عبارات مورد جستجو در ۱۸۶۸ گوهر پیدا شد:
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۳۴
ای مجلسیان دگر چه رنگی دارید
در حمله شتاب یا درنگی دارید
دیشب زده اید تیغ خود را صیقل
امروز مگر خیال جنگی دارید
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۳۹
تا چند به جور و ظلم تصمیم کنید
در کیسه خویشتن زر و سیم کنید
هر منفعتی که حاصل مملکت است
خوبست که عادلانه تقسیم کنید
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۴۲
ای توده بی صدا خموشی نکنید
بر پرده دریده پرده پوشی نکنید
از مرتجعین پول بگیرید ولیک
در موقع رأی خودفروشی نکنید
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۴۳
ای دوده جم قیام یکباره کنید
بیچارگی عموم را چاره کنید
زنجیر اسارتی که در پای شماست
خوبست بدست خویشتن پاره کنید
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۴۹
از بهر مجازات و مکافات وزیر
قانع نشوم به نفی و اثبات وزیر
این است که از پارلمان باید خواست
بگذشتن قانون مجازات وزیر
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۵۵
در مملکت انقلاب می باید و بس
وز خون عدو خضاب می باید و بس
خواهی تو اگر شوی موفق فردا
امروز دگر شتاب می باید و بس
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۵۶
شهزاده آزاد چو شد حارس فارس
خونریزی و اغتشاش شد جالس فارس
بس تاخت به فارس از ره جور فرس
ای وای به فارسی از این حارس فارس
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۶۷
چون عامل ماضی است منصورالملک
در داخله قاضی است منصورالملک
ملت زهر آن شقی که ناراضی بود
دیدیم که راضی است منصورالملک
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۶۸
از یک طرفی مجلس ما شیک و قشنگ
از یک طرفی عرصه به ملیون تنگ
قانون و حکومت نظامی و فشار
این است حکومت شتر گاو پلنگ
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۷۰
کابینه اگر بود ز بحران تعطیل
دیروز به مجلس آمد و شد تشکیل
اما به رئیس الوزرا یک دو نفر
آخر ز فشار وکلا شد تحمیل
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۷۱
ماده تاریخ ذیل را بمناسبت قتل میرزاده عشقی مدیر روزنامه قرن بیستم و شاعر شهید آزادیخواه ایران سروده است
دیو مهیب خودسری، چون ز غضب گرفت دم
امنیت از محیط ما، رخت ببست و گشت گم
حربه وحشت و ترور، کشت چو میرزاده را
سال شهادتش بخوان «عشقی قرن بیستم »
هزار و سیصد و چهل و دو
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۷۲
بدبختی ایران ز دو تن یافت دوام
این نکته مسلم خواص است و عوام
آن دولت انگلیس را بود وثوق
این سلطنت هنود را هست قوام
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۹۶
ما خاک بسر ز بی حسابی شده ایم
ما دربدر از خانه خرابی شده ایم
ای صاحب مال و مالک کاخ جلال
با ما منشین که انقلابی شده ایم
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۹۸
ما دایره کثرت و قلت هستیم
ما آینه عزت و ذلت هستیم
تو در طلب حکومت مقتدری
ما طالب اقتدار ملت هستیم
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۱۹
در آتیه گر فکر نماینده کنیم
ایجاد و بنا دولت پاینده کنیم
بگذشته گذشت و حال نبود فرصت
خوب است که اندیشه آینده کنیم
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۲۰
روزی است که اقدام غیورانه کنیم
از پیر و جوان جنبش مردانه کنیم
و آن کاخ که آشیانه فتنه بود
با آلت انتقام ویرانه کنیم
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۳۶
ای ملت آرین وفاداری کن
در خدمت نوع خود فداکاری کن
اکنون که به بحر ناز و نعمت غرقی
قحطی زدگان روس را یاری کن
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۴۱
ای دیده دو چشم فتنه را خیره ببین
بر مملکت انقلاب را چیره ببین
در آتیه رنگ افق ایران را
چو روی خطاکنندگان تیره ببین
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۴۲
ای دیده دو چشم فتنه را خیره ببین
بر صلح و صفا ستیزه را چیره ببین
رنگ افق سیاست ایران را
از ابر سیاه قیرگون تیره ببین
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۴۳
در مرز عجم ذلت ایرانی بین
در ملک عرب محو مسلمانی بین
دایم سر سروران اسلامی را
پامال تجاوز بریتانی بین