عبارات مورد جستجو در ۱۸۴ گوهر پیدا شد:
مفاتیح الجنان : بعضی آیات و دعاهاى کوتاه سودمند
دعاى یا عماد من لا عماد له
شیخ کفعمی در کتاب «بلدالامین» دعایی روایت کرده به روایت از حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) که هر سوخته دل و مصیبت زده و غمناک و گرفتار آن را بخواند، حق تعالی به او گشایش و فرج عطا کند؛
و آن دعا این است:
یا عِمادَ مَنْ لَاعِمادَ لَهُ، وَیا ذُخْرَ مَنْ لَاذُخْرَ لَهُ، وَیا سَنَدَ مَنْ لَاسَنَدَ لَهُ، وَیا حِرْزَ مَنْ لَاحِرْزَ لَهُ، وَیا غِیاثَ مَنْ لَاغِیاثَ لَهُ، وَیا کنْزَ مَنْ لَاکنْزَ لَهُ، وَیا عِزَّ مَنْ لَاعِزَّ لَهُ، یا کرِیمَ الْعَفْوِ، یا حَسَنَ التَّجاوُزِ، یا عَوْنَ الضُّعَفاءِ، یا کنْزَ الْفُقَراءِ، یا عَظِیمَ الرَّجاءِ، یا مُنْقِذَ الْغَرْقی، یا مُنْجِی الْهَلْکی، یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ؛
أَنْتَ الَّذِی سَجَدَ لَک سَوادُ اللَّیلِ وَ نُورُ النَّهارِ، وَ ضَوْءُ الْقَمَرِ وَ شُعاعُ الشَّمْسِ، وَحَفِیفُ الشَّجَرِ وَدَوِی الْماءِ، یا اللّهُ یا اللّهُ یا اللّهُ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ وَحْدَک لَاشَرِیک لَک، یا رَبَّاهُ یا اللّهُ، صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بِنَا مَا أَنْتَ أَهْلُهُ.
پس از دعا هرچه حاجت داری بخواه.
نویسنده گوید: و نیز برای گشایش مشکلات و رفع گرفتاری و برطرف شدن غم و اندوه، تداوم بر این ذکر که حضرت جواد(علیه السلام) تعلیم داده بسیار سودمند است:
یا مَنْ یکفِی مِنْ کلِّ شَیءٍ وَ لَا یکفِی مِنْهُ شَیءٌ اکفِنِی ما أَهَمَّنِی.
مفاتیح الجنان : بعضی آیات و دعاهاى کوتاه سودمند
دعای ایمنى از سلطان و بلاء و ظهور اعداء و خوف و فقر و تنگى سینه
حضرت هادی (ع) به الیسع قمی فرموده: آل محمد این دعا را هنگام بلا و ظهور دشمن و خوف فقر و تنگی سینه می خواندند.
کفعمی در کتاب «مصباح» دعایی نقل کرده و فرموده است: سید ابن طاووس این دعا را برای ایمن شدن از ستم سلطان و نزول بلا و چیرگی دشمنان و ترس و تنگدستی و دل تنگی ذکر کرده و آن از دعاهای صحیفه سجّادیه است، پس هرگاه از زیان آنچه ذکر شد در هراس بودی آن را بخوان؛
و دعا این است:
یا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکارِهِ، وَیا مَنْ یفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدائِدِ، وَیا مَنْ یلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلی رَوْحِ الْفَرَجِ، ذَلَّتْ لِقُدْرَتِک الصِّعابُ، وَتَسَبَّبَتْ بِلُطْفِک الْأَسْبابُ، وَجَری بِقُدْرَتِک الْقَضاءُ، وَمَضَتْ عَلی إِرادَتِک الْأَشْیاءُ، فَهِی بِمَشِیئَتِک دُونَ قَوْلِک مُؤْتَمِرَةٌ، وَبِإِرادَتِک دُونَ نَهْیک مُنْزَجِرَةٌ، أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَأَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ، لَاینْدَفِعُ مِنْها إِلّا ما دَفَعْتَ، وَلَا ینْکشِفُ مِنْها إِلّا ما کشَفْتَ،
وَ قَدْ نَزَلَ بِی یا رَبِّ ما قَدْ تَکأَّدَنِی ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِی ما قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ، وَبِقُدْرَتِک أَوْرَدْتَهُ عَلَی، وَبِسُلْطانِک وَجَّهْتَهُ إِلَی، فَلا مُصْدِرَ لِما أَوْرَدْتَ، وَ لَا صارِفَ لِما وَجَّهْتَ، وَ لَا فاتِحَ لِما أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِما فَتَحْتَ، وَ لَا مُیسِّرَ لِما عَسَّرْتَ، وَ لَا ناصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ،
فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَافْتَحْ لِی یا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِک؛ وَاکسِرْ عَنِّی سُلْطانَ الْهَمِّ بِحَوْلِک، وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیما شَکوْتُ، وَ أَذِقْنِی حَلاوَةَ الصُّنْعِ فِیما سَأَلْتُ، وَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْک رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِیئاً، وَاجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِک مَخْرَجاً وَحِیاً، وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالاهْتِمامِ عَنْ تَعاهُدِ فُرُوضِک، وَاسْتِعْمالِ سُنَّتِک،
فَقَدْ ضِقْتُ لِما نَزَلَ بِی یا رَبِّ ذَرْعاً، وَامْتَلَأْتُ بِحَمْلِ ما حَدَثَ عَلَی هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقادِرُ عَلی کشْفِ ما مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ ما وَقَعْتُ فِیهِ، فَافْعَلْ بِی ذلِک وَإِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْک، یا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ، وَ ذَا الْمَنِّ الْکرِیمِ، فَأَنْتَ قادِرٌ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ، آمِینَ رَبَّ الْعالَمِینَ.
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال ماه شعبان
اعمال بقیه ماه شعبان
از حضرت رضا(علیه السلام) روایت شده: هرکه سه روز آخر ماه شعبان را روزه بگیرد و آن را به ماه مبارک رمضان پیوند دهد حق تعالی ثواب روزه ی دو ماه پی درپی را برای او بنویسد.
ابوالصّلت هروی روایت کرده: در جمعه آخر ماه شعبان خدمت حضرت رضا(علیه السلام) رسیدم، حضرت فرمود: ای ابوالصّلت بیشتر ماه شعبان گذشت و این روز جمعه پایان آن است، پس تدارک و تلافی کن در انجام آنچه از این ماه باقی مانده و کوتاهی هایی که در گذشته این ماه کرده ای و بر تو باد که بر آنچه برای تو سودمند است روی آوری و بسیار دعا و استغفار کرده و قرآن تلاوت کن و از گناهان خود به سوی خدا توبه کن تا وقتی ماه مبارک فرا رسد، خود را برای خدا خالص کرده باشی؛
و امانت و حق کسی را بر عهده خود مگذار مگر آنکه ادا کنی و در دل خویش کینه کسی را وامگذار مگر آن که بیرون کنی و گناهی را مگذار جز آن که ترک کنی و از خدا بترس و در امور پنهان و آشکار خود، بر او توکل کن که هرکس بر خدا توکل کند، خدا او را بس است و در باقیمانده ماه این دعا را بسیار بخوان:
اللّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکنْ غَفَرْتَ لَنا فِیما مَضَی مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فِیما بَقِی مِنْهُ.
همانا حق تعالی در این ماه، بنده های بسیاری را به خاطر حرمت ماه مبارک رمضان، از آتش دوزخ برهاند.
شیخ طوسی از حارث بن مغیره نضری روایت کرده: که امام صادق(علیه السلام) در شب آخر ماه شعبان و شب اوّل ماه رمضان می خواند:
اللّهُمَّ إِنَّ هذَا الشَّهْرَ الْمُبارَک الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ وَ جُعِلَ هُدی لِلنَّاسِ وَ بَیناتٍ مِنَ الْهُدی وَالْفُرْقانِ قَدْ حَضَرَ فَسَلِّمْنا فِیهِ وَ سَلِّمْهُ لَنا وَ تَسَلَّمْهُ مِنّا فِی یسْرٍ مِنْک وَ عافِیةٍ، یا مَنْ أَخَذَ الْقَلِیلَ وَ شَکرَ الْکثِیرَ اقْبَلْ مِنِّی الْیسِیرَ؛
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک أَنْ تَجْعَلَ لِی إِلی کلِّ خَیرٍ سَبِیلاً، وَ مِنْ کلِّ مَا لَا تُحِبُّ مانِعاً یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ، یا مَنْ عَفا عَنِّی وَعَمَّا خَلَوْتُ بِهِ مِنَ السَّیئاتِ، یا مَنْ لَمْ یؤاخِذْنِی بِارْتِکابِ الْمَعاصِی، عَفْوَک عَفْوَک عَفْوَک، یا کرِیمُ؛
إِلهِی وَعَظْتَنِی فَلَمْ أَتَّعِظْ، وَ زَجَرْتَنِی عَنْ مَحارِمِک فَلَمْ أَنْزَجِرْ، فَما عُذْرِی، فَاعْفُ عَنِّی یا کرِیمُ، عَفْوَک عَفْوَک؛
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ، وَالْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ، عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِک فَلْیحْسُنِ التَّجاوُزُ مِنْ عِنْدِک، یا أَهْلَ التَّقْوی وَیا أَهْلَ الْمَغْفِرَةِ، عَفْوَک عَفْوَک؛
اللّهُمَّ إِنِّی عَبْدُک بْنُ عَبْدِک بْنُ أَمَتِک ضَعِیفٌ فَقِیرٌ إِلی رَحْمَتِک، وَ أَنْتَ مُنْزِلُ الْغِنی وَالْبَرَکةِ عَلَی الْعِبادِ، قاهِرٌ مُقْتَدِرٌ أَحْصَیتَ أَعْمالَهُمْ، وَ قَسَمْتَ أَرْزاقَهُمْ، وَ جَعَلْتَهُمْ مُخْتَلِفَةً أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَلْوانُهُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ، وَ لَا یعْلَمُ الْعِبادُ عِلْمَک، وَ لَا یقْدِرُ الْعِبادُ قَدْرَک، وَکلُّنا فَقِیرٌ إِلی رَحْمَتِک، فَلا تَصْرِفْ عَنِّی وَجْهَک، وَاجْعَلْنِی مِنْ صالِحِی خَلْقِک فِی الْعَمَلِ وَالْأَمَلِ وَالْقَضاءِ وَالْقَدَرِ؛
اللّهُمَّ أَبْقِنِی خَیرَ الْبَقاءِ، وَ أَفْنِنِی خَیرَ الْفَناءِ عَلَی مُوالاةِ أَوْلِیائِک، وَ مُعاداةِ أَعْدائِک وَالرَّغْبَةِ إِلَیک، وَالرَّهْبَةِ مِنْک، وَالْخُشُوعِ وَالْوَفاءِ وَالتَّسْلِیمِ لَک، وَالتَّصْدِیقِ بِکتابِک، وَاتِّباعِ سُنَّةِ رَسُولِک؛
اللّهُمَّ مَا کانَ فِی قَلْبِی مِنْ شَک أَوْ رِیبَةٍ أَوْ جُحُودٍ أَوْ قُنُوطٍ أَوْ فَرَحٍ أَوْ بَذَخٍ أَوْ بَطَرٍ أَوْ خُیلاءَ أَوْ رِیاءٍ أَوْ سُمْعَةٍ أَوْ شِقاقٍ أَوْ نِفاقٍ أَوْ کفْرٍ أَوْ فُسُوقٍ أَوْ عِصْیانٍ أَوْ عَظَمَةٍ أَوْ شَیءٍ لَاتُحِبُّ، فَأَسْأَلُک یا رَبِّ أَنْ تُبَدِّلَنِی مَکانَهُ إِیماناً بِوَعْدِک، وَ وَفاءً بِعَهْدِک، وَ رِضاً بِقَضائِک، وَ زُهْداً فِی الدُّنْیا، وَ رَغْبَةً فِیما عِنْدَک، وَ أَثَرَةً وَطُمَأْنِینَةً وَ تَوْبَةً نَصُوحاً، أَسْأَلُک ذلِک یا رَبَّ الْعالَمِینَ؛
إِلهِی أَنْتَ مِنْ حِلْمِک تُعْصی فَکأَنَّک لَمْ تَرَ، وَ مِنْ کرَمِک وَجُودِک تُطاعُ فَکأَنَّک لَمْ تُعْصَ، وَ أَنَا وَ مَنْ لَمْ یعْصِک سُکانُ أَرْضِک فَکنْ عَلَینا بِالْفَضْلِ جَواداً، وَبِالْخَیرِ عَوَّاداً، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ، وَ صَلَّی اللّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلاةً دائِمَةً لَاتُحْصی وَ لَا تُعَدُّ وَ لَا یقْدِرُ قَدْرَها غَیرُک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال ماه مبارک رمضان
فضیلت و اعمال مشترکه ماه رمضان
«شیخ صدوق» به سند معتبر، از حضرت رضا (علیه السلام) از پدران بزرگوارش، از حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایت کرده که: روزی رسول خدا (صلی الله علیه وآله) برای ما خطبه ای خواند و در آن خطبه فرمود: ای مردم، ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما روی آورده، ماهی که نزد خدا بهترین ماه ها و روزهایش بهترین روزها و شب هایش بهترین شب ها و ساعاتش بهترین ساعت هاست؛ و آن ماهی است که شما را در آن به سوی میهمانی خدا خوانده اند و در آن از اهل کرامت خدا شده اید.
نَفَس های شما در آن ماه پاداش تسبیح و خواب شما ثواب عبادت و اعمال شما پذیرفته و دعاهای شما مستجاب است، از پروردگار خویش با نیت های صادقانه و دل های پاکیزه از گناهان و صفات ناپسند درخواست کنید که به شما برای روزه گرفتن در آن و تلاوت قرآن توفیق دهد.
همانا بدبخت و بدعاقبت کسی است که در این ماه بزرگ از آمرزش خدا محروم شود؛ و به گرسنگی و تشنگی در این ماه، تشنگی و گرسنگی روز قیامت را به یاد آرید، به تهیدستان و از کارافتادگان صدقه دهید، پیران خود را احترام و به کودکان مهربانی کنید.
خویشان خود را نوازش دهید و زبان های خود را از آنچه نباید گفت بازدارید و دیده های خویش را از آنچه نگاه به آن روا نیست فروپوشید و گوش های خود را از آنچه شنیدنش بر شما روا نیست بازدارید، با یتیمان مهربانی کنید تا بعد از شما با یتیمان شما مهربانی کنند.
از گناهان خود به سوی خدا توبه کنید، دست های خود را در اوقات نماز به دعا بردارید، زیرا وقت نماز بهترین ساعت هاست، حق تعالی در این اوقات به سوی بندگانش به رحمت نظر می کند، به آنان پاسخ می دهد هرگاه او را بخوانند و لبیک می گوید هرگاه او را ندا دهند و اجابت می نماید هرگاه او را صدا بزنند.
ای مردم، همانا وجود شما در گرو کرده های شماست، پس آن را با آمرزش خواهی از خدا از گرو رها سازید؛ و پشت شما از گناهان گرانبار است، پس آن را به طولانی ساختن سجده ها سبک کنید و بدانید حق تعالی به توانمندی و بزرگی خود سوگند یاد کرده که نمازگزاران و سجده کنندگان در این ماه را عذاب نکند و آنان را در قیامت به آتش دوزخ نترساند.
ای مردم هرکه از شما روزه دار مؤمنی را در این ماه افطار دهد، برای او نزد خدا ثواب آزاد کردن بنده و آمرزش گناهان پیشین خواهد بود. بعضی از اصحاب گفتند: یا رسول الله، همه ما توانایی افطار دادن نداریم، فرمود: از آتش دوزخ بپرهیزید به افطار دادنِ روزه داران، گرچه به نصف دانه خرما یا به یک جرعه آب باشد، همانا خدا به هرکه به همین اندازه افطاری دهد این پاداش را می دهد، حتی اگر توانایی بیشتر از این را نداشته باشد!
ای مردم هرکه اخلاق خود را در این ماه نیکو کند، آسان و راحت بر صراط بگذرد آن روزی که قدم ها بر آن بلغزد و هرکه در این ماه بر خدمت غلام و کنیز خویش آسان گیرد، خداوند در قیامت حساب او را آسان کند و هرکه در این ماه شر خود را از مردم بازدارد، حق تعالی خشم خویش را در قیامت از او بازدارد
و هرکه در این ماه یتیم بی پدری را نوازش کند، خدا در قیامت او را گرامی دارد و هرکه در این ماه به خویشان خود صله و احسان کند، خدا در قیامت او را به رحمت خود پیوند دهد و هرکه از خویشان خود احسان را قطع کند، خدا در قیامت رحمت خود را از او بردارد؛
و هرکه در این ماه نماز مستحب بجا آورد، خدا برای او برات بیزاری از آتش دوزخ ثبت کند و هرکه در این ماه نماز واجبی را بخواند، خدا به او پاداش هفتاد نماز واجب را که در ماه های دیگر خوانده شود عطا کند و هرکه در این ماه صلوات بسیار بر من فرستد، خدا ترازوی عمل او را سنگین گرداند، در روزی که ترازوهای عمل سبک باشد و هرکه در این ماه یک آیه از قرآن بخواند، پاداش کسی را دارد که در ماه های دیگر ختم قرآن کرده باشد.
