمَنِی وَلکنْ أَخافُ سُوءَ الْحِسابِ؛
فَانْظُرِ الْیوْمَ تَقَلُّبِی عَلی قَبْرِ عَمِّ نَبِیک، فَبِهِمَا فُکنِی مِنَ النَّارِ، وَلا تُخَیبْ سَعْیی، وَلَا یهُونَنَّ عَلَیک ابْتِهالِی، وَلَا تَحْجُبَنَّ عَنْک صَوْتِی، وَلَا تَقْلِبْنِی بِغَیرِ حَوائِجِی، یا غِیاثَ کلِّ مَکرُوبٍ وَمَحْزُونٍ، وَیا مُفَرِّجاً عَنِ الْمَلْهُوفِ الْحَیرانِ الْغَرِیقِ الْمُشْرِفِ عَلَی الْهَلَکةِ، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَانْظُرْ إِلَی نَظْرَةً لَاأَشْقی بَعْدَها أَبَداً، وَارْحَمْ تَضَرُّعِی وَعَبْرَتِی وَانْفِرادِی، فَقَدْ رَجَوْتُ رِضاک، وَتَحَرَّیتُ الْخَیرَ الَّذِی لَا یعْطِیهِ أَحَدٌ سِواک، فَلَا تَرُدَّ أَمَلِی؛
اللّهُمَّ إِنْ تُعاقِبْ فَمَوْلی لَهُ الْقُدْرَةُ عَلی عَبْدِهِ وَجَزائِهِ بِسُوءِ فِعْلِهِ، فَلَا أَخِیبَنَّ الْیوْمَ، وَلا تَصْرِفْنِی بِغَیرِ حَاجَتِی، وَلَا تُخَیبَنَّ شُخُوصِی وَوِفادَتِی، فَقَدْ أَنْفَدْتُ نَفَقَتِی، وَأَتْعَبْتُ بَدَنِی، وَقَطَعْتُ الْمَفازاتِ، وَخَلَّفْتُ الْأَهْلَ وَالْمالَ وَمَا خَوَّلْتَنِی، وَآثَرْتُ مَا عِنْدَک عَلی نَفْسِی، وَلُذْتُ بِقَبْرِ عَمِّ نَبِیک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَتَقَرَّبْتُ بِهِ ابْتِغاءَ مَرْضاتِک، فَعُدْ بِحِلْمِک عَلی جَهْلِی، وَبِرَأْفَتِک عَلی ذَنْبِی، فَقَدْ عَظُمَ جُرْمِی، بِرَحْمَتِک یا کرِیمُ یا کرِیمُ.
مؤلّف گوید: مدایح جناب حمزه (ره) و فضیلت زیارت آن حضرت پیش از آن است که ذکر شود.
فخر المحققین (ره) در «رساله فخریه» فرموده است: زیارت حمزه(ع) و باقی شهدای مدفون در احد مستحب است، زیرا از رسول خدا(صلی اللّه علیه و آله) روایت شده: هرکه مرا زیارت کند و عمویم حمزه(ع) را زیارت نکند، همانا به من جفا کرده است.
این فقیر در کتاب «بیت الأحزان» در مصائب سیّده زنان عالم نقل کرده ام که حضرت فاطمه (علیهاالسلام) پس از وفات پدر بزرگوار خود، هر روز دوشنبه و پنجشنبه به زیارت حمزه(ع) و شهدای احد می رفت و نماز می خواند و دعا می کرد و این عمل را تا زمان وفاتش ترک نکرد.
محمود بن لبید گفته است: آن سیّده جلیله کنار قبر حمزه(ع) می رفت و گریه می کرد، من در یکی از روزها به زیارت حمزه مشرّف شدم، دیدم آن مظلومه نزد قبر حمزه(ع) مشغول به گریه است، من صبر کردم تا از گریه آرام شد، نزدیک رفتم و سلام کردم و گفتم: ای سیّده زنان، به حق خدا سوگند با این گریه ات رگ های دلم را بریدی! فرمود: ای ابا عمر، گریستن برای من شایسته است، زیرا مصیبت بهترین پدرها رسول خدا(صلی اللّه علیه و آله) به من رسیده، آنگاه فرمود: «وا شَوقاهُ اِلی رَسولِ اللهِ؛ چقدر مشتاق ملاقات رسول خدا هستم.» و چنین انشاء کرد:
إِذَا مَاتَ یوْما مَیتٌ قَلَّ ذِکرُهُ
وَ ذِکرُ أَبِی مُذْ مَاتَ وَ اللَّهِ أَکثَرُ
چون بمیرد روزی مرده ای یادش کم شود
و یاد پدرم از وقتی که وفات کرد به خدا سوگند بیشتر است
شیخ مفید(رحمةاللّه علیه) فرمود: وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلیه وَ آلِهِ أَمَرَ فِی حَیَاتِهِ بِزِیَارَةِ قَبْرِ حَمْزَةَ عَلَیْهِ السَّلامُ وَ کَانَ یُلِمُّ بِهِ وَ بِالشُّهَدَاءِ وَ لَمْ تَزَلْ فَاطِمَةُ عَلَیْهِا السَّلامُ بَعْدَ وَفَاتِهِ صَلَّی اللَّهُ عَلیه وَ آلِهِ تَغْدُو إِلَی قَبْرِهِ وَ تَرُوحُ وَ الْمُسْلِمُونَ یَنْتَابُونَ عَلَی زِیَارَتِهِ وَ مُلازَمَةِ قَبْرِهِ.
رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) در زمان حیاتش به زیارت قبر حمزه فرمان داد و خود آن حضرت به زیارت حمزه و شهدا می آمد و فاطمه (درود خدا بر او) همواره پس از وفات پیامبر (درود خدا بر او و خاندانش باد)؛ صبح و شب به سوی قبر حمزه می رفت و مسلمانان هم برای زیارت و ملازمت قبر حمزه نوبت به نوبت می آمدند.
السَّلامُ عَلَیک یا عَمَّ رَسُولِ اللّه صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا خَیرَ الشُّهَداءِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَسَدَ اللّهِ وَأَسَدَ رَسُولِهِ، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ جاهَدْتَ فِی اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَجُدْتَ بِنَفْسِک، وَ نَصَحْتَ رَسُولَ اللّهِ (ص)، وَکنْتَ فِیما عِنْدَاللّهِ سُبْحانَهُ راغِباً،
بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی أَتَیتُک مُتَقَرِّباً إِلَی اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ بِزِیارَتِک، وَ مُتَقَرِّباً إِلی رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ بِذلِک، راغِباً إِلَیک فِی الشَّفاعَةِ، أَبْتَغِْی بِزِیارَتِک خَلاصَ نَفْسِی، مُتَعَوِّذاً بِک مِنْ نارٍ اسْتَحَقَّها مِثْلِی بِما جَنَیتُ عَلی نَفْسِی، هارِباً مِنْ ذُنُوبِی الَّتِی احْتَطَبْتُها عَلی ظَهْرِی، فَزِعاً إِلَیک رَجاءَ رَحْمَةِ رَبِّی،
أَتَیتُک مِنْ شُقَّةٍ بَعِیدَةٍ طالِباً فَکاک رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ، وَقَدْ أَوْقَرَتْ ظَهْرِی ذُنُوبِی وَأَتَیتُ مَا أَسْخَطَ رَبِّی؛ وَلَمْ أَجِدْ أَحَداً أَفْزَعُ إِلَیهِ خَیراً لِی مِنْکمْ أَهْلَ بَیتِ الرَّحْمَةِ، فَکنْ لِی شَفِیعاً یوْمَ فَقْرِی وَحاجَتِی، فَقَدْ سِرْتُ إِلَیک مَحْزُوناً، وَأَتَیتُک مَکرُوباً، وَسَکبْتُ عَبْرَتِی عِنْدَک باکیاً، وَصِرْتُ إِلَیک مُفْرَداً،
وَأَنْتَ مِمَّنْ أَمَرَ نِی اللّهُ بِصِلَتِهِ، وَحَثَّنِی عَلی بِرِّهِ، وَدَلَّنِی عَلی فَضْلِهِ، وَهَدانِی لِحُبِّهِ، وَرَغَّبَنِی فِی الْوِفادَةِ إِلَیهِ، وَأَلْهَمَنِی طَلَبَ الْحَوائِجِ عِنْدَهُ، أَنْتُمْ أَهْلُ بَیتٍ لَا یشْقی مَنْ تَوَلَّاکمْ، وَلَا یخِیبُ مَنْ أَتاکمْ، وَلَا یخْسَرُ مَنْ یهْواکمْ، وَلَا یسْعَدُ مَنْ عاداکمْ.
پس رو به قبله کن و دو رکعت نماز زیارت بخوان و پس از تمام شدن نماز، خود را به قبر بچسبان و چنین بگو:
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، اللّهُمَّ إِنِّی تَعَرَّضْتُ لِرَحْمَتِک بِلُزُومِی لِقَبْرِ عَمِّ نَبِیک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ لِیجِیرَنِی مِنْ نِقْمَتِک وَسَخَطِک وَمَقْتِک فِی یوْمٍ تَکثُرُ فِیهِ الْأَصْواتُ، وَتُشْغَلُ کلُّ نَفْسٍ بِمَا قَدَّمَتْ وَتُجَادِلُ عَنْ نَفْسِها، فَإِنْ تَرْحَمْنِی الْیوْمَ فَلَا خَوْفٌ عَلَی وَلَا حُزْنٌ، وَ إِنْ تُعاقِبْ فَمَوْلی لَهُ الْقُدْرَةُ عَلی عَبْدِهِ،
وَلَا تُخَیبْنِی بَعْدَ الْیوْمِ، وَلَا تَصْرِفْنِی بِغَیرِ حاجَتِی، فَقَدْ لَصِقْتُ بِقَبْرِ عَمِّ نَبِیک، وَتَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَیک ابْتِغاءَ مَرْضاتِک، وَرَجاءَ رَحْمَتِک، فَتَقَبَّلْ مِنِّی، وَعُدْ بِحِلْمِک عَلی جَهْلِی، وَبِرَأْفَتِک عَلی جِنایةِ نَفْسِی، فَقَدْ عَظُمْ جُرْمِی، وَمَا أَخافُ أَنْ تَظْلِمَنِی وَلکنْ أَخافُ سُوءَ الْحِسابِ؛
فَانْظُرِ الْیوْمَ تَقَلُّبِی عَلی قَبْرِ عَمِّ نَبِیک، فَبِهِمَا فُکنِی مِنَ النَّارِ، وَلا تُخَیبْ سَعْیی، وَلَا یهُونَنَّ عَلَیک ابْتِهالِی، وَلَا تَحْجُبَنَّ عَنْک صَوْتِی، وَلَا تَقْلِبْنِی بِغَیرِ حَوائِجِی، یا غِیاثَ کلِّ مَکرُوبٍ وَمَحْزُونٍ، وَیا مُفَرِّجاً عَنِ الْمَلْهُوفِ الْحَیرانِ الْغَرِیقِ الْمُشْرِفِ عَلَی الْهَلَکةِ، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَانْظُرْ إِلَی نَظْرَةً لَاأَشْقی بَعْدَها أَبَداً، وَارْحَمْ تَضَرُّعِی وَعَبْرَتِی وَانْفِرادِی، فَقَدْ رَجَوْتُ رِضاک، وَتَحَرَّیتُ الْخَیرَ الَّذِی لَا یعْطِیهِ أَحَدٌ سِواک، فَلَا تَرُدَّ أَمَلِی؛
اللّهُمَّ إِنْ تُعاقِبْ فَمَوْلی لَهُ الْقُدْرَةُ عَلی عَبْدِهِ وَجَزائِهِ بِسُوءِ فِعْلِهِ، فَلَا أَخِیبَنَّ الْیوْمَ، وَلا تَصْرِفْنِی بِغَیرِ حَاجَتِی، وَلَا تُخَیبَنَّ شُخُوصِی وَوِفادَتِی، فَقَدْ أَنْفَدْتُ نَفَقَتِی، وَأَتْعَبْتُ بَدَنِی، وَقَطَعْتُ الْمَفازاتِ، وَخَلَّفْتُ الْأَهْلَ وَالْمالَ وَمَا خَوَّلْتَنِی، وَآثَرْتُ مَا عِنْدَک عَلی نَفْسِی، وَلُذْتُ بِقَبْرِ عَمِّ نَبِیک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَتَقَرَّبْتُ بِهِ ابْتِغاءَ مَرْضاتِک، فَعُدْ بِحِلْمِک عَلی جَهْلِی، وَبِرَأْفَتِک عَلی ذَنْبِی، فَقَدْ عَظُمَ جُرْمِی، بِرَحْمَتِک یا کرِیمُ یا کرِیمُ.
مؤلّف گوید: مدایح جناب حمزه (ره) و فضیلت زیارت آن حضرت پیش از آن است که ذکر شود.
فخر المحققین (ره) در «رساله فخریه» فرموده است: زیارت حمزه(ع) و باقی شهدای مدفون در احد مستحب است، زیرا از رسول خدا(صلی اللّه علیه و آله) روایت شده: هرکه مرا زیارت کند و عمویم حمزه(ع) را زیارت نکند، همانا به من جفا کرده است.
این فقیر در کتاب «بیت الأحزان» در مصائب سیّده زنان عالم نقل کرده ام که حضرت فاطمه (علیهاالسلام) پس از وفات پدر بزرگوار خود، هر روز دوشنبه و پنجشنبه به زیارت حمزه(ع) و شهدای احد می رفت و نماز می خواند و دعا می کرد و این عمل را تا زمان وفاتش ترک نکرد.
محمود بن لبید گفته است: آن سیّده جلیله کنار قبر حمزه(ع) می رفت و گریه می کرد، من در یکی از روزها به زیارت حمزه مشرّف شدم، دیدم آن مظلومه نزد قبر حمزه(ع) مشغول به گریه است، من صبر کردم تا از گریه آرام شد، نزدیک رفتم و سلام کردم و گفتم: ای سیّده زنان، به حق خدا سوگند با این گریه ات رگ های دلم را بریدی! فرمود: ای ابا عمر، گریستن برای من شایسته است، زیرا مصیبت بهترین پدرها رسول خدا(صلی اللّه علیه و آله) به من رسیده، آنگاه فرمود: «وا شَوقاهُ اِلی رَسولِ اللهِ؛ چقدر مشتاق ملاقات رسول خدا هستم.» و چنین انشاء کرد:
إِذَا مَاتَ یوْما مَیتٌ قَلَّ ذِکرُهُ
وَ ذِکرُ أَبِی مُذْ مَاتَ وَ اللَّهِ أَکثَرُ
چون بمیرد روزی مرده ای یادش کم شود
و یاد پدرم از وقتی که وفات کرد به خدا سوگند بیشتر است
شیخ مفید(رحمةاللّه علیه) فرمود: وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلیه وَ آلِهِ أَمَرَ فِی حَیَاتِهِ بِزِیَارَةِ قَبْرِ حَمْزَةَ عَلَیْهِ السَّلامُ وَ کَانَ یُلِمُّ بِهِ وَ بِالشُّهَدَاءِ وَ لَمْ تَزَلْ فَاطِمَةُ عَلَیْهِا السَّلامُ بَعْدَ وَفَاتِهِ صَلَّی اللَّهُ عَلیه وَ آلِهِ تَغْدُو إِلَی قَبْرِهِ وَ تَرُوحُ وَ الْمُسْلِمُونَ یَنْتَابُونَ عَلَی زِیَارَتِهِ وَ مُلازَمَةِ قَبْرِهِ.
رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) در زمان حیاتش به زیارت قبر حمزه فرمان داد و خود آن حضرت به زیارت حمزه و شهدا می آمد و فاطمه (درود خدا بر او) همواره پس از وفات پیامبر (درود خدا بر او و خاندانش باد)؛ صبح و شب به سوی قبر حمزه می رفت و مسلمانان هم برای زیارت و ملازمت قبر حمزه نوبت به نوبت می آمدند.
مفاتیح الجنان : ذکر مساجد معظمه در مدینه منوره
ذکر مساجد معظمه در مدینه منوره
از جمله [آن ها] مسجد قباست که از آغاز بر پایه پرهیزکاری بنا شده؛ روایت شده: هرکه به آن مسجد برود و دو رکعت نماز بگذارد با ثواب عمره باز می گردد. پس به آن مسجد شریف برو و دو رکعت نماز تحیت مسجد بجا آور و «تسبیح حضرت زهرا» (سلام الله علیها) را بخوان و زیارت جامعه را که اوّلش«السَّلامُ عَلَی أولیاء اللَّه» است قرائت کن، ما آن را «زیارت اول جامعه» قرار می دهیم و در اواخر باب ان شاء الله تعالی خواهد آمد. پس خدا را بخوان و بگو:«یَا کائِناً قَبْلَ کُلِّ شَیءٍ» و این دعایی است طولانی و نقلش منافی با اختصار است، هرکه خواهد به باب مَزار کتاب «بحار الاَنوار» مراجعه کند؛
و در «مشربه اُمّ ابراهیم» [یعنی غرفه مادر حضرت ابراهیم(علیه السلام) فرزند رسول خدا(صلی الله علیه و آله)] که مسکن و محلّ نماز رسول حق بوده نماز بگذار و نیز نماز بخوان.
در «مسجد فضیخ» که نزدیک مسجد قباست و آن را «مسجد ردّ شمس» هم می گویند.
همچنین در «مسجد فتح» که «مسجد احزاب» می خوانند. زمانی که در «مسجد فتح» از نماز فارغ شدی بگو:
یا صَرِیخَ الْمَکرُوبِینَ، وَیا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ، وَیا مُغِیثَ الْمَهْمُومِینَ، اکشِفْ عَنِّی ضُرِّی وَهَمِّی وَکرْبِی وَغَمِّی کمَا کشَفْتَ عَنْ نَبِیک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ هَمَّهُ، وَکفَیتَهُ هَوْلَ عَدُوِّهِ، وَاکفِنِی مَا أَهَمَّنِی مِنْ أَمْرِ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
در «خانه حضرت سجّاد» (علیه السلام)، و «امام صادق» (علیه السلام) و «مسجد سلمان» (ره) و «مسجد امیر المؤمنین» (علیه السلام) که مقابل «قبر حمزه» (ره) است و «مسجد مباهله» تا جایی که بتوانی نماز بخوان و به آنچه خواهی دعا کن.
و در «مشربه اُمّ ابراهیم» [یعنی غرفه مادر حضرت ابراهیم(علیه السلام) فرزند رسول خدا(صلی الله علیه و آله)] که مسکن و محلّ نماز رسول حق بوده نماز بگذار و نیز نماز بخوان.
در «مسجد فضیخ» که نزدیک مسجد قباست و آن را «مسجد ردّ شمس» هم می گویند.
همچنین در «مسجد فتح» که «مسجد احزاب» می خوانند. زمانی که در «مسجد فتح» از نماز فارغ شدی بگو:
یا صَرِیخَ الْمَکرُوبِینَ، وَیا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ، وَیا مُغِیثَ الْمَهْمُومِینَ، اکشِفْ عَنِّی ضُرِّی وَهَمِّی وَکرْبِی وَغَمِّی کمَا کشَفْتَ عَنْ نَبِیک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ هَمَّهُ، وَکفَیتَهُ هَوْلَ عَدُوِّهِ، وَاکفِنِی مَا أَهَمَّنِی مِنْ أَمْرِ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
در «خانه حضرت سجّاد» (علیه السلام)، و «امام صادق» (علیه السلام) و «مسجد سلمان» (ره) و «مسجد امیر المؤمنین» (علیه السلام) که مقابل «قبر حمزه» (ره) است و «مسجد مباهله» تا جایی که بتوانی نماز بخوان و به آنچه خواهی دعا کن.
مفاتیح الجنان : زیارات مطلقه امیرالمومنین (ع)
زیارت سوم امیرالمؤمنین (ع)
سید عبدالکریم بن طاووس از صفوان جمّال روایت کرده: چون با امام صادق(علیه السلام) در زمانی که نزد ابوجعفر دوانیقی می رفت وارد کوفه شدیم، فرمود: ای صفوان شتر را بخوابان که منطقه نزدیک قبر جدّم امیرالمؤمنین(علیه السلام) است، پس پیاده شد و غسل کرد و جامه را تغییر داد و پای مبارک را برهنه کرد و فرمود: تو نیز چنین کن.
پس به سوی نجف روانه شدند و فرمود: گام ها را کوتاه بردار و سر را به زیر انداز که خدا برای تو به عدد هر گامی که بر می داری، صد هزار حسنه می نویسد و صد هزار گناه محو می کند و صد هزار درجه برایت بالا می برد و صدهزار حاجت از تو برمی آورد و برای تو ثواب هر صدیق و شهید که بوده باشد یا به قتل رسیده باشد، ثبت می کند.
پس حضرت می رفت و من نیز با آن حضرت می رفتم، با آرامش دل و تن و در تسبیح و تنزیه و تهلیل خدا بودیم تا به تلها رسیدیم، پس به جانب راست وچپ نظر کرد و به چوبی که در دست داشت خطی کشید و فرمود:
جستجو کن؛ جستجو کردم اثر قبری یافتم، پس اشک دیده به چهره مبارکش جاری شد و گفت: «إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» و چنین ادامه داد:
السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْوَصِی الْبَرُّ التَّقِی، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا النَّبَأُ الْعَظِیمُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الصِّدِّیقُ الرَّشِیدُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْبَرُّ الزَّکی، السَّلامُ عَلَیک یا وَصِی رَسُولِ رَبِّ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا خِیرَةَ اللّهِ عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ، أَشْهَدُ أَنَّک حَبِیبُ اللّهِ وَخاصَّةُ اللّهِ وَخالِصَتُهُ، السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ، وَمَوْضِعَ سِرِّهِ، وَعَیبَةَ عِلْمِهِ، وَخازِنَ وَحْیهِ.
پس خود را به قبر چسبانده و عرضه داشت:
بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا حُجَّةَ الْخِصامِ، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا بَابَ الْمَقَامِ، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا نُورَ اللّهِ التَّامَّ، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ بَلَّغْتَ عَنِ اللّهِ وَعَنْ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ مَا حُمِّلْتَ، وَرَعَیتَ مَا اسْتُحْفِظْتَ، وَحَفِظْتَ مَا اسْتُودِعْتَ، وَحَلَّلْتَ حَلالَ اللّهِ، وَحَرَّمْتَ حَرامَ اللّهِ، وَأَقَمْتَ أَحْکامَ اللّهِ، وَلَمْ تَتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ، وَعَبَدْتَ اللّهَ مُخْلِصاً حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، صَلَّی اللّهُ عَلَیک وَعَلَی الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِک.
آنگاه حضرت صادق(علیه السلام) برخاست و بالای سر آن حضرت چند رکعت نماز خواند و فرمود: ای صفوان هرکه به این زیارت، امیرمؤمنان را زیارت کند و این نماز را بجا آورد، به سوی اهلش بازگردد درحالی که گناهانش آمرزیده و عملش پذیرفته و پسندیده شده باشد و برای او ثواب هرکه از فرشتگان آن حضرت را زیارت کرده باشد نوشته شود.
