عبارات مورد جستجو در ۱۰۶۳ گوهر پیدا شد:
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۳
در فتنه این و آن میفکن خود را
در بیم و بلای جان میفکن خود را
کاریکه در آن بسعی تو حاجت نیست
ز نهار در آن میان میفکن خود را
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۷۲
از راحت روزگار جز نامی نیست
بی رنج دلی یافتن کامی نیست
صبحی ننماید از افق روشنیی
کاندر پی آن تیرگی شامی نیست
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۳۸
ایدل فلکت گر چه زبون میدارد
وز غصه او چشم تو خون میبارد
با این همه خوش باش که هر لحظه فلک
نقشی دگر از پرده برون میآرد
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۸۶
مردم نکند روزی خود بیش بجهد
وز غایت خود کس نرود پیش بجهد
کاریکه در آن بسعی تو حاجت نیست
زنهار مینداز در آن خویش بجهد
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۱۹
گر خوش گذرانی گذرد عمر تو خوش
ور کم بزنی نقش تو آید همه شش
چون میگذرد عمر بهر حال که هست
خوش میگذران و بار اندوه مکش
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۲۱
روزیکه بود صحت و اسباب معاش
زنهار غنیمت شمر و خوش میباش
زیراک چو وقت فرصت از دست رود
زانپس نکند سود ترا گفتن کاش
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۸
هر غم که گذشت شد بدلها همه سهل
ناآمده را غم نخورد مردم اهل
غافل مشو از یکدمه حالی که تراست
کین یکدمه را هم نبود چندان مهل
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۴۵
خوشباش که روزی رسد ای ابن یمین
حاجت نبود مگر بکوشش چندین
از دست طمع محنت و خواری چه کشی
قانع شو و با راحت و عزت بنشین
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۸۶
ایدل کم این دیر کهن گیر و برو
ترک فلک بیسرو بن گیرو برو
نیک و بد تو پیشرو و رهبر تست
زینپس پی معنی سخن گیرو برو
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۶۱۸
ای جسته دوا از در هر بیماری
تا چند ز تقلید تو در هر کاری
گر صاحب افسری نیاری گشتن
جهدی کن و سرمده فرا افساری
ابن یمین فَرومَدی : اشعار عربی
شمارهٔ ١۵ - ایضاً
اذا هبت ریاحک فاغتنمها
فان لکل عاصفه سکون
فلا تغفل عن الاحسان فیها
فلا تدری السکون متی یکون
ابن یمین فَرومَدی : اشعار عربی
شمارهٔ ۵٠ - ترجمه
بحذر از بلا مجوی خلاص
که حذر در بر قدر هدرست
بخدا در بلا پناه طلب
زانکه دافع خداست نه حذرست
ابن یمین فَرومَدی : اشعار عربی
شمارهٔ ۵۵ - ایضاً
اعز الناس نفسا من تراه
بعز النفس عن ذل السؤال
و یقنع ما کفاف و لا ابالی
بفضل ناب عن جاه و مال
فکم دقت و رقت و اخرقت
فضول العیش اعناق الرجال
ابوالفرج رونی : رباعیات
شمارهٔ ۲۳
از هر که دهد پند شنودن باید
با هر که بود رفق نمودن باید
به کاشتن و نیک فزودن باید
زیرا که پس از کشت درودن باید
امامی هروی : رباعیات
شمارهٔ ۱۳
ای دل غم این جهان بیهوده مخور
بیهوده نئی غمان بیهوده مخمور
چون بوده گذشت و، نیست نابوده پدید
خوش باش و غم جهان بیهوده مخور
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۳۷ - التّوکّل
او را خواهی از زن و فرزند ببُر
مردانه درآی و خویش و پیوند ببُر
هر چیز که هست بند راه است تو را
با بند چگونه ره روی بند ببُر
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۲۴۱ - الخوف
بردار نظر زدیگران تا خود باش
وز مکر خدا حذر کن و با خود باش
ور زانک نجات آخرت می طلبی
تو نیک شو و جمله جهان گو بد باش
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۲۴۹ - الرجاء
آنجا سخنی زهر نوایی نخرند
بی حاصلیی زهر گدایی نخرند
نومید مشو بهر چه داری پیش آی
کانجا همه چیزی به بهایی نخرند
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۲۵۳ - الرجاء
بی ذل کسی به پادشایی نرسد
هرگز به دُرست مومیایی نرسد
گر رهرو را به فعل خود وادارند
پس کَس به مقام پیشوایی نرسد
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۱۴ - الطّاعة
زان پیش که از جمله فرو مانی فرد
آن کن که نبایدت پشیمانی خورد
امروز بکن که می توانی کاری
فردا چه کُنی که هیچ نتوانی کرد