ای مردم، به یقین درهای بهشت در این ماه باز است، از خدا بخواهید که به روی شما نبندد و درهای دوزخ در این ماه بسته است، از خدا درخواست کنید که به روی شما نگشاید و شیاطین را در این ماه به زنجیر کشیده اند، از خدا بخواهید که آنان را بر شما چیره نسازد. .. تا آخر خبر.
«شیخ صدوق» روایت کرده: چون ماه رمضان می رسید، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) هر اسیری را آزاد می کرد و به هر خواهنده ای عطا می فرمود.
«نویسنده» گوید: ماه رمضان ماه خدای جهانیان و شریف ترین ماه هاست، ماهی که درهای آسمان و درهای بهشت و رحمت باز می شود و درهای دوزخ را می بندند، در این ماه شبی است که عبادت در آن از عبادت هزار ماه بهتر است، پس توجه کن که در شب وروز خود چگونه خواهی بود و چگونه اعضا و جوارح خویش را از نافرمانی پروردگار حفظ می کنی؟ مبادا شب ها خواب باشی و روزها از یاد خدا غافل،
همانا در «روایت است» که: در پایان هر روز از روزهای ماه رمضان خدا در وقت افطار، هزار هزار نفر را از آتش دوزخ آزاد می کند و چون شب جمعه و روز جمعه شود، در هر ساعتی هزار هزار نفر را از آتش دوزخ می رهاند که هریک سزاوار عذاب باشند و در شب و روز آخر ماه، به تعداد آنچه در تمام ماه رها کرده آزاد می کند،
پس ای عزیز مبادا که ماه رمضان بگذرد و گناهانت بر عهده ات باقی مانده باشد و در وقتی که روزه داران پاداش خود را بگیرند تو از جمله محرومان و زیانکاران باشی؛ و به سوی خدای تبارک وتعالی تقرّب جوی به تلاوت قرآن در شب ها و روزهای این ماه و به خواندن نماز و کوشش در عبادت و خواندن نمازها در اوقات دارای مزیت و برتری و فراوانی استغفار و دعا.
«فَعَنِ الصّادِقِ عَلَیْهِ السَّلامُ: أَنَّهُ مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فی شَهْرِ رَمَضانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ إلی قابِلٍ إلّا أَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ؛
و خود را از آنچه خدا حرام کرده و از افطار دادن به چیزهای حرام، حفظ کن و به گونه ای رفتار کن که «مولای ما حضرت صادق»(علیه السلام) سفارش فرموده که: هرگاه روزه هستی باید گوش و چشم و مو و پوست و همه اعضای تو روزه باشند، یعنی از انجام محرّمات بلکه مکروهات دوری کنند؛
و نیز فرمود: هنگام روزه داری تو نباید همانند روز افطار تو باشد؛
و نیز فرمود: روزه نه همین خودداری از خوردن و آشامیدن تنهاست، بلکه باید در هنگام روزه، زبان خود را از دروغ نگاه دارید و دیده های خود را از حرام بپوشانید و با یکدیگر دشمنی و درگیری نداشته باشید و بر هم حسد نورزید و غیبت و گفتگوی بی منطق نکنید و سوگند دروغ بلکه حتی سوگند راست به زبان نیاورید و دشنام و ناسزا ندهید و بی خردی نورزید و دلتنگ نشوید و از یاد خدا و نماز غفلت نکنید؛ و از آنچه نباید گفت خاموش باشید،
شکیبا باشید و سخن به راستی گویید، از اهل شر دوری کنید و از گفتار بد و دروغ و افترا و دشمنی با مردم و گمان بد بردن و غیبت و سخن چینی اجتناب کنید و خود را در آستانه آخرت بدانید و در انتظار فرج و ظهور قائم آل محمّد(علیهم السلام) باشید و ثواب های آخرت را آرزو کنید و برای سفر آخرت، اعمال شایسته را توشۀ خود قرار دهید و بر شما باد به آرامش دل و آرامی تن و خضوع و خشوع و شکسته نفسی و فروتنی، مانند برده ای که از مولای خود بترسد و از عذاب خدا هراسان باشید و به رحمتش امیدوار؛
و ای روزه دار، باید که دلت از عیب ها و باطنت از حیله ها و مکرها پاک باشد و تنت پاکیزه از آلودگی ها و از آنچه غیر خداست به سوی خدا بیزاری جو و ولایت و دوستی خویش را به هنگام روزه برای خدا خالص گردان و از بیان آنچه حق تعالی تو را از آن در آشکار و نهان نهی کرده خاموش باش و در ایام روزه روح و بدن خویش را به خدای (عزّوجل) هدیه کن و دل خویش را برای محبت و یاد او از هر چیزی فارغ گردان و بدن خود را در آنچه خدا تو را به آن امر کرده و فرا خوانده بکارگیر.
اگر چنین کنی، آنچه شایسته روزه است انجام داده ای و فرمان خدا را اطاعت کرده ای و از آنچه بیان شد آنچه را کم بگذاری، به اندازه آن از ارزش و پاداش روزه تو کم می شود، به درستی که پدرم گفت:
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) شنید زنی هنگام روزه، کنیز خویش را دشنام داد، حضرت طعامی خواست و به آن زن گفت: بخور، عرضه داشت: روزه هستم، فرمود: چگونه روزه ای که کنیز خود را دشنام دادی!
روزه تنها ترک خوردن و آشامیدن نیست، همانا حق تعالی روزه را حجابی از انجام کارهای ناشایست و کردارهای بد و گفتارهای ناپسند قرارداده، چه بسیارند روزه داران و چه بسیارند آنان که تحمّل گرسنگی می کنند.
ولی «حضرت امیرالمؤمنین»(علیه السلام) فرمود: چه بسیار روزه داری که او را از روزه جز تشنگی و گرسنگی بهره ای نیست و چه بسیار عبادت کننده ای که او را از عبادت سودی جز رنج و زحمت نباشد! ای خوشا خواب زیرکان که بهتر از بیداری و عبادت احمقان می باشد و خوشا افطار زیرکان که بهتر از روزه داشتن بی خردان است!
از جابر بن یزید از «امام باقر»(علیه السلام) روایت شده: که حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) به جابر بن عبدالله فرمود: ای جابر، این ماه، ماه رمضان است، هرکه روزه بدارد روزش را و به عبادت بایستد بخشی از شبش را و شکم و شهوت خویش را از حرام باز دارد و زبانش را نگه دارد، از گناهانش همچون بیرون رفتن از ماه رمضان بیرون رود؛
جابر گوید: گفتم: یا رسول الله، چه نیکوست این حدیثی که فرمودی؟ حضرت فرمود: ای جابر چه دشوار است این شرط هایی که گفتم! و بالجمله اعمال این ماه شریف در دو مطلب و یک خاتمه ذکر می شود.
و اعمال مشترکه آن بر چهار بخش است:
بخش اول: «اعمال شب و روز ماه رمضان»
بخش دوم: «اعمال شب های ماه مبارک رمضان»
بخش سوم: «اعمال سحرهای ماه مبارک رمضان»
بخش چهارم: «اعمال و دعای روزهای ماه رمضان»
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال ماه مبارک رمضان
دعای ابوحمزه ثمالی
در کتاب «مصباح» شیخ طوسی به نقل از ابو حمزه ثمالی آمده است: که حضرت امام زین العابدین(علیه السلام) در ماه رمضان بیشتر شب را به نماز می ایستاد و چون سحر می رسید این دعا را می خواند:
إِلهِی لَاتُؤَدِّبْنِی بِعُقُوبَتِک، وَ لَا تَمْکرْ بِی فِی حِیلَتِک، مِنْ أَینَ لِی الْخَیرُ یا رَبِّ وَ لَا یوجَدُ إِلّا مِنْ عِنْدِک؟ وَ مِنْ أَینَ لِی النَّجاةُ وَ لا تُسْتَطاعُ إِلّا بِک؟ لَا الَّذِی أَحْسَنَ اسْتَغْنی عَنْ عَوْنِک وَ رَحْمَتِک، وَ لَا الَّذِی أَساءَ وَاجْتَرَأَ عَلَیک وَ لَمْ یرْضِک خَرَجَ عَنْ قُدْرَتِک، یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ [آنقدر بگوید تا نفس قطع گردد]
بِک عَرَفْتُک وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِی عَلَیک وَ دَعَوْتَنِی إِلَیک، وَ لَوْلا أَنْتَ لَمْ أَدْرِ مَا أَنْتَ. الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی أَدْعُوهُ فَیجِیبُنِی وَ إِنْ کنْتُ بَطِیئاً حِینَ یدْعُونِی، وَالْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی أَسْأَلُهُ فَیعْطِینِی وَ إِنْ کنْتُ بَخِیلاً حِینَ یسْتَقْرِضُنِی، وَالْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی أُنادِیهِ کلَّما شِئْتُ لِحاجَتِی وَ أَخْلُو بِهِ حَیثُ شِئْتُ لِسِرِّی بِغَیرِ شَفِیعٍ فَیقْضِی لِی حاجَتِی؛
الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی لَا أَدْعُو غَیرَهُ وَ لَوْ دَعَوْتُ غَیرَهُ لَمْ یسْتَجِبْ لِی دُعائِی، وَالْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی لَا أَرْجُو غَیرَهُ وَ لَوْ رَجَوْتُ غَیرَهُ لَأَخْلَفَ رَجائِی، وَالْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی وَکلَنِی إِلَیهِ فَأَکرَمَنِی وَ لَمْ یکلْنِی إِلَی النَّاسِ فَیهِینُونِی، وَالْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی تَحَبَّبَ إِلَی وَ هُوَ غَنِی عَنِّی، وَالْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی یحْلُمُ عَنِّی حَتَّی کأَ نِّی لَاذَنْبَ لِی، فَرَبِّی أَحْمَدُ شَیءٍ عِنْدِی وَ أَحَقُّ بِحَمْدِی؛
اللّهُمَّ إِنِّی أَجِدُ سُبُلَ الْمَطالِبِ إِلَیک مُشْرَعَةً، وَمَناهِلَ الرَّجاءِ إِلَیک مُتْرَعَةً، وَالاسْتِعانَةَ بِفَضْلِک لِمَنْ أَمَّلَک مُباحَةً، وَ أَبْوابَ الدُّعاءِ إِلَیک لِلصَّارِخِینَ مَفْتُوحَةً، وَ أَعْلَمُ أَنَّک لِلرَّاجِی [لِلرَّاجِینَ] بِمَوْضِعِ إِجابَةٍ، وَ لِلْمَلْهُوفِینَ بِمَرْصَدِ إِغاثَةٍ، وَ أَنَّ فِی اللَّهْفِ إِلی جُودِک وَالرِّضَا بِقَضائِک عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْباخِلِینَ، وَ مَنْدُوحَةً عَمَّا فِی أَیدِی الْمُسْتَأْثِرِینَ، وَ أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَیک قَرِیبُ الْمَسافَةِ، وَ أَنَّک لَاتَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِک إِلّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمالُ دُونَک؛
وَقَدْ قَصَدْتُ إِلَیک بِطَلِبَتِی، وَ تَوَجَّهْتُ إِلَیک بِحاجَتِی، وَ جَعَلْتُ بِک اسْتِغاثَتِی، وَبِدُعائِک تَوَسُّلِی مِنْ غَیرِ اسْتِحْقاقٍ لِاسْتِماعِک مِنِّی، وَ لَا اسْتِیجابٍ لِعَفْوِک عَنِّی، بَلْ لِثِقَتِی بِکرَمِک، وَ سُکونِی إِلی صِدْقِ وَعْدِک، وَلَجَإِی إِلَی الْإِیمانِ بِتَوْحِیدِک وَیقِینِی بِمَعْرِفَتِک مِنِّی أَنْ لا رَبَّ لِی غَیرُک، وَلَا إِلهَ إِلّا أَنْتَ وَحْدَک لَاشَرِیک لَک؛
اللّهُمَّ أَنْتَ الْقائِلُ وَقَوْلُک حَقٌّ وَوَعْدُک صِدْقٌ: «وَ اسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ » إِنَّ اللّهَ کانَ بِکمْ رَحِیماً وَلَیسَ مِنْ صِفاتِک یا سَیدِی أَنْ تَأْمُرَ بِالسُّؤالِ وَ تَمْنَعَ الْعَطِیةَ وَ أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْعَطِیاتِ عَلَی أَهْلِ مَمْلَکتِک، وَالْعائِدُ عَلَیهِمْ بِتَحَنُّنِ رَأْفَتِک؛
إِلهِی رَبَّیتَنِی فِی نِعَمِک وَ إِحْسانِک صَغِیراً، وَ نَوَّهْتَ بِاسْمِی کبِیراً، فَیا مَنْ رَبَّانِی فِی الدُّنْیا بِإِحْسانِهِ وَ تَفَضُّلِهِ وَ نِعَمِهِ، وَ أَشارَ لِی فِی الْآخِرَةِ إِلی عَفْوِهِ وَکرَمِهِ، مَعْرِفَتِی یا مَوْلای دَلِیلِی عَلَیک، وَ حُبِّی لَک شَفِیعِی إِلَیک، وَ أَنَا واثِقٌ مِنْ دَلِیلِی بِدَلالَتِک، وَ ساکنٌ مِنْ شَفِیعِی إِلی شَفاعَتِک؛
أَدْعُوک یا سَیدِی بِلِسانٍ قَدْ أَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ، رَبِّ أُناجِیک بِقَلْبٍ قَدْ أَوْبَقَهُ جُرْمُهُ، أَدْعُوک یا رَبِّ راهِباً راغِباً راجِیاً خائِفاً، إِذا رَأَیتُ مَوْلای ذُنُوبِی فَزِعْتُ، وَ إِذا رَأَیتُ کرَمَک طَمِعْتُ فَإِنْ عَفَوْتَ فَخَیرُ راحِمٍ، وَ إِنْ عَذَّبْتَ فَغَیرُ ظالِمٍ، حُجَّتِی یا اللّهُ فِی جُرْأَتِی عَلَی مَسْأَلَتِک مَعَ إِتْیانِی مَا تَکرَهُ جُودُک وَ کرَمُک، وَ عُدَّتِی فِی شِدَّتِی مَعَ قِلَّةِ حَیائِی رَأْفَتُک وَ رَحْمَتُک، وَقَدْ رَجَوْتُ أَنْ لَاتَخِیبَ بَینَ ذَینِ وَ ذَینِ مُنْیتِی فَحَقِّقْ رَجائِی، وَاسْمَعْ دُعائِی، یا خَیرَ مَنْ دَعاهُ داعٍ، وَ أَفْضَلَ مَنْ رَجاهُ راجٍ، عَظُمَ یا سَیدِی أَمَلِی وَساءَ عَمَلِی فَأَعْطِنِی مِنْ عَفْوِک بِمِقْدارِ أَمَلِی، وَ لَا تُؤاخِذْنِی بِأَسْوَءِ عَمَلِی فَإِنَّ کرَمَک یجِلُّ عَنْ مُجازاةِ الْمُذْنِبِینَ، وَ حِلْمَک یکبُرُ عَنْ مُکافاةِ الْمُقَصِّرِینَ؛
وَأَنَا یا سَیدِی عائِذٌ بِفَضْلِک، هارِبٌ مِنْک إِلَیک، مُتَنَجِّزٌ مَا وَعَدْتَ مِنَ الصَّفْحِ عَمَّنْ أَحْسَنَ بِک ظَنّاً، وَ مَا أَنَا یا رَبِّ وَ مَا خَطَرِی؟ هَبْنِی بِفَضْلِک، وَ تَصَدَّقْ عَلَی بِعَفْوِک، أَی رَبِّ جَلِّلْنِی بِسِتْرِک، وَاعْفُ عَنْ تَوْبِیخِی بِکرَمِ وَجْهِک، فَلَوِ اطَّلَعَ الْیوْمَ عَلَی ذَنْبِی غَیرُک مَا فَعَلْتُهُ، وَ لَوْ خِفْتُ تَعْجِیلَ الْعُقُوبَةِ لَاجْتَنَبْتُهُ، لَا لِأَنَّک أَهْوَنُ النَّاظِرِینَ إِلَی وَأَخَفُّ الْمُطَّلِعِینَ عَلَی، بَلْ لِأَنَّک یا رَبِّ خَیرُ السَّاتِرِینَ، وَ أَحْکمُ الْحاکمِینَ، وَ أَکرَمُ الْأَکرَمِینَ؛
سَتَّارُ الْعُیوبِ، غَفَّارُ الذُّنُوبِ، عَلَّامُ الْغُیوبِ، تَسْتُرُ الذَّنْبَ بِکرَمِک، وَ تُؤَخِّرُ الْعُقُوبَةَ بِحِلْمِک، فَلَک الْحَمْدُ عَلَی حِلْمِک بَعْدَ عِلْمِک، وَ عَلَی عَفْوِک بَعْدَ قُدْرَتِک، وَیحْمِلُنِی وَیجَرِّئُنِی عَلَی مَعْصِیتِک حِلْمُک عَنِّی، وَیدْعُونِی إِلی قِلَّةِ الْحَیاءِ سِتْرُک عَلَی، وَیسْرِعُنِی إِلَی التَّوَثُّبِ عَلَی مَحارِمِک مَعْرِفَتِی بِسَعَةِ رَحْمَتِک وَعَظِیمِ عَفْوِک، یا حَلِیمُ یا کرِیمُ، یا حَی یا قَیومُ، یا غافِرَ الذَّنْبِ، یا قابِلَ التَّوْبِ؛
یا عَظِیمَ الْمَنِّ، یا قَدِیمَ الْإِحْسانِ، أَینَ سَتْرُک الْجَمِیلُ؟ أَینَ عَفْوُک الْجَلِیلُ؟ أَینَ فَرَجُک الْقَرِیبُ؟ أَینَ غِیاثُک السَّرِیعُ؟ أَینَ رَحْمَتُک الْواسِعَةُ؟ أَینَ عَطایاک الْفاضِلَةُ؟ أَینَ مَواهِبُک الْهَنِیئَةُ؟ أَینَ صَنائِعُک السَّنِیةُ؟ أَینَ فَضْلُک الْعَظِیمُ؟ أَینَ مَنُّک الْجَسِیمُ؟ أَینَ إِحْسانُک الْقَدِیمُ؟ أَینَ کرَمُک یا کرِیمُ؟ بِهِ وَبِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فَاسْتَنْقِذْنِی، وَبِرَحْمَتِک فَخَلِّصْنِی؛
یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ، لَسْتُ أَتَّکلُ فِی النَّجاةِ مِنْ عِقابِک عَلَی أَعْمالِنا بَلْ بِفَضْلِک عَلَینا لِأَ نَّک أَهْلُ التَّقْوی وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ، تُبْدِئُ بِالْإِحْسانِ نِعَماً، وَ تَعْفُو عَنِ الذَّنْبِ کرَماً، فَما نَدْرِی مَا نَشْکرُ أَجَمِیلَ مَا تَنْشُرُ أَمْ قَبِیحَ مَا تَسْتُرُ؟ أَمْ عَظِیمَ مَا أَبْلَیتَ وَ أَوْلَیتَ أَمْ کثِیرَ مَا مِنْهُ نَجَّیتَ وَ عافَیتَ؟ یا حَبِیبَ مَنْ تَحَبَّبَ إِلَیک، وَیا قُرَّةَ عَینِ مَنْ لاذَبِک وَانْقَطَعَ إِلَیک؛
أَنْتَ الْمُحْسِنُ وَ نَحْنُ الْمُسِیئُونَ فَتَجاوَزْ یا رَبِّ عَنْ قَبِیحِ مَا عِنْدَنا بِجَمِیلِ مَا عِنْدَک، وَأَی جَهْلٍ یا رَبِّ لَایسَعُهُ جُودُک؟ أَوْ أَی زَمانٍ أَطْوَلُ مِنْ أَناتِک؟ وَ مَا قَدْرُ أَعْمالِنا فِی جَنْبِ نِعَمِک؟ وَ کیفَ نَسْتَکثِرُ أَعْمالاً نُقابِلُ بِها کرَمَک؟ بَلْ کیفَ یضِیقُ عَلَی الْمُذْنِبِینَ مَا وَسِعَهُمْ مِنْ رَحْمَتِک؟ یا واسِعَ الْمَغْفِرَةِ، یا باسِطَ الْیدَینِ بِالرَّحْمَةِ، فَوَعِزَّتِک یا سَیدِی لَوْ نَهَرْتَنِی مَا بَرِحْتُ مِنْ بابِک وَلَا کفَفْتُ عَنْ تَمَلُّقِک لِما انْتَهی إِلَی مِنَ الْمَعْرِفَةِ بِجُودِک وَ کرَمِک؛
وَ أَنْتَ الْفاعِلُ لِما تَشاءُ تُعَذِّبُ مَنْ تَشاءُ بِما تَشاءُ کیفَ تَشاءُ، وَ تَرْحَمُ مَنْ تَشاءُ بِما تشاءُ کیفَ تَشاءُ، لَاتُسْأَلُ عَنْ فِعْلِک، وَ لَا تُنازَعُ فِی مُلْکک، وَ لَا تُشارَک فِی أَمْرِک وَ لَا تُضادُّ فِی حُکمِک، وَ لَا یعْتَرِضُ عَلَیک أَحَدٌ فِی تَدْبِیرِک، لَک الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبارَک اللّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ.