صفوان با شگفتی گفت: ثواب هرکه از فرشتگان آن حضرت را زیارت کند؟! فرمود: آری در هر شبی هفتاد قبیله از فرشتگان آن حضرت را زیارت می کنند. پرسید: هر قبیله چه تعدادند؟ فرمود: صد هزار فرشته. پس آن حضرت رو به قبر به پشت بیرون آمدند و در اثنای بیرون آمدن گفتند:
یا جَدَّاهُ یا سَیداهُ یا طَیباهُ یا طاهِراهُ لَاجَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْک، وَرَزَقَنِی الْعَوْدَ إِلَیک، وَالْمَقامَ فِی حَرَمِک، وَالْکوْنَ مَعَک وَمَعَ الْأَبْرارِ مِنْ وُلْدِک، صَلَّی اللّهُ عَلَیک وَعَلَی الْمَلائِکةِ الْمُحْدِقِینَ بِک.
صفوان گفت: به حضرت عرض کردم اجازه می دهید اصحاب خود را از اهل کوفه خبر کنم و این قبر را به ایشان نشان دهم؛ فرمود: آری و درهمی چند به من عطا کردند که قبر را با آن مرمّت و سر و سامان دهم.
پس به سوی نجف روانه شدند و فرمود: گام ها را کوتاه بردار و سر را به زیر انداز که خدا برای تو به عدد هر گامی که بر می داری، صد هزار حسنه می نویسد و صد هزار گناه محو می کند و صد هزار درجه برایت بالا می برد و صدهزار حاجت از تو برمی آورد و برای تو ثواب هر صدیق و شهید که بوده باشد یا به قتل رسیده باشد، ثبت می کند.
پس حضرت می رفت و من نیز با آن حضرت می رفتم، با آرامش دل و تن و در تسبیح و تنزیه و تهلیل خدا بودیم تا به تلها رسیدیم، پس به جانب راست وچپ نظر کرد و به چوبی که در دست داشت خطی کشید و فرمود:
جستجو کن؛ جستجو کردم اثر قبری یافتم، پس اشک دیده به چهره مبارکش جاری شد و گفت: «إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» و چنین ادامه داد:
السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْوَصِی الْبَرُّ التَّقِی، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا النَّبَأُ الْعَظِیمُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الصِّدِّیقُ الرَّشِیدُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْبَرُّ الزَّکی، السَّلامُ عَلَیک یا وَصِی رَسُولِ رَبِّ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا خِیرَةَ اللّهِ عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ، أَشْهَدُ أَنَّک حَبِیبُ اللّهِ وَخاصَّةُ اللّهِ وَخالِصَتُهُ، السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ، وَمَوْضِعَ سِرِّهِ، وَعَیبَةَ عِلْمِهِ، وَخازِنَ وَحْیهِ.
پس خود را به قبر چسبانده و عرضه داشت:
بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا حُجَّةَ الْخِصامِ، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا بَابَ الْمَقَامِ، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا نُورَ اللّهِ التَّامَّ، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ بَلَّغْتَ عَنِ اللّهِ وَعَنْ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ مَا حُمِّلْتَ، وَرَعَیتَ مَا اسْتُحْفِظْتَ، وَحَفِظْتَ مَا اسْتُودِعْتَ، وَحَلَّلْتَ حَلالَ اللّهِ، وَحَرَّمْتَ حَرامَ اللّهِ، وَأَقَمْتَ أَحْکامَ اللّهِ، وَلَمْ تَتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ، وَعَبَدْتَ اللّهَ مُخْلِصاً حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، صَلَّی اللّهُ عَلَیک وَعَلَی الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِک.
آنگاه حضرت صادق(علیه السلام) برخاست و بالای سر آن حضرت چند رکعت نماز خواند و فرمود: ای صفوان هرکه به این زیارت، امیرمؤمنان را زیارت کند و این نماز را بجا آورد، به سوی اهلش بازگردد درحالی که گناهانش آمرزیده و عملش پذیرفته و پسندیده شده باشد و برای او ثواب هرکه از فرشتگان آن حضرت را زیارت کرده باشد نوشته شود.
صفوان با شگفتی گفت: ثواب هرکه از فرشتگان آن حضرت را زیارت کند؟! فرمود: آری در هر شبی هفتاد قبیله از فرشتگان آن حضرت را زیارت می کنند. پرسید: هر قبیله چه تعدادند؟ فرمود: صد هزار فرشته. پس آن حضرت رو به قبر به پشت بیرون آمدند و در اثنای بیرون آمدن گفتند:
یا جَدَّاهُ یا سَیداهُ یا طَیباهُ یا طاهِراهُ لَاجَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْک، وَرَزَقَنِی الْعَوْدَ إِلَیک، وَالْمَقامَ فِی حَرَمِک، وَالْکوْنَ مَعَک وَمَعَ الْأَبْرارِ مِنْ وُلْدِک، صَلَّی اللّهُ عَلَیک وَعَلَی الْمَلائِکةِ الْمُحْدِقِینَ بِک.
صفوان گفت: به حضرت عرض کردم اجازه می دهید اصحاب خود را از اهل کوفه خبر کنم و این قبر را به ایشان نشان دهم؛ فرمود: آری و درهمی چند به من عطا کردند که قبر را با آن مرمّت و سر و سامان دهم.
مفاتیح الجنان : زیارات مطلقه امیرالمومنین (ع)
زیارت پنجم امیرالمؤمنین (ع)
شیخ کلینی از حضرت هادی(علیه السلام) روایت کرده: نزد قبر امیرمؤمنان بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ، أَنْتَ أَوَّلُ مَظْلُومٍ، وَأَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّهُ، صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، فَأَشْهَدُ أَنَّک لَقِیتَ اللّهَ وَأَنْتَ شَهِیدٌ، عَذَّبَ اللّهُ قاتِلَک بِأَنْواعِ الْعَذابِ وَجَدَّدَ عَلَیهِ الْعَذابَ، جِئْتُک عارِفاً بِحَقِّک، مُسْتَبْصِراً بِشَأْنِک، مُعادِیاً لِأَعْدائِک وَمَنْ ظَلَمَک، أَلْقی عَلَی ذلِک رَبِّی إِنْ شَاءَ اللّهُ، یا وَلِی اللّهِ، إِنَّ لِی ذُنُوباً کثِیرَةً فَاشْفَعْ لِی إِلی رَبِّک فَإِنَّ لَک عِنْدَ اللّهِ مَقَاماً مَعْلُوماً، وَ إِنَّ لَک عِنْدَ اللّهِ جَاهاً وَشَفاعَةً وَقَدْ قالَ اللّهُ تَعالی: «وَ لا یشْفَعُونَ إِلاّ لِمَنِ ارْتَضی».
السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ، أَنْتَ أَوَّلُ مَظْلُومٍ، وَأَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّهُ، صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، فَأَشْهَدُ أَنَّک لَقِیتَ اللّهَ وَأَنْتَ شَهِیدٌ، عَذَّبَ اللّهُ قاتِلَک بِأَنْواعِ الْعَذابِ وَجَدَّدَ عَلَیهِ الْعَذابَ، جِئْتُک عارِفاً بِحَقِّک، مُسْتَبْصِراً بِشَأْنِک، مُعادِیاً لِأَعْدائِک وَمَنْ ظَلَمَک، أَلْقی عَلَی ذلِک رَبِّی إِنْ شَاءَ اللّهُ، یا وَلِی اللّهِ، إِنَّ لِی ذُنُوباً کثِیرَةً فَاشْفَعْ لِی إِلی رَبِّک فَإِنَّ لَک عِنْدَ اللّهِ مَقَاماً مَعْلُوماً، وَ إِنَّ لَک عِنْدَ اللّهِ جَاهاً وَشَفاعَةً وَقَدْ قالَ اللّهُ تَعالی: «وَ لا یشْفَعُونَ إِلاّ لِمَنِ ارْتَضی».
مفاتیح الجنان : زیارات مخصوصه امیرالمؤمنین (ع)
زیارت امیرالمؤمنین در روز مولود پیامبر (ص)
دوّمین زیارت از زیارات ویژۀ حضرت امیرمؤمنان زیارت روز ولادت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) است.
شیخ مفید و شهید و سید ابن طاووس روایت کرده اند: که حضرت صادق(علیه السلام) امیرمؤمنان را در هفدهم ربیع الاول زیارت کرد به این زیارت و آن را به ثقه جلیل القدر محمّد بن مسلم ثقفی آموخت و به او فرمود: چون به مشهد امیرمؤمنان بیایی، غسل زیارت کن و پاکیزه ترین جامه های خود را بپوش و خویش را به بوی خوش معطّر کن و به آرامی و وقار برو، چون به «باب السّلام» یعنی درگاه حرم مطهّر رسیدی، رو به قبله بایست و «سی مرتبه» «اللّهُ أَکْبَرُ» بگو و پس از آن بخوان:
السَّلامُ عَلَی رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی خِیرَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی الْبَشِیرِ النَّذِیرِ السِّراجِ الْمُنِیرِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، السَّلامُ عَلَی الطُّهْرِ الطَّاهِرِ، السَّلامُ عَلَی الْعَلَمِ الزَّاهِرِ، السَّلامُ عَلَی الْمَنْصُورِ الْمُؤَیدِ، السَّلامُ عَلَی أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ. السَّلامُ عَلَی أَنْبِیاءِ اللّهِ الْمُرْسَلِینَ وَعِبادِ اللّهِ الصَّالِحِینَ، السَّلامُ عَلَی مَلائِکةِ اللّهِ الْحَافِّینَ بِهَذَا الْحَرَمِ وَبِهَذَا الضَّرِیحِ اللَّائِذِینَ بِهِ.
سپس به نزدیک قبر برو و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا وَصِی الْأَوْصِیاءِ، السَّلامُّ عَلَیک یا عِمادَ الْأَتْقِیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی الْأَوْ لِیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَ الشُّهَداءِ، السَّلامُ عَلَیک یا آیةَ اللّهِ الْعُظْمی، السَّلامُ عَلَیک یا خامِسَ أَهْلِ الْعَباءِ، السَّلامُ عَلَیک یا قائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ الْأَتْقِیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا عِصْمَةَ الْأَوْلِیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا زَینَ الْمُوَحِّدِینَ النُّجَباءِ،
السَّلامُ عَلَیک یا خالِصَ الْأَخِلّاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا والِدَ الْأَئِمَّةِ الْأُمَناءِ، السَّلامُ عَلَیک یا صاحِبَ الْحَوْضِ وَحامِلَ اللِّواءِ، السَّلامُ عَلَیک یا قَسِیمَ الْجَنَّةِ وَلَظی، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ شُرِّفَتْ بِهِ مَکةُ وَمِنی، السَّلامُ عَلَیک یا بَحْرَ الْعُلُومِ وَکنَفَ الْفُقَراءِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ وُلِدَ فِی الْکعْبَةِ وَزُوِّجَ فِی السَّماءِ بِسَیدَةِ النِّساءِ وَکانَ شُهُودُهَا الْمَلائِکةَُ الْأَصْفِیاءَُ؛
السَّلامُ عَلَیک یا مِصْباحَ الضِّیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ خَصَّهُ النَّبِی بِجَزِیلِ الْحِباءِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ باتَ عَلَی فِرَاشِ خاتَمِ الْأَنْبِیاءِ وَوَقاهُ بِنَفْسِهِ شَرَّ الْأَعْداءِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ رُدَّتْ لَهُ الشَّمْسُ فَسامی شَمْعُونَ الصَّفا، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ أَنْجَی اللّهُ سَفِینَةَ نُوحٍ بِاسْمِهِ وَاسْمِ أَخِیهِ حَیثُ الْتَطَمَ الْماءُ حَوْلَها وَطَمی،
السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ تابَ اللّهُ بِهِ وَبِأَخِیهِ عَلَی آدَمَ إِذْ غَوی، السَّلامُ عَلَیک یا فُلْک النَّجاةِ الَّذِی مَنْ رَکبَهُ نَجَا وَمَنْ تَأَخَّرَ عَنْهُ هَوی، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ خاطَبَ الثُّعْبانَ وَذِئْبَ الْفَلا، السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛
السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللّهِ عَلَی مَنْ کفَرَ وَأَنابَ، السَّلامُ عَلَیک یا إِمامَ ذَوِی الْأَلْبابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَعْدِنَ الْحِکمَةِ وَفَصْلَ الْخِطابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مِیزانَ یوْمِ الْحِسابِ، السَّلامُ عَلَیک یا فاصِلَ الْحُکمِ النَّاطِقَ بِالصَّوابِ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْمُتَصَدِّقُ بِالْخاتَمِ فِی الْمِحْرابِ،
السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ کفَی اللّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ بِهِ یوْمَ الْأَحْزابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ أَخْلَصَ لِلّهِ الْوَحْدَانِیةَ وَأَنَابَ، السَّلامُ عَلَیک یا قَاتِلَ خَیبَرَ وَقالِعَ الْبابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ دَعَاهُ خَیرُ الْأَنَامِ لِلْمَبِیتِ عَلَی فِراشِهِ فَأَسْلَمَ نَفْسَهُ لِلْمَنِیةِ وَأَجابَ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ لَهُ طُوبی وَحُسْنُ مَآبٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛
السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی عِصْمَةِ الدِّینِ وَیا سَیدَ السَّاداتِ، السَّلامُ عَلَیک یا صاحِبَ الْمُعْجِزاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ نَزَلَتْ فِی فَضْلِهِ سُورَةُ الْعادِیاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ کتِبَ اسْمُهُ فِی السَّماءِ عَلَی السُّرادِقاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مُظْهِرَ الْعَجائِبِ وَالْآیاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْغَزَواتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مُخْبِراً بِما غَبَرَ وَبِما هُوَ آتٍ،
السَّلامُ عَلَیک یا مُخاطِبَ ذِئْبِ الْفَلَواتِ، السَّلامُ عَلَیک یا خاتِمَ الْحَصی وَمُبَینَ الْمُشْکلاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ عَجِبَتْ مِنْ حَمَلاتِهِ فِی الْوَغَی مَلائِکةُ السَّماواتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ ناجَی الرَّسُولَ فَقَدَّمَ بَینَ یدَی نَجْواهُ الصَّدَقاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا والِدَ الْأَئِمَّةِ الْبَرَرَةِ السَّاداتِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛ السَّلامُ عَلَیک یا تالِی الْمَبْعُوثِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عِلْمِ خَیرِ مَوْرُوثٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَ الْوَصِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا إِمامَ الْمُتَّقِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا غِیاثَ الْمَکرُوبِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا عِصْمَةَ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا مُظْهِرَ الْبَراهِینِ، السَّلامُ عَلَیک یا طه وَیس، السَّلامُ عَلَیک یا حَبْلَ اللّهِ الْمَتِینِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ تَصَدَّقَ فِی صَلاتِهِ بِخاتَمِهِ عَلَی الْمِسْکینِ، السَّلامُ عَلَیک یا قالِعَ الصَّخْرَةِ عَنْ فَمِ الْقَلِیبِ وَمُظْهِرَ الْماءِ الْمَعِینِ؛
السَّلامُ عَلَیک یا عَینَ اللّهِ النَّاظِرَةَ، وَیدَهُ الْباسِطَةَ، وَ لِسانَهُ الْمُعَبِّرَ عَنْهُ فِی بَرِیتِهِ أَجْمَعِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عِلْمِ النَّبِیینَ، وَمُسْتَوْدَعَ عِلْمِ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ، وَصاحِبَ لِواءِ الحَمْدِ، وَساقِی أَوْلِیائِهِ مِنْ حَوْضِ خاتَمِ النَّبِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا یعْسُوبَ الدِّینِ، وَقائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ، وَوالِدَ الْأَئِمَّةِ الْمَرْضِیینَ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلَی اسْمِ اللّهِ الرَّضِی وَوَجْهِهِ الْمُضِیءِ وَجَنْبِهِ الْقَوِی وَصِراطِهِ السَّوِی، السَّلامُ عَلَی الْإِمامِ التَّقِی الْمُخْلِصِ الصَّفِی، السَّلامُ عَلَی الْکوکبِ الدُّرِّی، السَّلامُ عَلَی الْإِمامِ أَبِی الْحَسَنِ عَلِی وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ. السَّلامُ عَلَی أَئِمَّةِ الْهُدی، وَمَصابِیحِ الدُّجَی، وَأَعْلامِ التُّقی، وَمَنارِ الْهُدی، وَذَوِی النُّهَی، وَکهْفِ الْوَرَی، وَالْعُرْوَةِ الْوُثْقی، وَالْحُجَّةِ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیا وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛
السَّلامُ عَلَی نُورِ الْأَنْوارِ، وَحُجَّةِ الْجَبَّارِ، وَوالِدِ الْأَئِمَّةِ الْأَطْهارِ، وَقَسِیمِ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ، الْمُخْبِرِ عَنِ الْآثارِ، الْمُدَمِّرِ عَلَی الْکفَّارِ، مُسْتَنْقِذِ الشِّیعَةِ الْمُخْلِصِینَ مِنْ عَظِیمِ الْأَوْزارِ، السَّلامُ عَلَی الْمَخْصُوصِ بِالطَّاهِرَةِ التَّقِیةِ ابْنَةِ الْمُخْتارِ، الْمَوْلُودِ فِی الْبَیتِ ذِی الْأَسْتارِ، الْمُزَوَّجِ فِی السَّماءِ بِالْبَرَّةِ الطَّاهِرَةِ الرَّضِیةِ الْمَرْضِیةِ والِدَةِ الْأَئِمَّةِ الْأَطْهارِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلَی النَّبَاَ الْعَظِیمِ الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ، وَعَلَیهِ یعْرَضُونَ، وَعَنْهُ یسْأَلُونَ، السَّلامُ عَلَی نُورِ اللّهِ الْأَنْوَرِ، وَضِیائِهِ الْأَزْهَرِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛ السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ وَحُجَّتَهُ وَخالِصَةَ اللّهِ وَخاصَّتَهُ،
أَشْهَدُ أَنَّک یا وَلِی اللّهِ وَحُجَّتَهُ لَقَدْ جاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ؛ وَاتَّبَعْتَ مِنْهاجَ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَحَلَّلْتَ حَلالَ اللّهِ، وَحَرَّمْتَ حَرامَ اللّهِ، وَشَرَعْتَ أَحْکامَهُ، وَأَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَجاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللّهِ صابِراً ناصِحاً مُجْتَهِداً مُحْتَسِباً عِنْدَ اللّهِ عَظِیمَ الْأَجْرِ حَتَّی أَتاک الْیقِینُ، فَلَعَنَ اللّهُ مَنْ دَفَعَک عَنْ حَقِّک، وَأَزالَک عَنْ مَقامِک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ بَلَغَهُ ذلِک فَرَضِی بِهِ، أُشْهِدُ اللّهَ وَمَلائِکتَهُ وَأَنْبِیاءَهُ وَرُسُلَهُ أَنِّی وَلِی لِمَنْ وَالاک وَعَدُوٌّ لِمَنْ عَاداک، السَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
سپس خود را به قبر بچسبان و آن را ببوس و بگو:
أَشْهَدُ أَنَّک تَسْمَعُ کلامِی، وَتَشْهَدُ مَقامِی، وَأَشْهَدُ لَک یا وَلِی اللّهِ بِالْبَلاغِ وَالْأَداءِ، یا مَوْلای، یا حُجَّةَ اللّهِ، یا أَمِینَ اللّهِ، یا وَلِی اللّهِ، إِنَّ بَینِی وَبَینَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ ذُنُوباً قَدْ أَثْقَلَتْ ظَهْرِی، وَمَنَعَتْنِی مِنَ الرُّقادِ، وَذِکرُها یقَلْقِلُ أَحْشَائِی، وَقَدْ هَرَبْتُ إِلَی اللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ إِلَیک، فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَک عَلَی سِرِّهِ، وَاسْتَرْعاک أَمْرَ خَلْقِهِ، وَقَرَنَ طاعَتَک بِطاعَتِهِ، وَمُوالاتَک بِمُوالاتِهِ، کنْ لِی إِلَی اللّهِ شَفِیعاً، وَمِنَ النَّارِ مُجِیراً، وَعَلَی الدَّهْرِ ظَهِیراً.
باز خود را به قبر بچسبان و آن را ببوس و بگو:
یا وَلِی اللّهِ، یا حُجَّةَ اللّهِ، یا بابَ حِطَّةِ اللّهِ، وَلِیک وَزائِرُک وَاللَّائِذُ بِقَبْرِک، وَالنَّازِلُ بِفِنائِک، وَالْمُنِیخُ رَحْلَهُ فِی جِوارِک یسْأَلُک أَنْ تَشْفَعَ لَهُ إِلَی اللّهِ فِی قَضاءِ حاجَتِهِ، وَنُجْحِ طَلِبَتِهِ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ فَإِنَّ لَک عِنْدَ اللّهِ الْجَاهَ الْعَظِیمَ، وَالشَّفاعَةَ الْمَقْبُولَةَ، فَاجْعَلْنِی یا مَوْلای مِنْ هَمِّک وَأَدْخِلْنِی فِی حِزْبِک، وَالسَّلامُ عَلَیک وَعَلَی ضَجِیعَیک آدَمَ وَنُوحٍ، وَالسَّلامُ عَلَیک وَعَلَی وَلَدَیک الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ، وَعَلَی الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ مِنْ ذُرِّیتِک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
سپس شش رکعت نماز زیارت بخوان، دو رکعت برای امیرمؤمنان و دو رکعت برای جناب آدم و دو رکعت برای حضرت نوح و خدا را بسیار بخوان که به اجابت خواهد رسید ان شاء الله تعالی.
نویسنده گوید: صاحب کتاب «مزار کبیر» گفته: این زیارت را باید در هفدهم ربیع الاوّل هنگام طلوع آفتاب خواند و علاّمه مجلسی فرموده است: این زیارت در میان زیارات بهترین زیارت است و به سندهای معتبر در کتب معتبره ذکر شده است و ظاهر بعضی از روایات است که اختصاصی به این روز ندارد، هر وقت که این زیارت را بخوانند خوب است.
نویسنده گوید: اگر کسی بگوید: چگونه است که در روز ولادت پیامبر(صلی الله علیه وآله) یا مبعث آن حضرت، زیارت امیرمؤمنان وارد شده است و برای رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در این دو روز زیارت نیست، با آنکه سزاوار بود زیارت مخصوصی در این اوقات برای پیامبر(صلی الله علیه وآله) وارد شده باشد؟
پاسخ می گویم: که این به خاطر شدّت اتصال این دو بزرگوار و کمال اتّحاد این دو نور پاک با هم است که هرکه امیرمؤمنان را زیارت کند، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را زیارت کرده و شاهد بر این حقیقت از قرآن آیه «أَنْفُسَنا» است؛ «وَهُوَ فی آیَةِ التّباهُلِ نَفْسُ الْمُصْطَفی لَیْسَ غَیْرُهُ إِیّاها؛ و آن حضرت در آیه مباهله جان مصطفی است و غیر او جان وی نیست» و نیز شاهد آن از معارف اسلامی بسیاری از روایات است. از جمله شیخ محمّد بن مشهدی از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده:مردی اعرابی خدمت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) مشرّف شد، عرضه داشت: یا رسول الله، خانۀ من از خانۀ تو دور است، من مشتاق زیارت و دیدن تو می شوم، چون به دیدنت می آیم، ملاقاتت برایم حاصل نمی شود، علی بن ابیطالب را زیارت می کنم، آن جناب مرا به حدیث و مواعظ خود مأنوس می کند، پس از آن به خاطر ندیدن تو با حالت اندوه و حسرت برمی گردم؛ فرمود: هرکه علی را زیارت کند مرا زیارت کرده و هرکه او را دوست بدارد، مرا دوست داشته و کسی که او را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته، این مطالب را از جانب من به قوم خود ابلاغ کن و هرکه به زیارت او برود، به تحقیق نزد من آمده و من و جبرئیل و صالح مؤمنان، او را در روز قیامت جزا خواهیم داد.
