عبارات مورد جستجو در ۵۹۵۱۸ گوهر پیدا شد:
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۰۵
به آهی گنبد خضرا بسوجم
فلک را جمله سر تا پا بسوجم
بسوجم ار نه کارم را بساجی
چه فرمائی بساجی یا بسوجم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۰۶
نذونی ای فلک که مستمندم
وامو پر بد مکه که دردمندم
به یک گردش که میکردی ببینی
چو رشته مو به سامانت ببندم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۲۲
هزاران غم به دل اندوته دیرم
هزار آتش به جان افروته دیرم
به یک آه سحر کز دل برآرم
هزاران مدعی را سوته دیرم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۲۶
مو آن رندم که عصیان پیشه دیرم
به دستی جام و دستی شیشه دیرم
اگر تو بیگناهی رو ملک شو
من از حوا و آدم ریشه دیرم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۳۱
فلک بر هم زدی آخر اساسم
زدی بر خمرهٔ نیلی لباسم
اگر داری برات از قصد جانم
بکن آخر ازین دنیا اساسم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۳۲
بشم واشم ازین عالم به در شم
بشم از چین و ما چین دورتر شم
بشم از حاجیان حج بپرسم
که این دوری بسه یا دورتر شم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۵۵
مو آن رندم که پا از سر ندونم
سراپایی به جز دلبر ندونم
دلارامی کز او دل گیرد آرام
به غیر از ساقی کوثر ندونم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۵۹
شبی خواهم که پیغمبر ببینم
دمی با ساقی کوثر نشینم
بگیرم در بغل قبر رضا را
در آن گلشن گل شادی بچینم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۶۱
گلستان جای تو ای نازنیننم
مو در گلخن به خاکستر نشینم
چه در گلشن چه در گلخن چه صحرا
چو دیده واکرم جز ته نوینم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۷۱
بیا تا دست ازین عالم بداریم
بیا تا پای دل از گل برآریم
بیا تا بردباری پیشه سازیم
بیا تا تخم نیکوئی بکاریم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۷۴
ته سر ورزان مو سودای ته ورزان
گریبان بلرزان وا ته لرزان
کفن در کردنم صحرای محشر
هران وینان احوال ته پرسان
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۷۵
برندم همچو یوسف گر به زندان
و یا نالم ز غم چون مستمندان
اگر صد باغبان خصمی نماید
مدام آیم به گلزار تو خندان
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۷۹
بوره ای دل بوره باری بشیمان
مکه کاری کز آن گردی پشیمان
یه دو روزی به ناکامی سرآریم
باشه روزی که گل چینیم به دامان
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۸۱
ز دست مو کشیدی باز دامان
ز کردارت نبی یک جو پشیمان
روم آخر به دامانی زنم دست
که تا از وی رسد کارم به سامان
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۸۲
اگر مستان هستیم از ته ایمان
وگر بی پا و دستیم از ته ایمان
اگر گبریم و ترسا ور مسلمان
به هر ملت که هستیم از ته ایمان
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۸۳
ز یاد خود بیا پروا کریمان
ازو کو التجا وا که بریمان
کیه این تاب داره تا مو دارم
نداره تاب این سام نریمان
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۸۵
مو آن اسپید بازم سینه سوهان
چراگاه مو بی سر بشن کوهان
همه تیغی به سوهان میکرن تیز
مو آن تیغم که یزدان کرده سوهان
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۸۷
الهی سوز عشقت بیشتر کن
دل ریشم ز دردت ریشتر کن
ازین غم گر دمی فارغ نشینم
به جانم صد هزاران نیشتر کن
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۹۱
به عالم کس مبادا چون من آئین
مو آئین کس مبو در دین و آئین
هر آنکو حال موش باور نمیبو
مو آئین بی مو آئین بی مو آئین
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۱۸
کجا بی جای ته ای بر همه شاه
که مو آیم بدانجا از همه راه
همه جا جای ته مو کور باطن
غلط گفتم غلط استغفرالله