سوره فتح دعای نصر دعای توسل
عبارات مورد جستجو در ۲۳۵۹۳ گوهر پیدا شد:
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۲۰۲
برو به گوهر
گر عادت است رسم تکلف میان خلق
ما عارفیم و عادت ما ترک عادت است
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۲۰۳
برو به گوهر
گر کشته حیات جاویدان است
شکرانه بده حیات جاوید آن است
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۲۰۴
برو به گوهر
گر گدا باشد به یاد پادشه نبود عجب
این عجب بنگر که سلطان می‌کند یاد گدا
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۲۰۶
برو به گوهر
گرد بر گرد عاشقان می ‌گرد
گر ما دایماً روان می گرد
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۲۰۸
برو به گوهر
گفتند گلابست بدیدیم گل آب است
هر چند گل آب است تو می ‌گو که گلابست
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۲۱۴
برو به گوهر
ما را به وجود خود نباشد بودی
گر زان که به ما بدی کجا می ‌بودی
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۲۲۳
برو به گوهر
محو ما شد قطره و دریا و جو
کل شی هالک الا وجهه
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۲۳۲
برو به گوهر
ملکوتست عالم ارواح
نیز غیب مضاف می ‌خوانند
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۲۳۶
برو به گوهر
می دار به دست خود ترازو
تا ره نزند کسی تو را زو
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۲۳۷
برو به گوهر
نام نیک است یادگار بشر
نام نیکت به خیر به که به شر
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۲۳۸
برو به گوهر
نان گندم نزد آدم خوش بود
گر چه جو نزد خران خوشتر است
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۲۴۲
برو به گوهر
نشان جملهٔ مردم همین است
که بگزینند جنت بر جهنم
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۲۴۶
برو به گوهر
نقش و خیالی است حدوث از قدیم
بسم اللّه الرحمن الرحیم
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۲۴۸
برو به گوهر
نه اسقاط و نه اثبات است اینجا
ز هست و نیست بگذر جان بابا
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۲۴۹
برو به گوهر
نه فقر بماند و غنا هم
نه حکم فنا و نه بقا هم
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۲۵۶
برو به گوهر
ها نظر کن که در نظر دارم
از هویت چنین خبر دارم
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۲۵۷
برو به گوهر
هر چند رئیس ما گزیر است
اما چکنم که ناگزیر است
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۲۵۸
برو به گوهر
هر چه باشند ما همان باشیم
هر چه پاشند ما همان پاشیم
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۲۶۰
برو به گوهر
هر چه داریم ما از او داریم
لاجرم چیزها نکو داریم
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۲۶۳
برو به گوهر
هر کجا صورت بود معنی بود
صورتی نبود که بی ‌معنی بود