در حدیث معتبری از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است: چون جانب نجف را زیارت کنی، زیارت کن استخوان های آدم و بدن نوح و جسم علی بن ابیطالب را که به این زیارت، زیارت کرده ای پدران گذشته و محمّد خاتم پیامبران و علی بهترین جانشینان را و در «زیارت ششم» گذشت که فرمودند: رو به قبر امیرمؤمنان بایست و بگو: «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صَفْوَةَ اللّهِ...» الی غیر ذلک.
به راستی که زیبا سروده شیخ جابر در نوعی تضمین خود به قصیده ازریّه در حال اشاره به گنبد علوی:
فَاعْتَمِدْ لِلنَّبِی أَعْظَمَ رَمْسٍ
فِیهِ لِلطُّهْرِ أَحْمَدٍ أَی نَفْسٍ
تکیه کن به بزرگ ترین قبر برای پیامبر
که در آن احمد پاک را چه جانی مدفون است
أَوْ تَرَی الْعَرْشَ فِیهِ أَنْوَرَ شَمْسٍ
فَتَواضَعْ فَثَمَّ دارَةُ قُدْسٍ
یا عرش خدا را یعنی که در آن نورانی ترین خورشید است
پس فروتنی کن که آنجا خانه پاکی است
تَتَمَنَّی الْأَفْلاک
لَثْمَ ثَراهَا
افلاک بوسیدن خاکش
را آرزو کنند
و حکیم سنایی گفته:
مرتضایی که کرد یزدانش
همره جان مصطفی جانش
هر دو یک قبله و خردشان دو
هر دو یک روح کالبدشان دو
دو رونده چو اختر گردون
دو برادر چو موسی و هارون
هردو یک درّ یک صدف بودند
هردو پیرایه شرف بودند
تا نه بگشاد علم حیدر در
ندهد سنّت پیمبر بر
شیخ مفید و شهید و سید ابن طاووس روایت کرده اند: که حضرت صادق(علیه السلام) امیرمؤمنان را در هفدهم ربیع الاول زیارت کرد به این زیارت و آن را به ثقه جلیل القدر محمّد بن مسلم ثقفی آموخت و به او فرمود: چون به مشهد امیرمؤمنان بیایی، غسل زیارت کن و پاکیزه ترین جامه های خود را بپوش و خویش را به بوی خوش معطّر کن و به آرامی و وقار برو، چون به «باب السّلام» یعنی درگاه حرم مطهّر رسیدی، رو به قبله بایست و «سی مرتبه» «اللّهُ أَکْبَرُ» بگو و پس از آن بخوان:
السَّلامُ عَلَی رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی خِیرَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی الْبَشِیرِ النَّذِیرِ السِّراجِ الْمُنِیرِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، السَّلامُ عَلَی الطُّهْرِ الطَّاهِرِ، السَّلامُ عَلَی الْعَلَمِ الزَّاهِرِ، السَّلامُ عَلَی الْمَنْصُورِ الْمُؤَیدِ، السَّلامُ عَلَی أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ. السَّلامُ عَلَی أَنْبِیاءِ اللّهِ الْمُرْسَلِینَ وَعِبادِ اللّهِ الصَّالِحِینَ، السَّلامُ عَلَی مَلائِکةِ اللّهِ الْحَافِّینَ بِهَذَا الْحَرَمِ وَبِهَذَا الضَّرِیحِ اللَّائِذِینَ بِهِ.
سپس به نزدیک قبر برو و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا وَصِی الْأَوْصِیاءِ، السَّلامُّ عَلَیک یا عِمادَ الْأَتْقِیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی الْأَوْ لِیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَ الشُّهَداءِ، السَّلامُ عَلَیک یا آیةَ اللّهِ الْعُظْمی، السَّلامُ عَلَیک یا خامِسَ أَهْلِ الْعَباءِ، السَّلامُ عَلَیک یا قائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ الْأَتْقِیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا عِصْمَةَ الْأَوْلِیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا زَینَ الْمُوَحِّدِینَ النُّجَباءِ،
السَّلامُ عَلَیک یا خالِصَ الْأَخِلّاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا والِدَ الْأَئِمَّةِ الْأُمَناءِ، السَّلامُ عَلَیک یا صاحِبَ الْحَوْضِ وَحامِلَ اللِّواءِ، السَّلامُ عَلَیک یا قَسِیمَ الْجَنَّةِ وَلَظی، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ شُرِّفَتْ بِهِ مَکةُ وَمِنی، السَّلامُ عَلَیک یا بَحْرَ الْعُلُومِ وَکنَفَ الْفُقَراءِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ وُلِدَ فِی الْکعْبَةِ وَزُوِّجَ فِی السَّماءِ بِسَیدَةِ النِّساءِ وَکانَ شُهُودُهَا الْمَلائِکةَُ الْأَصْفِیاءَُ؛
السَّلامُ عَلَیک یا مِصْباحَ الضِّیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ خَصَّهُ النَّبِی بِجَزِیلِ الْحِباءِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ باتَ عَلَی فِرَاشِ خاتَمِ الْأَنْبِیاءِ وَوَقاهُ بِنَفْسِهِ شَرَّ الْأَعْداءِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ رُدَّتْ لَهُ الشَّمْسُ فَسامی شَمْعُونَ الصَّفا، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ أَنْجَی اللّهُ سَفِینَةَ نُوحٍ بِاسْمِهِ وَاسْمِ أَخِیهِ حَیثُ الْتَطَمَ الْماءُ حَوْلَها وَطَمی،
السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ تابَ اللّهُ بِهِ وَبِأَخِیهِ عَلَی آدَمَ إِذْ غَوی، السَّلامُ عَلَیک یا فُلْک النَّجاةِ الَّذِی مَنْ رَکبَهُ نَجَا وَمَنْ تَأَخَّرَ عَنْهُ هَوی، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ خاطَبَ الثُّعْبانَ وَذِئْبَ الْفَلا، السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛
السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللّهِ عَلَی مَنْ کفَرَ وَأَنابَ، السَّلامُ عَلَیک یا إِمامَ ذَوِی الْأَلْبابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَعْدِنَ الْحِکمَةِ وَفَصْلَ الْخِطابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مِیزانَ یوْمِ الْحِسابِ، السَّلامُ عَلَیک یا فاصِلَ الْحُکمِ النَّاطِقَ بِالصَّوابِ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْمُتَصَدِّقُ بِالْخاتَمِ فِی الْمِحْرابِ،
السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ کفَی اللّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ بِهِ یوْمَ الْأَحْزابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ أَخْلَصَ لِلّهِ الْوَحْدَانِیةَ وَأَنَابَ، السَّلامُ عَلَیک یا قَاتِلَ خَیبَرَ وَقالِعَ الْبابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ دَعَاهُ خَیرُ الْأَنَامِ لِلْمَبِیتِ عَلَی فِراشِهِ فَأَسْلَمَ نَفْسَهُ لِلْمَنِیةِ وَأَجابَ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ لَهُ طُوبی وَحُسْنُ مَآبٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛
السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی عِصْمَةِ الدِّینِ وَیا سَیدَ السَّاداتِ، السَّلامُ عَلَیک یا صاحِبَ الْمُعْجِزاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ نَزَلَتْ فِی فَضْلِهِ سُورَةُ الْعادِیاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ کتِبَ اسْمُهُ فِی السَّماءِ عَلَی السُّرادِقاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مُظْهِرَ الْعَجائِبِ وَالْآیاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْغَزَواتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مُخْبِراً بِما غَبَرَ وَبِما هُوَ آتٍ،
السَّلامُ عَلَیک یا مُخاطِبَ ذِئْبِ الْفَلَواتِ، السَّلامُ عَلَیک یا خاتِمَ الْحَصی وَمُبَینَ الْمُشْکلاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ عَجِبَتْ مِنْ حَمَلاتِهِ فِی الْوَغَی مَلائِکةُ السَّماواتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ ناجَی الرَّسُولَ فَقَدَّمَ بَینَ یدَی نَجْواهُ الصَّدَقاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا والِدَ الْأَئِمَّةِ الْبَرَرَةِ السَّاداتِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛ السَّلامُ عَلَیک یا تالِی الْمَبْعُوثِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عِلْمِ خَیرِ مَوْرُوثٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَ الْوَصِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا إِمامَ الْمُتَّقِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا غِیاثَ الْمَکرُوبِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا عِصْمَةَ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا مُظْهِرَ الْبَراهِینِ، السَّلامُ عَلَیک یا طه وَیس، السَّلامُ عَلَیک یا حَبْلَ اللّهِ الْمَتِینِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ تَصَدَّقَ فِی صَلاتِهِ بِخاتَمِهِ عَلَی الْمِسْکینِ، السَّلامُ عَلَیک یا قالِعَ الصَّخْرَةِ عَنْ فَمِ الْقَلِیبِ وَمُظْهِرَ الْماءِ الْمَعِینِ؛
السَّلامُ عَلَیک یا عَینَ اللّهِ النَّاظِرَةَ، وَیدَهُ الْباسِطَةَ، وَ لِسانَهُ الْمُعَبِّرَ عَنْهُ فِی بَرِیتِهِ أَجْمَعِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عِلْمِ النَّبِیینَ، وَمُسْتَوْدَعَ عِلْمِ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ، وَصاحِبَ لِواءِ الحَمْدِ، وَساقِی أَوْلِیائِهِ مِنْ حَوْضِ خاتَمِ النَّبِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا یعْسُوبَ الدِّینِ، وَقائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ، وَوالِدَ الْأَئِمَّةِ الْمَرْضِیینَ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلَی اسْمِ اللّهِ الرَّضِی وَوَجْهِهِ الْمُضِیءِ وَجَنْبِهِ الْقَوِی وَصِراطِهِ السَّوِی، السَّلامُ عَلَی الْإِمامِ التَّقِی الْمُخْلِصِ الصَّفِی، السَّلامُ عَلَی الْکوکبِ الدُّرِّی، السَّلامُ عَلَی الْإِمامِ أَبِی الْحَسَنِ عَلِی وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ. السَّلامُ عَلَی أَئِمَّةِ الْهُدی، وَمَصابِیحِ الدُّجَی، وَأَعْلامِ التُّقی، وَمَنارِ الْهُدی، وَذَوِی النُّهَی، وَکهْفِ الْوَرَی، وَالْعُرْوَةِ الْوُثْقی، وَالْحُجَّةِ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیا وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛
السَّلامُ عَلَی نُورِ الْأَنْوارِ، وَحُجَّةِ الْجَبَّارِ، وَوالِدِ الْأَئِمَّةِ الْأَطْهارِ، وَقَسِیمِ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ، الْمُخْبِرِ عَنِ الْآثارِ، الْمُدَمِّرِ عَلَی الْکفَّارِ، مُسْتَنْقِذِ الشِّیعَةِ الْمُخْلِصِینَ مِنْ عَظِیمِ الْأَوْزارِ، السَّلامُ عَلَی الْمَخْصُوصِ بِالطَّاهِرَةِ التَّقِیةِ ابْنَةِ الْمُخْتارِ، الْمَوْلُودِ فِی الْبَیتِ ذِی الْأَسْتارِ، الْمُزَوَّجِ فِی السَّماءِ بِالْبَرَّةِ الطَّاهِرَةِ الرَّضِیةِ الْمَرْضِیةِ والِدَةِ الْأَئِمَّةِ الْأَطْهارِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلَی النَّبَاَ الْعَظِیمِ الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ، وَعَلَیهِ یعْرَضُونَ، وَعَنْهُ یسْأَلُونَ، السَّلامُ عَلَی نُورِ اللّهِ الْأَنْوَرِ، وَضِیائِهِ الْأَزْهَرِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛ السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ وَحُجَّتَهُ وَخالِصَةَ اللّهِ وَخاصَّتَهُ،
أَشْهَدُ أَنَّک یا وَلِی اللّهِ وَحُجَّتَهُ لَقَدْ جاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ؛ وَاتَّبَعْتَ مِنْهاجَ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَحَلَّلْتَ حَلالَ اللّهِ، وَحَرَّمْتَ حَرامَ اللّهِ، وَشَرَعْتَ أَحْکامَهُ، وَأَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَجاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللّهِ صابِراً ناصِحاً مُجْتَهِداً مُحْتَسِباً عِنْدَ اللّهِ عَظِیمَ الْأَجْرِ حَتَّی أَتاک الْیقِینُ، فَلَعَنَ اللّهُ مَنْ دَفَعَک عَنْ حَقِّک، وَأَزالَک عَنْ مَقامِک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ بَلَغَهُ ذلِک فَرَضِی بِهِ، أُشْهِدُ اللّهَ وَمَلائِکتَهُ وَأَنْبِیاءَهُ وَرُسُلَهُ أَنِّی وَلِی لِمَنْ وَالاک وَعَدُوٌّ لِمَنْ عَاداک، السَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
سپس خود را به قبر بچسبان و آن را ببوس و بگو:
أَشْهَدُ أَنَّک تَسْمَعُ کلامِی، وَتَشْهَدُ مَقامِی، وَأَشْهَدُ لَک یا وَلِی اللّهِ بِالْبَلاغِ وَالْأَداءِ، یا مَوْلای، یا حُجَّةَ اللّهِ، یا أَمِینَ اللّهِ، یا وَلِی اللّهِ، إِنَّ بَینِی وَبَینَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ ذُنُوباً قَدْ أَثْقَلَتْ ظَهْرِی، وَمَنَعَتْنِی مِنَ الرُّقادِ، وَذِکرُها یقَلْقِلُ أَحْشَائِی، وَقَدْ هَرَبْتُ إِلَی اللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ إِلَیک، فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَک عَلَی سِرِّهِ، وَاسْتَرْعاک أَمْرَ خَلْقِهِ، وَقَرَنَ طاعَتَک بِطاعَتِهِ، وَمُوالاتَک بِمُوالاتِهِ، کنْ لِی إِلَی اللّهِ شَفِیعاً، وَمِنَ النَّارِ مُجِیراً، وَعَلَی الدَّهْرِ ظَهِیراً.
باز خود را به قبر بچسبان و آن را ببوس و بگو:
یا وَلِی اللّهِ، یا حُجَّةَ اللّهِ، یا بابَ حِطَّةِ اللّهِ، وَلِیک وَزائِرُک وَاللَّائِذُ بِقَبْرِک، وَالنَّازِلُ بِفِنائِک، وَالْمُنِیخُ رَحْلَهُ فِی جِوارِک یسْأَلُک أَنْ تَشْفَعَ لَهُ إِلَی اللّهِ فِی قَضاءِ حاجَتِهِ، وَنُجْحِ طَلِبَتِهِ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ فَإِنَّ لَک عِنْدَ اللّهِ الْجَاهَ الْعَظِیمَ، وَالشَّفاعَةَ الْمَقْبُولَةَ، فَاجْعَلْنِی یا مَوْلای مِنْ هَمِّک وَأَدْخِلْنِی فِی حِزْبِک، وَالسَّلامُ عَلَیک وَعَلَی ضَجِیعَیک آدَمَ وَنُوحٍ، وَالسَّلامُ عَلَیک وَعَلَی وَلَدَیک الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ، وَعَلَی الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ مِنْ ذُرِّیتِک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
سپس شش رکعت نماز زیارت بخوان، دو رکعت برای امیرمؤمنان و دو رکعت برای جناب آدم و دو رکعت برای حضرت نوح و خدا را بسیار بخوان که به اجابت خواهد رسید ان شاء الله تعالی.
نویسنده گوید: صاحب کتاب «مزار کبیر» گفته: این زیارت را باید در هفدهم ربیع الاوّل هنگام طلوع آفتاب خواند و علاّمه مجلسی فرموده است: این زیارت در میان زیارات بهترین زیارت است و به سندهای معتبر در کتب معتبره ذکر شده است و ظاهر بعضی از روایات است که اختصاصی به این روز ندارد، هر وقت که این زیارت را بخوانند خوب است.
نویسنده گوید: اگر کسی بگوید: چگونه است که در روز ولادت پیامبر(صلی الله علیه وآله) یا مبعث آن حضرت، زیارت امیرمؤمنان وارد شده است و برای رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در این دو روز زیارت نیست، با آنکه سزاوار بود زیارت مخصوصی در این اوقات برای پیامبر(صلی الله علیه وآله) وارد شده باشد؟
پاسخ می گویم: که این به خاطر شدّت اتصال این دو بزرگوار و کمال اتّحاد این دو نور پاک با هم است که هرکه امیرمؤمنان را زیارت کند، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را زیارت کرده و شاهد بر این حقیقت از قرآن آیه «أَنْفُسَنا» است؛ «وَهُوَ فی آیَةِ التّباهُلِ نَفْسُ الْمُصْطَفی لَیْسَ غَیْرُهُ إِیّاها؛ و آن حضرت در آیه مباهله جان مصطفی است و غیر او جان وی نیست» و نیز شاهد آن از معارف اسلامی بسیاری از روایات است. از جمله شیخ محمّد بن مشهدی از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده:مردی اعرابی خدمت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) مشرّف شد، عرضه داشت: یا رسول الله، خانۀ من از خانۀ تو دور است، من مشتاق زیارت و دیدن تو می شوم، چون به دیدنت می آیم، ملاقاتت برایم حاصل نمی شود، علی بن ابیطالب را زیارت می کنم، آن جناب مرا به حدیث و مواعظ خود مأنوس می کند، پس از آن به خاطر ندیدن تو با حالت اندوه و حسرت برمی گردم؛ فرمود: هرکه علی را زیارت کند مرا زیارت کرده و هرکه او را دوست بدارد، مرا دوست داشته و کسی که او را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته، این مطالب را از جانب من به قوم خود ابلاغ کن و هرکه به زیارت او برود، به تحقیق نزد من آمده و من و جبرئیل و صالح مؤمنان، او را در روز قیامت جزا خواهیم داد.
در حدیث معتبری از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است: چون جانب نجف را زیارت کنی، زیارت کن استخوان های آدم و بدن نوح و جسم علی بن ابیطالب را که به این زیارت، زیارت کرده ای پدران گذشته و محمّد خاتم پیامبران و علی بهترین جانشینان را و در «زیارت ششم» گذشت که فرمودند: رو به قبر امیرمؤمنان بایست و بگو: «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صَفْوَةَ اللّهِ...» الی غیر ذلک.
به راستی که زیبا سروده شیخ جابر در نوعی تضمین خود به قصیده ازریّه در حال اشاره به گنبد علوی:
فَاعْتَمِدْ لِلنَّبِی أَعْظَمَ رَمْسٍ
فِیهِ لِلطُّهْرِ أَحْمَدٍ أَی نَفْسٍ
تکیه کن به بزرگ ترین قبر برای پیامبر
که در آن احمد پاک را چه جانی مدفون است
أَوْ تَرَی الْعَرْشَ فِیهِ أَنْوَرَ شَمْسٍ
فَتَواضَعْ فَثَمَّ دارَةُ قُدْسٍ
یا عرش خدا را یعنی که در آن نورانی ترین خورشید است
پس فروتنی کن که آنجا خانه پاکی است
تَتَمَنَّی الْأَفْلاک
لَثْمَ ثَراهَا
افلاک بوسیدن خاکش
را آرزو کنند
و حکیم سنایی گفته:
مرتضایی که کرد یزدانش
همره جان مصطفی جانش
هر دو یک قبله و خردشان دو
هر دو یک روح کالبدشان دو
دو رونده چو اختر گردون
دو برادر چو موسی و هارون
هردو یک درّ یک صدف بودند
هردو پیرایه شرف بودند
تا نه بگشاد علم حیدر در
ندهد سنّت پیمبر بر
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال مسجد کوفه
فضیلت مسجد کوفه
آگاه باش که کوفه یکی از آن چهار شهری است که حق تعالی آن را اختیار فرموده و «طور سینین» تفسیر به آن شده و در روایت آمده است که: کوفه حرم خدا و حرم رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و حرم امیرمؤمنان است و یک درهم صدقه در آن، به صد درهم در جای دیگر و دو رکعت نماز در آن به صدر رکعت محاسبه می شود.
فضیلت مسجد کوفه زیاده از آن است که ذکر شود و در بیان شرافت آن کافی است که یکی از چهار مسجدی است که شایسته است برای درک فیوضاتشان به شتاب به سوی آن ها کوچ کرد و یکی از محل هایی است که مسافر، بین قصر و اتمام نماز در آن آزاد است و نماز واجب در آن برابر حجّ مقبول و معادل هزار نماز است که در جای دیگر خوانده شود.
در روایات وارد شده است که: مسجد کوفه محلّ نماز پیامبران است و جایگاه نماز حضرت مهدی(عج) خواهد شد و در روایتی است: که هزار پیامبر و هزار جانشین پیامبر در آن، نماز خوانده اند و از بعضی روایات استفاده می شود که مسجد کوفه از مسجد اقصی که در بیت المقدس است برتر است.
ابن قولویه از حضرت امام باقر(علیه السلام) روایت کرده: اگر مردم بدانند مسجد کوفه چه اندازه فضیلت دارد، هر آینه از شهرهای دور، تهیه زاد و راحله کنند و به سوی این مسجد بیایند و نیز فرمود: نماز واجب در آن، برابر است با حجّ مقبول و نماز مستحب برابر است با عمره مقبوله، به بیان روایت دیگر نماز واجب و مستحبّ در آن همانند حج و عمره ای است که با رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بجا آورده شود.
شیخ کلینی و غیر او از بزرگان روایت کرده اند از هارون بن خارجه که امام صادق(علیه السلام) به من فرمود: ای هارون بین تو و مسجد کوفه چه اندازه مسافت است، یک میل می شود؟ گفتم: نه؛ فرمود: همه نمازهای خود را در آنجا می خوانی؟ گفتم نه؛ فرمود: اگر من نزدیک آن مسجد بودم امید داشتم از من یک نماز در آن فوت نمی شد؛ هیچ می دانی که برتری و مزیت آن مکان چیست؟
نبوده بنده ی صالحی نه پیامبری مگر آنکه در مسجد کوفه نماز خوانده، حتی در شبی که رسول خدا را به معراج می بردند، جبرئیل به آن حضرت عرضه داشت: می دانی کجایی؟ اکنون در برابر مسجد کوفه ای؛ فرمود: از پروردگارم اجازه بخواه تا در آن مسجد بروم و دو رکعت نماز بخوانم؛ جبرئیل از حضرت حق اذن خواست، حق تعالی مرحمت فرمود، پس آن حضرت را فرود آورد و در آن دو رکعت نماز خواند.