یا رَبِّ هذَا مَقامُ مَنْ لاذَبِک وَاسْتَجارَ بِکرَمِک وَ أَلِفَ إِحْسانَک وَ نِعَمَک، وَ أَنْتَ الْجَوادُ الَّذِی لَایضِیقُ عَفْوُک، وَ لَا ینْقُصُ فَضْلُک، وَ لَا تَقِلُّ رَحْمَتُک، وَ قَدْ تَوَثَّقْنا مِنْک بِالصَّفْحِ الْقَدِیمِ، وَالْفَضْلِ الْعَظِیمِ، وَالرَّحْمَةِ الْواسِعَةِ؛
أَفَتُراک یا رَبِّ تُخْلِفُ ظُنُونَنا أَوْ تُخَیبُ آمالَنا؟ کلَّا یا کرِیمُ فَلَیسَ هَذَا ظَنُّنا بِک وَلَا هذَا فِیک طَمَعُنَا، یا رَبِّ إِنَّ لَنا فِیک أَمَلاً طَوِیلاً کثِیراً، إِنَّ لَنا فِیک رَجاءً عَظِیماً، عَصَیناک وَ نَحْنُ نَرْجُو أَنْ تَسْتُرَ عَلَینا، وَدَعَوْناک وَ نَحْنُ نَرْجُو أَنْ تَسْتَجِیبَ لَنا، فَحَقِّقْ رَجاءَنا مَوْلانا فَقَدْ عَلِمْنا مَا نَسْتَوْجِبُ بِأَعْمالِنا وَلکنْ عِلْمُک فِینا وَ عِلْمُنا بِأَ نَّک لَاتَصْرِفُنا عَنْک حَثَّنا عَلَی الرَّغْبَةِ إِلَیک، وَ إِنْ کنَّا غَیرَ مُسْتَوْجِبِینَ لِرَحْمَتِک فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَینا وَعَلَی الْمُذْنِبِینَ بِفَضْلِ سَعَتِک؛
فَامْنُنْ عَلَینا بِما أَنْتَ أَهْلُهُ وَجُدْ عَلَینا فَإِنَّا مُحْتاجُونَ إِلی نَیلِک، یا غَفَّارُ بِنُورِک اهْتَدَینا، وَبِفَضْلِک اسْتَغْنَینا، وَبِنِعْمَتِک أَصْبَحْنا وَ أَمْسَینا، ذُنُوبُنا بَینَ یدَیک نَسْتَغْفِرُک اللّهُمَّ مِنْها وَ نَتُوبُ إِلَیک، تَتَحَبَّبُ إِلَینا بِالنِّعَمِ وَ نُعارِضُک بِالذُّنُوبِ، خَیرُک إِلَینا نازِلٌ، وَ شَرُّنا إِلَیک صاعِدٌ، وَ لَمْ یزَلْ وَ لَا یزالُ مَلَک کرِیمٌ یأْتِیک عَنَّا بِعَمَلٍ قَبِیحٍ فَلا یمْنَعُک ذلِک مِنْ أَنْ تَحُوطَنا بِنِعَمِک، و تَتَفَضَّلَ عَلَینا بِآلائِک، فَسُبْحانَک مَا أَحْلَمَک وَ أَعْظَمَک وَ أَکرَمَک مُبْدِئاً وَ مُعِیداً؛
تَقَدَّسَتْ أَسْماؤُک، وَجَلَّ ثَناؤُک، وَ کرُمَ صَنائِعُک وَ فِعالُک، أَنْتَ إِلهِی أَوْسَعُ فَضْلاً، وَ أَعْظَمُ حِلْماً مِنْ أَنْ تُقایسَنِی بِفِعْلِی وَ خَطِیئَتِی، فَالْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ، سَیدِی سَیدِی سَیدِی؛
اللّهُمَّ اشْغَلْنا بِذِکرِک، وَ أَعِذْنا مِنْ سَخَطِک، وَ أَجِرْنا مِنْ عَذابِک، وَارْزُقْنا مِنْ مَواهِبِک، وَ أَنْعِمْ عَلَینا مِنْ فَضْلِک، وَارْزُقْنا حَجَّ بَیتِک وَزِیارَةَ قَبْرِ نَبِیک صَلَواتُک وَ رَحْمَتُک وَ مَغْفِرَتُک وَ رِضْوانُک عَلَیهِ وَعَلَی أَهْلِ بَیتِهِ إِنَّک قَرِیبٌ مُجِیبٌ، وَ ارْزُقْنا عَمَلاً بِطاعَتِک، وَ تَوَفَّنا عَلَی مِلَّتِک وَ سُنَّةِ نَبِیک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ. اللّهُمَّ اغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَی وَارْحَمْهُما کما رَبَّیانِی صَغِیراً، اجْزِهِما بِالْإِحْسانِ إِحْساناً وَبِالسَّیئاتِ غُفْراناً؛
اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ الْأَحْیاءِ مِنْهُمْ وَالْأَمْواتِ وَ تابِعْ بَینَنا وَبَینَهُمْ بِالْخَیراتِ. اللّهُمَّ اغْفِرْ لِحَینا وَ مَیتِنا، وَ شاهِدِنا وَ غائِبِنا، ذَکرِنا وَ أُنْثانا، صَغِیرِنا وَ کبِیرِنا، حُرِّنا وَ مَمْلُوکنا، کذَبَ الْعادِلُونَ بِاللّهِ وَ ضَلُّوا ضَلالاً بَعِیداً وَخَسِرُوا خُسْراناً مُبِیناً.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاخْتِمْ لِی بِخَیرٍ، وَاکفِنِی مَا أَهَمَّنِی مِنْ أَمْرِ دُنْیای وَ آخِرَتِی، وَ لَا تُسَلِّطْ عَلَی مَنْ لَایرْحَمُنِی، وَاجْعَلْ عَلَی مِنْک واقِیةً باقِیةً، وَ لَا تَسْلُبْنِی صالِحَ مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَی، وَارْزُقْنِی مِنْ فَضْلِک رِزْقاً واسِعاً حَلالاً طَیباً؛
اللّهُمَّ احْرُسْنِی بِحَراسَتِک، وَاحْفَظْنِی بِحِفْظِک، وَاکلَأْنِی بِکلاءَتِک، وَارْزُقْنِی حَجَّ بَیتِک الْحَرامِ فِی عامِنا هذَا وَ فِی کلِّ عامٍ وَ زِیارَةَ قَبْرِ نَبِیک وَالْأَئِمَّةِ عَلَیهِمُ السَّلامُ، وَ لا تُخْلِنِی یا رَبِّ مِنْ تِلْک الْمَشاهِدِ الشَّرِیفَةِ وَالْمَواقِفِ الْکرِیمَةِ؛
اللّهُمَّ تُبْ عَلَی حَتَّی لَا أَعْصِیک، وَ أَلْهِمْنِی الْخَیرَ وَالْعَمَلَ بِهِ وَ خَشْیتَک بِاللَّیلِ وَالنَّهارِ مَا أَبْقَیتَنِی یا رَبَّ الْعالَمِینَ. اللّهُمَّ إِنِّی کلَّما قُلْتُ قَدْ تَهَیأْتُ وَ تَعَبَّأْتُ وَ قُمْتُ لِلصَّلاةِ بَینَ یدَیک وَ ناجَیتُک أَلْقَیتَ عَلَی نُعاساً إِذا أَنَا صَلَّیتُ، وَ سَلَبْتَنِی مُناجاتَک إِذا أَنَا ناجَیتُ، مالِی کلَّما قُلْتُ قَدْ صَلُحَتْ سَرِیرَتِی، وَ قَرُبَ مِنْ مَجالِسِ التَّوَّابِینَ مَجْلِسِی عَرَضَتْ لِی بَلِیةٌ أَزالَتْ قَدَمِی وَ حالَتْ بَینِی وَبَینَ خِدْمَتِک؛
سَیدِی لَعَلَّک عَنْ بابِک طَرَدْتَنِی، وَ عَنْ خِدْمَتِک نَحَّیتَنِی، أَوْ لَعَلَّک رَأَیتَنِی مُسْتَخِفّاً بِحَقِّک فَأَقْصَیتَنِی، أَوْ لَعَلَّک رَأَیتَنِی مُعْرِضاً عَنْک فَقَلَیتَنِی، أَوْ لَعَلَّک وَجَدْتَنِی فِی مَقامِ الْکاذِبِینَ فَرَفَضْتَنِی، أَوْ لَعَلَّک رَأَیتَنِی غَیرَ شاکرٍ لِنَعْمائِک فَحَرَمْتَنِی، أَوْ لَعَلَّک فَقَدْتَنِی مِنْ مَجالِسِ الْعُلَماءِ فَخَذَلْتَنِی، أَوْ لَعَلَّک رَأَیتَنِی فِی الْغافِلِینَ فَمِنْ رَحْمَتِک آیسْتَنِی، أَوْ لَعَلَّک رَأَیتَنِی آلِفَ مَجالِسِ الْبَطَّالِینَ فَبَینِی وَبَینَهُمْ خَلَّیتَنِی، أَوْ لَعَلَّک لَمْ تُحِبَّ أَنْ تَسْمَعَ دُعائِی فَباعَدْتَنِی، أَوْ لَعَلَّک بِجُرْمِی وَجَرِیرَتِی کافَیتَنِی أَوْ لَعَلَّک بِقِلَّةِ حَیائِی مِنْک جازَیتَنِی؛
فَإِنْ عَفَوْتَ یا رَبِّ فَطالَمَا عَفَوْتَ عَنِ الْمُذْنِبِینَ قَبْلِی لِأَنَّ کرَمَک أَی رَبِّ یجِلُّ عَنْ مُکافاةِ الْمُقَصِّرِینَ، وَ أَنَا عائِذٌ بِفَضْلِک، هارِبٌ مِنْک إِلَیک، مُتَنَجِّزٌ مَا وَعَدْتَ مِنَ الصَّفْحِ عَمَّنْ أَحْسَنَ بِک ظَنّاً. إِلهِی أَنْتَ أَوْسَعُ فَضْلاً، وَ أَعْظَمُ حِلْماً مِنْ أَنْ تُقایسَنِی بِعَمَلِی، أَوْ أَنْ تَسْتَزِلَّنِی بِخَطِیئَتِی، وَ مَا أَنَا یا سَیدِی وَ مَا خَطَرِی؛
هَبْنِی بِفَضْلِک سَیدِی وَ تَصَدَّقْ عَلَی بِعَفْوِک، وَجَلِّلْنِی بِسَتْرِک، وَاعْفُ عَنْ تَوْبِیخِی بِکرَمِ وَجْهِک، سَیدِی أَنَا الصَّغِیرُ الَّذِی رَبَّیتَهُ، وَ أَنَا الْجاهِلُ الَّذِی عَلَّمْتَهُ، وَ أَنَا الضَّالُّ الَّذِی هَدَیتَهُ، وَ أَنَا الْوَضِیعُ الَّذِی رَفَعْتَهُ، وَ أَنَا الْخائِفُ الَّذِی آمَنْتَهُ، وَالْجائِعُ الَّذِی أَشْبَعْتَهُ، وَالْعَطْشانُ الَّذِی أَرْوَیتَهُ، وَالْعارِی الَّذِی کسَوْتَهُ، وَالْفَقِیرُ الَّذِی أَغْنَیتَهُ، وَالضَّعِیفُ الَّذِی قَوَّیتَهُ، وَالذَّلِیلُ الَّذِی أَعْزَزْتَهُ، وَالسَّقِیمُ الَّذِی شَفَیتَهُ، وَالسَّائِلُ الَّذِی أَعْطَیتَهُ، وَالْمُذْنِبُ الَّذِی سَتَرْتَهُ، وَالْخاطِئُ الَّذِی أَقَلْتَهُ؛
وَ أَنَا الْقَلِیلُ الَّذِی کثَّرْتَهُ، وَالْمُسْتَضْعَفُ الَّذِی نَصَرْتَهُ، وَ أَنَا الطَّرِیدُ الَّذِی آوَیتَهُ، أَنَا یا رَبِّ الَّذِی لَمْ أَسْتَحْیک فِی الْخَلاءِ، وَ لَمْ أُراقِبْک فِی الْمَلاءِ، أَنَا صاحِبُ الدَّواهِی الْعُظْمی، أَنَا الَّذِی عَلَی سَیدِهِ اجْتَرَی، أَنَا الَّذِی عَصَیتُ جَبَّارَ السَّماءِ، أَنَا الَّذِی أَعْطَیتُ عَلَی مَعاصِی الْجَلِیلِ الرُّشی، أَنَا الَّذِی حِینَ بُشِّرْتُ بِها خَرَجْتُ إِلَیها أَسْعی، أَنَا الَّذِی أَمْهَلْتَنِی فَمَا ارْعَوَیتُ، وَ سَتَرْتَ عَلَی فَمَا اسْتَحْییتُ، وَ عَمِلْتُ بِالْمَعاصِی فَتَعَدَّیتُ؛
وَأَسْقَطْتَنِی مِنْ عَینِک فَما بالَیتُ، فَبِحِلْمِک أَمْهَلْتَنِی، وَبِسِتْرِک سَتَرْتَنِی حَتَّی کأَنَّک أَغْفَلْتَنِی، وَ مِنْ عُقُوباتِ الْمَعاصِی جَنَّبْتَنِی حَتَّی کأَنَّک اسْتَحْییتَنِی. إِلهِی لَمْ أَعْصِک حِینَ عَصَیتُک وَ أَنَا بِرُبُوبِیتِک جاحِدٌ، وَ لَا بِأَمْرِک مُسْتَخِفٌّ، وَ لَا لِعُقُوبَتِک مُتَعَرِّضٌ، وَ لَا لِوَعِیدِک مُتَهاوِنٌ، لَکنْ خَطِیئَةٌ عَرَضَتْ وَ سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی، وَ غَلَبَنِی هَوای، وَ أَعانَنِی عَلَیها شِقْوَتِی، وَغَرَّنِی سِتْرُک الْمُرْخی عَلَی، فَقَدْ عَصَیتُک وَ خالَفْتُک بِجُهْدِی، فَالْآنَ مِنْ عَذابِک مَنْ یسْتَنْقِذُنِی وَ مِنْ أَیدِی الْخُصَماءِ غَداً مَنْ یخَلِّصُنِی وَبِحَبْلِ مَنْ أَتَّصِلُ إِنْ أَنْتَ قَطَعْتَ حَبْلَک عَنِّی؛
