عبارات مورد جستجو در ۱۰۶۳ گوهر پیدا شد:
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۱۶ - الطّاعة
در کار آویز و گفت و گو را بگذار
کز گفت نشد هیچ کسی برخوردار
از گفت چه سود، کار می باید کرد
باری بکنی به که بگویی صد بار
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۱۸ - العبودیة
جز با تو حوالتت نباشد فردا
جز فعل تو آلتت نباشد فردا
بنگر که خدا با تو چه کرده است امروز
آن کن که خجالتت نباشد فردا
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۵۰ - الطریقة
چندان برو این ره که دوی برخیزد
ور هست دوی به رهروی برخیزد
تو او نشوی ولی اگر جهد کنی
جایی برسی کز تو توی برخیزد
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۶۶ - الطریقة
چون آمده ای درین بیابان حاصل
چون بی خبران مباش از خود غافل
گامی می زن به قدر طاعت منشین
کاسوده و خفته در نیابد منزل
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۱۰۷ - التوبه
ای آنک به توبه کرده ای عزم درست
اسرار نهان توبه بشناس نخست
مازار کسی را و مرنجان خود را
از تو، به کسی بد نرسد توبهٔ تست
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۱۱۲ - التوبه
گر تو به سر راه خرد وانرسی
در درد بمیری به مداوا نرسی
هر شب گویی که توبه فردا بکنم
توبه که کند گر تو به فردا نَرسی
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۱۱۷ - الحج
در راهش اگر به نیکنامی برسی
در بند زبان تا تو به کامی برسی
لبیک زاحرامگه صدق بزن
کن سعی خود آنگه به مقامی برسی
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۱۲۳ - طلب الآخرة
زان پیش که گویند که جا واپرداز
جا واپرداز و توشهٔ راه بساز
چون می دانی که خانه پرداختنی است
چندین غم خانه چیست با خود پرداز
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۱۲۶ - الصدق
با صدق تو زخم همچو مرهم باشد
با صدق مرا انده دل کم باشد
اندر ره حق اگر تو صادق باشی
ملک دو جهان تو را مسلّم باشد
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۱۲۷ - الصدق
ای دل سررشتهٔ اَمَل کوته کن
خود را زبد و نیک جهان آگه کن
اول قدمی به صدق اندر ره نه
وانگاه حدیث رهروان کوته کن
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۱۴۳ - الصّبر
بر مردم اهل گر بد و نیک آید
گه بسته شود کار و گهی بگشاید
غم در دل تو حامله ورجای گرفت
دلتنگ مشو بوک به شادی زاید
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۱۴۴ - الصّبر
کاری که فروبندد و رخ ننماید
دلتنگ مشو که عاقبت بگشاید
یاقوت همی قیمت از آن افزاید
کز سنگ به روزگار بیرون آید
اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۳
تا هست به دستت از تصرّف میزان
در عین خسارتی و در بحر گمان
تا خواری و عزلتت نگردد یکسان
از اسب ریاضتت تو زین را مستان
اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۴
در هستی اگر به عمر نوحی برسی
در هر نفسی زو به فتوحی برسی
عمری باید که شب به روز آری تو
باشد که به صبحی به صبوحی برسی
اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۵
اصحاب طلب چون به صفایی برسند
خواهند کز آنجا به رضایی برسند
دست از سر پای وامگیرند از جهد
یا سر بنهند یا به جایی برسند
اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۶
در کار آویز و گفت و گو را بگذار
کز گفت نشد هیچ کسی برخوردار
از گفت چه سود، کار می باید کرد
باری بکنی به که بگویی صد بار
اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۸
تا ره نروی به صبح منزل نرسی
تا جان نکنی به هیچ حاصل نرسی
حال سگ اهل کهف از نادره هاست
تا حل نشوی به حل مشکل نرسی
اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۹
بی نیش مگس به نوش شهدی نرسی
بی جان کنشی به نیک عهدی نرسی
ننهاده به جهد هیچ کس را ندهند
لیکن بنهاده جز به جهدی نرسی
اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۱۰
هر چند که تو چارهٔ بهبود کنی
آن به که هر آنچ می کنی زود کنی
زان می ترسم که چون پشیمان گردی
آن مایه نماند که بدان سود کنی
اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۱۱
چون این ره را تو مشتری بی چیزی
باید که به هر واقعه ای نگریزی
تو پنداری که رایگانش یابی
نی نی غلطی جان کنی و خون ریزی