به درستی که جانب راست آن باغی است از باغ های بهشت و وسط آن باغی از باغ های بهشت و پشت آن باغی از باغ های بهشت، همانا نماز واجب در آن برابر است با هزار نماز و نماز مستحب در آن برابر است با پانصد نماز و نشستن در آن، بدون تلاوت قرآن و ذکر، عبادت است و اگر مردم بدانند چه اندازه فضیلت در آن است به سوی آن بیایند، گرچه به روش کودکان خود را به زمین کشند؛
و در روایت دیگر آمده: نماز واجب در آن برابر حج است و نماز مستحب به اندازه عمره و در «ذیل زیارت هفتم» حضرت امیر اشاره به برتری و مزیت این مسجد شریف گذشت و از پاره ای روایات استفاده می شود که جانب راست این مسجد از جانب چپ آن افضل است.
فضیلت مسجد کوفه زیاده از آن است که ذکر شود و در بیان شرافت آن کافی است که یکی از چهار مسجدی است که شایسته است برای درک فیوضاتشان به شتاب به سوی آن ها کوچ کرد و یکی از محل هایی است که مسافر، بین قصر و اتمام نماز در آن آزاد است و نماز واجب در آن برابر حجّ مقبول و معادل هزار نماز است که در جای دیگر خوانده شود.
در روایات وارد شده است که: مسجد کوفه محلّ نماز پیامبران است و جایگاه نماز حضرت مهدی(عج) خواهد شد و در روایتی است: که هزار پیامبر و هزار جانشین پیامبر در آن، نماز خوانده اند و از بعضی روایات استفاده می شود که مسجد کوفه از مسجد اقصی که در بیت المقدس است برتر است.
ابن قولویه از حضرت امام باقر(علیه السلام) روایت کرده: اگر مردم بدانند مسجد کوفه چه اندازه فضیلت دارد، هر آینه از شهرهای دور، تهیه زاد و راحله کنند و به سوی این مسجد بیایند و نیز فرمود: نماز واجب در آن، برابر است با حجّ مقبول و نماز مستحب برابر است با عمره مقبوله، به بیان روایت دیگر نماز واجب و مستحبّ در آن همانند حج و عمره ای است که با رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بجا آورده شود.
شیخ کلینی و غیر او از بزرگان روایت کرده اند از هارون بن خارجه که امام صادق(علیه السلام) به من فرمود: ای هارون بین تو و مسجد کوفه چه اندازه مسافت است، یک میل می شود؟ گفتم: نه؛ فرمود: همه نمازهای خود را در آنجا می خوانی؟ گفتم نه؛ فرمود: اگر من نزدیک آن مسجد بودم امید داشتم از من یک نماز در آن فوت نمی شد؛ هیچ می دانی که برتری و مزیت آن مکان چیست؟
نبوده بنده ی صالحی نه پیامبری مگر آنکه در مسجد کوفه نماز خوانده، حتی در شبی که رسول خدا را به معراج می بردند، جبرئیل به آن حضرت عرضه داشت: می دانی کجایی؟ اکنون در برابر مسجد کوفه ای؛ فرمود: از پروردگارم اجازه بخواه تا در آن مسجد بروم و دو رکعت نماز بخوانم؛ جبرئیل از حضرت حق اذن خواست، حق تعالی مرحمت فرمود، پس آن حضرت را فرود آورد و در آن دو رکعت نماز خواند.
به درستی که جانب راست آن باغی است از باغ های بهشت و وسط آن باغی از باغ های بهشت و پشت آن باغی از باغ های بهشت، همانا نماز واجب در آن برابر است با هزار نماز و نماز مستحب در آن برابر است با پانصد نماز و نشستن در آن، بدون تلاوت قرآن و ذکر، عبادت است و اگر مردم بدانند چه اندازه فضیلت در آن است به سوی آن بیایند، گرچه به روش کودکان خود را به زمین کشند؛
و در روایت دیگر آمده: نماز واجب در آن برابر حج است و نماز مستحب به اندازه عمره و در «ذیل زیارت هفتم» حضرت امیر اشاره به برتری و مزیت این مسجد شریف گذشت و از پاره ای روایات استفاده می شود که جانب راست این مسجد از جانب چپ آن افضل است.
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال مسجد کوفه
اعمال مسجد کوفه
به صورتی که در کتاب «مصباح الزائر» و غیر آن می باشد، آن است که چون وارد کوفه شدی بگو:
بِسْمِ اللّهِ، وَبِاللّهِ، وَفِی سَبِیلِ اللّهِ، وَعَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، اللّهُمَّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلاً مُبارَکاً وَأَنْتَ خَیرُ الْمُنْزِلِینَ.
پس به سوی مسجد کوفه روانه شو و در حال رفتن بگو:
اللّهُ أَکبَرُ، وَلَا إِلهَ إِلّا اللّهُ، وَالْحَمْدُ لِلّهِ، وَسُبْحانَ اللّهِ.
چون به در مسجد رسیدی، نزد در بایست و بگو:
السَّلامُ عَلَی سَیدِنا رَسُولِ اللّهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللّهِ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ، السَّلامُ عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِی بْنِ أَبِی طالِبٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، وَعَلَی مَجالِسِهِ وَمَشاهِدِهِ وَمَقامِ حِکمَتِهِ وَآثارِ آبائِهِ آدَمَ وَنُوحٍ وَ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَتِبْیانِ بَیناتِهِ، السَّلامُ عَلَی الْإِمامِ الْحَکیمِ الْعَدْلِ الصِّدِّیقِ الْأَکبَرِ الْفارُوقِ بِالْقِسْطِ الَّذِی فَرَّقَ اللّهُ بِهِ بَینَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ، وَالْکفْرِ وَالْإِیمانِ، وَالشِّرْک وَالتَّوْحِیدِ لِیهْلِک مَنْ هَلَک عَنْ بَینَةٍ، وَیحْیی مَنْ حَی عَنْ بَینَةٍ؛
أَشْهَدُ أَنَّک أَمِیرُ الْمُؤمِنِینَ، وَخاصَّةُ نَفْسِ الْمُنْتَجَبِینَ، وَزَینُ الصِّدِّیقِینَ، وَصابِرُ الْمُمْتَحَنِینَ، وَأَنَّک حَکمُ اللّهِ فِی أَرْضِهِ، وَقاضِی أَمْرِهِ، وَبابُ حِکمَتِهِ، وَعاقِدُ عَهْدِهِ، وَالنَّاطِقُ بِوَعْدِهِ، وَالْحَبْلُ الْمَوْصُولُ بَینَهُ وَبَینَ عِبادِهِ، وَکهْفُ النَّجاةِ، وَمِنْهاجُ التُّقی، وَالدَّرَجَةُ الْعُلْیا، وَمُهَیمِنُ الْقاضِی الْأَعْلی، یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، بِک أَتَقَرَّبُ إِلَی اللّهِ زُلْفی، أَنْتَ وَلِیی وَسَیدِی وَوَسِیلَتِی فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ.
پس وارد مسجد می شوی.
نویسنده گوید: بهتر آن است از دری که در پشت مسجد است و مشهور به «باب الفیل» است وارد شوی، آنگاه بگو:
اللّهُ أَکبَرُ، اللّهُ أَکبَرُ، اللّهُ أَکبَرُ، هذَا مَقامُ الْعَائِذِ بِاللّهِ، وَبِمُحَمَّدٍ حَبِیبِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَبِوِلایةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْأَئِمَّةِ الْمَهْدِیینَ الصَّادِقِینَ النَّاطِقِینَ الرَّاشِدِینَ الَّذِینَ أَذْهَبَ اللّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهَّرَهُمْ تَطْهِیراً، رَضِیتُ بِهِمْ أَئِمَّةً وَهُداةً وَمَوالِی، سَلَّمْتُ لِأَمْرِ اللّهِ، لَاأُشْرِک بِهِ شَیئاً، وَلَا أَتَّخِذُ مَعَ اللّهِ وَلِیاً، کذَبَ الْعادِلُونَ بِاللّهِ وَضَلُّوا ضَلالاً بَعِیداً، حَسْبِی اللّهُ وَأَوْلِیاءُ اللّهِ، أَشْهَدُ أَنْ لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ وَحْدَهُ لَاشَرِیک لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَأَنَّ عَلِیاً وَالْأَئِمَّةَ الْمَهْدِیینَ مِنْ ذُرِّیتِهِ عَلَیهِمُ السَّلامُ أَوْلِیائِی وَحُجَّةُ اللّهِ عَلَی خَلْقِهِ.
سپس به سوی ستون چهارم که در کنار «باب انماط» و برابر «ستون پنجم» است برو و آن ستون حضرت ابراهیم(علیه السلام) است، پس چهار رکعت نماز بخوان، دو رکعت آن را با «حَمد» و «توحید» و دو رکعت دیگر را با «حَمد» و سوره «قدر»؛ چون از نماز فارغ شدی، «تسبیح حضرت زهرا» را بگو و بخوان:
السَّلامُ عَلَی عِبادِ اللّهِ الصَّالِحِینَ الرَّاشِدِینَ الَّذِینَ أَذْهَبَ اللّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهَّرَهُمْ تَطْهِیراً، وَجَعَلَهُمْ أَنْبِیاءَ مُرْسَلِینَ، وَحُجَّةً عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ، وَسَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلِینَ، وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ، ذلِک تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ.
و «هفت مرتبه» بگو:
سَلامٌ عَلَی نُوحٍ فِی الْعالَمِینَ.
پس بگو:
نَحْنُ عَلَی وَصِیتِک یا وَلِی الْمُؤْمِنِینَ الَّتِی أَوْصَیتَ بِها ذُرِّیتَک مِنَ الْمُرْسَلِینَ وَالصَّدِّیقِینَ، وَنَحْنُ مِنْ شِیعَتِک وَشِیعَةِ نَبِینا مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَعَلَیک وَعَلَی جَمِیعِ الْمُرْسَلِینَ وَالأَنْبِیاءِ وَالصَّادِقِینَ، وَنَحْنُ عَلَی مِلَّةِ إِبْراهِیمَ وَدِینِ مُحَمَّدٍ النَّبِی الْأُمِّی، وَالْأَئِمَّةِ الْمَهْدِیینَ، وَوِلایةِ مَوْلانا عَلِی أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ.
السَّلامُ عَلَی الْبَشِیرِ النَّذِیرِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ وَرَحْمَتُهُ وَرِضْوانُهُ وَبَرَکاتُهُ، وَعَلَی وَصِیهِ وَخَلِیفَتِهِ الشَّاهِدِ لِلّهِ مِنْ بَعْدِهِ عَلَی خَلْقِهِ عَلِی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، الصِّدِّیقِ الْأَکبَرِ، وَالْفارُوقِ الْمُبِینِ الَّذِی أَخَذْتَ بَیعَتَهُ عَلَی الْعالَمِینَ، رَضِیتُ بِهِمْ أَوْلِیاءَ وَمَوالِی وَحُکاماً فِی نَفْسِی وَوَُلْدِی وَأَهْلِی وَمالِی وَقِسْمِی، وَحِلِّی وَ إِحْرامِی، وَ إِسْلامِی وَدِینِی، وَدُنْیای وَآخِرَتِی، وَمَحْیای وَمَماتِی؛
أَنْتُمُ الْأَئِمَّةُ فِی الْکتابِ، وَفَصْلُ الْمَقامِ، وَفَصْلُ الْخِطابِ، وَأَعْینُ الْحَی الَّذِی لَا ینامُ، وَأَنْتُمْ حُکماءُ اللّهِ، وَبِکمْ حَکمَ اللّهُ، وَبِکمْ عُرِفَ حَقُّ اللّهِ، لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ، أَنْتُمْ نُورُ اللّهِ مِنْ بَینِ أَیدِینا وَمِنْ خَلْفِنا، أَنْتُمْ سُنَّةُ اللّهِ الَّتِی بِها سَبَقَ الْقَضاءُ، یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَنَا لَکمْ مُسَلِّمٌ تَسْلِیماً لَاأُشْرِک بِاللّهِ شَیئاً، وَلَا أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ وَلِیاً، الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی هَدانِی بِکمْ وَمَا کنْتُ لِأَهْتَدِی لَوْلا أَنْ هَدَانِی اللّهُ، اللّهُ أَکبَرُ، اللّهُ أَکبَرُ، اللّهُ أَکبَرُ، الْحَمْدُ لِلّهِ عَلَی مَا هَدَانا.
بدان که «دکة القضا» نیمکتی در مسجد کوفه بوده که امیرمؤمنان روی آن می نشستند و قضاوت می کردند و در آن محلّ ستون کوتاهی وجود داشت که بر آن آیه کریمه «إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ» نوشته شده بود؛ و بیت الطشت همان جایی است که معجزه امیرمؤمنان در حق آن دختر ظاهر شد.
دختر بی شوهری که بر اثر نشستن میان آب، زالویی در شکمش وارد شد و اندک اندک از مکیدن خون بزرگ و شکم دختر را مانند شکم زن حامله کرد؛ برادران دختر به او گمان فرزنددار شدن از راه نامشروع بردند و درصدد کشتن او برآمدند؛ برای قضاوت این مشکل نزد امیرمؤمنان آمدند، حضرت دستور داد در طرفی از مسجد پرده کشیدند و آن دختر را پشت پرده نشاندند، سپس قابله کوفه را دستور داد، آن دختر را معاینه کند.
زن قابله پس از معاینه عرضه داشت: یا امیرالمؤمنین، این دختر آبستن است و فرزندی در رحم دارد، حضرت دستور داد طشتی پر از لجن آوردند و دختر را روی آن قرار دادند، زالو وقتی بوی لجن شنید از شکم دختر بیرون آمد. در بعضی از روایات است که حضرت دست دراز کرد و از کوه های شام قطعه برفی حاضر کرد و در آن طشت نهاد تا زالو از شکم دختر بیرون آمد.
بدان که مشهور در ترتیب اعمال مسجد آن است که پس از اعمال ستون چهارم به وسط مسجد می روند و اعمال آنجا را بجا می آورند و اعمال «دکة القضاء» و «بیت الطشت» را در پایان همه اعمال پس از فراغت از دکه امام صادق(علیه السلام) به جا می آورند. امّا این فقیر به همان ترتیبی که سید ابن طاووس در کتاب «مصباح الزائر» و علاّمه مجلسی در «بحار» و شیخ خضر در کتاب «مزار» نقل کرده اند ذکر می کنم. اگر کسی بخواهد به ترتیب مشهور عمل نماید، اعمال دکة القضا و بیت الطشت را بعد از اعمال ستون چهارم بجا نیاورد.
در هر صورت به سوی دکة القضا برو و در آن محلّ دو رکعت نماز، به «حمد» و هر سوره که خواهی بخوان، چون فارغ شدی، «تسبیح حضرت زهرا» را بجای آور و بگو:
یا مالِکی وَمُمَلِّکی وَمُتَغَمِّدِی بِالنِّعَمِ الْجِسامِ مِنْ غَیرِ اسْتِحْقاقٍ، وَجْهِی خاضِعٌ لِمَا تَعْلُوهُ الْأَقْدامُ لِجَلالِ وَجْهِک الْکرِیمِ لَاتَجْعَلْ هذِهِ الشِّدَّةَ وَلَا هذِهِ الْمِحْنَةَ مُتَّصِلَةً بِاسْتِیصالِ الشَّأْفَةِ، وَامْنَحْنِی مِنْ فَضْلِک مَا لَمْ تَمْنَحْ بِهِ أَحَداً مِنْ غَیرِ مَسْأَلَةٍ، أنْتَ الْقَدِیمُ الْأَوَّلُ الَّذِی لَمْ تَزَلْ وَلَا تَزالُ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ لِی وَارْحَمْنِی، وَزَک عَمَلِی، وَبارِک لِی فِی أَجَلِی، وَاجْعَلْنِی مِنْ عُتَقائِک وَطُلَقائِک مِنَ النَّارِ، بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
این محلّ متصّل به دکة القضا است. در این جایگاه دو رکعت نماز بخوان و پس از سلام و تسبیح حضرت بگو:
اللّهُمَّ إِنِّی ذَخَرْتُ تَوْحِیدِی إِیاک، وَمَعْرِفَتِی بِک، وَ إِخْلاصِی لَک، وَ إِقْرارِی بِرُبُوبِیتِک، وَذَخَرْتُ وِلایةَ مَنْ أَنْعَمْتَ عَلَی بِمَعْرِفَتِهِمْ مِنْ بَرِیتِک مُحَمَّدٍ وَعِتْرَتِهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِمْ لِیوْمِ فَزَعِی إِلَیک عاجِلاً وآجِلاً، وَقَدْ فَزِعْتُ إِلَیک وَ إِلَیهِمْ یا مَوْلای فِی هذَا الْیوْمِ وَفِی مَوْقِفِی هذَا وَسَأَلْتُک مَادَّتِی مِنْ نِعْمَتِک وَ إِزاحَةَ مَا أَخْشاهُ مِنْ نِقْمَتِک، وَالْبَرَکةَ فِیما رَزَقْتَنِیهِ، وَتَحْصِینَ صَدْرِی مِنْ کلِّ هَمٍّ وَجائِحَةٍ وَمَعْصِیةٍ فِی دِینِی وَدُنْیای وَآخِرَتِی، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
روایت شده که امام صادق(علیه السلام) در بیت الطشت دو رکعت نماز بجا آوردند.
دو رکعت نماز در وسط مسجد بجا می آوری در رکعت اول «حمد» و «توحید» و در رکعت دوم «حمد» و «کافرون» می خوانی پس از سلام و «تسبیح حضرت زهرا» بگو:
اللّهُمَّ أَنْتَ السَّلامُ، وَمِنْک السَّلامُ، وَ إِلَیک یعُودُ السَّلامُ، وَدارُک دارُ السَّلامِ، حَینا رَبَّنا مِنْک بِالسَّلامِ. اللّهُمَّ إِنِّی صَلَّیتُ هذِهِ الصَّلاةَ ابْتِغاءَ رَحْمَتِک وَرِضْوانِک وَمَغْفِرَتِک وَتَعْظِیماً لِمَسْجِدِک. اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْفَعْها فِی عِلِّیینَ وَتَقَبَّلْها مِنِّی یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
مؤلف گوید: این مقام را که «دکة المعراج» گفته اند و ظاهراً به ملاحظه آن است که در شب معراج رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از خدا اذن طلبید و در این محلّ فرود آمد و دو رکعت نماز خواند، البته در اول فصل به «روایت آن» اشاره شد.
این محلّ مقامی است که حق تعالی در آن، توفیق توبه و بازگشت را به آدم (ع) داد، پس به سوی آن برو و جلوی آن رو به قبله بایست و بگو:
بِسْمِ اللّهِ، وَبِاللّهِ، وَعَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَلَا إِلهَ إِلّا اللّهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی أَبِینا آدَمَ وَأُمِّنا حَوَّاءَ، السَّلامُ عَلَی هابِیلَ الْمَقْتُولِ ظُلْماً وَعُدْواناً عَلَی مَواهِبِ اللّهِ وَرِضْوانِهِ، السَّلامُ عَلَی شَیثَ صَفْوَةِ اللّهِ الْمُخْتارِ الْأَمِینِ وَعَلَی الصَِّفْوَةِ الصَّادِقِینَ مِنْ ذُرِّیتِهِ الطَّیبِینَ أَوَّلِهِمْ وَآخِرِهِمْ، السَّلامُ عَلَی إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ وَیعْقُوبَ وَعَلَی ذُرِّیتِهِمُ الْمُخْتارِینَ، السَّلامُ عَلَی مُوسی کلِیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی عِیسی رُوحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللّهِ خاتَِمِ النَّبِیینَ، السَّلامُ عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَذُرِّیتِهِ الطَّیبِینَ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، السَّلامُ عَلَیکمْ فِی الْأَوَّلِینَ، السَّلامُ عَلَیکمْ فِی الْآخِرینِ، السَّلامُ عَلی فاطِمَةَ الزَّهْراءِ، السَّلامُ عَلَی الْأَئِمَّةِ الْهادِینَ شُهَداءِ اللّهِ عَلَی خَلْقِهِ، السَّلامُ عَلَی الرَّقِیبِ الشَّاهِدِ عَلَی الْأُمَمِ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ.
سپس نزد این ستون چهار رکعت نماز بخوان، در رکعت اول «حمد» و «قدر» و در رکعت دوم «حمد» و «توحید» و در رکعت سوم و چهارم هم به همین ترتیب عمل کن، پس از فراغت از چهار رکعت و «تسبیح حضرت زهرا» بگو:
اللّهُمَّ إِنْ کنْتُ قَدْ عَصَیتُک فَإِنِّی قَدْ أَطَعْتُک فِی الْإِیمانِ مِنِّی بِک مَنّاً مِنْک عَلَی لَامَنّاً مِنِّی عَلَیک، وَأَطَعْتُک فِی أَحَبِّ الْأَشْیاءِ لَک لَمْ أَتَّخِذْ لَک وَلَداً، وَلَمْ أَدْعُ لَک شَرِیکاً، وَقَدْ عَصَیتُک فِی أَشْیاءَ کثِیرَةٍ عَلَی غَیرِ وَجْهِ الْمُکابَرَةِ لَک وَلَا الْخُرُوجِ عَنْ عُبُودِیتِک، وَلَا الْجُحُودِ لِرُبُوبِیتِک، وَلَکنِ اتَّبَعْتُ هَوای وَأَزَلَّنِی الشَّیطانُ بَعْدَ الْحُجَّةِ عَلَی وَالْبَیانِ، فَإِنْ تُعَذِّبْنِی فَبِذُنُوبِی غَیرَ ظالِمٍ لِی، وَ إِنْ تَعْفُ عَنِّی وَتَرْحَمْنِی فَبِجُودِک وَکرَمِک یا کرِیمُ. اللّهُمَّ إِنَّ ذُنُوبِی لَمْ یبْقَ لَها إِلّا رَجاءُ عَفْوِک وَقَدْ قَدَّمْتُ آلَةَ الْحِرْمانِ، فَأَنَا أَسْأَلُک اللَّهُمَّ مَا لَا أَسْتَوْجِبُهُ، وَأَطْلُبُ مِنْک مَا لَاأَسْتَحِقُّهُ. اللّهُمَّ إِنْ تُعَذِّبْنِی فَبِذُنُوبِی وَلَمْ تَظْلِمْنِی شَیئاً، وَ إِنْ تَغْفِرْ لِی فَخَیرُ راحِمٍ أَنْتَ یا سَیدِی؛
اللّهُمَّ أَنْتَ أَنْتَ وَأَنَا أَنَا، أَنْتَ الْعَوَّادُ بِالْمَغْفِرَةِ، وَأَنَا الْعَوَّادُ بِالذُّنُوبِ، وَأَنْتَ الْمُتَفَضِّلُ بِالْحِلْمِ، وَأَنَا الْعَوَّادُ بِالْجَهْلِ. اللّهُمَّ فَإِنِّی أَسْأَلُک یا کنْزَ الضُّعَفاءِ، یا عَظِیمَ الرَّجاءِ، یا مُنْقِذَ الْغَرْقی، یا مُنْجِی الْهَلْکی، یا مُمِیتَ الْأَحْیاءِ، یا مُحْیی الْمَوْتی، أَنْتَ اللّهُ لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ، أَنْتَ الَّذِی سَجَدَ لَک شُعاعُ الشَّمْسِ، وَدَوِی الْماءِ، وَحَفِیفُ الشَّجَرِ، وَنُورُ الْقَمَرِ، وَظُلْمَةُ اللَّیلِ، وَضَوْءُ النَّهارِ، وَخَفَقانُ الطَّیرِ، فَأَسْأَلُک اللَّهُمَّ یا عَظِیمُ بِحَقِّک عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الصَّادِقِینَ، وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الصَّادِقِینَ عَلَیک، وَبِحَقِّک عَلَی عَلِی، وَبِحَقِّ عَلِی عَلَیک، وَبِحَقِّک عَلَی فاطِمَةَ، وَبِحَقِّ فاطِمَةَ عَلَیک؛
وَبِحَقِّک عَلَی الْحَسَنِ، وَبِحَقِّ الْحَسَنِ عَلَیک، وَبِحَقِّک عَلَی الْحُسَینِ، وَبِحَقِّ الْحُسَینِ عَلَیک، فَإِنَّ حُقُوقَهُمْ عَلَیک مِنْ أَفْضَلِ إِنْعامِک عَلَیهِمْ، وَبِالشَّأْنِ الَّذِی لَک عِنْدَهُمْ، وَبِالشَّأْنِ الَّذِی لَهُمْ عِنْدَک، صَلِّ عَلَیهِمْ یا رَبِّ صَلاةً دائِمَةً مُنْتَهی رِضاک، وَاغْفِرْ لِی بِهِمُ الذُّنُوبَ الَّتِی بَینِی وَبَینَک، وَأَرْضِ عَنِّی خَلْقَک، وَأَتْمِمْ عَلَی نِعْمَتَک کما أَتْمَمْتَها عَلی آبائِی مِنْ قَبْلُ، وَلَا تَجْعَلْ لِأَحَدٍ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ عَلَی فِیهَا امْتِناناً، وَامْنُنْ عَلَی کما مَنَنْتَ عَلی آبائِی مِنْ قَبْلُ یا کهیعص. اللّهُمَّ کمَا صَلَّیتَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فَاسْتَجِبْ لِی دُعَائِی فِیما سَأَلتُ، یا کرِیمُ یا کرِیمُ یا کرِیمُ.