فَوا سَوْأَتا عَلَی مَا أَحْصی کتابُک مِنْ عَمَلِی الَّذِی لَوْلا مَا أَرْجُو مِنْ کرَمِک وَسَعَةِ رَحْمَتِک وَ نَهْیک إِیای عَنِ الْقُنُوطِ لَقَنَطْتُ عِنْدَما أَتَذَکرُها، یا خَیرَ مَنْ دَعاهُ داعٍ، وَ أَفْضَلَ مَنْ رَجاهُ راجٍ. اللّهُمَّ بِذِمَّةِ الْإِسْلامِ أَتَوَسَّلُ إِلَیک، وَبِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ أَعْتَمِدُ عَلَیک، وَبِحُبِّی النَّبِی الْأُمِّی الْقُرَشِی الْهاشِمِی الْعَرَبِی التِّهامِی الْمَکی الْمَدَنِی أَرْجُو الزُّلْفَةَ لَدَیک، فَلا تُوحِشِ اسْتِیناسَ إِیمانِی وَ لَا تَجْعَلْ ثَوابِی ثَوابَ مَنْ عَبَدَ سِواک؛
فَإِنَّ قَوْماً آمَنُوا بِأَلْسِنَتِهِمْ لِیحْقِنُوا بِهِ دِماءَهُمْ فَأَدْرَکوا مَا أَمَّلُوا، وَ إِنَّا آمَنَّا بِک بِأَلْسِنَتِنا وَ قُلُوبِنا لِتَعْفُوَ عَنَّا فَأَدْرِکنا مَا أَمَّلْنا، وَ ثَبِّتْ رَجاءَک فِی صُدُورِنا، وَ لَا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیتَنا، وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْک رَحْمَةً إِنَّک أَنْتَ الْوَهَّابُ، فَوَعِزَّتِک لَوِ انْتَهَرْتَنِی مَا بَرِحْتُ مِنْ بابِک، وَ لَا کفَفْتُ عَنْ تَمَلُّقِک لِما أُلْهِمَ قَلْبِی مِنَ الْمَعْرِفَةِ بِکرَمِک وَسَعَةِ رَحْمَتِک، إِلی مَنْ یذْهَبُ الْعَبْدُ إِلّا إِلی مَوْلاهُ، وَ إِلی مَنْ یلْتَجِئُ الْمَخْلُوقُ إِلّا إِلی خالِقِهِ؛
إِلهِی لَوْ قَرَنْتَنِی بِالْأَصْفادِ، وَمَنَعْتَنِی سَیبَک مِنْ بَینِ الْأَشْهادِ، وَ دَلَلْتَ عَلَی فَضائِحِی عُیونَ الْعِبادِ، وَ أَمَرْتَ بِی إِلَی النَّارِ، وَ حُلْتَ بَینِی وَبَینَ الْأَ بْرارِ مَا قَطَعْتُ رَجائِی مِنْک، وَ مَا صَرَفْتُ تَأْمِیلِی لِلْعَفْوِ عَنْک، وَ لَا خَرَجَ حُبُّک مِنْ قَلْبِی، أَنَا لَا أَنْسی أَیادِیک عِنْدِی، وَسِتْرَک عَلَی فِی دارِ الدُّنْیا، سَیدِی أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیا مِنْ قَلْبِی، وَاجْمَعْ بَینِی وَبَینَ الْمُصْطَفی وَ آلِهِ خِیرَتِک مِنْ خَلْقِک وَ خاتَمِ النَّبِیینَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ؛
وَانْقُلْنِی إِلی دَرَجَةِ التَّوْبَةِ إِلَیک، وَ أَعِنِّی بِالْبُکاءِ عَلَی نَفْسِی فَقَدْ أَفْنَیتُ بِالتَّسْوِیفِ وَالْآمالِ عُمْرِی، وَ قَدْ نَزَلْتُ مَنْزِلَةَ الْآیسِینَ مِنْ خَیرِی، فَمَنْ یکونُ أَسْوَأَ حالاً مِنِّی إِنْ أَنَا نُقِلْتُ عَلَی مِثْلِ حالِی إِلی قَبْرِی لَمْ أُمَهِّدْهُ لِرَقْدَتِی، وَ لَمْ أَفْرُشْهُ بِالْعَمَلِ الصَّالِحِ لِضَجْعَتِی؟ وَ مَا لِی لَاأَبْکی وَ لَا أَدْرِی إِلی مَا یکونُ مَصِیرِی، وَ أَری نَفْسِی تُخادِعُنِی، وَ أَیامِی تُخاتِلُنِی وَ قَدْ خَفَقَتْ عِنْدَ رَأْسِی أَجْنِحَةُ الْمَوْتِ؟ فَما لِی لَاأَبْکی؟ أَبْکی لِخُرُوجِ نَفْسِی، أَبْکی لِظُلْمَةِ قَبْرِی، أَبْکی لِضِیقِ لَحْدِی، أَبْکی لِسُؤالِ مُنْکرٍ وَ نَکیرٍ إِیای؛
أَبْکی لِخُرُوجِی مِنْ قَبْرِی عُرْیاناً ذَلِیلاً حامِلاً ثِقْلِی عَلَی ظَهْرِی أَنْظُرُ مَرَّةً عَنْ یمِینِی وَأُخْری عَنْ شِمالِی إِذِ الْخَلائِقُ فِی شَأْنٍ غَیرِ شَأْنِی، «لِکلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یوْمَئِذٍ شَأْنٌ یغْنِیهِ، وُجُوهٌ یوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ضاحِکةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ، وَوُجُوهٌ یوْمَئِذٍ عَلَیها غَبَرَةٌ تَرْهَقُها قَتَرَةٌ» وَ ذِلَّةٌ، سَیدِی عَلَیک مُعَوَّلِی وَ مُعْتَمَدِی وَ رَجائِی وَ تَوَکلِی، وَبِرَحْمَتِک تَعَلُّقِی، تُصِیبُ بِرَحْمَتِک مَنْ تَشاءُ وَ تَهْدِی بِکرامَتِک مَنْ تُحِبُّ، فَلَک الْحَمْدُ عَلَی مَا نَقَّیتَ مِنَ الشِّرْک قَلْبِی، وَ لَک الْحَمْدُ عَلَی بَسْطِ لِسانِی، أَفَبِلِسانِی هذَا الْکالِّ أَشْکرُک؟ أَمْ بِغایةِ جُهْدِی فِی عَمَلِی أُرْضِیک؛
وَ مَا قَدْرُ لِسانِی یا رَبِّ فِی جَنْبِ شُکرِک؟ وَ مَا قَدْرُ عَمَلِی فِی جَنْبِ نِعَمِک وَ إِحْسانِک؟ إِلهِی إِنَّ جُودَک بَسَطَ أَمَلِی، وَ شُکرَک قَبِلَ عَمَلِی، سَیدِی إِلَیک رَغْبَتِی، وَ إِلَیک رَهْبَتِی، وَ إِلَیک تَأْمِیلِی، وَ قَدْ ساقَنِی إِلَیک أَمَلِی، وَ عَلَیک یا واحِدِی عَکفَتْ هِمَّتِی، وَ فِیما عِنْدَک انْبَسَطَتْ رَغْبَتِی، وَ لَک خالِصُ رَجائِی وَ خَوْفِی، وَبِک أَنِسَتْ مَحَبَّتِی، وَ إِلَیک أَلْقَیتُ بِیدِی، وَبِحَبْلِ طاعَتِک مَدَدْتُ رَهْبَتِی، یا مَوْلای بِذِکرِک عاشَ قَلْبِی، وَبِمُناجاتِک بَرَّدْتُ أَلَمَ الْخَوْفِ عَنِّی، فَیا مَوْلای وَیا مُؤَمَّلِی وَیا مُنْتَهی سُؤْلِی فَرِّقْ بَینِی وَبَینَ ذَنْبِی الْمانِعِ لِی مِنْ لُزُومِ طاعَتِک، فَإِنَّما أَسْأَلُک لِقَدِیمِ الرَّجاءِ فِیک، وَ عَظِیمِ الطَّمَعِ مِنْک الَّذِی أَوْجَبْتَهُ عَلَی نَفْسِک مِنَ الرَّأْفَةِ وَالرَّحْمَةِ، فَالْأَمْرُ لَک وَحْدَک لا شَرِیک لَک وَالْخَلْقُ کلُّهُمْ عِیالُک وَ فِی قَبْضَتِک، وَکلُّ شَیءٍ خاضِعٌ لَک، تَبارَکتَ یا رَبَّ الْعالَمِینَ؛
إِلهِی ارْحَمْنِی إِذَا انْقَطَعَتْ حُجَّتِی، وَکلَّ عَنْ جَوابِک لِسانِی، وَ طاشَ عِنْدَ سُؤالِک إِیای لُبِّی، فَیا عَظِیمَ رَجائِی لَاتُخَیبْنِی إِذَا اشْتَدَّتْ فاقَتِی، وَ لَا تَرُدَّنِی لِجَهْلِی، وَ لَا تَمْنَعْنِی لِقِلَّةِ صَبْرِی، أَعْطِنِی لِفَقْرِی، وَارْحَمْنِی لِضَعْفِی، سَیدِی عَلَیک مُعْتَمَدِی وَ مُعَوَّلِی وَ رَجائِی وَ تَوَکلِی، وَبِرَحْمَتِک تَعَلُّقِی، وَبِفِنائِک أَحُطُّ رَحْلِی، وَ بِجُودِک أَقْصِدُ طَلِبَتِی، وَبِکرَمِک أَی رَبِّ أَسْتَفْتِحُ دُعائِی، وَ لَدَیک أَرْجُو فاقَتِی، وَبِغِناک أَجْبُرُ عَیلَتِی، وَ تَحْتَ ظِلِّ عَفْوِک قِیامِی، وَ إِلی جُودِک وَکرَمِک أَرْفَعُ بَصَرِی، وَ إِلی مَعْرُوفِک أُدِیمُ نَظَرِی؛
فَلا تُحْرِقْنِی بِالنَّارِ وَ أَنْتَ مَوْضِعُ أَمَلِی، وَ لَا تُسْکنِّی الْهاوِیةَ فَإِنَّک قُرَّةُ عَینِی، یا سَیدِی لَاتُکذِّبْ ظَنِّی بِإِحْسانِک وَ مَعْرُوفِک فَإِنَّک ثِقَتِی، وَ لَا تَحْرِمْنِی ثَوابَک فَإِنَّک الْعارِفُ بِفَقْرِی. إِلهِی إِنْ کانَ قَدْ دَنا أَجَلِی وَ لَمْ یقَرِّبْنِی مِنْک عَمَلِی فَقَدْ جَعَلْتُ الاعْتِرافَ إِلَیک بِذَنْبِی وَسائِلَ عِلَلِی.
إِلهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلی مِنْک بِالْعَفْوِ؟ وَ إِنْ عَذَّبْتَ فَمَنْ أَعْدَلُ مِنْک فِی الْحُکمِ؟ ارْحَمْ فِی هذِهِ الدُّنْیا غُرْبَتِی، وَ عِنْدَ الْمَوْتِ کرْبَتِی، وَ فِی الْقَبْرِ وَحْدَتِی، وَ فِی اللَّحْدِ وَحْشَتِی، وَ إِذا نُشِرْتُ لِلْحِسابِ بَینَ یدَیک ذُلَّ مَوْقِفِی، وَاغْفِرْ لِی مَا خَفِی عَلَی الْآدَمِیینَ مِنْ عَمَلِی؛
وَ أَدِمْ لِی مَا بِهِ سَتَرْتَنِی، وَارْحَمْنِی صَرِیعاً عَلَی الْفِراشِ تُقَلِّبُنِی أَیدِی أَحِبَّتِی، وَ تَفَضَّلْ عَلَی مَمْدُوداً عَلَی الْمُغْتَسَلِ یقَلِّبُنِی صالِحُ جِیرَتِی، وَ تَحَنَّنْ عَلَی مَحْمُولاً قَدْ تَناوَلَ الْأَقْرِباءُ أَطْرافَ جِنازَتِی، وَجُدْ عَلَی مَنْقُولاً قَدْ نَزَلْتُ بِک وَحِیداً فِی حُفْرَتِی، وَارْحَمْ فِی ذَلِک الْبَیتِ الْجَدِیدِ غُرْبَتِی حَتَّی لَاأَسْتَأْنِسَ بِغَیرِک، یا سَیدِی إِنْ وَکلْتَنِی إِلی نَفْسِی هَلَکتُ؛
سَیدِی فَبِمَنْ أَسْتَغِیثُ إِنْ لَمْ تُقِلْنِی عَثْرَتِی؟ فَإِلی مَنْ أَفْزَعُ إِنْ فَقَدْتُ عِنایتَک فِی ضَجْعَتِی؟ وَ إِلی مَنْ أَلْتَجِئُ إِنْ لَمْ تُنَفِّسْ کرْبَتِی؟ سَیدِی مَنْ لِی؟ وَ مَنْ یرْحَمُنِی إِنْ لَمْ تَرْحَمْنِی؟ وَ فَضْلَ مَنْ أُؤَمِّلُ إِنْ عَدِمْتُ فَضْلَک یوْمَ فاقَتِی؟ وَ إِلی مَنِ الْفِرارُ مِنَ الذُّنُوبِ إِذَا انْقَضی أَجَلِی؟ سَیدِی لَاتُعَذِّبْنِی وَ أَنَا أَرْجُوک.
