عبارات مورد جستجو در ۲۴۳۴۸ گوهر پیدا شد:
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۳۰
آنکس نعمش زیاده باشد همه وقت
کو خوان کرم نهاده باشد همه وقت
در سفره چو غنچه گر همه نان تهیست
باید که چو گل گشاده باشد همه وقت
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۳۱
ممسک بجهان به بیش و کم محرومست
با گنج زر از فیض درم محروم است
در شیره جان او بود لذت بخل
بیچاره ز لذت کرم محروم است
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۳۲
با خلق اگر غرض نباشد سخنت
بوی نفس جان وزد از دم زدنت
از نقش غرض بشوی دل کان عرضست
تا جوهر جان شود سراپای تنت
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۳۳
آنرا که هنر نباشد و پایه بخت
هرگز نشود کسی بزیبایی رخت
از میوه شجر عزیز باشد نه ز برگ
بی میوه چه سود برگ رنگین بدرخت
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۳۴
ای دانش خود گشته هنر در نظرت
وز فخر گذشته است از عرش سیرت
گر همسفر عارف سالک گردی
جایی برسی که عیب باشد هنرت
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۳۵
در باغ می از نیک و بد مردم مست
چون میوه زهر ناک و شیرین همه هست
دانا که هلاک جاهلان دید در او
کرد این شفقت که در بر وی همه بست
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۳۶
غیر از ره عیش گر چه دلخواهی نیست
غافل مرو این راه که بی چاهی نیست
هر چند روی چون ره بی عاقبت است
غیر از ره بازگشتنت راهی نیست
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۳۷
ای خفته که راه بیخودی پیشه تست
شیطان غرور در رگ و ریشه تست
برخیز که آنکه در بر تست بخواب
هیچست همین صورت اندیشه تست
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۳۹
شهوت ضررش مگو که حالی پیداست
از شیر ژیان خرد مثالی پیداست
از کوزه چو قطره قطره آب چکد
آنروز که کوزه گشت خالی پیداست
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۴۰
وصلت نه بنسبت و به بختی که بداست
کادم نشود کسی بدرختی که بداست
این شیوه ز باغبان بیاموز که شاخ
پیوند کند بهر درختی که بداست
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۴۳
ای مست فرح که ساغرت هست بدست
غافل نشوی که غفلتت هست بدست
از ساغر دولت نشوی مست غرور
کاین جامی می است میرود دست بدست
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۴۶
خوش آنکه بخلقش سربازاری نیست
در هیچ صفت درونش آزاری نیست
شیران سگ مجنون همه زانند که او
مشغول خودست و با کسش کاری نیست
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۵۹
صید حرم دل همگی نور و صفاست
هر فتنه که هست از سگ نفس هواست
نفس است سگی که پنجه با شیر کند
شیری که سگ نفس کشد شیر خداست
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۶۱
اهلی اگرت آرزوی آب بقاست
سرچشمه آن محبت آل عباست
گر شخص فرشته گردد ازعلم و ادب
آدم نبود گرنه سگ شیر خداست
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۶۴
خواهی بگذری چابک و چست
میزان عمل بکف نگهدار درست
میزان رسن باز نگهدار ویست
میزان عمل نگاه دارنده تست
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۶۵
ای دیو هوس رفته ترا در رگ و پوست
گر پاک نیی لاف محبت نه نکوست
برخیز و بخون دل برآور غسلی
و رنی جنب طریقتی در ره دوست
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۶۶
آدم که جبلی از قضا زلت اوست
دارد مرضی که زلت از علت اوست
علم نبی این مرض شناسد نه حکیم
قانون و شفا شریعت و ملت اوست
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۶۷
هر سجده که میکنی پی خدمت دوست
گاهی که بترتیب کنی لایق اوست
تنها نه که ترتیب بود شرط نماز
هر کار که میکنی به ترتیب نکوست
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۶۸
شیریست درنده نفس سرکش که تراست
گیر سیر بود ترا بر او حکم کجاست
چون گرسنه شد زروزه فرمانبر تست
پس سیر مشو که سیری نفس خطاست
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۶۹
ایطالب کعبه گر ترا میل صفاست
دریاب که استطاعت پای رواست
در خانه چه پا شکسته مانی برخیز
کز کعبه بعد ز لنگ ماندن نه رواست