پس به سجده برو و در سجده بگو:
یا مَنْ یقْدِرُ عَلَی حَوائِجِ السَّائِلِینَ، وَیعْلَمُ مَا فِی ضَمِیرِ الصَّامِتِینَ، یا مَنْ لَایحْتاجُ إِلَی التَّفْسِیرِ، یا مَنْ یعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْینِ وَمَا تُخْفِی الصُّدُورُ، یا مَنْ أَنْزَلَ الْعَذابَ عَلَی قَوْمِ یونُسَ وَهُوَ یرِیدُ أَنْ یعَذِّبَهُمْ فَدَعَوْهُ وَتَضَرَّعُوا إِلَیهِ فَکشَفَ عَنْهُمُ الْعَذابَ وَمَتَّعَهُمْ إِلی حِینٍ، قَدْ تَری مَکانِی، وَتَسْمَعُ دُعائِی، وَتَعْلَمُ سِرِّی وَعَلانِیتِی وَحالِی صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاکفِنِی مَا أَهَمَّنِی مِنْ أَمْرِ دِینِی وَ دُنْیای وَ آخِرَتِی.
پس «هفتاد مرتبه» بگو « یَا سَیِّدِی» آنگاه سر از سجده بردار و بگو:
یا رَبِّ أَسْأَلُک بَرَکةَ هذَا الْمَوْضِعِ وَبَرَکةَ أَهْلِهِ، وَأَسْأَلُک أَنْ تَرْزُقَنِی مِنْ رِزْقِک رِزْقاً حَلالاً طَیباً تَسُوقُهُ إِلَی بِحَوْلِک وَقُوَّتِک وَأَنَا خَائِضٌ فِی عافِیةٍ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
نویسنده گوید: در کتاب «مزار قدیم» در دعای این مقام بعد از «یَا کَرِیمُ یَا کَرِیمُ یَا کَرِیمُ» و پیش از سجده ذکر شده دعای «اللّهُمَّ یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکارِهِ» که از دعاهای سجّادیه است و متن آن در باب اول در ضمن دعاهای ایمنی از شرّ دشمنان و بلاها و ترس گذشت. پس از آن فرمود: آنگاه بگو:
اللّهُمَّ إِنَّک تَعْلَمُ وَلَا أَعْلَمُ، وَتَقْدِرُ وَلَا أَقْدِرُ، وَأَنْتَ عَلَّامُ الْغُیوبِ، صَلِّ اللَّهُمَّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ لِی وَارْحَمْنِی، وَتَجاوَزْ عَنِّی، وَتَصَدَّقْ عَلَی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
سپس به سجده برو و بگو: «یَا مَنْ یَقْدِرُ عَلَی حَوائِجِ السَّائِلِینَ» تا آخر دعا.
و نیز آگاه باش روایات بسیار در برتری و مزیت ستون هفتم وارد شده.
شیخ کلینی به سند معتبر روایت کرده: امیرمؤمنان(علیه السلام) رو به این ستون نماز می خواند و چنان نزدیک به آن می ایستاد که بین آن حضرت و ستون فاصله در حدّی بود که بزی عبور کند.
و در روایت معتبر دیگر وارد شده: هر شب شصت هزار فرشته، از عالم بالا نازل می شوند و کنار ستون هفتم نماز می خوانند و این به صورتی است که تا قیامت به هر شصت هزار نفر یک بار نوبت می رسد و فرصتی برای مراجعه دوبارۀ آنان نیست. در حدیث معتبر از امام صادق(علیه السلام) آمده: که ستون هفتم مقام حضرت ابراهیم است.
شیخ کلینی در کتاب کافی به سند صحیح از ابو اسماعیل سرّاج روایت کرده: معاویه بن وهب دست مرا گرفت و گفت: ابوحمزه ثمالی دست مرا گرفت و گفت: اصبغ بن نباته دست مرا گرفت و ستون هفتم را به من نشان داد و گفت: این ستون مقام حضرت امیرمؤمنان است که نزد آن نماز می خواند و امام مجتبی(علیه السلام) کنار ستون پنجم نماز می خواند و وقتی امیرمؤمنان حضور نداشت، امام مجتبی(علیه السلام) به جای آن حضرت نماز می خواند و آن از درب کِنده است در هر صورت، اخبار در فضیلت این ستون بسیار است و بنای ما بر اختصار می باشد.
از جمله مواضع ممتاز مسجد کوفه «ستون پنجم» است که باید کنار آن نماز بخوانند و حاجات خود را از خدا بطلبند زیرا در روایات معتبر وارد شده: محلّ نماز حضرت ابراهیم خلیل بوده و با روایات دیگر منافات ندارد، زیرا ممکن است آن حضرت در همه این مواضع نماز خوانده باشد.
در حدیث معتبر از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: ستون پنجم مقام جبرییل است و از روایت بخش گذشته استفاده می شود که مقام امام مجتبی(علیه السلام) است، در نهایت آنچه از احادیث فهمیده می شود، این است که، محل ستون هفتم و پنجم از سایر مکان های مسجد برجسته و برتر است.
سید ابن طاووس گفته: نزد ستون پنجم دو رکعت نماز بخوان به «حمد» و هر سوره ای که خواهی و پس از سلام و تسبیح بگو:
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِجَمِیعِ أَسْمائِک کلِّها مَا عَلِمْنا مِنْها وَمَا لَانَعْلَمُ، وَأَسْأَلُک بِاسْمِک الْعَظِیمِ الْأَعْظَمِ الْکبِیرِ الْأَکبَرِ الَّذِی مَنْ دَعاک بِهِ أَجَبْتَهُ، وَمَنْ سَأَلَک بِهِ أَعْطَیتَهُ، وَمَنِ اسْتَنْصَرَک بِهِ نَصَرْتَهُ، وَمَنِ اسْتَغْفَرَک بِهِ غَفَرْتَ لَهُ، وَمَنِ اسْتَعانَک بِهِ أَعَنْتَهُ، وَمَنِ اسْتَرْزَقَک بِهِ رَزَقْتَهُ، وَمَنِ اسْتَغاثَک بِهِ أَغَثْتَهُ، وَمَنِ اسْتَرْحَمَک بِهِ رَحِمْتَهُ، وَمَنِ اسْتَجارَک بِهِ أَجَرْتَهُ، وَمَنْ تَوَکلَ عَلَیک بِهِ کفَیتَهُ، وَمَنِ اسْتَعْصَمَک بِهِ عَصَمْتَهُ، وَمَنِ اسْتَنْقَذَک بِهِ مِنَ النَّارِ أَنْقَذْتَهُ؛
وَمَنِ اسْتَعْطَفَک بِهِ تَعَطَّفْتَ لَهُ، وَمَنْ أَمَّلَک بِهِ أَعْطَیتَهُ، الَّذِی اتَّخَذْتَ بِهِ آدَمَ صَفِیاً، وَنُوحاً نَجِیاً، وَ إِبْراهِیمَ خَلِیلاً، وَمُوسی کلِیماً، وَعِیسی رُوحاً، وَمُحَمَّداً حَبِیباً، وَعَلِیاً وَصِیاً صَلَّی اللّهُ عَلَیهِمْ أَجْمَعِینَ أَنْ تَقْضِی لِی حَوائِجِی، وَتَعْفُوَ عَمَّا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِی، وَتَتَفَضَّلَ عَلَی بِما أَنْتَ أَهْلُهُ وَلِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ لِلدُّنْیا وَالْآخِرَةِ، یامُفَرِّجَ هَمِّ الْمَهْمُومِینَ، وَیا غِیاثَ الْمَلْهُوفِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک یا رَبَّ الْعالَمِینَ.
نویسنده گوید: از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: به بعضی از اصحاب خود فرمودند: نزد ستون پنجم دو رکعت نماز بخوان که آن مصلاّی ابراهیم است و بگو: «السَّلامُ عَلَی أَبِینا آدَمَ وَ أُمِّنا حَوَّاءَ. . »تا آخر، نزدیک به آنچه که کنار ستون هفتم، به طرف قبله خواندی.
آنگاه به جانب «دکه زین العابدین»(علیه السلام) حرکت کن و آن در کنار «ستون سوم» است، از سوی متصّل به باب کنده.
نویسنده گوید: این مقام از طرف قبله برابر با دکه باب امیرمؤمنان و از طرف غرب مقابل با باب کنده بوده که مسدود شده است و گفته شده که شایسته است نماز به اندازه پنج زراع دورتر از ستون خوانده شود، زیرا دکه در آن محل بوده است.
به هر حال در آنجا دو رکعت نماز به «حمد» و هر سوره ای که خواهی بخوان و پس از سلام و «تسبیح حضرت زهرا» بگو:
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، اللّهُمَّ إِنَّ ذُنُوبِی قَدْ کثُرَتْ وَلَمْ یبْقَ لَها إِلّا رَجاءُ عَفْوِک، وَقَدْ قَدَّمْتُ آلَةَ الْحِرْمانِ إِلَیک، فَأَنَا أَسْأَلُک اللّهُمَّ مَا لَاأَسْتَوْجِبُهُ، وَأَطْلُبُ مِنْک مَا لَاأَسْتَحِقُّهُ. اللّهُمَّ إِنْ تُعَذِّبْنِی فَبِذُنُوبِی وَلَمْ تَظْلِمْنِی شَیئاً، وَ إِنْ تَغْفِرْ لِی فَخَیرُ راحِمٍ أَنْتَ یا سَیدِی. اللّهُمَّ أَنْتَ أَنْتَ وَأَنَا أَنَا، أَنْتَ الْعَوَّادُ بِالْمَغْفِرَةِ، وَأَنَا الْعَوَّادُ بِالذُّنُوبِ، وَأَنْتَ الْمُتَفَضِّلُ بِالْحِلْمِ، وَأَنَا الْعَوَّادُ بِالْجَهْلِ. اللّهُمَّ فَإِنِّی أَسْأَلُک یا کنْزَ الضُّعَفَاءِ، یا عَظِیمَ الرَّجَاءِ، یا مُنْقِذَ الْغَرْقَی، یا مُنْجِی الْهَلْکی، یا مُمِیتَ الْأَحْیاءِ، یا مُحْیی الْمَوْتی، أَنْتَ اللّهُ الَّذِی لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ، أَنْتَ الَّذِی سَجَدَ لَک شُعاعُ الشَّمْسِ، وَنُورُ الْقَمَرِ، وَظُلْمَةُ اللَّیلِ، وَضَوْءُ النَّهارِ، وَخَفَقانُ الطَّیرِ؛
فَأَسْأَلُک اللّهُمَّ یا عَظِیمُ بِحَقِّک یا کرِیمُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الصَّادِقِینَ، وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الصَّادِقِینَ عَلَیک، وَبِحَقِّک عَلَی عَلِی، وَبِحَقِّ عَلِی عَلَیک، وَبِحَقِّک عَلَی فاطِمَةَ، وَبِحَقِّ فاطِمَةَ عَلَیک، وَبِحَقِّک عَلَی الْحَسَنِ، وَبِحَقِّ الْحَسَنِ عَلَیک، وَبِحَقِّک عَلَی الْحُسَینِ، وَبِحَقِّ الْحُسَینِ عَلَیک، فَإِنَّ حُقُوقَهُمْ مِنْ أَفْضَلِ إِنْعامِک عَلَیهِمْ، وَبِالشَّأْنِ الَّذِی لَک عِنْدَهُمْ، وَبِالشَّأْنِ الَّذِی لَهُمْ عِنْدَک، صَلِّ یا رَبِّ عَلَیهِمْ صَلاةً دائِمَةً مُنْتَهی رِضاک، وَاغْفِرْ لِی بِهِمُ الذُّنُوبَ الَّتِی بَینِی وَبَینَک، وَأَتْمِمْ نِعْمَتَک عَلَی کما أَتْمَمْتَها عَلی آبائِی مِنْ قَبْلُ یا کهیعص. اللّهُمَّ کما صَلَّیتَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ فَاسْتَجِبْ لِی دُعَائِی فِیمَا سَأَلْتُک.
پس به سجده برو و طرف راست صورت را بر زمین بگذار و بگو:
یا سَیدِی یا سَیدِی یا سَیدِی، صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاغْفِرْ لِی وَاغْفِرْ لِی.
و این کلمات را با فروتنی و گریه بسیار بگو، آنگاه طرف چپ صورت را بر زمین بگذار و باز این کلمات را بگو، پس دعا کن به آنچه که خواهی.
نویسنده گوید: بر پایه بعضی مجموعه های غیر معتبر، مشهوری بین مردم آن است که در این مقام بجا می آورند عملی را که امام صادق(علیه السلام) به یکی از اصحاب خود آموخت، ولی این عمل مقید به این مقام نیست؛ و کیفیت آن این است که از آن حضرت نقل شده که به بعضی از اصحاب خود فرمودند: آیا بامداد دنبال حاجتی نمی روی که به مسجد بزرگ کوفه گذر کنی؟ عرض کرد چرا؛ فرمود: در آن مسجد چهار رکعت نماز بخوان و بگو:
إِلهِی إِنْ کنْتُ قَدْ عَصَیتُک فَإِنِّی قَدْ أَطَعْتُک فِی أَحَبِّ الْأَشْیاءِ إِلَیک لَمْ أَتَّخِذْ لَک وَلَداً وَلَمْ أَدْعُ لَک شَرِیکاً، وَقَدْ عَصَیتُک فِی أَشْیاءَ کثِیرَةٍ عَلَی غَیرِ وَجْهِ الْمُکابَرَةِ لَک، وَلَا الاسْتِکبارِ عَنْ عِبادَتِک، وَلَا الْجُحُودِ لِرُبُوبِیتِک، وَلَا الْخُرُوجِ عَنِ الْعُبُودِیةِ لَک، وَلَکنِ اتَّبَعْتُ هَوای وَأَزَلَّنِی الشَّیطانُ بَعْدَ الْحُجَّةِ وَالْبَیانِ، فَإِنْ تُعَذِّبْنِی فَبِذُنُوبِی غَیرَ ظالِمٍ أَنْتَ لِی، وَ إِنْ تَعْفُ عَنِّی وَتَرْحَمْنِی فَبِجُودِک وَکرَمِک یا کرِیمُ.
و همچنین می گویی:
غَدَوْتُ بِحَوْلِ اللّهِ وَقُوَّتِهِ، غَدَوْتُ بِغَیرِ حَوْلٍ مِنِّی وَلَا قُوَّةٍ، وَلَکنْ بِحَوْلِ اللّهِ وَقُوَّتِهِ، یا رَبِّ أَسْأَلُک بَرَکةَ هذَا الْبَیتِ وَبَرَکةَ أَهْلِهِ، وَأَسْأَلُک أَنْ تَرْزُقَنِی رِزْقاً حَلالاً طَیباً تَسُوقُهُ إِلَی بِحَوْ لِک وَقُوَّتِک وَأَنَا خائِضٌ فِی عَافِیتِک.
شیخ شهید و محمّد بن مشهدی این عمل را برای صحن مسجد پس از عمل ستون چهارم ذکر کرده اند: در دو رکعت اول «حمد» و «توحید» و در دو رکعت دیگر «حمد» و «اِنّا اَنزَلناهُ» و پس از سلام، «تسبیح حضرت زهرا» را بگو.
در حدیث معتبر از ابوحمزه ثمالی روایت شده: که روزی در مسجد کوفه نشسته بودم، ناگاه دیدم شخصی از درِ کِنده وارد شد، از همه کس خوش روتر و خوشبوتر و پاکیزه جامه تر عمامه به سر بسته و پیراهن و بالاپوش گشاد آستین پوشیده و یک جفت کفش عربی در پای مبارکش بود؛ کفش را از پا درآورد و نزد ستون هفتم ایستاد و دست ها را تا برابر گوش بالا برد و تکبیری گفت که تمام موهای من از حیرت و شگفتی آن راست ایستاد؛
پس چهار رکعت نماز خواند و رکوع و سجودش را نیکو انجام داد، سپس این دعا را خواند: «إِلهِی إِنْ کُنْتُ قَدْ عَصَیْتُکَ» دعا را ادامه داد تا رسید به «یا کَرِیمُ»؛ در اینجا به سجده رفت و مکرّر «یا کَرِیمُ» گفت به اندازه ای که یک نفس را پر کند.
آنگاه در سجده اش گفت: «یا مَنْ یَقْدِرُ عَلی حَوائِجِ السّائِلِینَ» و دعا را ادامه داد تا «هفتاد مرتبه» «یا سَیِّدِی» که در «اعمال ستون هفتم» ذکر شد، چون سر از سجده برداشت و من به دقّت نگاه کردم، دیدم حضرت زین العابدین(علیه السلام) است؛ دست های مبارکش را بوسیدم و پرسیدم برای چه اینجا آمدید؟ فرمود: برای آنچه دیدی یعنی نماز در مسجد کوفه.
در روایتی که در «پانوشت زیارت هفتم» نقل کردم این مطلب هم بود که ابوحمزه را با خود به زیارت امیرمؤمنان برد.
چون از عمل ستون سوم فارغ شدی، به دکه باب امیرمؤمنان برو و آن آلونکی است متصّل به دری که از مسجد، به سوی خانه امیرمؤمنان باز می شده است. پس چهار رکعت نماز بخوان به «حمد» و هر سوره که خواستی، چون فارغ شدی «تسبیح حضرت زهرا» را بجا آورد و بگو:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اقْضِ حَاجَتِی یا اللَّهُ، یا مَنْ لا یخِیبُ سَائِلُهُ، وَ لا ینْفَدُ نَائِلُهُ، یا قَاضِی الْحَاجَاتِ، یا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ، یا رَبَّ الْأَرَضِینَ وَ السَّمَاوَاتِ، یا کاشِفَ الْکرُبَاتِ، یا وَاسِعَ الْعَطِیاتِ، یا دَافِعَ النَّقِمَاتِ، یا مُبَدِّلَ السَّیئَاتِ حَسَنَاتٍ، عُدْ عَلَی بِطَوْلِک وَ فَضْلِک وَ إِحْسَانِک، وَ اسْتَجِبْ دُعَائِی فِیمَا سَأَلْتُک وَ طَلَبْتُ مِنْک، بِحَقِّ نَبِیک وَ وَصِیک وَ أَوْلِیائِک الصَّالِحِینَ.
و آن دو رکعت است، پس از سلام و تسبیح بگو:
اللَّهُمَّ إِنِّی حَلَلْتُ بِسَاحَتِک، لِعِلْمِی بِوَحْدَانِیتِک وَ صَمَدَانِیتِک، وَ أَنَّهُ لا قَادِرَ عَلَی قَضَاءِ حَاجَتِی غَیرُک، وَ قَدْ عَلِمْتُ یا رَبِّ، أَنَّهُ کلَّمَا شَاهَدْتُ نِعْمَتَک عَلَی، اشْتَدَّتْ فَاقَتِی إِلَیک، وَ قَدْ طَرَقَنِی یا رَبِّ مِنْ مُهِمِّ أَمْرِی مَا قَدْ عَرَفْتَهُ، لِأَنَّک عَالِمٌ غَیرُ مُعَلَّمٍ، وَ أَسْأَلُک بِالاسْمِ الَّذِی وَضَعْتَهُ عَلَی السَّمَاوَاتِ فَانْشَقَّتْ، وَ عَلَی الْأَرَضِینَ فَانْبَسَطَتْ، وَ عَلَی النُّجُومِ فَانْتَشَرَتْ، وَ عَلَی الْجِبَالِ فَاسْتَقَرَّتْ، وَ أَسْأَلُک بِالاسْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ عِنْدَ مُحَمَّدٍ وَ عِنْدَ عَلِی، وَ عِنْدَ الْحَسَنِ وَ عِنْدَ الْحُسَینِ، وَ عِنْدَ الْأَئِمَّةِ کلِّهِمْ، صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِمْ أَجْمَعِینَ، أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَنْ تَقْضِی لِی یا رَبِّ حَاجَتِی، وَ تُیسِّرَ عَسِیرَهَا، وَ تَکفِینِی مُهِمَّهَا، وَ تَفْتَحَ لِی قُفْلَهَا، فَإِنْ فَعَلْتَ ذَلِک فَلَک الْحَمْدُ، وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَلَک الْحَمْدُ، غَیرَ جَائِرٍ فِی حُکمِک، وَ لا حَائِفٍ فِی عَدْلِک.
پس طرف راست صورت را بر زمین بگذار و بگو:
اللَّهُمَّ إِنَّ یونُسَ بْنَ مَتَّی عَبْدَک وَ نَبِیک، دَعَاک فِی بَطْنِ الْحُوتِ، فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَ أَنَا أَدْعُوک فَاسْتَجِبْ لِی، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.
آنگاه به آنچه می خواهی دعا کن، سپس طرف چب صورت را بر زمین بگذار و بگو:
اللَّهُمَّ إِنَّک أَمَرْتَ بِالدُّعَاءِ، وَ تَکفَّلْتَ بِالْإِجَابَةِ، وَ أَنَا أَدْعُوک کمَا أَمَرْتَنِی، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اسْتَجِبْ لِی کمَا وَعَدْتَنِی یا کرِیمُ.
سپس پیشانی را بر زمین بگذار و بگو:
یا مُعِزَّ کلِّ ذَلِیلٍ، وَ یا مُذِلَّ کلِّ عَزِیزٍ، تَعْلَمُ کرْبَتِی، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ فَرِّجْ عَنِّی یا کرِیمُ.