إِلهِی حَقِّقْ رَجائِی، وَ آمِنْ خَوْفِی، فَإِنَّ کثْرَةَ ذُنُوبِی لَا أَرْجُو فِیها إِلّا عَفْوَک، سَیدِی أَنَا أَسْأَلُک مَا لَا أَسْتَحِقُّ، وَ أَنْتَ أَهْلُ التَّقْوی وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ فَاغْفِرْ لِی وَ أَلْبِسْنِی مِنْ نَظَرِک ثَوْباً یغَطِّی عَلَی التَّبِعاتِ وَ تَغْفِرُها لِی وَ لَا أُطالَبُ بِها، إِنَّک ذُو مَنٍّ قَدِیمٍ، وَ صَفْحٍ عَظِیمٍ، وَ تَجاوُزٍ کرِیمٍ؛
إِلهِی أَنْتَ الَّذِی تُفِیضُ سَیبَک عَلَی مَنْ لَا یسْأَلُک وَ عَلَی الْجاحِدِینَ بِرُبُوْبِیتِک، فَکیفَ سَیدِی بِمَنْ سَأَلَک وَ أَیقَنَ أَنَّ الْخَلْقَ لَک، وَالْأَمْرَ إِلَیک؟ تَبارَکتَ وَ تَعالَیتَ یا رَبَّ الْعالَمِینَ، سَیدِی عَبْدُک بِبابِک أَقامَتْهُ الْخَصاصَةُ بَینَ یدَیک یقْرَعُ بابَ إِحْسانِک بِدُعائِهِ فَلا تُعْرِضْ بِوَجْهِک الْکرِیمِ عَنِّی، وَاقْبَلْ مِنِّی مَا أَقُولُ، فَقَدْ دَعَوْتُ بِهذَا الدُّعاءِ وَ أَنَا أَرْجُو أَنْ لَاتَرُدَّنِی مَعْرِفَةً مِنِّی بِرَأْفَتِک وَ رَحْمَتِک. إِلهِی أَنْتَ الَّذِی لَا یحْفِیک سائِلٌ، وَ لَا ینْقُصُک نائِلٌ، أَنْتَ کما تَقُولُ وَ فَوْقَ مَا نَقُولُ؛
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک صَبْراً جَمِیلاً، وَ فَرَجاً قَرِیباً، وَ قَوْلاً صادِقاً، وَ أَجْراً عَظِیماً، أَسْأَلُک یا رَبِّ مِنَ الْخَیرِ کلِّهِ مَا عَلِمْتُ مِنْهُ وَ مَا لَمْ أَعْلَمْ، أَسْأَلُک اللّهُمَّ مِنْ خَیرِ مَا سَأَلَک مِنْهُ عِبادُک الصَّالِحُونَ، یا خَیرَ مَنْ سُئِلَ، وَ أَجْوَدَ مَنْ أَعْطی، أَعْطِنِی سُؤْلِی فِی نَفْسِی وَ أَهْلِی وَ والِدَی وَ وَلْدِی وَ أَهْلِ حُزانَتِی وَإِخْوانِی فِیک، وَ أَرْغِدْ عَیشِی، وَ أَظْهِرْ مُرُوَّتِی، وَ أَصْلِحْ جَمِیعَ أَحْوالِی، وَاجْعَلْنِی مِمَّنْ أَطَلْتَ عُمْرَهُ، وَ حَسَّنْتَ عَمَلَهُ، وَ أَتْمَمْتَ عَلَیهِ نِعْمَتَک، وَ رَضِیتَ عَنْهُ، وَ أَحْییتَهُ حَیاةً طَیبَةً فِی أَدْوَمِ السُّرُورِ، وَ أَسْبَغِ الْکرامَةِ، وَ أَتَمِّ الْعَیشِ إِنَّک تَفْعَلُ مَا تَشاءُ وَ لَا یفْعَلُ مَا یشاءُ غَیرُک؛
اللّهُمَّ خُصَّنِی مِنْک بِخاصَّةِ ذِکرِک، وَ لَا تَجْعَلْ شَیئاً مِمَّا أَتَقَرَّبُ بِهِ فِی آناءِ اللَّیلِ وَ أَطْرافِ النَّهارِ رِیاءً وَ لَا سُمْعَةً وَ لَا أَشَراً وَ لَا بَطَراً، وَاجْعَلْنِی لَک مِنَ الْخاشِعِینَ.
اللّهُمَّ أَعْطِنِی السَّعَةَ فِی الرِّزْقِ، وَالْأَمْنَ فِی الْوَطَنِ، وَ قُرَّةَ الْعَینِ فِی الْأَهْلِ وَالْمالِ وَالْوَلَدِ، وَالْمُقامَ فِی نِعَمِک عِنْدِی، وَالصِّحَّةَ فِی الْجِسْمِ، وَالْقُوَّةَ فِی الْبَدَنِ، وَالسَّلامَةَ فِی الدِّینِ، وَاسْتَعْمِلْنِی بِطاعَتِک وَ طاعَةِ رَسُولِک مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ أَبَداً مَا اسْتَعْمَرْتَنِی، وَاجْعَلْنِی مِنْ أَوْفَرِ عِبادِک عِنْدَک نَصِیباً فِی کلِّ خَیرٍ أَنْزَلْتَهُ وَ تُنْزِلُهُ فِی شَهْرِ رَمَضانَ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ وَ مَا أَنْتَ مُنْزِلُهُ فِی کلِّ سَنَةٍ مِنْ رَحْمَةٍ تَنْشُرُها، وَ عافِیةٍ تُلْبِسُها، وَ بَلِیةٍ تَدْفَعُها،  وَحَسَناتٍ تَتَقَبَّلُها، وَ سَیئاتٍ تَتَجاوَزُ عَنْها؛
وَارْزُقْنِی حَجَّ بَیتِک الْحَرامِ فِی عامِنا هذَا وَ فِی کلِّ عامٍ، وَارْزُقْنِی رِزْقاً واسِعاً مِنْ فَضْلِک الْواسِعِ، وَاصْرِفْ عَنِّی یا سَیدِی الْأَسْواءَ وَاقْضِ عَنِّی الدَّینَ وَالظُّلاماتِ حَتَّی لا أَتَأَذَّی بِشَیءٍ مِنْهُ، وَخُذْ عَنِّی بِأَسْماعِ وَأَبْصارِ أَعْدائِی وَ حُسَّادِی وَالْباغِینَ عَلَی، وَانْصُرْنِی عَلَیهِمْ، وَ أَقِرَّ عَینِی وَ حَقِّقْ ظَنِّی وَ فَرِّحْ قَلْبِی؛
وَاجْعَلْ لِی مِنْ هَمِّی وَ کرْبِی فَرَجاً وَ مَخْرَجاً، وَاجْعَلْ مَنْ أَرادَنِی بِسُوءٍ مِنْ جَمِیعِ خَلْقِک تَحْتَ قَدَمَی، وَاکفِنِی شَرَّ الشَّیطانِ، وَ شَرَّ السُّلْطانِ، وَ سَیئاتِ عَمَلِی، وَ طَهِّرْنِی مِنَ الذُّنُوبِ کلِّها، وَ أَجِرْنِی مِنَ النَّارِ بِعَفْوِک، وَ أَدْخِلْنِی الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِک، وَ زَوِّجْنِی مِنَ الْحُورِ الْعِینِ بِفَضْلِک، وَ أَلْحِقْنِی بِأَوْلِیائِک الصَّالِحِینَ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَبْرارِ الطَّیبِینَ الطَّاهِرِینَ الْأَخْیارِ، صَلَواتُک عَلَیهِمْ وَ عَلَی أَجْسادِهِمْ وَ أَرْواحِهِمْ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛
إِلهِی وَ سَیدِی وَ عِزَّتِک وَ جَلالِک لَئِنْ طالَبْتَنِی بِذُنُوبِی لَأُطالِبَنَّک بِعَفْوِک، وَ لَئِنْ طالَبْتَنِی بِلُؤْمِی لَأُطالِبَنَّک بِکرَمِک، وَ لَئِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ لَأُخْبِرَنَّ أَهْلَ النَّارِ بِحُبِّی لَک.
إِلهِی وَ سَیدِی إِنْ کنْتَ لَاتَغْفِرُ إِلّا لِأَوْلِیائِک وَ أَهْلِ طاعَتِک فَإِلی مَنْ یفْزَعُ الْمُذْنِبُونَ؟ وَإِنْ کنْتَ لَاتُکرِمُ إِلّا أَهْلَ الْوَفاءِ بِک فَبِمَنْ یسْتَغِیثُ الْمُسِیئُونَ؟ إِلهِی إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ فَفِی ذلِک سُرُورُ عَدُوِّک، وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی الْجَنَّةَ فَفِی ذلِک سُرُورُ نَبِیک، وَ أَنَا وَاللّهِ أَعْلَمُ أَنَّ سُرُورَ نَبِیک أَحَبُّ إِلَیک مِنْ سُرُورِ عَدُوِّک؛
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک أَنْ تَمْلَأَ قَلْبِی حُبّاً لَک، وَ خَشْیةً مِنْک، وَ تَصْدِیقاً بِکتابِک، وَإِیماناً بِک، وَ فَرَقاً مِنْک، وَ شَوْقاً إِلَیک، یا ذَا الْجَلالِ وَالْإِکرامِ حَبِّبْ إِلَی لِقاءَک، وَ أَحْبِبْ لِقائِی، وَاجْعَلْ لِی فِی لِقائِک الرَّاحَةَ وَالْفَرَجَ وَالْکرامَةَ.
اللّهُمَّ أَلْحِقْنِی بِصالِحِ مَنْ مَضی، وَاجْعَلْنِی مِنْ صالِحِ مَنْ بَقِی وَ خُذْ بِی سَبِیلَ الصَّالِحِینَ، وَ أَعِنِّی عَلَی نَفْسِی بِما تُعِینُ بِهِ الصَّالِحِینَ عَلَی أَنْفُسِهِمْ، وَاخْتِمْ عَمَلِی بِأَحْسَنِهِ، وَاجْعَلْ ثَوابِی مِنْهُ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِک، وَ أَعِنِّی عَلَی صالِحِ مَا أَعْطَیتَنِی، وَ ثَبِّتْنِی یا رَبِّ وَ لَا تَرُدَّنِی فِی سُوءٍ اسْتَنْقَذْتَنِی مِنْهُ یا رَبَّ الْعالَمِینَ؛
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک إِیماناً لَاأَجَلَ لَهُ دُونَ لِقائِک، أَحْینِی مَا أَحْییتَنِی عَلَیهِ، وَ تَوَفَّنِی إِذا تَوَفَّیتَنِی عَلَیهِ، وَابْعَثْنِی إِذا بَعَثْتَنِی عَلَیهِ، وَ أَبْرِئْ قَلْبِی مِنَ الرِّیاءِ وَالشَّک وَالسُّمْعَةِ فِی دِینِک حَتَّی یکونَ عَمَلِی خالِصاً لَک.
اللّهُمَّ أَعْطِنِی بَصِیرَةً فِی دِینِک، وَ فَهْماً فِی حُکمِک، وَ فِقْهاً فِی عِلْمِک، وَ کفْلَینِ مِنْ رَحْمَتِک، وَ وَرَعاً یحْجُزُنِی عَنْ مَعاصِیک، وَبَیضْ وَجْهِی بِنُورِک، وَاجْعَلْ رَغْبَتِی فِیما عِنْدَک، وَ تَوَفَّنِی فِی سَبِیلِک وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُو لِک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ؛
اللّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِک مِنَ الْکسَلِ وَالْفَشَلِ وَالْهَمِّ وَالْجُبْنِ وَالْبُخْلِ وَالْغَفْلَةِ وَالْقَسْوَةِ وَالْمَسْکنَةِ وَالْفَقْرِ وَالْفاقَةِ وَکلِّ بَلِیةٍ وَالْفَواحِشِ مَا ظَهَرَ مِنْها وَ مَا بَطَنَ، وَ أَعُوذُ بِک مِنْ نَفْسٍ لَاتَقْنَعُ، وَ بَطْنٍ لَایشْبَعُ، وَ قَلْبٍ لَایخْشَعُ، وَ دُعاءٍ لَایسْمَعُ، وَ عَمَلٍ لَاینْفَعُ، وَ أَعُوذُ بِک یا رَبِّ عَلَی نَفْسِی وَ دِینِی وَمالِی وَ عَلَی جَمِیعِ مَا رَزَقْتَنِی مِنَ الشَّیطانِ الرَّجِیمِ، إِنَّک أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ؛
اللّهُمَّ إِنَّهُ لَایجِیرُنِی مِنْک أَحَدٌ، وَ لَا أَجِدُ مِنْ دُونِک مُلْتَحَداً، فَلا تَجْعَلْ نَفْسِی فِی شَیءٍ مِنْ عَذابِک، وَ لَا تَرُدَّنِی بِهَلَکةٍ، وَ لَا تَرُدَّنِی بِعَذابٍ أَلِیمٍ. اللّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنِّی، وَ أَعْلِ ذِکرِی، وَارْفَعْ دَرَجَتِی، وَ حُطَّ وِزْرِی، وَ لَا تَذْکرْنِی بِخَطِیئَتِی، وَاجْعَلْ ثَوابَ مَجْلِسِی، وَ ثَوابَ مَنْطِقِی، وَ ثَوابَ دُعائِی رِضاک وَالْجَنَّةَ، وَ أَعْطِنِی یا رَبِّ جَمِیعَ مَا سَأَلْتُک وَ زِدْنِی مِنْ فَضْلِک إِنِّی إِلَیک راغِبٌ یا رَبَّ الْعالَمِینَ؛
اللّهُمَّ إِنَّک أَنْزَلْتَ فِی کتابِک أَنْ نَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَنا وَ قَدْ ظَلَمْنا أَنْفُسَنا فَاعْفُ عَنَّا فَإِنَّک أَوْلی بِذلِک مِنَّا، وَ أَمَرْتَنا أَنْ لَانَرُدَّ سائِلاً عَنْ أَبْوابِنا وَ قَدْ جِئْتُک سائِلاً فَلَا تَرُدَّنِی إِلّا بِقَضاءِ حاجَتِی، وَ أَمَرْتَنا بِالْإِحْسانِ إِلی مَا مَلَکتْ أَیمانُنا وَ نَحْنُ أَرِقَّاؤُک فَأَعْتِقْ رِقابَنا مِنَ النَّارِ، یا مَفْزَعِی عِنْدَ کرْبَتِی، وَیا غَوْثِی عِنْدَ شِدَّتِی، إِلَیک فَزِعْتُ، وَ بِک اسْتَغَثْتُ وَ لُذْتُ، لَاأَلُوذُ بِسِواک، وَ لَا أَطْلُبُ الْفَرَجَ إِلّا مِنْک، فَأَغِثْنِی وَ فَرِّجْ عَنِّی یا مَنْ یفُک الْأَسِیرَ وَیعْفُو عَنِ الْکثِیرِ، اقْبَلْ مِنِّی الْیسِیرَ وَاعْفُ عَنِّی الْکثِیرَ، إِنَّک أَنْتَ الرَّحِیمُ الْغَفُورُ.
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک إِیماناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبِی، وَیقِیناً صادِقاً حَتَّی أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ یصِیبَنِی إِلّا مَا کتَبْتَ لِی، وَ رَضِّنِی مِنَ الْعَیشِ بِمَا قَسَمْتَ لِی، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
مفاتیح الجنان : اعمال مخصوصه شب و روز ماه رمضان
اعمال شب بیست و هفتم ماه رمضان
در آن غسل کردن وارد شده و روایت شده: که حضرت زین العابدین(علیه السلام) این دعا را، در این شب از اول تا آخر شب خواندنش را تکرار می کرد:
اللَّهُمَّ ارْزُقنی التَّجافِی عَنْ دارِ الغُرُورِ، وَالإِنابَةَ إِلَی دارِ الْخُلُودِ، وَالاسْتِعدادَ لِلْمَوْتِ قَبْلَ حُلُولِ الْفَوتِ.
دعای شب بیست و هفتم ماه رمضان
یا مادَّ الظِّلِّ وَلَوْ شِئْتَ لَجَعَلْتَهُ ساکناً وَجَعَلْتَ الشَّمْسَ عَلَیهِ دَلِیلاً ثُمَّ قَبَضْتَهُ إِلَیک قَبْضاً یسِیراً، یا ذَا الْجُودِ وَالطَّوْلِ وَالْکبْرِیاءِ وَالْآلاءِ لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ عالِمُ الْغَیبِ وَالشَّهادَةِ الرَّحْمانُ الرَّحِیمُ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ یا قُدُّوسُ یا سَلامُ یا مُؤْمِنُ یا مُهَیمِنُ یا عَزِیزُ یا جَبَّارُ یا مُتَکبِّرُ یا اللّهُ یا خالِقُ یا بارِئُ یا مُصَوِّرُ، یا اللّهُ یا اللّهُ یا اللّهُ، لَک الْأَسْماءُ الْحُسْنی، وَالْأَمْثالُ الْعُلْیا، وَالْکبْرِیاءُ وَالْآلاءُ، أَسْأَلُک أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَنْ تَجْعَلَ اسْمِی فِی هذِهِ اللَّیلَةِ فِی السُّعَداءِ، وَرُوحِی مَعَ الشُّهَداءِ، وَ إِحْسانِی فِی عِلِّیینَ، وَ إِساءَتِی مَغْفُورَةً، وَأَنْ تَهَبَ لِی یقِیناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبِی، وَإِیماناً یذْهِبُ الشَّک عَنِّی، وَتُرْضِینِی بِما قَسَمْتَ لِی، وَآتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً، وَفِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً، وَقِنا عَذابَ النَّارِ الْحَرِیقِ، وَارْزُقْنِی فِیها ذِکرَک وَشُکرَک وَالرَّغْبَةَ إِلَیک وَالْإِنابَةَ وَالتَّوْبَةَ وَالتَّوْفِیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَعَلَیهِمْ.
