عبارات مورد جستجو در ۲۴۳۴۸ گوهر پیدا شد:
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۵۷۷
ایخواجه ز بخل اگر تو ایمان بدهی
خوشتر بودت ازانکه یک نان بدهی
در دیده ادراک تو چون اهل کرم
گر جلوه کند حسن کرم جان بدهی
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۵۷۸
با هر که دمی نشست و برخاست کنی
باید که ازو هزار درخواست کنی
گربر سر عرش سوی فرش آیی باز
تا مشرب خود بمشربش راست کنی
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۵۷۹
گرد در پی قول و فعل سنجیده شوی
در دیده خلق مردم دیده شوی
با خلق چنان مزی که گر فعل ترا
هم با تو عمل کنند رنجیده شوی
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۵۸۲
رحمان طلبی ز اهل عرفان گردی
شیطان طلبی غرقه عصیان گردی
ای کور بصر شرم نداری که ز جهل
رحمان بلی پیرو شیطان گردی
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۵۸۳
خضر ره ماست عقل در راهبری
غول ره توست نفس در شکل پری
غولت به سراب خواند و خضر به آب
هشدار کزین میانه بازی نخوری
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۵۸۴
هر چند حریف شاهد نغز شوی
شهوت نکنی که سست و پالغز شوی
شهوت چونی قند کشد شیره جان
تا چون نو بوریا تهی مغز شوی
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۵۸۷
اهلی تو گهی قبول جانان گردی
کاشفته صفت گرد بیابان گردی
بگریز چو گرد باد از صحبت خلق
زان پیش که از جمع پریشان گردی
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۵۸۹
شرع از پی آن بود که غوغا نکنی
کاری که نکو نباشد اصلا نکنی
گرکار تو بر مراد طبع تو بود
صد کس بکشی و هیچ پروا نکنی
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۵۹۰
ایخواجه که از خلق بمال افزونی
وز کوکبه صد برابر گردونی
از دوش اگر نیفکنی بار زکوة
در خاک فرو روی اگر قارونی
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۵۹۱
گر حج نکنی کجا بجایی برسی
کی تا نروی برهنمایی برسی
حق در همه جاست کعبه زانست که تو
سعیی ببری تا بصفایی برسی
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۵۹۲
ایخواجه که در حقیقت حق کوشی
رمزیست در احرامش اگر باهوشی
یعنی که ز کسوت ریایی بدر آ
تا خلعت رحمت الهی پوشی
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۵۹۵
هر چند که جز بلطف باری نخوری
سعیی بنما که تا نکاری نخوری
چون طفل اگرت شیر مادرت روزیست
بی آنکه طلب کنی بزاری نخوری
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۵۹۶
بی تربیت حکیم چیزی نشوی
بی خدمتی از اهل تمیزی نشوی
گر جود عزیزی نکشی روزی چند
گر یوسف مصری که عزیزی نشوی
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۵۹۷
گر در نظر خجسته فالی برسی
بنشین به ادب تا به مآلی برسی
از شوخی خود شکسته شد شاخ بهار
شوخی نکنی تا به کمالی برسی
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۵۹۸
آن به که بکس مزاح بازی نکنی
تا رخنه بکار سر فرازی نکنی
رویت نشود کبود از سیلی کس
چون سوسن اگر زبان درازی نکنی
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۵۹۹
خوش زی بکسان که بینی از دهر خوشی
ور جور کنی همانقدر جور کشی
نیشی که زنی ترا همان نیش زنند
کان زهر که خود چشانده یی باز چشی
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۶۰۰
از مهر بتان اگر چه فرسوده شوی
رغبت نکنی کز پی بیهوده شوی
گر پاکدلی بترس از آلایش نفس
کالوده شوی و سخت آلوده شوی
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۶۰۱
در خانه اگر نکو سرشتی داری
بی چشم بدان عجب بهشتی داری
ور بد گهری نعوذ بالله باشد
چون دوزخیان عذاب زشتی داری
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۶۰۳
ای آنکه چو نخل تازه آراسته یی
فیروزی بخت از خدا خواسته یی
فردا است خزان پیری و سستی عمر
سستی مکن امروز که نوخاسته یی
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۶۱۰
عاشق شوی آنزمان که تن خاک کنی
نقش بت پرست از دورن پاک کنی
عاشق نشوی بدانکه چون لاله مست
داغب بنهی و جامه یی چاک کنی