و آن چنان است که چهار رکعت نماز می خوانی، پس از سلام و «تسبیح حضرت زهرا» بگو:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک یا مَنْ لا تَرَاهُ الْعُیونُ، وَ لا تُحِیطُ بِهِ الظُّنُونُ، وَ لا یصِفُهُ الْوَاصِفُونَ، وَ لا تُغَیرُهُ الْحَوَادِثُ، وَ لا تُفْنِیهِ الدُّهُورُ، تَعْلَمُ مَثَاقِیلَ الْجِبَالِ، وَ مَکاییلَ الْبِحَارِ وَ وَرَقَ الْأَشْجَارِ، وَ رَمْلَ الْقِفَارِ، وَ مَا أَضَاءَتْ بِهِ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ، وَ أَظْلَمَ عَلَیهِ اللَّیلُ، وَ وَضَحَ عَلَیهِ النَّهَارُ، وَ لا تُوَارِی مِنْک سَمَاءٌ سَمَاءً، وَ لا أَرْضٌ أَرْضاً، وَ لا جَبَلٌ مَا فِی أَصْلِهِ، وَ لا بَحْرٌ مَا فِی قَعْرِهِ، أَسْأَلُک أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَنْ تَجْعَلَ خَیرَ أَمْرِی آخِرَهُ، وَ خَیرَ أَعْمَالِی خَوَاتِیمَهَا، وَ خَیرَ أَیامِی یوْمَ أَلْقَاک، إِنَّک عَلَی کلِّ شَی ءٍ قَدِیرٌ؛
اللَّهُمَّ مَنْ أَرَادَنِی بِسُوءٍ فَأَرِدْهُ، وَ مَنْ کادَنِی فَکدْهُ، وَ مَنْ بَغَانِی بِهَلَکةٍ فَأَهْلِکهُ، وَ اکفِنِی مَا أَهَمَّنِی مِمَّنْ دَخَلَ هَمُّهُ عَلَی؛ اللَّهُمَّ أَدْخِلْنِی فِی دِرْعِک الْحَصِینَةِ، وَ اسْتُرْنِی بِسِتْرِک الْوَاقِی؛ یا مَنْ یکفِی مِنْ کلِّ شَی ءٍ وَ لا یکفِی مِنْهُ شَیءٌ، اکفِنِی مَا أَهَمَّنِی مِنْ أَمْرِ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ، وَ صَدِّقْ قَوْلِی وَ فِعْلِی؛ یا شَفِیقُ یا رَفِیقُ، فَرِّجْ عَنِّی الْمَضِیقَ، وَ لا تُحَمِّلْنِی مَا لا أُطِیقُ؛ اللَّهُمَّ احْرُسْنِی بِعَینِک الَّتِی لا تَنَامُ، وَ ارْحَمْنِی بِقُدْرَتِک عَلَی؛ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ، یا عَلِی یا عَظِیمُ، أَنْتَ عَالِمٌ بِحَاجَتِی وَ عَلَی قَضَائِهَا قَدِیرٌ، وَ هِی لَدَیک یسِیرٌ، وَ أَنَا إِلَیک فَقِیرٌ، فَمُنَّ بِهَا عَلَی یا کرِیمُ؛ إِنَّک عَلَی کلِّ شَی ءٍ قَدِیرٌ.
سپس به سجده می روی و می گویی:
إِلَهِی قَدْ عَلِمْتَ حَوَائِجِی، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اقْضِهَا، وَ قَدْ أَحْصَیتَ ذُنُوبِی، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اغْفِرْهَا، یا کرِیمُ.
سپس طرف راست صورت خود را بر زمین بگذار و بگو:
إِنْ کنْتُ بِئْسَ الْعَبْدُ، فَأَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ، افْعَلْ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ، وَ لا تَفْعَلْ بِی مَا أَنَا أَهْلُهُ؛ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
سپس طرف چپ صورت خود را بر زمین بگذار و بگو:
اللَّهُمَّ إِنْ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِک فَلْیحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِک؛ یا کرِیمُ.
پس پیشانی را بر زمین بگذار و بگو:
ارْحَمْ مَنْ أَسَاءَ وَ اقْتَرَفَ، وَ اسْتَکانَ وَ اعْتَرَفَ.
این دعاها تا «وَ اغْفِرْهَا یَا کَرِیمُ» همان دعایی است که در کتاب «مزار قدیم» در اعمال صحن مسجد سَهْله در مقام امام زین العابدین(علیه السلام) نقل شده.
در مکانی که امیرمؤمنان را ضربت زدند، دو رکعت نماز بخوان و پس از سلام و «تسبیح حضرت زهرا» بگو:
یا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِیلَ وَ سَتَرَ الْقَبِیحَ، یا مَنْ لَمْ یؤَاخِذْ بِالْجَرِیرَةِ، وَ لَمْ یهْتِک السِّتْرَ وَ السَّرِیرَةَ، یا عَظِیمَ الْعَفْوِ، یا حَسَنَ التَّجَاوُزِ؛ یا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ، یا بَاسِطَ الْیدَینِ بِالرَّحْمَةِ، یا صَاحِبَ کلِّ نَجْوَی، یا مُنْتَهَی کلِّ شَکوَی، یا کرِیمَ الصَّفْحِ، یا عَظِیمَ الرَّجَاءِ، یا سَیدِی صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ افْعَلْ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ یا کرِیمُ.
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک الْأَمَانَ «یوْمَ لا ینْفَعُ مَالٌ وَ لا بَنُونَ، إِلّا مَنْ أَتَی اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ» وَ أَسْأَلُک الْأَمَانَ «یوْمَ یعَضُّ الظَّالِمُ عَلَی یدَیهِ یقُولُ یا لَیتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلا» وَ أَسْأَلُک الْأَمَانَ یوْمَ «یعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ، فَیؤْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَ الْأَقْدَامِ» وَ أَسْأَلُک الْأَمَانَ «یوْمَ لا یجْزِی وَالِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَنْ وَالِدِهِ شَیئاً، إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ»
وَ أَسْأَلُک الْأَمَانَ «یوْمَ لا ینْفَعُ الظَّالِمِینَ مَعْذِرَتُهُمْ، وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ» وَ أَسْأَلُک الْأَمَانَ «یوْمَ لا تَمْلِک نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیئا، وَ الْأَمْرُ یوْمَئِذٍ لِلَّهِ» وَ أَسْأَلُک الْأَمَانَ «یوْمَ یفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ، وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ، وَ صَاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ، لِکلِّ امْرِی ءٍ مِنْهُمْ یوْمَئِذٍ شَأْنٌ یغْنِیهِ»؛ وَ أَسْأَلُک الْأَمَانَ یوْمَ «یوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یفْتَدِی مِنْ عَذَابِ یوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ، وَ صَاحِبَتِهِ وَ أَخِیهِ، وَ فَصِیلَتِهِ الَّتِی تُؤْوِیهِ، وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعا ثُمَّ ینْجِیهِ، کلّا إِنَّهَا لَظَی نَزَّاعَةً لِلشَّوَی»
مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْمَوْلَی وَ أَنَا الْعَبْدُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْعَبْدَ إِلّا الْمَوْلَی؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْمَالِک وَ أَنَا الْمَمْلُوک، وَ هَلْ یرْحَمُ الْمَمْلُوک إِلا الْمَالِک؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْعَزِیزُ وَ أَنَا الذَّلِیلُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الذَّلِیلَ إِلّا الْعَزِیزُ؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْخَالِقُ وَ أَنَا الْمَخْلُوقُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْمَخْلُوقَ إِلّا الْخَالِقُ؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْعَظِیمُ وَ أَنَا الْحَقِیرُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْحَقِیرَ إِلّا الْعَظِیمُ؟
مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْقَوِی وَ أَنَا الضَّعِیفُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الضَّعِیفَ إِلّا الْقَوِی؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْغَنِی وَ أَنَا الْفَقِیرُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْفَقِیرَ إِلّا الْغَنِی؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْمُعْطِی وَ أَنَا السَّائِلُ، وَ هَلْ یرْحَمُ السَّائِلَ إِلا الْمُعْطِی؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْحَی وَ أَنَا الْمَیتُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْمَیتَ إِلا الْحَی؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْبَاقِی وَ أَنَا الْفَانِی، وَ هَلْ یرْحَمُ الْفَانِی إِلا الْبَاقِی؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الدَّائِمُ وَ أَنَا الزَّائِلُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الزَّائِلَ إِلا الدَّائِمُ؟
مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الرَّازِقُ وَ أَنَا الْمَرْزُوقُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْمَرْزُوقَ إِلا الرَّازِقُ؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْجَوَادُ وَ أَنَا الْبَخِیلُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْبَخِیلَ إِلا الْجَوَادُ؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْمُعَافِی وَ أَنَا الْمُبْتَلَی، وَ هَلْ یرْحَمُ الْمُبْتَلَی إِلا الْمُعَافِی؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْکبِیرُ وَ أَنَا الصَّغِیرُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الصَّغِیرَ إِلا الْکبِیرُ؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْهَادِی وَ أَنَا الضَّالُّ، وَ هَلْ یرْحَمُ الضَّالَّ إِلا الْهَادِی؟
مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الرَّحْمَنُ وَ أَنَا الْمَرْحُومُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْمَرْحُومَ إِلا الرَّحْمَنُ؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ السُّلْطَانُ وَ أَنَا الْمُمْتَحَنُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْمُمْتَحَنَ إِلا السُّلْطَانُ؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الدَّلِیلُ وَ أَنَا الْمُتَحَیرُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْمُتَحَیرَ إِلا الدَّلِیلُ؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْغَفُورُ وَ أَنَا الْمُذْنِبُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْمُذْنِبَ إِلا الْغَفُورُ؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْغَالِبُ وَ أَنَا الْمَغْلُوبُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْمَغْلُوبَ إِلا الْغَالِبُ؟
مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الرَّبُّ وَ أَنَا الْمَرْبُوبُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْمَرْبُوبَ إِلا الرَّبُّ؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْمُتَکبِّرُ وَ أَنَا الْخَاشِعُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْخَاشِعَ إِلا الْمُتَکبِّرُ؟ مَوْلای یا مَوْلای، ارْحَمْنِی بِرَحْمَتِک وَ ارْضَ عَنِّی بِجُودِک وَ کرَمِک وَ فَضْلِک؛ یا ذَا الْجُودِ وَ الْإِحْسَانِ، وَ الطَّوْلِ وَ الامْتِنَانِ، بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
نویسنده گوید: سید ابن طاووس بعد از این مناجات، دعایی طولانی از آن حضرت روایت کرده به نام «دعای امان»، مقام را گنجایش ذکر آن نیست.و همچنین در این مقام برجسته بخوان دعایی را که در برنامه «مسجد زید» ذکر می کنم ان شاء الله.
آگاه باش ما در کتاب «هدیة الزائرین» به تفاوت در محرابی که محلّ ضربت خوردن امیرمؤمنان(علیه السلام) است اشاره کردیم که آیا همین محراب معروف است یا آن محراب متروک و گفتم نهایت احتیاط در این است که اعمال محراب را در هر دو محل بجا آورند یا گاهی در مکان معروف، گاهی در محلّ متروک.
مقام امام صادق(علیه السلام) در نزدیکی مسلم بن عقیل(رحمة الله علیه) است، در آنجا دو رکعت نماز بخوان و پس از سلام و «تسبیح حضرت زهرا» بگو:
یا صَانِعَ کلِّ مَصْنُوعٍ، وَ یا جَابِرَ کلِّ کسِیرٍ، وَ یا حَاضِرَ کلِّ مَلَإٍ، وَ یا شَاهِدَ کلِّ نَجْوَی، وَ یا عَالِمَ کلِّ خَفِیةٍ، وَ یا شَاهِداً غَیرَ غَائِبٍ، وَ یا غَالِباً، غَیرَ مَغْلُوبٍ، وَ یا قَرِیباً غَیرَ بَعِیدٍ، وَ یا مُونِسَ کلِّ وَحِیدٍ، وَ یا حَیاً حِینَ لا حَی غَیرُهُ، یا مُحْیی الْمَوْتَی، وَ مُمِیتَ الْأَحْیاءِ، الْقَائِمَ عَلَی کلِّ نَفْسٍ بِمَا کسَبَتْ، لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ، صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.
پس بخوان هرچه خواهی.
نویسنده گوید: من پیش از این گفتم، در اینجا باز هم می گویم که در کتاب «مزار قدیم» و مشهور بین مردم در ترتیب اعمال مسجد آن است که بعد از این مقام، «اعمال دکة القضا و بیت الطشت» را بجا می آورند که ما این اعمال را موافق کتاب «مصباح» و «بحار» و کتاب های دیگران بعد از اعمال ستون چهارم نقل کردیم، اگر خواستی به کیفیت مشهور عمل کنی به کتاب «مزار قدیم» مراجعه کن و اعمال این دو مقام را ان شاء الله بجا آر.
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: کسی که در مسجد کوفه دو رکعت نماز بخواند در هر رکعت سوره های «حمد» و «الفلق» و «النّاس» و «توحید» و «کافرون» و «نصر» و «قَدر» و «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلی» را خوانده و سلام دهد و «تسبیح حضرت زهرا» بگوید، از خدا هر حاجتی را بخواهد، خدا حاجتش را برآورده و دعایش را مستجاب خواهد کرد.
نویسنده گوید: ترتیب در سوره های در این دو رکعت، مطابق روایت سید ابن طاووس در کتاب «مصباح» است و در روایت شیخ طوسی در کتاب «امالی» سوره «قدر» بعد از «سَبِّحِ اسْمَ» است و شاید ترتیب در آن ها لازم نباشد، عمده این است که پس از سوره «حمد» این هفت سوره خوانده شود، وَاللهُ العالِمُ.
بِسْمِ اللّهِ، وَبِاللّهِ، وَفِی سَبِیلِ اللّهِ، وَعَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، اللّهُمَّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلاً مُبارَکاً وَأَنْتَ خَیرُ الْمُنْزِلِینَ.
پس به سوی مسجد کوفه روانه شو و در حال رفتن بگو:
اللّهُ أَکبَرُ، وَلَا إِلهَ إِلّا اللّهُ، وَالْحَمْدُ لِلّهِ، وَسُبْحانَ اللّهِ.
چون به در مسجد رسیدی، نزد در بایست و بگو:
السَّلامُ عَلَی سَیدِنا رَسُولِ اللّهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللّهِ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ، السَّلامُ عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِی بْنِ أَبِی طالِبٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، وَعَلَی مَجالِسِهِ وَمَشاهِدِهِ وَمَقامِ حِکمَتِهِ وَآثارِ آبائِهِ آدَمَ وَنُوحٍ وَ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَتِبْیانِ بَیناتِهِ، السَّلامُ عَلَی الْإِمامِ الْحَکیمِ الْعَدْلِ الصِّدِّیقِ الْأَکبَرِ الْفارُوقِ بِالْقِسْطِ الَّذِی فَرَّقَ اللّهُ بِهِ بَینَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ، وَالْکفْرِ وَالْإِیمانِ، وَالشِّرْک وَالتَّوْحِیدِ لِیهْلِک مَنْ هَلَک عَنْ بَینَةٍ، وَیحْیی مَنْ حَی عَنْ بَینَةٍ؛
أَشْهَدُ أَنَّک أَمِیرُ الْمُؤمِنِینَ، وَخاصَّةُ نَفْسِ الْمُنْتَجَبِینَ، وَزَینُ الصِّدِّیقِینَ، وَصابِرُ الْمُمْتَحَنِینَ، وَأَنَّک حَکمُ اللّهِ فِی أَرْضِهِ، وَقاضِی أَمْرِهِ، وَبابُ حِکمَتِهِ، وَعاقِدُ عَهْدِهِ، وَالنَّاطِقُ بِوَعْدِهِ، وَالْحَبْلُ الْمَوْصُولُ بَینَهُ وَبَینَ عِبادِهِ، وَکهْفُ النَّجاةِ، وَمِنْهاجُ التُّقی، وَالدَّرَجَةُ الْعُلْیا، وَمُهَیمِنُ الْقاضِی الْأَعْلی، یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، بِک أَتَقَرَّبُ إِلَی اللّهِ زُلْفی، أَنْتَ وَلِیی وَسَیدِی وَوَسِیلَتِی فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ.
پس وارد مسجد می شوی.
نویسنده گوید: بهتر آن است از دری که در پشت مسجد است و مشهور به «باب الفیل» است وارد شوی، آنگاه بگو:
اللّهُ أَکبَرُ، اللّهُ أَکبَرُ، اللّهُ أَکبَرُ، هذَا مَقامُ الْعَائِذِ بِاللّهِ، وَبِمُحَمَّدٍ حَبِیبِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَبِوِلایةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْأَئِمَّةِ الْمَهْدِیینَ الصَّادِقِینَ النَّاطِقِینَ الرَّاشِدِینَ الَّذِینَ أَذْهَبَ اللّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهَّرَهُمْ تَطْهِیراً، رَضِیتُ بِهِمْ أَئِمَّةً وَهُداةً وَمَوالِی، سَلَّمْتُ لِأَمْرِ اللّهِ، لَاأُشْرِک بِهِ شَیئاً، وَلَا أَتَّخِذُ مَعَ اللّهِ وَلِیاً، کذَبَ الْعادِلُونَ بِاللّهِ وَضَلُّوا ضَلالاً بَعِیداً، حَسْبِی اللّهُ وَأَوْلِیاءُ اللّهِ، أَشْهَدُ أَنْ لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ وَحْدَهُ لَاشَرِیک لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَأَنَّ عَلِیاً وَالْأَئِمَّةَ الْمَهْدِیینَ مِنْ ذُرِّیتِهِ عَلَیهِمُ السَّلامُ أَوْلِیائِی وَحُجَّةُ اللّهِ عَلَی خَلْقِهِ.
سپس به سوی ستون چهارم که در کنار «باب انماط» و برابر «ستون پنجم» است برو و آن ستون حضرت ابراهیم(علیه السلام) است، پس چهار رکعت نماز بخوان، دو رکعت آن را با «حَمد» و «توحید» و دو رکعت دیگر را با «حَمد» و سوره «قدر»؛ چون از نماز فارغ شدی، «تسبیح حضرت زهرا» را بگو و بخوان:
السَّلامُ عَلَی عِبادِ اللّهِ الصَّالِحِینَ الرَّاشِدِینَ الَّذِینَ أَذْهَبَ اللّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهَّرَهُمْ تَطْهِیراً، وَجَعَلَهُمْ أَنْبِیاءَ مُرْسَلِینَ، وَحُجَّةً عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ، وَسَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلِینَ، وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ، ذلِک تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ.
و «هفت مرتبه» بگو:
سَلامٌ عَلَی نُوحٍ فِی الْعالَمِینَ.
پس بگو:
نَحْنُ عَلَی وَصِیتِک یا وَلِی الْمُؤْمِنِینَ الَّتِی أَوْصَیتَ بِها ذُرِّیتَک مِنَ الْمُرْسَلِینَ وَالصَّدِّیقِینَ، وَنَحْنُ مِنْ شِیعَتِک وَشِیعَةِ نَبِینا مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَعَلَیک وَعَلَی جَمِیعِ الْمُرْسَلِینَ وَالأَنْبِیاءِ وَالصَّادِقِینَ، وَنَحْنُ عَلَی مِلَّةِ إِبْراهِیمَ وَدِینِ مُحَمَّدٍ النَّبِی الْأُمِّی، وَالْأَئِمَّةِ الْمَهْدِیینَ، وَوِلایةِ مَوْلانا عَلِی أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ.
السَّلامُ عَلَی الْبَشِیرِ النَّذِیرِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ وَرَحْمَتُهُ وَرِضْوانُهُ وَبَرَکاتُهُ، وَعَلَی وَصِیهِ وَخَلِیفَتِهِ الشَّاهِدِ لِلّهِ مِنْ بَعْدِهِ عَلَی خَلْقِهِ عَلِی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، الصِّدِّیقِ الْأَکبَرِ، وَالْفارُوقِ الْمُبِینِ الَّذِی أَخَذْتَ بَیعَتَهُ عَلَی الْعالَمِینَ، رَضِیتُ بِهِمْ أَوْلِیاءَ وَمَوالِی وَحُکاماً فِی نَفْسِی وَوَُلْدِی وَأَهْلِی وَمالِی وَقِسْمِی، وَحِلِّی وَ إِحْرامِی، وَ إِسْلامِی وَدِینِی، وَدُنْیای وَآخِرَتِی، وَمَحْیای وَمَماتِی؛
أَنْتُمُ الْأَئِمَّةُ فِی الْکتابِ، وَفَصْلُ الْمَقامِ، وَفَصْلُ الْخِطابِ، وَأَعْینُ الْحَی الَّذِی لَا ینامُ، وَأَنْتُمْ حُکماءُ اللّهِ، وَبِکمْ حَکمَ اللّهُ، وَبِکمْ عُرِفَ حَقُّ اللّهِ، لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ، أَنْتُمْ نُورُ اللّهِ مِنْ بَینِ أَیدِینا وَمِنْ خَلْفِنا، أَنْتُمْ سُنَّةُ اللّهِ الَّتِی بِها سَبَقَ الْقَضاءُ، یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَنَا لَکمْ مُسَلِّمٌ تَسْلِیماً لَاأُشْرِک بِاللّهِ شَیئاً، وَلَا أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ وَلِیاً، الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی هَدانِی بِکمْ وَمَا کنْتُ لِأَهْتَدِی لَوْلا أَنْ هَدَانِی اللّهُ، اللّهُ أَکبَرُ، اللّهُ أَکبَرُ، اللّهُ أَکبَرُ، الْحَمْدُ لِلّهِ عَلَی مَا هَدَانا.
بدان که «دکة القضا» نیمکتی در مسجد کوفه بوده که امیرمؤمنان روی آن می نشستند و قضاوت می کردند و در آن محلّ ستون کوتاهی وجود داشت که بر آن آیه کریمه «إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ» نوشته شده بود؛ و بیت الطشت همان جایی است که معجزه امیرمؤمنان در حق آن دختر ظاهر شد.
دختر بی شوهری که بر اثر نشستن میان آب، زالویی در شکمش وارد شد و اندک اندک از مکیدن خون بزرگ و شکم دختر را مانند شکم زن حامله کرد؛ برادران دختر به او گمان فرزنددار شدن از راه نامشروع بردند و درصدد کشتن او برآمدند؛ برای قضاوت این مشکل نزد امیرمؤمنان آمدند، حضرت دستور داد در طرفی از مسجد پرده کشیدند و آن دختر را پشت پرده نشاندند، سپس قابله کوفه را دستور داد، آن دختر را معاینه کند.
زن قابله پس از معاینه عرضه داشت: یا امیرالمؤمنین، این دختر آبستن است و فرزندی در رحم دارد، حضرت دستور داد طشتی پر از لجن آوردند و دختر را روی آن قرار دادند، زالو وقتی بوی لجن شنید از شکم دختر بیرون آمد. در بعضی از روایات است که حضرت دست دراز کرد و از کوه های شام قطعه برفی حاضر کرد و در آن طشت نهاد تا زالو از شکم دختر بیرون آمد.