مفاتیح الجنان : اعمال ماه شوال
روز بیست و پنجم ماه شوال
در سال صدوچهل و هشت به گفته بعضی، شهادت امام صادق(علیه السلام) واقع شده و برخی روز شهادت را نیمه رجب گفته اند و علت شهادت آن حضرت، انگور زهرآلودی بوده که به حضرت خورانده شده.
روایت شده: که چون زمان شهادت آن حضرت فرا رسید دیده های خود را گشود و فرمود: بستگان مرا گرد آورید، چون همه گرد آمدند به جانب ایشان نظر کرد و فرمود: شفاعت ما به کسی که نماز را سبک شمارد و به جایگاه آن اعتماد نکند نمی رسد.
مفاتیح الجنان : زیارت امیر المؤمنین (ع)
فضیلت و کیفیت زیارت امیرالمومنین علی(ع)
شیخ طوسی به سند صحیح، از محمّد بن مسلم، از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده: خدا مخلوقی بیشتر از ملائکه خلق نفرمود، به درستی که هر روز هفتاد هزار ملک نازل می شوند و به «بیت المعمور» می آیند و دور آن طواف می کنند، چون از طواف آنجا فارغ می شوند، به طواف کعبه می روند و چون از طواف کعبه فارغ شدند، به سوی «قبر پیامبر»(صلی الله علیه و آله) می آیند و بر آن حضرت سلام می کنند، پس از آن به سوی «قبر امیرمؤمنان»(علیه السلام) می آیند، بر آن حضرت سلام می کنند و بعد از آن نزد «قبر حسین»(علیه السلام) می آیند و بر آن جناب سلام می کنند، پس از آن به آسمان بالا می روند و مانند ایشان هر روز نازل می شوند تا روز قیامت.
سپس فرمود: هرکه «امیرمؤمنان»(علیه السلام) را زیارت کند و عارف به حق آن حضرت باشد، یعنی آن جناب را امام واجب الاطاعه و خلیفه بلافصل بداند و از روی جبّاریت و تکبر نیامده باشد، حق تعالی اجر صد هزار شهید برای او بنویسد و گناهان گذشته و آینده او را بیامرزد و روز قیامت از جمله ایمنان از ترس های آن روز برانگیخته شود و خدا حساب را بر او آسان نماید و هنگام حرکت به سوی زیارت، ملائکه از او استقبال کنند و چون از زیارت برگردد او را مشایعت کنند تا به خانه خود برگردد و اگر بیمار شود به عیادت او بیایند و اگر بمیرد جنازه او را مشایعت کنند و برای او تا کنار قبرش طلب آمرزش نمایند.
سیّد عبدالکریم ابن طاووس در کتاب «فَرحَة الغَرِی» از آن حضرت روایت کرده است: هرکه پیاده به «زیارت امیرمؤمنان»(علیه السلام) رود حق تعالی به هر گامی ثواب یک حجّ و یک عمره برای او بنویسد و اگر پیاده برگردد، به هر گامی ثواب دو حجّ و دو عمره برای او بنویسد؛
و نیز از آن حضرت روایت کرده که به ابن مارد فرمود: ای پسر مارد، هرکه جدّم «امیرالمؤمنین»(علیه السلام) را در صورت عرفان به حقّش زیارت کند، حق تعالی برای او به عدد هر گامی حجّ مقبول و عمره پسندیده بنویسد، ای پسر مارد، و الله آتش جهنم نمی خورد گامی که در «زیارت امیرالمؤمنین»(علیه السلام) غبار آلوده شود، خواه پیاده رود و خواه سواره؛ ای پسر مارد این حدیث را به آب طلا بنویس؛
و همچنین از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده است که فرمود: ما می گوییم در پشت کوفه قبری است که به آن قبر دردمندی پناه نمی برد، مگر آنکه حق تعالی او را شفا کرامت فرماید.
مؤلّف گوید: از اخبار معتبر ظاهر می شود که حق تعالی قبر امیرالمؤمنین و اولاد طاهرینش(علیهم السلام) را پناهگاه هراسندگان و ملجأ بیچارگان و امان اهل زمین قرار داده، هر غمناکی که نزد او برود غمش زائل می شود و هر دردمندی که خود را به آن بمالد شفا می گیرد و هر که به آن پناه برد در امان باشد.
سید عبدالکریم ابن طاووس از محمّد بن علی شیبانی روایت کرده است که گفت: من و پدر و عمویم حسین، به طور پنهان در شب تار به زیارت قبر امیرالمؤمنین(علیه السلام) رفتیم و این کار در سال دویست وشصت و اندی بود و من در آن هنگام کودکی صغیر بودم، چون به قبر آن حضرت رسیدیم، دیدیم در اطراف آن قبر سنگ های سیاه گذاشته شده و بنایی ندارد؛
به قبر نزدیک شدیم، عدّه ای از ما مشغول خواندن قرآن و بعضی مشغول نماز و برخی سرگرم زیارت شدند، به ناگاه دیدم شیری به جانب ما می آید، چون نزدیک شد ما به فاصله یک نیزه از آن محل شریف دور شدیم، آن حیوان نزدیک قبر رفت و شروع به مالیدن ذراع خود به قبر کرد؛
یکی از ما نزدیک شیر رفت و به تماشای او ایستاد، حیوان متعرض او نشد، برگشت و ما را به حال شیر خبر داد، ترس از ما برطرف شد، همگی نزدیک او رفتیم، در وضعش دقّت کردیم، دیدیم در ذراع او جراحتی است و آن حیوان محلّ جراحت را به قبر آن حضرت می مالید، حدود یک ساعت به این حال بود سپس رفت، ما هم به حال اوّل خود به نماز و زیارت و قرائت قرآن برگشتیم.
و شیخ مفید نقل کرده: روزی هارون الرشید به آهنگ شکار از کوفه بیرون رفت و به جانب «غَریَّیْن» و «ثَوِیَّه» توجّه نمود و در آنجا آهوانی دید، فرمان داد تا بازهای شکاری و کِلاب مُعَلَّم (سگان تعلیم دیده) را برای شکار آهوان رها کردند و بر آن ها بتاختند. آهوان که چنین دیدند فرار کرده به پشته ای پناه بردند و در آنجا بیارمیدند، بازها در ناحیه ای بیفتادند و تازی ها باز شدند و رشید از این مطلب در عجب شد.
دیگر باره آهوان از فراز پشته به نشیب آمدند، بازها و تازی ها آهنگ ایشان نمودند، دیگر باره آهوان به آن پشته پناه بردند و جانوران شکاری از قصد ایشان برگشتند تا سه مرتبه کار بدین گونه رفت.
هارون سخت در عجب شد؛ غلامان خود را امر کرد که تعجیل کنید و مردی را که از حال این مکان با خبر باشد بیاورید؛ غلامان رفتند و از قبیله بنی اسد پیرمردی را حاضر کردند؛ هارون از وی پرسید که حال این پُشته چیست و در این مکان چه کیفیّتی است؟
گفت: اگر مرا امان می دهی قصّه آن را به عرض می رسانم؛ گفت: با خدا عهد کردم که تو را اذیّت نکنم و در امان باشی، الحال آنچه دانی بگو؛ گفت: خبر داد مرا پدرم از پدران خود که می گفتند «قبر مطهّر امیرالمؤمنین»(علیه السلام) در این پشته واقع است و حق تعالی آن را حرم امن و امان خود قرار داده که هر چه به آن پناه بِبَرَد در امان باشد.
فقیر گوید: در امثال عرب است که می گویند: «اَحْمی مِنْ مُجیرِ الْجَرادِ» یعنی فلانی حمایت کردنش از کسی که در پناه او است، بیشتر از پناه دهنده ی ملخ ها است و قصّه آن چنان است که: مردی بادیه نشین از قبیله «طَیّ» که نامش «مُدْلج بن سُوَید» بود روزی در خیمه خود نشسته بود، دید جماعتی از طایفه طیّ آمدند درحالی که جوال و ظرف هایی با خود دارند؛ پرسید چه خبر است؟ گفتند: ملخ های بسیار در اطراف خیمه شما فرود آمده اند، آمدیم آن ها را بگیریم؛ مُدْلج که این را شنید برخاست، سوار اسب خود شد و نیزه خود را بر دست گرفت و گفت:
به خدا سوگند هر کس متعرّض این ملخ ها شود من او را خواهم کشت. «أَیَکُونُ الْجَرادُ فِی جِوارِی ثُمَّ تُرِیدُونَ أَخْذَهُ؟! آیا این ملخ ها در جوار و پناه من باشند و شما آن ها را بگیرید؟!» چنین چیزی نخواهد شد. پیوسته از آن ها حمایت کرد تا آفتاب گرم شد و ملخ ها پریدند و رفتند، آن وقت گفت: این ملخ ها از جوار من منتقل شدند دیگر خود دانید با آن ها.
و صاحب قاموس گفته: «ذُوالأَعْواد» لقب شخصی بسیار عزیز بوده که بعضی گفته اند جدّ «اکثم بن صیفی» بوده، طایفه مُضَرْ هر سال خراجی به او می دادند و چون پیر شد او را بالای تختی می نشاندند و در میان قبایل و کنار چاه های آب عرب برای جمع آوری خراج می گرداندند و به حدّی عزیز و محترم بود که هر ترسانی خود را به تخت او می رسانید ایمن می گشت و هر ذلیل و خواری که به نزد تخت او می آمد عزیز و ارجمند می گردید و هر گرسنه ای که به نزد او می رسید از گرسنگی می رهید.
پس هرگاه تخت یک مرد عربی به این مرتبه از عزّت و رفعت رسد چه عجب دارد حق تعالی، قبر ولیّ خود را که حمل کننده تابوتش جبرییل و میکاییل و امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) بوده اند، پناه هراسندگان و ملجأ گریختگان و فریادرس بیچارگان و شفای دردمندان قرار داده باشد؟
بنابراین در هر کجا باشی خود را به آن «قبر» برسان و تا ممکن باشد خود را به آن بچسبان و اصرار کن تا به فریادت برسد و تو را از هلاکت دنیا و آخرت برهاند.
لُذْ إِلَی جُودِهِ تَجِدْهُ زَعِیماً
بِنَجَاةِ الْعُصَاةِ یوْمَ لِقَاهَا
به جودش پناه بر، او را ضامنی می یابی
برای نجات گنه کاران، روز دیدارش
عَائِدٌ لِلْمُؤَمِّلِینَ مُجِیبٌ
سَامِعٌ مَا تُسِرُّ مِنْ نَجْوَاهَا
عیادت کننده ی آرزومندان است و پاسخ دهنده
و شنواست آنچه را پنهان کنند از گفتگوی سرّی
در کتاب «دار السّلام» از شیخ دیلمی نقل شده: که جماعتی از صالحان نجف اشرف روایت کرده اند: کسی در خواب دید از هر قبری که در آن مشهد شریف و خارج آن است ریسمانی کشیده شده که متصّل به «قبّه حضرت حبل اللّه المتین امیرالمؤمنین»(علیه السلام) است، پس آن شخص چنین انشاء کرد:
إِذَا مُتُّ فَادْفِنِّی إِلَی جَنْبِ حَیدَرٍ
أَبِی شَبَّرٍ أَکرِمْ بِهِ وَ شُبَیرٍ
زمانی که از دنیا رفتم کنار حیدر دفنم کنید
پدر حسن و حسین، چه کریم است او
فَلَسْتُ أَخَافُ النَّارَ عِنْدَ جِوَارِهِ
وَ لا أَتَّقِی مِنْ مُنْکرٍ وَ نَکیرٍ
در جوار او از آتش نمی ترسم
و از منکر و نکیر پروا نمی کنم
فَعَارٌ عَلَی حَامِی الْحِمَی وَ هُوَ فِی الْحِمَی
إِذَا ضَلَّ فِی الْبَیدَاءِ عِقَالُ بَعِیرٍ
بر حامی قرقگاه ننگ است که در عرصه حمایتش
حتی در بیابان قرقگاهش افسار شتری گم شود
آگاه باش زیارت های روایت شده برای آن حضرت بر دو بخش است: یکی مطلقه «کلی و عمومی» که مقیّد به وقتی از اوقات نیست و دیگر مخصوصه «ویژه» که مقیّد به وقت معیّن است و این زیارات در طی دو مقصد بیان می شود.
مقصد نخست در زیارات مطلقه«کلی و عمومی» که بسیار است و ما در اینجا فقط به ذکر چند زیارت اکتفا می کنیم:
زیارت اول
زیارت دوم (امین الله)
زیارت سوم
زیارت چهارم
زیارت پنجم
زیارت ششم
زیارت هفتم
زیارت وداع حضرت امیرالمؤمنین(ع)
مقصد دوم در زیارت مخصوصه «ویژه» حضرت امیرمؤمنان(علیه السلام) و آن چند زیارت است:
زیارت روز غدیر
زیارت دیگر روز غدیر
زیارت امیرالمؤمنین(ع) در روز میلاد پیغمبر(ص)
زیارت شب و روز مبعث
 
مفاتیح الجنان : زیارات مطلقه امیرالمومنین (ع)
زیارت دوم امیرالمؤمنین معروف به امین الله
این زیارت که زیارت معروف به «امین الله» است، در نهایت اعتبار می باشد و در تمام کتاب های زیارتی و مصابیح نقل شده. علاّمه مجلسی(رحمة الله علیه) فرموده: این زیارت از جهت متن و سند از بهترین زیارات است و باید در تمام روضه های ائمه بر آن مواظبت نمایند.
درباره این زیارت به سندهای معتبر از جابر، از امام باقر(علیه السلام) روایت شده: حضرت امام زین العابدین(علیه السلام) به زیارت امیر المؤمنین(علیه السلام) آمد و در کنار قبر آن حضرت ایستاد و گریست و چنین گفت:
السَّلامُ عَلَیک یا أَمِینَ اللّهِ فِی أَرْضِهِ، وَحُجَّتَهُ عَلَی عِبادِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، أَشْهَدُ أَنَّک جاهَدْتَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَعَمِلْتَ بِکتابِهِ، وَاتَّبَعْتَ سُنَنَ نَبِیهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ حَتّی دَعاک اللّهُ إِلی جِوارِهِ فَقَبَضَک إِلَیهِ بِاخْتِیارِهِ، وَأَلْزَمَ أَعْداءَک الْحُجَّةَ مَعَ مَا لَک مِنَ الْحُجَجِ الْبالِغَةِ عَلَی جَمِیعِ خَلْقِهِ.
اللّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِی مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِک، راضِیةً بِقَضائِک، مُولَعَةً بِذِکرِک وَدُعائِک، مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ أَوْلِیائِک، مَحْبُوبَةً فِی أَرْضِک وَسَمائِک، صابِرَةً عَلَی نُزُولِ بَلائِک، شاکرَةً لِفَواضِلِ نَعْمائِک، ذاکرَةً لِسَوابِغِ آلائِک، مُشْتاقَةً إِلی فَرْحَةِ لِقائِک، مُتَزَوِّدَةً التَّقْوی لِیوْمِ جَزائِک، مُسْتَنَّةً بِسُنَنِ أَوْلِیائِک، مُفارِقَةً لِأَخْلاقِ أَعْدائِک، مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْیا بِحَمْدِک وَثَنائِک.
پس روی مبارک خود را بر قبر گذاشت و گفت:
اللّهُمَّ إِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتِینَ إِلَیک والِهَةٌ، وَسُبُلَ الرَّاغِبِینَ إِلَیک شارِعَةٌ، وَأَعْلامَ الْقاصِدِینَ إِلَیک واضِحَةٌ، وَأَفْئِدَةَ الْعارِفِینَ مِنْک فازِعَةٌ، وَأَصْواتَ الدَّاعِینَ إِلَیک صاعِدَةٌ، وَأَبْوابَ الْإِجابَةِ لَهُمْ مُفَتَّحَةٌ، وَدَعْوَةَ مَنْ ناجاک مُسْتَجابَةٌ، وَتَوْبَةَ مَنْ أَنابَ إِلَیک مَقْبُولَةٌ، وَعَبْرَةَ مَنْ بَکی مِنْ خَوْفِک مَرْحُومَةٌ، وَالْإِغاثَةَ لِمَنِ اسْتَغاثَ بِک مَوْجُودَةٌ، وَالْإِعانَةَ لِمَنِ اسْتَعانَ بِک مَبْذُولَةٌ،
وَعِداتِک لِعِبادِک مُنْجَزَةٌ، وَزَلَلَ مَنِ اسْتَقالَک مُقالَةٌ، وَأَعْمالَ الْعامِلِینَ لَدَیک مَحْفُوظَةٌ، وَأَرْزاقَک إِلَی الْخَلائِقِ مِنْ لَدُنْک نازِلَةٌ، وَعَوائِدَ الْمَزِیدِ إِلَیهِمْ واصِلَةٌ، وَذُنُوبَ الْمُسْتَغْفِرِینَ مَغْفُورَةٌ، وَحَوائِجَ خَلْقِک عِنْدَک مَقْضِیةٌ، وَجَوائِزَ السَّائِلِینَ عِنْدَک مُوَفَّرَةٌ، وَعَوائِدَ الْمَزِیدِ مُتَواتِرَةٌ، وَمَوائِدَ الْمُسْتَطْعِمِینَ مُعَدَّةٌ، وَمَناهِلَ الظِّماءِ [لَدَیک] مُتْرَعَةٌ.
اللّهُمَّ فَاسْتَجِبْ دُعائِی، وَاقْبَلْ ثَنائِی، وَاجْمَعْ بَینِی وَبَینَ أَوْلِیائِی، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَعَلِی وَفاطِمَةَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَینِ إِنَّک وَلِی نَعْمائِی، وَمُنْتَهَی مُنای، وَغایةُ رَجائِی فِی مُنْقَلَبِی وَمَثْوَای.
در کتاب «کامل الزیارات» پس از متن زیارت این جملات آمده است:
أَنْتَ إِلهِی وَسَیدِی وَمَوْلای اغْفِرْ لِأَوْلِیائِنا، وَکفَّ عَنَّا أَعْداءَنا، وَاشْغَلْهُمْ عَنْ أَذَانَا، وَأَظْهِرْ کلِمَةَ الْحَقِّ وَاجْعَلْهَا الْعُلْیا، وَأَدْحِضْ کلِمَةَ الْبَاطِلِ وَاجْعَلْهَا السُّفْلی إِنَّک عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ.
آنگاه امام باقر(علیه السلام) فرمود: هرکه از شیعیان ما این زیارت و دعا را در کنار قبر امیرالمؤمنین(علیه السلام) یا نزد قبر یکی از ائمه(علیهم السلام) بخواند، البته حق تعالی این زیارت و دعای او را در نامه ای از نور بالا برد و مُهر حضرت محمّد(صلی الله علیه وآله) را بر آن بزند و به این صورت محفوظ باشد تا به قائم آل محمّد(عج) تسلیم کنند، پس صاحبش را به بشارت و درود و کرامت استقبال نماید ان شاء الله تعالی.
نویسنده گوید: این زیارت برجسته و برتر هم از زیارات کلی و عمومی به حساب می آید و هم از زیارات ویژۀ روز غدیر و هم از زیارات جامعه که در جمیع روضه های مقدسه ائمه خوانده می شود.
مفاتیح الجنان : زیارات مخصوصه امیرالمؤمنین (ع)
زیارت امیرالمؤمنین در روز مولود پیامبر (ص)
دوّمین زیارت از زیارات ویژۀ حضرت امیرمؤمنان زیارت روز ولادت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) است.
شیخ مفید و شهید و سید ابن طاووس روایت کرده اند: که حضرت صادق(علیه السلام) امیرمؤمنان را در هفدهم ربیع الاول زیارت کرد به این زیارت و آن را به ثقه جلیل القدر محمّد بن مسلم ثقفی آموخت و به او فرمود: چون به مشهد امیرمؤمنان بیایی، غسل زیارت کن و پاکیزه ترین جامه های خود را بپوش و خویش را به بوی خوش معطّر کن و به آرامی و وقار برو، چون به «باب السّلام» یعنی درگاه حرم مطهّر رسیدی، رو به قبله بایست و «سی مرتبه» «اللّهُ أَکْبَرُ» بگو و پس از آن بخوان:
السَّلامُ عَلَی رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی خِیرَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی الْبَشِیرِ النَّذِیرِ السِّراجِ الْمُنِیرِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، السَّلامُ عَلَی الطُّهْرِ الطَّاهِرِ، السَّلامُ عَلَی الْعَلَمِ الزَّاهِرِ، السَّلامُ عَلَی الْمَنْصُورِ الْمُؤَیدِ، السَّلامُ عَلَی أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ. السَّلامُ عَلَی أَنْبِیاءِ اللّهِ الْمُرْسَلِینَ وَعِبادِ اللّهِ الصَّالِحِینَ، السَّلامُ عَلَی مَلائِکةِ اللّهِ الْحَافِّینَ بِهَذَا الْحَرَمِ وَبِهَذَا الضَّرِیحِ اللَّائِذِینَ بِهِ.
سپس به نزدیک قبر برو و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا وَصِی الْأَوْصِیاءِ، السَّلامُّ عَلَیک یا عِمادَ الْأَتْقِیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی الْأَوْ لِیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَ الشُّهَداءِ، السَّلامُ عَلَیک یا آیةَ اللّهِ الْعُظْمی، السَّلامُ عَلَیک یا خامِسَ أَهْلِ الْعَباءِ، السَّلامُ عَلَیک یا قائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ الْأَتْقِیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا عِصْمَةَ الْأَوْلِیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا زَینَ الْمُوَحِّدِینَ النُّجَباءِ،
السَّلامُ عَلَیک یا خالِصَ الْأَخِلّاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا والِدَ الْأَئِمَّةِ الْأُمَناءِ، السَّلامُ عَلَیک یا صاحِبَ الْحَوْضِ وَحامِلَ اللِّواءِ، السَّلامُ عَلَیک یا قَسِیمَ الْجَنَّةِ وَلَظی، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ شُرِّفَتْ بِهِ مَکةُ وَمِنی، السَّلامُ عَلَیک یا بَحْرَ الْعُلُومِ وَکنَفَ الْفُقَراءِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ وُلِدَ فِی الْکعْبَةِ وَزُوِّجَ فِی السَّماءِ بِسَیدَةِ النِّساءِ وَکانَ شُهُودُهَا الْمَلائِکةَُ الْأَصْفِیاءَُ؛
السَّلامُ عَلَیک یا مِصْباحَ الضِّیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ خَصَّهُ النَّبِی بِجَزِیلِ الْحِباءِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ باتَ عَلَی فِرَاشِ خاتَمِ الْأَنْبِیاءِ وَوَقاهُ بِنَفْسِهِ شَرَّ الْأَعْداءِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ رُدَّتْ لَهُ الشَّمْسُ فَسامی شَمْعُونَ الصَّفا، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ أَنْجَی اللّهُ سَفِینَةَ نُوحٍ بِاسْمِهِ وَاسْمِ أَخِیهِ حَیثُ الْتَطَمَ الْماءُ حَوْلَها وَطَمی،
السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ تابَ اللّهُ بِهِ وَبِأَخِیهِ عَلَی آدَمَ إِذْ غَوی، السَّلامُ عَلَیک یا فُلْک النَّجاةِ الَّذِی مَنْ رَکبَهُ نَجَا وَمَنْ تَأَخَّرَ عَنْهُ هَوی، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ خاطَبَ الثُّعْبانَ وَذِئْبَ الْفَلا، السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛
السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللّهِ عَلَی مَنْ کفَرَ وَأَنابَ، السَّلامُ عَلَیک یا إِمامَ ذَوِی الْأَلْبابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَعْدِنَ الْحِکمَةِ وَفَصْلَ الْخِطابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مِیزانَ یوْمِ الْحِسابِ، السَّلامُ عَلَیک یا فاصِلَ الْحُکمِ النَّاطِقَ بِالصَّوابِ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْمُتَصَدِّقُ بِالْخاتَمِ فِی الْمِحْرابِ،
السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ کفَی اللّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ بِهِ یوْمَ الْأَحْزابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ أَخْلَصَ لِلّهِ الْوَحْدَانِیةَ وَأَنَابَ، السَّلامُ عَلَیک یا قَاتِلَ خَیبَرَ وَقالِعَ الْبابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ دَعَاهُ خَیرُ الْأَنَامِ لِلْمَبِیتِ عَلَی فِراشِهِ فَأَسْلَمَ نَفْسَهُ لِلْمَنِیةِ وَأَجابَ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ لَهُ طُوبی وَحُسْنُ مَآبٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛
السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی عِصْمَةِ الدِّینِ وَیا سَیدَ السَّاداتِ، السَّلامُ عَلَیک یا صاحِبَ الْمُعْجِزاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ نَزَلَتْ فِی فَضْلِهِ سُورَةُ الْعادِیاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ کتِبَ اسْمُهُ فِی السَّماءِ عَلَی السُّرادِقاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مُظْهِرَ الْعَجائِبِ وَالْآیاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْغَزَواتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مُخْبِراً بِما غَبَرَ وَبِما هُوَ آتٍ،
السَّلامُ عَلَیک یا مُخاطِبَ ذِئْبِ الْفَلَواتِ، السَّلامُ عَلَیک یا خاتِمَ الْحَصی وَمُبَینَ الْمُشْکلاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ عَجِبَتْ مِنْ حَمَلاتِهِ فِی الْوَغَی مَلائِکةُ السَّماواتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ ناجَی الرَّسُولَ فَقَدَّمَ بَینَ یدَی نَجْواهُ الصَّدَقاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا والِدَ الْأَئِمَّةِ الْبَرَرَةِ السَّاداتِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛ السَّلامُ عَلَیک یا تالِی الْمَبْعُوثِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عِلْمِ خَیرِ مَوْرُوثٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَ الْوَصِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا إِمامَ الْمُتَّقِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا غِیاثَ الْمَکرُوبِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا عِصْمَةَ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا مُظْهِرَ الْبَراهِینِ، السَّلامُ عَلَیک یا طه وَیس، السَّلامُ عَلَیک یا حَبْلَ اللّهِ الْمَتِینِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ تَصَدَّقَ فِی صَلاتِهِ بِخاتَمِهِ عَلَی الْمِسْکینِ، السَّلامُ عَلَیک یا قالِعَ الصَّخْرَةِ عَنْ فَمِ الْقَلِیبِ وَمُظْهِرَ الْماءِ الْمَعِینِ؛
السَّلامُ عَلَیک یا عَینَ اللّهِ النَّاظِرَةَ، وَیدَهُ الْباسِطَةَ، وَ لِسانَهُ الْمُعَبِّرَ عَنْهُ فِی بَرِیتِهِ أَجْمَعِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عِلْمِ النَّبِیینَ، وَمُسْتَوْدَعَ عِلْمِ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ، وَصاحِبَ لِواءِ الحَمْدِ، وَساقِی أَوْلِیائِهِ مِنْ حَوْضِ خاتَمِ النَّبِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا یعْسُوبَ الدِّینِ، وَقائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ، وَوالِدَ الْأَئِمَّةِ الْمَرْضِیینَ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلَی اسْمِ اللّهِ الرَّضِی وَوَجْهِهِ الْمُضِیءِ وَجَنْبِهِ الْقَوِی وَصِراطِهِ السَّوِی، السَّلامُ عَلَی الْإِمامِ التَّقِی الْمُخْلِصِ الصَّفِی، السَّلامُ عَلَی الْکوکبِ الدُّرِّی، السَّلامُ عَلَی الْإِمامِ أَبِی الْحَسَنِ عَلِی وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ. السَّلامُ عَلَی أَئِمَّةِ الْهُدی، وَمَصابِیحِ الدُّجَی، وَأَعْلامِ التُّقی، وَمَنارِ الْهُدی، وَذَوِی النُّهَی، وَکهْفِ الْوَرَی، وَالْعُرْوَةِ الْوُثْقی، وَالْحُجَّةِ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیا وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛
السَّلامُ عَلَی نُورِ الْأَنْوارِ، وَحُجَّةِ الْجَبَّارِ، وَوالِدِ الْأَئِمَّةِ الْأَطْهارِ، وَقَسِیمِ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ، الْمُخْبِرِ عَنِ الْآثارِ، الْمُدَمِّرِ عَلَی الْکفَّارِ، مُسْتَنْقِذِ الشِّیعَةِ الْمُخْلِصِینَ مِنْ عَظِیمِ الْأَوْزارِ، السَّلامُ عَلَی الْمَخْصُوصِ بِالطَّاهِرَةِ التَّقِیةِ ابْنَةِ الْمُخْتارِ، الْمَوْلُودِ فِی الْبَیتِ ذِی الْأَسْتارِ، الْمُزَوَّجِ فِی السَّماءِ بِالْبَرَّةِ الطَّاهِرَةِ الرَّضِیةِ الْمَرْضِیةِ والِدَةِ الْأَئِمَّةِ الْأَطْهارِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلَی النَّبَاَ الْعَظِیمِ الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ، وَعَلَیهِ یعْرَضُونَ، وَعَنْهُ یسْأَلُونَ، السَّلامُ عَلَی نُورِ اللّهِ الْأَنْوَرِ، وَضِیائِهِ الْأَزْهَرِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛ السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ وَحُجَّتَهُ وَخالِصَةَ اللّهِ وَخاصَّتَهُ،
أَشْهَدُ أَنَّک یا وَلِی اللّهِ وَحُجَّتَهُ لَقَدْ جاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ؛ وَاتَّبَعْتَ مِنْهاجَ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَحَلَّلْتَ حَلالَ اللّهِ، وَحَرَّمْتَ حَرامَ اللّهِ، وَشَرَعْتَ أَحْکامَهُ، وَأَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَجاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللّهِ صابِراً ناصِحاً مُجْتَهِداً مُحْتَسِباً عِنْدَ اللّهِ عَظِیمَ الْأَجْرِ حَتَّی أَتاک الْیقِینُ، فَلَعَنَ اللّهُ مَنْ دَفَعَک عَنْ حَقِّک، وَأَزالَک عَنْ مَقامِک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ بَلَغَهُ ذلِک فَرَضِی بِهِ، أُشْهِدُ اللّهَ وَمَلائِکتَهُ وَأَنْبِیاءَهُ وَرُسُلَهُ أَنِّی وَلِی لِمَنْ وَالاک وَعَدُوٌّ لِمَنْ عَاداک، السَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
سپس خود را به قبر بچسبان و آن را ببوس و بگو:
أَشْهَدُ أَنَّک تَسْمَعُ کلامِی، وَتَشْهَدُ مَقامِی، وَأَشْهَدُ لَک یا وَلِی اللّهِ بِالْبَلاغِ وَالْأَداءِ، یا مَوْلای، یا حُجَّةَ اللّهِ، یا أَمِینَ اللّهِ، یا وَلِی اللّهِ، إِنَّ بَینِی وَبَینَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ ذُنُوباً قَدْ أَثْقَلَتْ ظَهْرِی، وَمَنَعَتْنِی مِنَ الرُّقادِ، وَذِکرُها یقَلْقِلُ أَحْشَائِی، وَقَدْ هَرَبْتُ إِلَی اللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ إِلَیک، فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَک عَلَی سِرِّهِ، وَاسْتَرْعاک أَمْرَ خَلْقِهِ، وَقَرَنَ طاعَتَک بِطاعَتِهِ، وَمُوالاتَک بِمُوالاتِهِ، کنْ لِی إِلَی اللّهِ شَفِیعاً، وَمِنَ النَّارِ مُجِیراً، وَعَلَی الدَّهْرِ ظَهِیراً.
باز خود را به قبر بچسبان و آن را ببوس و بگو:
یا وَلِی اللّهِ، یا حُجَّةَ اللّهِ، یا بابَ حِطَّةِ اللّهِ، وَلِیک وَزائِرُک وَاللَّائِذُ بِقَبْرِک، وَالنَّازِلُ بِفِنائِک، وَالْمُنِیخُ رَحْلَهُ فِی جِوارِک یسْأَلُک أَنْ تَشْفَعَ لَهُ إِلَی اللّهِ فِی قَضاءِ حاجَتِهِ، وَنُجْحِ طَلِبَتِهِ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ فَإِنَّ لَک عِنْدَ اللّهِ الْجَاهَ الْعَظِیمَ، وَالشَّفاعَةَ الْمَقْبُولَةَ، فَاجْعَلْنِی یا مَوْلای مِنْ هَمِّک وَأَدْخِلْنِی فِی حِزْبِک، وَالسَّلامُ عَلَیک وَعَلَی ضَجِیعَیک آدَمَ وَنُوحٍ، وَالسَّلامُ عَلَیک وَعَلَی وَلَدَیک الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ، وَعَلَی الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ مِنْ ذُرِّیتِک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
سپس شش رکعت نماز زیارت بخوان، دو رکعت برای امیرمؤمنان و دو رکعت برای جناب آدم و دو رکعت برای حضرت نوح و خدا را بسیار بخوان که به اجابت خواهد رسید ان شاء الله تعالی.
نویسنده گوید: صاحب کتاب «مزار کبیر» گفته: این زیارت را باید در هفدهم ربیع الاوّل هنگام طلوع آفتاب خواند و علاّمه مجلسی فرموده است: این زیارت در میان زیارات بهترین زیارت است و به سندهای معتبر در کتب معتبره ذکر شده است و ظاهر بعضی از روایات است که اختصاصی به این روز ندارد، هر وقت که این زیارت را بخوانند خوب است.