بدان که مشهور در ترتیب اعمال مسجد آن است که پس از اعمال ستون چهارم به وسط مسجد می روند و اعمال آنجا را بجا می آورند و اعمال «دکة القضاء» و «بیت الطشت» را در پایان همه اعمال پس از فراغت از دکه امام صادق(علیه السلام) به جا می آورند. امّا این فقیر به همان ترتیبی که سید ابن طاووس در کتاب «مصباح الزائر» و علاّمه مجلسی در «بحار» و شیخ خضر در کتاب «مزار» نقل کرده اند ذکر می کنم. اگر کسی بخواهد به ترتیب مشهور عمل نماید، اعمال دکة القضا و بیت الطشت را بعد از اعمال ستون چهارم بجا نیاورد.
در هر صورت به سوی دکة القضا برو و در آن محلّ دو رکعت نماز، به «حمد» و هر سوره که خواهی بخوان، چون فارغ شدی، «تسبیح حضرت زهرا» را بجای آور و بگو:
یا مالِکی وَمُمَلِّکی وَمُتَغَمِّدِی بِالنِّعَمِ الْجِسامِ مِنْ غَیرِ اسْتِحْقاقٍ، وَجْهِی خاضِعٌ لِمَا تَعْلُوهُ الْأَقْدامُ لِجَلالِ وَجْهِک الْکرِیمِ لَاتَجْعَلْ هذِهِ الشِّدَّةَ وَلَا هذِهِ الْمِحْنَةَ مُتَّصِلَةً بِاسْتِیصالِ الشَّأْفَةِ، وَامْنَحْنِی مِنْ فَضْلِک مَا لَمْ تَمْنَحْ بِهِ أَحَداً مِنْ غَیرِ مَسْأَلَةٍ، أنْتَ الْقَدِیمُ الْأَوَّلُ الَّذِی لَمْ تَزَلْ وَلَا تَزالُ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ لِی وَارْحَمْنِی، وَزَک عَمَلِی، وَبارِک لِی فِی أَجَلِی، وَاجْعَلْنِی مِنْ عُتَقائِک وَطُلَقائِک مِنَ النَّارِ، بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
این محلّ متصّل به دکة القضا است. در این جایگاه دو رکعت نماز بخوان و پس از سلام و تسبیح حضرت بگو:
اللّهُمَّ إِنِّی ذَخَرْتُ تَوْحِیدِی إِیاک، وَمَعْرِفَتِی بِک، وَ إِخْلاصِی لَک، وَ إِقْرارِی بِرُبُوبِیتِک، وَذَخَرْتُ وِلایةَ مَنْ أَنْعَمْتَ عَلَی بِمَعْرِفَتِهِمْ مِنْ بَرِیتِک مُحَمَّدٍ وَعِتْرَتِهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِمْ لِیوْمِ فَزَعِی إِلَیک عاجِلاً وآجِلاً، وَقَدْ فَزِعْتُ إِلَیک وَ إِلَیهِمْ یا مَوْلای فِی هذَا الْیوْمِ وَفِی مَوْقِفِی هذَا وَسَأَلْتُک مَادَّتِی مِنْ نِعْمَتِک وَ إِزاحَةَ مَا أَخْشاهُ مِنْ نِقْمَتِک، وَالْبَرَکةَ فِیما رَزَقْتَنِیهِ، وَتَحْصِینَ صَدْرِی مِنْ کلِّ هَمٍّ وَجائِحَةٍ وَمَعْصِیةٍ فِی دِینِی وَدُنْیای وَآخِرَتِی، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
روایت شده که امام صادق(علیه السلام) در بیت الطشت دو رکعت نماز بجا آوردند.
دو رکعت نماز در وسط مسجد بجا می آوری در رکعت اول «حمد» و «توحید» و در رکعت دوم «حمد» و «کافرون» می خوانی پس از سلام و «تسبیح حضرت زهرا» بگو:
اللّهُمَّ أَنْتَ السَّلامُ، وَمِنْک السَّلامُ، وَ إِلَیک یعُودُ السَّلامُ، وَدارُک دارُ السَّلامِ، حَینا رَبَّنا مِنْک بِالسَّلامِ. اللّهُمَّ إِنِّی صَلَّیتُ هذِهِ الصَّلاةَ ابْتِغاءَ رَحْمَتِک وَرِضْوانِک وَمَغْفِرَتِک وَتَعْظِیماً لِمَسْجِدِک. اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْفَعْها فِی عِلِّیینَ وَتَقَبَّلْها مِنِّی یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
مؤلف گوید: این مقام را که «دکة المعراج» گفته اند و ظاهراً به ملاحظه آن است که در شب معراج رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از خدا اذن طلبید و در این محلّ فرود آمد و دو رکعت نماز خواند، البته در اول فصل به «روایت آن» اشاره شد.
این محلّ مقامی است که حق تعالی در آن، توفیق توبه و بازگشت را به آدم (ع) داد، پس به سوی آن برو و جلوی آن رو به قبله بایست و بگو:
بِسْمِ اللّهِ، وَبِاللّهِ، وَعَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَلَا إِلهَ إِلّا اللّهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی أَبِینا آدَمَ وَأُمِّنا حَوَّاءَ، السَّلامُ عَلَی هابِیلَ الْمَقْتُولِ ظُلْماً وَعُدْواناً عَلَی مَواهِبِ اللّهِ وَرِضْوانِهِ، السَّلامُ عَلَی شَیثَ صَفْوَةِ اللّهِ الْمُخْتارِ الْأَمِینِ وَعَلَی الصَِّفْوَةِ الصَّادِقِینَ مِنْ ذُرِّیتِهِ الطَّیبِینَ أَوَّلِهِمْ وَآخِرِهِمْ، السَّلامُ عَلَی إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ وَیعْقُوبَ وَعَلَی ذُرِّیتِهِمُ الْمُخْتارِینَ، السَّلامُ عَلَی مُوسی کلِیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی عِیسی رُوحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللّهِ خاتَِمِ النَّبِیینَ، السَّلامُ عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَذُرِّیتِهِ الطَّیبِینَ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، السَّلامُ عَلَیکمْ فِی الْأَوَّلِینَ، السَّلامُ عَلَیکمْ فِی الْآخِرینِ، السَّلامُ عَلی فاطِمَةَ الزَّهْراءِ، السَّلامُ عَلَی الْأَئِمَّةِ الْهادِینَ شُهَداءِ اللّهِ عَلَی خَلْقِهِ، السَّلامُ عَلَی الرَّقِیبِ الشَّاهِدِ عَلَی الْأُمَمِ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ.
سپس نزد این ستون چهار رکعت نماز بخوان، در رکعت اول «حمد» و «قدر» و در رکعت دوم «حمد» و «توحید» و در رکعت سوم و چهارم هم به همین ترتیب عمل کن، پس از فراغت از چهار رکعت و «تسبیح حضرت زهرا» بگو:
اللّهُمَّ إِنْ کنْتُ قَدْ عَصَیتُک فَإِنِّی قَدْ أَطَعْتُک فِی الْإِیمانِ مِنِّی بِک مَنّاً مِنْک عَلَی لَامَنّاً مِنِّی عَلَیک، وَأَطَعْتُک فِی أَحَبِّ الْأَشْیاءِ لَک لَمْ أَتَّخِذْ لَک وَلَداً، وَلَمْ أَدْعُ لَک شَرِیکاً، وَقَدْ عَصَیتُک فِی أَشْیاءَ کثِیرَةٍ عَلَی غَیرِ وَجْهِ الْمُکابَرَةِ لَک وَلَا الْخُرُوجِ عَنْ عُبُودِیتِک، وَلَا الْجُحُودِ لِرُبُوبِیتِک، وَلَکنِ اتَّبَعْتُ هَوای وَأَزَلَّنِی الشَّیطانُ بَعْدَ الْحُجَّةِ عَلَی وَالْبَیانِ، فَإِنْ تُعَذِّبْنِی فَبِذُنُوبِی غَیرَ ظالِمٍ لِی، وَ إِنْ تَعْفُ عَنِّی وَتَرْحَمْنِی فَبِجُودِک وَکرَمِک یا کرِیمُ. اللّهُمَّ إِنَّ ذُنُوبِی لَمْ یبْقَ لَها إِلّا رَجاءُ عَفْوِک وَقَدْ قَدَّمْتُ آلَةَ الْحِرْمانِ، فَأَنَا أَسْأَلُک اللَّهُمَّ مَا لَا أَسْتَوْجِبُهُ، وَأَطْلُبُ مِنْک مَا لَاأَسْتَحِقُّهُ. اللّهُمَّ إِنْ تُعَذِّبْنِی فَبِذُنُوبِی وَلَمْ تَظْلِمْنِی شَیئاً، وَ إِنْ تَغْفِرْ لِی فَخَیرُ راحِمٍ أَنْتَ یا سَیدِی؛
اللّهُمَّ أَنْتَ أَنْتَ وَأَنَا أَنَا، أَنْتَ الْعَوَّادُ بِالْمَغْفِرَةِ، وَأَنَا الْعَوَّادُ بِالذُّنُوبِ، وَأَنْتَ الْمُتَفَضِّلُ بِالْحِلْمِ، وَأَنَا الْعَوَّادُ بِالْجَهْلِ. اللّهُمَّ فَإِنِّی أَسْأَلُک یا کنْزَ الضُّعَفاءِ، یا عَظِیمَ الرَّجاءِ، یا مُنْقِذَ الْغَرْقی، یا مُنْجِی الْهَلْکی، یا مُمِیتَ الْأَحْیاءِ، یا مُحْیی الْمَوْتی، أَنْتَ اللّهُ لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ، أَنْتَ الَّذِی سَجَدَ لَک شُعاعُ الشَّمْسِ، وَدَوِی الْماءِ، وَحَفِیفُ الشَّجَرِ، وَنُورُ الْقَمَرِ، وَظُلْمَةُ اللَّیلِ، وَضَوْءُ النَّهارِ، وَخَفَقانُ الطَّیرِ، فَأَسْأَلُک اللَّهُمَّ یا عَظِیمُ بِحَقِّک عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الصَّادِقِینَ، وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الصَّادِقِینَ عَلَیک، وَبِحَقِّک عَلَی عَلِی، وَبِحَقِّ عَلِی عَلَیک، وَبِحَقِّک عَلَی فاطِمَةَ، وَبِحَقِّ فاطِمَةَ عَلَیک؛
وَبِحَقِّک عَلَی الْحَسَنِ، وَبِحَقِّ الْحَسَنِ عَلَیک، وَبِحَقِّک عَلَی الْحُسَینِ، وَبِحَقِّ الْحُسَینِ عَلَیک، فَإِنَّ حُقُوقَهُمْ عَلَیک مِنْ أَفْضَلِ إِنْعامِک عَلَیهِمْ، وَبِالشَّأْنِ الَّذِی لَک عِنْدَهُمْ، وَبِالشَّأْنِ الَّذِی لَهُمْ عِنْدَک، صَلِّ عَلَیهِمْ یا رَبِّ صَلاةً دائِمَةً مُنْتَهی رِضاک، وَاغْفِرْ لِی بِهِمُ الذُّنُوبَ الَّتِی بَینِی وَبَینَک، وَأَرْضِ عَنِّی خَلْقَک، وَأَتْمِمْ عَلَی نِعْمَتَک کما أَتْمَمْتَها عَلی آبائِی مِنْ قَبْلُ، وَلَا تَجْعَلْ لِأَحَدٍ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ عَلَی فِیهَا امْتِناناً، وَامْنُنْ عَلَی کما مَنَنْتَ عَلی آبائِی مِنْ قَبْلُ یا کهیعص. اللّهُمَّ کمَا صَلَّیتَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فَاسْتَجِبْ لِی دُعَائِی فِیما سَأَلتُ، یا کرِیمُ یا کرِیمُ یا کرِیمُ.
پس به سجده برو و در سجده بگو:
یا مَنْ یقْدِرُ عَلَی حَوائِجِ السَّائِلِینَ، وَیعْلَمُ مَا فِی ضَمِیرِ الصَّامِتِینَ، یا مَنْ لَایحْتاجُ إِلَی التَّفْسِیرِ، یا مَنْ یعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْینِ وَمَا تُخْفِی الصُّدُورُ، یا مَنْ أَنْزَلَ الْعَذابَ عَلَی قَوْمِ یونُسَ وَهُوَ یرِیدُ أَنْ یعَذِّبَهُمْ فَدَعَوْهُ وَتَضَرَّعُوا إِلَیهِ فَکشَفَ عَنْهُمُ الْعَذابَ وَمَتَّعَهُمْ إِلی حِینٍ، قَدْ تَری مَکانِی، وَتَسْمَعُ دُعائِی، وَتَعْلَمُ سِرِّی وَعَلانِیتِی وَحالِی صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاکفِنِی مَا أَهَمَّنِی مِنْ أَمْرِ دِینِی وَ دُنْیای وَ آخِرَتِی.
پس «هفتاد مرتبه» بگو « یَا سَیِّدِی» آنگاه سر از سجده بردار و بگو:
یا رَبِّ أَسْأَلُک بَرَکةَ هذَا الْمَوْضِعِ وَبَرَکةَ أَهْلِهِ، وَأَسْأَلُک أَنْ تَرْزُقَنِی مِنْ رِزْقِک رِزْقاً حَلالاً طَیباً تَسُوقُهُ إِلَی بِحَوْلِک وَقُوَّتِک وَأَنَا خَائِضٌ فِی عافِیةٍ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
نویسنده گوید: در کتاب «مزار قدیم» در دعای این مقام بعد از «یَا کَرِیمُ یَا کَرِیمُ یَا کَرِیمُ» و پیش از سجده ذکر شده دعای «اللّهُمَّ یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکارِهِ» که از دعاهای سجّادیه است و متن آن در باب اول در ضمن دعاهای ایمنی از شرّ دشمنان و بلاها و ترس گذشت. پس از آن فرمود: آنگاه بگو:
اللّهُمَّ إِنَّک تَعْلَمُ وَلَا أَعْلَمُ، وَتَقْدِرُ وَلَا أَقْدِرُ، وَأَنْتَ عَلَّامُ الْغُیوبِ، صَلِّ اللَّهُمَّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ لِی وَارْحَمْنِی، وَتَجاوَزْ عَنِّی، وَتَصَدَّقْ عَلَی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
سپس به سجده برو و بگو: «یَا مَنْ یَقْدِرُ عَلَی حَوائِجِ السَّائِلِینَ» تا آخر دعا.
و نیز آگاه باش روایات بسیار در برتری و مزیت ستون هفتم وارد شده.
شیخ کلینی به سند معتبر روایت کرده: امیرمؤمنان(علیه السلام) رو به این ستون نماز می خواند و چنان نزدیک به آن می ایستاد که بین آن حضرت و ستون فاصله در حدّی بود که بزی عبور کند.
و در روایت معتبر دیگر وارد شده: هر شب شصت هزار فرشته، از عالم بالا نازل می شوند و کنار ستون هفتم نماز می خوانند و این به صورتی است که تا قیامت به هر شصت هزار نفر یک بار نوبت می رسد و فرصتی برای مراجعه دوبارۀ آنان نیست. در حدیث معتبر از امام صادق(علیه السلام) آمده: که ستون هفتم مقام حضرت ابراهیم است.
شیخ کلینی در کتاب کافی به سند صحیح از ابو اسماعیل سرّاج روایت کرده: معاویه بن وهب دست مرا گرفت و گفت: ابوحمزه ثمالی دست مرا گرفت و گفت: اصبغ بن نباته دست مرا گرفت و ستون هفتم را به من نشان داد و گفت: این ستون مقام حضرت امیرمؤمنان است که نزد آن نماز می خواند و امام مجتبی(علیه السلام) کنار ستون پنجم نماز می خواند و وقتی امیرمؤمنان حضور نداشت، امام مجتبی(علیه السلام) به جای آن حضرت نماز می خواند و آن از درب کِنده است در هر صورت، اخبار در فضیلت این ستون بسیار است و بنای ما بر اختصار می باشد.
از جمله مواضع ممتاز مسجد کوفه «ستون پنجم» است که باید کنار آن نماز بخوانند و حاجات خود را از خدا بطلبند زیرا در روایات معتبر وارد شده: محلّ نماز حضرت ابراهیم خلیل بوده و با روایات دیگر منافات ندارد، زیرا ممکن است آن حضرت در همه این مواضع نماز خوانده باشد.
در حدیث معتبر از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: ستون پنجم مقام جبرییل است و از روایت بخش گذشته استفاده می شود که مقام امام مجتبی(علیه السلام) است، در نهایت آنچه از احادیث فهمیده می شود، این است که، محل ستون هفتم و پنجم از سایر مکان های مسجد برجسته و برتر است.
سید ابن طاووس گفته: نزد ستون پنجم دو رکعت نماز بخوان به «حمد» و هر سوره ای که خواهی و پس از سلام و تسبیح بگو:
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِجَمِیعِ أَسْمائِک کلِّها مَا عَلِمْنا مِنْها وَمَا لَانَعْلَمُ، وَأَسْأَلُک بِاسْمِک الْعَظِیمِ الْأَعْظَمِ الْکبِیرِ الْأَکبَرِ الَّذِی مَنْ دَعاک بِهِ أَجَبْتَهُ، وَمَنْ سَأَلَک بِهِ أَعْطَیتَهُ، وَمَنِ اسْتَنْصَرَک بِهِ نَصَرْتَهُ، وَمَنِ اسْتَغْفَرَک بِهِ غَفَرْتَ لَهُ، وَمَنِ اسْتَعانَک بِهِ أَعَنْتَهُ، وَمَنِ اسْتَرْزَقَک بِهِ رَزَقْتَهُ، وَمَنِ اسْتَغاثَک بِهِ أَغَثْتَهُ، وَمَنِ اسْتَرْحَمَک بِهِ رَحِمْتَهُ، وَمَنِ اسْتَجارَک بِهِ أَجَرْتَهُ، وَمَنْ تَوَکلَ عَلَیک بِهِ کفَیتَهُ، وَمَنِ اسْتَعْصَمَک بِهِ عَصَمْتَهُ، وَمَنِ اسْتَنْقَذَک بِهِ مِنَ النَّارِ أَنْقَذْتَهُ؛
وَمَنِ اسْتَعْطَفَک بِهِ تَعَطَّفْتَ لَهُ، وَمَنْ أَمَّلَک بِهِ أَعْطَیتَهُ، الَّذِی اتَّخَذْتَ بِهِ آدَمَ صَفِیاً، وَنُوحاً نَجِیاً، وَ إِبْراهِیمَ خَلِیلاً، وَمُوسی کلِیماً، وَعِیسی رُوحاً، وَمُحَمَّداً حَبِیباً، وَعَلِیاً وَصِیاً صَلَّی اللّهُ عَلَیهِمْ أَجْمَعِینَ أَنْ تَقْضِی لِی حَوائِجِی، وَتَعْفُوَ عَمَّا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِی، وَتَتَفَضَّلَ عَلَی بِما أَنْتَ أَهْلُهُ وَلِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ لِلدُّنْیا وَالْآخِرَةِ، یامُفَرِّجَ هَمِّ الْمَهْمُومِینَ، وَیا غِیاثَ الْمَلْهُوفِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک یا رَبَّ الْعالَمِینَ.
نویسنده گوید: از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: به بعضی از اصحاب خود فرمودند: نزد ستون پنجم دو رکعت نماز بخوان که آن مصلاّی ابراهیم است و بگو: «السَّلامُ عَلَی أَبِینا آدَمَ وَ أُمِّنا حَوَّاءَ. . »تا آخر، نزدیک به آنچه که کنار ستون هفتم، به طرف قبله خواندی.
آنگاه به جانب «دکه زین العابدین»(علیه السلام) حرکت کن و آن در کنار «ستون سوم» است، از سوی متصّل به باب کنده.
نویسنده گوید: این مقام از طرف قبله برابر با دکه باب امیرمؤمنان و از طرف غرب مقابل با باب کنده بوده که مسدود شده است و گفته شده که شایسته است نماز به اندازه پنج زراع دورتر از ستون خوانده شود، زیرا دکه در آن محل بوده است.
به هر حال در آنجا دو رکعت نماز به «حمد» و هر سوره ای که خواهی بخوان و پس از سلام و «تسبیح حضرت زهرا» بگو:
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، اللّهُمَّ إِنَّ ذُنُوبِی قَدْ کثُرَتْ وَلَمْ یبْقَ لَها إِلّا رَجاءُ عَفْوِک، وَقَدْ قَدَّمْتُ آلَةَ الْحِرْمانِ إِلَیک، فَأَنَا أَسْأَلُک اللّهُمَّ مَا لَاأَسْتَوْجِبُهُ، وَأَطْلُبُ مِنْک مَا لَاأَسْتَحِقُّهُ. اللّهُمَّ إِنْ تُعَذِّبْنِی فَبِذُنُوبِی وَلَمْ تَظْلِمْنِی شَیئاً، وَ إِنْ تَغْفِرْ لِی فَخَیرُ راحِمٍ أَنْتَ یا سَیدِی. اللّهُمَّ أَنْتَ أَنْتَ وَأَنَا أَنَا، أَنْتَ الْعَوَّادُ بِالْمَغْفِرَةِ، وَأَنَا الْعَوَّادُ بِالذُّنُوبِ، وَأَنْتَ الْمُتَفَضِّلُ بِالْحِلْمِ، وَأَنَا الْعَوَّادُ بِالْجَهْلِ. اللّهُمَّ فَإِنِّی أَسْأَلُک یا کنْزَ الضُّعَفَاءِ، یا عَظِیمَ الرَّجَاءِ، یا مُنْقِذَ الْغَرْقَی، یا مُنْجِی الْهَلْکی، یا مُمِیتَ الْأَحْیاءِ، یا مُحْیی الْمَوْتی، أَنْتَ اللّهُ الَّذِی لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ، أَنْتَ الَّذِی سَجَدَ لَک شُعاعُ الشَّمْسِ، وَنُورُ الْقَمَرِ، وَظُلْمَةُ اللَّیلِ، وَضَوْءُ النَّهارِ، وَخَفَقانُ الطَّیرِ؛
فَأَسْأَلُک اللّهُمَّ یا عَظِیمُ بِحَقِّک یا کرِیمُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الصَّادِقِینَ، وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الصَّادِقِینَ عَلَیک، وَبِحَقِّک عَلَی عَلِی، وَبِحَقِّ عَلِی عَلَیک، وَبِحَقِّک عَلَی فاطِمَةَ، وَبِحَقِّ فاطِمَةَ عَلَیک، وَبِحَقِّک عَلَی الْحَسَنِ، وَبِحَقِّ الْحَسَنِ عَلَیک، وَبِحَقِّک عَلَی الْحُسَینِ، وَبِحَقِّ الْحُسَینِ عَلَیک، فَإِنَّ حُقُوقَهُمْ مِنْ أَفْضَلِ إِنْعامِک عَلَیهِمْ، وَبِالشَّأْنِ الَّذِی لَک عِنْدَهُمْ، وَبِالشَّأْنِ الَّذِی لَهُمْ عِنْدَک، صَلِّ یا رَبِّ عَلَیهِمْ صَلاةً دائِمَةً مُنْتَهی رِضاک، وَاغْفِرْ لِی بِهِمُ الذُّنُوبَ الَّتِی بَینِی وَبَینَک، وَأَتْمِمْ نِعْمَتَک عَلَی کما أَتْمَمْتَها عَلی آبائِی مِنْ قَبْلُ یا کهیعص. اللّهُمَّ کما صَلَّیتَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ فَاسْتَجِبْ لِی دُعَائِی فِیمَا سَأَلْتُک.
پس به سجده برو و طرف راست صورت را بر زمین بگذار و بگو:
یا سَیدِی یا سَیدِی یا سَیدِی، صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاغْفِرْ لِی وَاغْفِرْ لِی.
و این کلمات را با فروتنی و گریه بسیار بگو، آنگاه طرف چپ صورت را بر زمین بگذار و باز این کلمات را بگو، پس دعا کن به آنچه که خواهی.
نویسنده گوید: بر پایه بعضی مجموعه های غیر معتبر، مشهوری بین مردم آن است که در این مقام بجا می آورند عملی را که امام صادق(علیه السلام) به یکی از اصحاب خود آموخت، ولی این عمل مقید به این مقام نیست؛ و کیفیت آن این است که از آن حضرت نقل شده که به بعضی از اصحاب خود فرمودند: آیا بامداد دنبال حاجتی نمی روی که به مسجد بزرگ کوفه گذر کنی؟ عرض کرد چرا؛ فرمود: در آن مسجد چهار رکعت نماز بخوان و بگو:
إِلهِی إِنْ کنْتُ قَدْ عَصَیتُک فَإِنِّی قَدْ أَطَعْتُک فِی أَحَبِّ الْأَشْیاءِ إِلَیک لَمْ أَتَّخِذْ لَک وَلَداً وَلَمْ أَدْعُ لَک شَرِیکاً، وَقَدْ عَصَیتُک فِی أَشْیاءَ کثِیرَةٍ عَلَی غَیرِ وَجْهِ الْمُکابَرَةِ لَک، وَلَا الاسْتِکبارِ عَنْ عِبادَتِک، وَلَا الْجُحُودِ لِرُبُوبِیتِک، وَلَا الْخُرُوجِ عَنِ الْعُبُودِیةِ لَک، وَلَکنِ اتَّبَعْتُ هَوای وَأَزَلَّنِی الشَّیطانُ بَعْدَ الْحُجَّةِ وَالْبَیانِ، فَإِنْ تُعَذِّبْنِی فَبِذُنُوبِی غَیرَ ظالِمٍ أَنْتَ لِی، وَ إِنْ تَعْفُ عَنِّی وَتَرْحَمْنِی فَبِجُودِک وَکرَمِک یا کرِیمُ.
و همچنین می گویی:
غَدَوْتُ بِحَوْلِ اللّهِ وَقُوَّتِهِ، غَدَوْتُ بِغَیرِ حَوْلٍ مِنِّی وَلَا قُوَّةٍ، وَلَکنْ بِحَوْلِ اللّهِ وَقُوَّتِهِ، یا رَبِّ أَسْأَلُک بَرَکةَ هذَا الْبَیتِ وَبَرَکةَ أَهْلِهِ، وَأَسْأَلُک أَنْ تَرْزُقَنِی رِزْقاً حَلالاً طَیباً تَسُوقُهُ إِلَی بِحَوْ لِک وَقُوَّتِک وَأَنَا خائِضٌ فِی عَافِیتِک.
شیخ شهید و محمّد بن مشهدی این عمل را برای صحن مسجد پس از عمل ستون چهارم ذکر کرده اند: در دو رکعت اول «حمد» و «توحید» و در دو رکعت دیگر «حمد» و «اِنّا اَنزَلناهُ» و پس از سلام، «تسبیح حضرت زهرا» را بگو.
در حدیث معتبر از ابوحمزه ثمالی روایت شده: که روزی در مسجد کوفه نشسته بودم، ناگاه دیدم شخصی از درِ کِنده وارد شد، از همه کس خوش روتر و خوشبوتر و پاکیزه جامه تر عمامه به سر بسته و پیراهن و بالاپوش گشاد آستین پوشیده و یک جفت کفش عربی در پای مبارکش بود؛ کفش را از پا درآورد و نزد ستون هفتم ایستاد و دست ها را تا برابر گوش بالا برد و تکبیری گفت که تمام موهای من از حیرت و شگفتی آن راست ایستاد؛
پس چهار رکعت نماز خواند و رکوع و سجودش را نیکو انجام داد، سپس این دعا را خواند: «إِلهِی إِنْ کُنْتُ قَدْ عَصَیْتُکَ» دعا را ادامه داد تا رسید به «یا کَرِیمُ»؛ در اینجا به سجده رفت و مکرّر «یا کَرِیمُ» گفت به اندازه ای که یک نفس را پر کند.
آنگاه در سجده اش گفت: «یا مَنْ یَقْدِرُ عَلی حَوائِجِ السّائِلِینَ» و دعا را ادامه داد تا «هفتاد مرتبه» «یا سَیِّدِی» که در «اعمال ستون هفتم» ذکر شد، چون سر از سجده برداشت و من به دقّت نگاه کردم، دیدم حضرت زین العابدین(علیه السلام) است؛ دست های مبارکش را بوسیدم و پرسیدم برای چه اینجا آمدید؟ فرمود: برای آنچه دیدی یعنی نماز در مسجد کوفه.
در روایتی که در «پانوشت زیارت هفتم» نقل کردم این مطلب هم بود که ابوحمزه را با خود به زیارت امیرمؤمنان برد.
چون از عمل ستون سوم فارغ شدی، به دکه باب امیرمؤمنان برو و آن آلونکی است متصّل به دری که از مسجد، به سوی خانه امیرمؤمنان باز می شده است. پس چهار رکعت نماز بخوان به «حمد» و هر سوره که خواستی، چون فارغ شدی «تسبیح حضرت زهرا» را بجا آورد و بگو:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اقْضِ حَاجَتِی یا اللَّهُ، یا مَنْ لا یخِیبُ سَائِلُهُ، وَ لا ینْفَدُ نَائِلُهُ، یا قَاضِی الْحَاجَاتِ، یا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ، یا رَبَّ الْأَرَضِینَ وَ السَّمَاوَاتِ، یا کاشِفَ الْکرُبَاتِ، یا وَاسِعَ الْعَطِیاتِ، یا دَافِعَ النَّقِمَاتِ، یا مُبَدِّلَ السَّیئَاتِ حَسَنَاتٍ، عُدْ عَلَی بِطَوْلِک وَ فَضْلِک وَ إِحْسَانِک، وَ اسْتَجِبْ دُعَائِی فِیمَا سَأَلْتُک وَ طَلَبْتُ مِنْک، بِحَقِّ نَبِیک وَ وَصِیک وَ أَوْلِیائِک الصَّالِحِینَ.
و آن دو رکعت است، پس از سلام و تسبیح بگو:
اللَّهُمَّ إِنِّی حَلَلْتُ بِسَاحَتِک، لِعِلْمِی بِوَحْدَانِیتِک وَ صَمَدَانِیتِک، وَ أَنَّهُ لا قَادِرَ عَلَی قَضَاءِ حَاجَتِی غَیرُک، وَ قَدْ عَلِمْتُ یا رَبِّ، أَنَّهُ کلَّمَا شَاهَدْتُ نِعْمَتَک عَلَی، اشْتَدَّتْ فَاقَتِی إِلَیک، وَ قَدْ طَرَقَنِی یا رَبِّ مِنْ مُهِمِّ أَمْرِی مَا قَدْ عَرَفْتَهُ، لِأَنَّک عَالِمٌ غَیرُ مُعَلَّمٍ، وَ أَسْأَلُک بِالاسْمِ الَّذِی وَضَعْتَهُ عَلَی السَّمَاوَاتِ فَانْشَقَّتْ، وَ عَلَی الْأَرَضِینَ فَانْبَسَطَتْ، وَ عَلَی النُّجُومِ فَانْتَشَرَتْ، وَ عَلَی الْجِبَالِ فَاسْتَقَرَّتْ، وَ أَسْأَلُک بِالاسْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ عِنْدَ مُحَمَّدٍ وَ عِنْدَ عَلِی، وَ عِنْدَ الْحَسَنِ وَ عِنْدَ الْحُسَینِ، وَ عِنْدَ الْأَئِمَّةِ کلِّهِمْ، صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِمْ أَجْمَعِینَ، أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَنْ تَقْضِی لِی یا رَبِّ حَاجَتِی، وَ تُیسِّرَ عَسِیرَهَا، وَ تَکفِینِی مُهِمَّهَا، وَ تَفْتَحَ لِی قُفْلَهَا، فَإِنْ فَعَلْتَ ذَلِک فَلَک الْحَمْدُ، وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَلَک الْحَمْدُ، غَیرَ جَائِرٍ فِی حُکمِک، وَ لا حَائِفٍ فِی عَدْلِک.
پس طرف راست صورت را بر زمین بگذار و بگو:
اللَّهُمَّ إِنَّ یونُسَ بْنَ مَتَّی عَبْدَک وَ نَبِیک، دَعَاک فِی بَطْنِ الْحُوتِ، فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَ أَنَا أَدْعُوک فَاسْتَجِبْ لِی، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.
آنگاه به آنچه می خواهی دعا کن، سپس طرف چب صورت را بر زمین بگذار و بگو:
اللَّهُمَّ إِنَّک أَمَرْتَ بِالدُّعَاءِ، وَ تَکفَّلْتَ بِالْإِجَابَةِ، وَ أَنَا أَدْعُوک کمَا أَمَرْتَنِی، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اسْتَجِبْ لِی کمَا وَعَدْتَنِی یا کرِیمُ.
سپس پیشانی را بر زمین بگذار و بگو:
یا مُعِزَّ کلِّ ذَلِیلٍ، وَ یا مُذِلَّ کلِّ عَزِیزٍ، تَعْلَمُ کرْبَتِی، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ فَرِّجْ عَنِّی یا کرِیمُ.
و آن چنان است که چهار رکعت نماز می خوانی، پس از سلام و «تسبیح حضرت زهرا» بگو:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک یا مَنْ لا تَرَاهُ الْعُیونُ، وَ لا تُحِیطُ بِهِ الظُّنُونُ، وَ لا یصِفُهُ الْوَاصِفُونَ، وَ لا تُغَیرُهُ الْحَوَادِثُ، وَ لا تُفْنِیهِ الدُّهُورُ، تَعْلَمُ مَثَاقِیلَ الْجِبَالِ، وَ مَکاییلَ الْبِحَارِ وَ وَرَقَ الْأَشْجَارِ، وَ رَمْلَ الْقِفَارِ، وَ مَا أَضَاءَتْ بِهِ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ، وَ أَظْلَمَ عَلَیهِ اللَّیلُ، وَ وَضَحَ عَلَیهِ النَّهَارُ، وَ لا تُوَارِی مِنْک سَمَاءٌ سَمَاءً، وَ لا أَرْضٌ أَرْضاً، وَ لا جَبَلٌ مَا فِی أَصْلِهِ، وَ لا بَحْرٌ مَا فِی قَعْرِهِ، أَسْأَلُک أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَنْ تَجْعَلَ خَیرَ أَمْرِی آخِرَهُ، وَ خَیرَ أَعْمَالِی خَوَاتِیمَهَا، وَ خَیرَ أَیامِی یوْمَ أَلْقَاک، إِنَّک عَلَی کلِّ شَی ءٍ قَدِیرٌ؛
اللَّهُمَّ مَنْ أَرَادَنِی بِسُوءٍ فَأَرِدْهُ، وَ مَنْ کادَنِی فَکدْهُ، وَ مَنْ بَغَانِی بِهَلَکةٍ فَأَهْلِکهُ، وَ اکفِنِی مَا أَهَمَّنِی مِمَّنْ دَخَلَ هَمُّهُ عَلَی؛ اللَّهُمَّ أَدْخِلْنِی فِی دِرْعِک الْحَصِینَةِ، وَ اسْتُرْنِی بِسِتْرِک الْوَاقِی؛ یا مَنْ یکفِی مِنْ کلِّ شَی ءٍ وَ لا یکفِی مِنْهُ شَیءٌ، اکفِنِی مَا أَهَمَّنِی مِنْ أَمْرِ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ، وَ صَدِّقْ قَوْلِی وَ فِعْلِی؛ یا شَفِیقُ یا رَفِیقُ، فَرِّجْ عَنِّی الْمَضِیقَ، وَ لا تُحَمِّلْنِی مَا لا أُطِیقُ؛ اللَّهُمَّ احْرُسْنِی بِعَینِک الَّتِی لا تَنَامُ، وَ ارْحَمْنِی بِقُدْرَتِک عَلَی؛ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ، یا عَلِی یا عَظِیمُ، أَنْتَ عَالِمٌ بِحَاجَتِی وَ عَلَی قَضَائِهَا قَدِیرٌ، وَ هِی لَدَیک یسِیرٌ، وَ أَنَا إِلَیک فَقِیرٌ، فَمُنَّ بِهَا عَلَی یا کرِیمُ؛ إِنَّک عَلَی کلِّ شَی ءٍ قَدِیرٌ.
سپس به سجده می روی و می گویی:
إِلَهِی قَدْ عَلِمْتَ حَوَائِجِی، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اقْضِهَا، وَ قَدْ أَحْصَیتَ ذُنُوبِی، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اغْفِرْهَا، یا کرِیمُ.
سپس طرف راست صورت خود را بر زمین بگذار و بگو:
إِنْ کنْتُ بِئْسَ الْعَبْدُ، فَأَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ، افْعَلْ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ، وَ لا تَفْعَلْ بِی مَا أَنَا أَهْلُهُ؛ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
سپس طرف چپ صورت خود را بر زمین بگذار و بگو:
اللَّهُمَّ إِنْ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِک فَلْیحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِک؛ یا کرِیمُ.
پس پیشانی را بر زمین بگذار و بگو:
ارْحَمْ مَنْ أَسَاءَ وَ اقْتَرَفَ، وَ اسْتَکانَ وَ اعْتَرَفَ.
این دعاها تا «وَ اغْفِرْهَا یَا کَرِیمُ» همان دعایی است که در کتاب «مزار قدیم» در اعمال صحن مسجد سَهْله در مقام امام زین العابدین(علیه السلام) نقل شده.
در مکانی که امیرمؤمنان را ضربت زدند، دو رکعت نماز بخوان و پس از سلام و «تسبیح حضرت زهرا» بگو:
یا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِیلَ وَ سَتَرَ الْقَبِیحَ، یا مَنْ لَمْ یؤَاخِذْ بِالْجَرِیرَةِ، وَ لَمْ یهْتِک السِّتْرَ وَ السَّرِیرَةَ، یا عَظِیمَ الْعَفْوِ، یا حَسَنَ التَّجَاوُزِ؛ یا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ، یا بَاسِطَ الْیدَینِ بِالرَّحْمَةِ، یا صَاحِبَ کلِّ نَجْوَی، یا مُنْتَهَی کلِّ شَکوَی، یا کرِیمَ الصَّفْحِ، یا عَظِیمَ الرَّجَاءِ، یا سَیدِی صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ افْعَلْ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ یا کرِیمُ.
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک الْأَمَانَ «یوْمَ لا ینْفَعُ مَالٌ وَ لا بَنُونَ، إِلّا مَنْ أَتَی اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ» وَ أَسْأَلُک الْأَمَانَ «یوْمَ یعَضُّ الظَّالِمُ عَلَی یدَیهِ یقُولُ یا لَیتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلا» وَ أَسْأَلُک الْأَمَانَ یوْمَ «یعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ، فَیؤْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَ الْأَقْدَامِ» وَ أَسْأَلُک الْأَمَانَ «یوْمَ لا یجْزِی وَالِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَنْ وَالِدِهِ شَیئاً، إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ»
وَ أَسْأَلُک الْأَمَانَ «یوْمَ لا ینْفَعُ الظَّالِمِینَ مَعْذِرَتُهُمْ، وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ» وَ أَسْأَلُک الْأَمَانَ «یوْمَ لا تَمْلِک نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیئا، وَ الْأَمْرُ یوْمَئِذٍ لِلَّهِ» وَ أَسْأَلُک الْأَمَانَ «یوْمَ یفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ، وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ، وَ صَاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ، لِکلِّ امْرِی ءٍ مِنْهُمْ یوْمَئِذٍ شَأْنٌ یغْنِیهِ»؛ وَ أَسْأَلُک الْأَمَانَ یوْمَ «یوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یفْتَدِی مِنْ عَذَابِ یوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ، وَ صَاحِبَتِهِ وَ أَخِیهِ، وَ فَصِیلَتِهِ الَّتِی تُؤْوِیهِ، وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعا ثُمَّ ینْجِیهِ، کلّا إِنَّهَا لَظَی نَزَّاعَةً لِلشَّوَی»
مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْمَوْلَی وَ أَنَا الْعَبْدُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْعَبْدَ إِلّا الْمَوْلَی؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْمَالِک وَ أَنَا الْمَمْلُوک، وَ هَلْ یرْحَمُ الْمَمْلُوک إِلا الْمَالِک؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْعَزِیزُ وَ أَنَا الذَّلِیلُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الذَّلِیلَ إِلّا الْعَزِیزُ؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْخَالِقُ وَ أَنَا الْمَخْلُوقُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْمَخْلُوقَ إِلّا الْخَالِقُ؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْعَظِیمُ وَ أَنَا الْحَقِیرُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْحَقِیرَ إِلّا الْعَظِیمُ؟
مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْقَوِی وَ أَنَا الضَّعِیفُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الضَّعِیفَ إِلّا الْقَوِی؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْغَنِی وَ أَنَا الْفَقِیرُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْفَقِیرَ إِلّا الْغَنِی؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْمُعْطِی وَ أَنَا السَّائِلُ، وَ هَلْ یرْحَمُ السَّائِلَ إِلا الْمُعْطِی؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْحَی وَ أَنَا الْمَیتُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْمَیتَ إِلا الْحَی؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْبَاقِی وَ أَنَا الْفَانِی، وَ هَلْ یرْحَمُ الْفَانِی إِلا الْبَاقِی؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الدَّائِمُ وَ أَنَا الزَّائِلُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الزَّائِلَ إِلا الدَّائِمُ؟
مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الرَّازِقُ وَ أَنَا الْمَرْزُوقُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْمَرْزُوقَ إِلا الرَّازِقُ؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْجَوَادُ وَ أَنَا الْبَخِیلُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْبَخِیلَ إِلا الْجَوَادُ؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْمُعَافِی وَ أَنَا الْمُبْتَلَی، وَ هَلْ یرْحَمُ الْمُبْتَلَی إِلا الْمُعَافِی؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْکبِیرُ وَ أَنَا الصَّغِیرُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الصَّغِیرَ إِلا الْکبِیرُ؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْهَادِی وَ أَنَا الضَّالُّ، وَ هَلْ یرْحَمُ الضَّالَّ إِلا الْهَادِی؟
مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الرَّحْمَنُ وَ أَنَا الْمَرْحُومُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْمَرْحُومَ إِلا الرَّحْمَنُ؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ السُّلْطَانُ وَ أَنَا الْمُمْتَحَنُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْمُمْتَحَنَ إِلا السُّلْطَانُ؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الدَّلِیلُ وَ أَنَا الْمُتَحَیرُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْمُتَحَیرَ إِلا الدَّلِیلُ؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْغَفُورُ وَ أَنَا الْمُذْنِبُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْمُذْنِبَ إِلا الْغَفُورُ؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْغَالِبُ وَ أَنَا الْمَغْلُوبُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْمَغْلُوبَ إِلا الْغَالِبُ؟
مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الرَّبُّ وَ أَنَا الْمَرْبُوبُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْمَرْبُوبَ إِلا الرَّبُّ؟ مَوْلای یا مَوْلای، أَنْتَ الْمُتَکبِّرُ وَ أَنَا الْخَاشِعُ، وَ هَلْ یرْحَمُ الْخَاشِعَ إِلا الْمُتَکبِّرُ؟ مَوْلای یا مَوْلای، ارْحَمْنِی بِرَحْمَتِک وَ ارْضَ عَنِّی بِجُودِک وَ کرَمِک وَ فَضْلِک؛ یا ذَا الْجُودِ وَ الْإِحْسَانِ، وَ الطَّوْلِ وَ الامْتِنَانِ، بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
نویسنده گوید: سید ابن طاووس بعد از این مناجات، دعایی طولانی از آن حضرت روایت کرده به نام «دعای امان»، مقام را گنجایش ذکر آن نیست.و همچنین در این مقام برجسته بخوان دعایی را که در برنامه «مسجد زید» ذکر می کنم ان شاء الله.
آگاه باش ما در کتاب «هدیة الزائرین» به تفاوت در محرابی که محلّ ضربت خوردن امیرمؤمنان(علیه السلام) است اشاره کردیم که آیا همین محراب معروف است یا آن محراب متروک و گفتم نهایت احتیاط در این است که اعمال محراب را در هر دو محل بجا آورند یا گاهی در مکان معروف، گاهی در محلّ متروک.
مقام امام صادق(علیه السلام) در نزدیکی مسلم بن عقیل(رحمة الله علیه) است، در آنجا دو رکعت نماز بخوان و پس از سلام و «تسبیح حضرت زهرا» بگو:
یا صَانِعَ کلِّ مَصْنُوعٍ، وَ یا جَابِرَ کلِّ کسِیرٍ، وَ یا حَاضِرَ کلِّ مَلَإٍ، وَ یا شَاهِدَ کلِّ نَجْوَی، وَ یا عَالِمَ کلِّ خَفِیةٍ، وَ یا شَاهِداً غَیرَ غَائِبٍ، وَ یا غَالِباً، غَیرَ مَغْلُوبٍ، وَ یا قَرِیباً غَیرَ بَعِیدٍ، وَ یا مُونِسَ کلِّ وَحِیدٍ، وَ یا حَیاً حِینَ لا حَی غَیرُهُ، یا مُحْیی الْمَوْتَی، وَ مُمِیتَ الْأَحْیاءِ، الْقَائِمَ عَلَی کلِّ نَفْسٍ بِمَا کسَبَتْ، لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ، صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.
پس بخوان هرچه خواهی.
نویسنده گوید: من پیش از این گفتم، در اینجا باز هم می گویم که در کتاب «مزار قدیم» و مشهور بین مردم در ترتیب اعمال مسجد آن است که بعد از این مقام، «اعمال دکة القضا و بیت الطشت» را بجا می آورند که ما این اعمال را موافق کتاب «مصباح» و «بحار» و کتاب های دیگران بعد از اعمال ستون چهارم نقل کردیم، اگر خواستی به کیفیت مشهور عمل کنی به کتاب «مزار قدیم» مراجعه کن و اعمال این دو مقام را ان شاء الله بجا آر.
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: کسی که در مسجد کوفه دو رکعت نماز بخواند در هر رکعت سوره های «حمد» و «الفلق» و «النّاس» و «توحید» و «کافرون» و «نصر» و «قَدر» و «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلی» را خوانده و سلام دهد و «تسبیح حضرت زهرا» بگوید، از خدا هر حاجتی را بخواهد، خدا حاجتش را برآورده و دعایش را مستجاب خواهد کرد.
نویسنده گوید: ترتیب در سوره های در این دو رکعت، مطابق روایت سید ابن طاووس در کتاب «مصباح» است و در روایت شیخ طوسی در کتاب «امالی» سوره «قدر» بعد از «سَبِّحِ اسْمَ» است و شاید ترتیب در آن ها لازم نباشد، عمده این است که پس از سوره «حمد» این هفت سوره خوانده شود، وَاللهُ العالِمُ.