نویسنده گوید: اگر کسی بگوید: چگونه است که در روز ولادت پیامبر(صلی الله علیه وآله) یا مبعث آن حضرت، زیارت امیرمؤمنان وارد شده است و برای رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در این دو روز زیارت نیست، با آنکه سزاوار بود زیارت مخصوصی در این اوقات برای پیامبر(صلی الله علیه وآله) وارد شده باشد؟
پاسخ می گویم: که این به خاطر شدّت اتصال این دو بزرگوار و کمال اتّحاد این دو نور پاک با هم است که هرکه امیرمؤمنان را زیارت کند، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را زیارت کرده و شاهد بر این حقیقت از قرآن آیه «أَنْفُسَنا» است؛ «وَهُوَ فی آیَةِ التّباهُلِ نَفْسُ الْمُصْطَفی لَیْسَ غَیْرُهُ إِیّاها؛ و آن حضرت در آیه مباهله جان مصطفی است و غیر او جان وی نیست» و نیز شاهد آن از معارف اسلامی بسیاری از روایات است. از جمله شیخ محمّد بن مشهدی از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده:مردی اعرابی خدمت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) مشرّف شد، عرضه داشت: یا رسول الله، خانۀ من از خانۀ تو دور است، من مشتاق زیارت و دیدن تو می شوم، چون به دیدنت می آیم، ملاقاتت برایم حاصل نمی شود، علی بن ابیطالب را زیارت می کنم، آن جناب مرا به حدیث و مواعظ خود مأنوس می کند، پس از آن به خاطر ندیدن تو با حالت اندوه و حسرت برمی گردم؛ فرمود: هرکه علی را زیارت کند مرا زیارت کرده و هرکه او را دوست بدارد، مرا دوست داشته و کسی که او را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته، این مطالب را از جانب من به قوم خود ابلاغ کن و هرکه به زیارت او برود، به تحقیق نزد من آمده و من و جبرئیل و صالح مؤمنان، او را در روز قیامت جزا خواهیم داد.
در حدیث معتبری از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است: چون جانب نجف را زیارت کنی، زیارت کن استخوان های آدم و بدن نوح و جسم علی بن ابیطالب را که به این زیارت، زیارت کرده ای پدران گذشته و محمّد خاتم پیامبران و علی بهترین جانشینان را و در «زیارت ششم» گذشت که فرمودند: رو به قبر امیرمؤمنان بایست و بگو: «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صَفْوَةَ اللّهِ...» الی غیر ذلک.
به راستی که زیبا سروده شیخ جابر در نوعی تضمین خود به قصیده ازریّه در حال اشاره به گنبد علوی:
فَاعْتَمِدْ لِلنَّبِی أَعْظَمَ رَمْسٍ
فِیهِ لِلطُّهْرِ أَحْمَدٍ أَی نَفْسٍ
تکیه کن به بزرگ ترین قبر برای پیامبر
که در آن احمد پاک را چه جانی مدفون است
أَوْ تَرَی الْعَرْشَ فِیهِ أَنْوَرَ شَمْسٍ
فَتَواضَعْ فَثَمَّ دارَةُ قُدْسٍ
یا عرش خدا را یعنی که در آن نورانی ترین خورشید است
پس فروتنی کن که آنجا خانه پاکی است
تَتَمَنَّی الْأَفْلاک
لَثْمَ ثَراهَا
افلاک بوسیدن خاکش
را آرزو کنند
و حکیم سنایی گفته:
مرتضایی که کرد یزدانش
همره جان مصطفی جانش
هر دو یک قبله و خردشان دو
هر دو یک روح کالبدشان دو
دو رونده چو اختر گردون
دو برادر چو موسی و هارون
هردو یک درّ یک صدف بودند
هردو پیرایه شرف بودند
تا نه بگشاد علم حیدر در
ندهد سنّت پیمبر بر
 
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال مسجد کوفه
فضیلت مسجد کوفه
آگاه باش که کوفه یکی از آن چهار شهری است که حق تعالی آن را اختیار فرموده و «طور سینین» تفسیر به آن شده و در روایت آمده است که: کوفه حرم خدا و حرم رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و حرم امیرمؤمنان است و یک درهم صدقه در آن، به صد درهم در جای دیگر و دو رکعت نماز در آن به صدر رکعت محاسبه می شود.
فضیلت مسجد کوفه زیاده از آن است که ذکر شود و در بیان شرافت آن کافی است که یکی از چهار مسجدی است که شایسته است برای درک فیوضاتشان به شتاب به سوی آن ها کوچ کرد و یکی از محل هایی است که مسافر، بین قصر و اتمام نماز در آن آزاد است و نماز واجب در آن برابر حجّ مقبول و معادل هزار نماز است که در جای دیگر خوانده شود.
در روایات وارد شده است که: مسجد کوفه محلّ نماز پیامبران است و جایگاه نماز حضرت مهدی(عج) خواهد شد و در روایتی است: که هزار پیامبر و هزار جانشین پیامبر در آن، نماز خوانده اند و از بعضی روایات استفاده می شود که مسجد کوفه از مسجد اقصی که در بیت المقدس است برتر است.
ابن قولویه از حضرت امام باقر(علیه السلام) روایت کرده: اگر مردم بدانند مسجد کوفه چه اندازه فضیلت دارد، هر آینه از شهرهای دور، تهیه زاد و راحله کنند و به سوی این مسجد بیایند و نیز فرمود: نماز واجب در آن، برابر است با حجّ مقبول و نماز مستحب برابر است با عمره مقبوله، به بیان روایت دیگر نماز واجب و مستحبّ در آن همانند حج و عمره ای است که با رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بجا آورده شود.
شیخ کلینی و غیر او از بزرگان روایت کرده اند از هارون بن خارجه که امام صادق(علیه السلام) به من فرمود: ای هارون بین تو و مسجد کوفه چه اندازه مسافت است، یک میل می شود؟ گفتم: نه؛ فرمود: همه نمازهای خود را در آنجا می خوانی؟ گفتم نه؛ فرمود: اگر من نزدیک آن مسجد بودم امید داشتم از من یک نماز در آن فوت نمی شد؛ هیچ می دانی که برتری و مزیت آن مکان چیست؟
نبوده بنده ی صالحی نه پیامبری مگر آنکه در مسجد کوفه نماز خوانده، حتی در شبی که رسول خدا را به معراج می بردند، جبرئیل به آن حضرت عرضه داشت: می دانی کجایی؟ اکنون در برابر مسجد کوفه ای؛ فرمود: از پروردگارم اجازه بخواه تا در آن مسجد بروم و دو رکعت نماز بخوانم؛ جبرئیل از حضرت حق اذن خواست، حق تعالی مرحمت فرمود، پس آن حضرت را فرود آورد و در آن دو رکعت نماز خواند.
به درستی که جانب راست آن باغی است از باغ های بهشت و وسط آن باغی از باغ های بهشت و پشت آن باغی از باغ های بهشت، همانا نماز واجب در آن برابر است با هزار نماز و نماز مستحب در آن برابر است با پانصد نماز و نشستن در آن، بدون تلاوت قرآن و ذکر، عبادت است و اگر مردم بدانند چه اندازه فضیلت در آن است به سوی آن بیایند، گرچه به روش کودکان خود را به زمین کشند؛
و در روایت دیگر آمده: نماز واجب در آن برابر حج است و نماز مستحب به اندازه عمره و در «ذیل زیارت هفتم» حضرت امیر اشاره به برتری و مزیت این مسجد شریف گذشت و از پاره ای روایات استفاده می شود که جانب راست این مسجد از جانب چپ آن افضل است.
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال مسجد کوفه
عمل ستون پنجم مسجد کوفه
از جمله مواضع ممتاز مسجد کوفه «ستون پنجم» است که باید کنار آن نماز بخوانند و حاجات خود را از خدا بطلبند زیرا در روایات معتبر وارد شده: محلّ نماز حضرت ابراهیم خلیل بوده و با روایات دیگر منافات ندارد، زیرا ممکن است آن حضرت در همه این مواضع نماز خوانده باشد.
در حدیث معتبر از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: ستون پنجم مقام جبرییل است و از روایت بخش گذشته استفاده می شود که مقام امام مجتبی(علیه السلام) است، در نهایت آنچه از احادیث فهمیده می شود، این است که، محل ستون هفتم و پنجم از سایر مکان های مسجد برجسته و برتر است.
سید ابن طاووس گفته: نزد ستون پنجم دو رکعت نماز بخوان به «حمد» و هر سوره ای که خواهی و پس از سلام و تسبیح بگو:
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِجَمِیعِ أَسْمائِک کلِّها مَا عَلِمْنا مِنْها وَمَا لَانَعْلَمُ، وَأَسْأَلُک بِاسْمِک الْعَظِیمِ الْأَعْظَمِ الْکبِیرِ الْأَکبَرِ الَّذِی مَنْ دَعاک بِهِ أَجَبْتَهُ، وَمَنْ سَأَلَک بِهِ أَعْطَیتَهُ، وَمَنِ اسْتَنْصَرَک بِهِ نَصَرْتَهُ، وَمَنِ اسْتَغْفَرَک بِهِ غَفَرْتَ لَهُ، وَمَنِ اسْتَعانَک بِهِ أَعَنْتَهُ، وَمَنِ اسْتَرْزَقَک بِهِ رَزَقْتَهُ، وَمَنِ اسْتَغاثَک بِهِ أَغَثْتَهُ، وَمَنِ اسْتَرْحَمَک بِهِ رَحِمْتَهُ، وَمَنِ اسْتَجارَک بِهِ أَجَرْتَهُ، وَمَنْ تَوَکلَ عَلَیک بِهِ کفَیتَهُ، وَمَنِ اسْتَعْصَمَک بِهِ عَصَمْتَهُ، وَمَنِ اسْتَنْقَذَک بِهِ مِنَ النَّارِ أَنْقَذْتَهُ؛
وَمَنِ اسْتَعْطَفَک بِهِ تَعَطَّفْتَ لَهُ، وَمَنْ أَمَّلَک بِهِ أَعْطَیتَهُ، الَّذِی اتَّخَذْتَ بِهِ آدَمَ صَفِیاً، وَنُوحاً نَجِیاً، وَ إِبْراهِیمَ خَلِیلاً، وَمُوسی کلِیماً، وَعِیسی رُوحاً، وَمُحَمَّداً حَبِیباً، وَعَلِیاً وَصِیاً صَلَّی اللّهُ عَلَیهِمْ أَجْمَعِینَ أَنْ تَقْضِی لِی حَوائِجِی، وَتَعْفُوَ عَمَّا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِی، وَتَتَفَضَّلَ عَلَی بِما أَنْتَ أَهْلُهُ وَلِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ لِلدُّنْیا وَالْآخِرَةِ، یامُفَرِّجَ هَمِّ الْمَهْمُومِینَ، وَیا غِیاثَ الْمَلْهُوفِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک یا رَبَّ الْعالَمِینَ.
نویسنده گوید: از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: به بعضی از اصحاب خود فرمودند: نزد ستون پنجم دو رکعت نماز بخوان که آن مصلاّی ابراهیم است و بگو: «السَّلامُ عَلَی أَبِینا آدَمَ وَ أُمِّنا حَوَّاءَ. . »تا آخر، نزدیک به آنچه که کنار ستون هفتم، به طرف قبله خواندی.
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال مسجد سهله
فضیلت و اعمال مسجد سهله
آگاه باش پس از مسجد کبیر کوفه، مسجدی به برتری و ممتازی مسجد سهله در آن منطقه نیست؛ آن محل مبارک، خانه حضرت ادریس و حضرت ابراهیم و محل ورود حضرت خضر و مسکن آن حضرت است.
از حضرت صادق(علیه السلام) روایت شده به ابو بصیر فرمود: ای ابو محمّد، گویا می بینم حضرت صاحب الأمر با اهل و عیالش در مسجد سهله فرود آید و خانه آن حضرت باشد و حق تعالی هیچ پیامبری نفرستاده، مگر آن که در آن مسجد نماز خوانده و هرکه در آن مسجد اقامت نماید، چنان است که در خیمه رسول خدا(صلی الله علیه وآله) اقامت کرده و هیچ مرد و زن مؤمنی نیست مگر آن که دلش به سوی آن مسجد مشتاق است و در آن مسجد سنگی است که در آن صورت هر پیامبری هست و هیچ کس در آن مسجد با نیت صادقه نماز و دعا نمی کند، مگر آن که با حاجت برآمده بر می گردد و هیچ کس در آن مسجد امان نمی طلبد، مگر آن که از هرچه می ترسد امان می یابد.
گفتم: این است فضیلتی که برای این مسجد است؟ حضرت فرمود: زیادتر بگویم؟ عرض کردم: آری؛ فرمود: این مسجد از جمله بقعه هایی است که خدا دوست دارد او را در آن ها بخوانند و هیچ شب و روزی نیست مگر آن که فرشتگان به زیارت آن می آیند و خدا را در آن مسجد عبادت می کنند. سپس فرمود: اگر من به شما نزدیک بودم همه نمازهایم را در آن مسجد می خواندم.
آنگاه فرمود: ای ابا محمّد آنچه از مزیت و برتری این مسجد وصف نکردم، بیش از آن است که گفتم؛ عرضه داشتم: فدایت شوم، حضرت قائم همیشه در آن مسجد خواهد بود؟ فرمود: آری... تا پایان روایت.
دو رکعت نماز بین شام و خفتن مستحب است. از حضرت صادق(علیه السلام) روایت شده: هر غمناکی چنین کند و دعا نماید، حق تعالی غمش را برطرف کند و از بعض کتب مزاریه نقل شده: که چون خواستی وارد مسجد شوی، نزد درگاه بایست و بگو:
بِسْمِ اللّهِ، وَبِاللّهِ، وَمِنَ اللّهِ، وَ إِلَی اللّهِ، وَمَا شاءَ اللّهُ، وَخَیرُ الْأَسْماءِ لِلّهِ، تَوَکلْتُ عَلَی اللّهِ، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ. اللّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ عُمّارِ مَساجِدِک وَبُیوتِک. اللّهُمَّ إِنِّی أَتَوَجَّهُ إِلَیک بِمُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأُقَدِّمُهُمْ بَینَ یدَی حَوائِجِی فَاجْعَلْنِی اللّهُمَّ بِهِمْ عِنْدَک وَجِیهاً فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ.
اللّهُمَّ اجْعَلْ صَلاتِی بِهِمْ مَقْبُولَهً، وَذَنْبِی بِهِمْ مَغْفُوراً، وَرِزْقِی بِهِمْ مَبْسُوطاً، وَدُعائِی بِهِمْ مُسْتَجاباً، وَحَوائِجِی بِهِمْ مَقْضِیةً، وَانْظُرْ إِلَی بِوَجْهِک الْکرِیمِ نَظْرَةً رَحِیمَةً أَسْتَوْجِبُ بِهَا الْکرامَةَ عِنْدَک، ثُمَّ لَاتَصْرِفْهُ عَنِّی أَبَداً، بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالْأَ بْصارِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِک وَدِینِ نَبِیک وَوَلِیک، وَلَا تُزِغْ قَلْبِی بَعْدَ إِذْ هَدَیتَنِی، وَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْک رَحْمَةً إِنَّک أَنْتَ الْوَهَّابُ. اللّهُمَّ إِلَیک تَوَجَّهْتُ، وَمَرْضاتَک طَلَبْتُ، وَثَوابَک ابْتَغَیتُ، وَبِک آمَنْتُ، وَعَلَیک تَوَکلْتُ. اللّهُمَّ فَأَقْبِلْ بِوَجْهِک إِلَی، وَأَقْبِلْ بِوَجْهِی إِلَیک.
سپس «آیت الکرسی» و سوره «فلق» و سوره «ناس» را بخوان و خدا را «هفت مرتبه» تسبیح و «هفت مرتبه» حمد و «هفت مرتبه» لَا إِلهَ إِلّا اللّهُ و «هفت مرتبه» تکبیر بگو یعنی هریک از «سُبْحانَ اللّهِ، وَالْحَمْدُ لِلّهِ، وَلَا إِلهَ إِلّا اللّهُ، واللّهُ أَکْبَرُ» را «هفت مرتبه» بگو و آن گاه بخوان:
اللّهُمَّ لَک الْحَمْدُ عَلَی مَا هَدَیتَنِی، وَلَک الْحَمْدُ عَلَی مَا فَضَّلْتَنِی، وَلَک الْحَمْدُ عَلَی مَا شَرَّفْتَنِی، وَلَک الْحَمْدُ عَلَی کلِّ بَلاءٍ حَسَنٍ ابْتَلَیتَنِی. اللّهُمَّ تَقَبَّلْ صَلاتِی وَدُعائِی، وَطَهِّرْ قَلْبِی، وَاشْرَحْ لِی صَدْرِی، وَتُبْ عَلَی، إِنَّک أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ.
سید ابن طاووس فرموده: چون اراده کردی به مسجد سهله بروی، در شب چهارشنبه بین مغرب و عشا وارد آن مسجد شو که فضیلت آن از اوقات دیگر بیشتر است؛ همین که وارد مسجد شدی نماز مغرب و «نافله» آن را بخوان، آنگاه دو رکعت نماز تحیت مسجد قربة الی الله قرائت کن، چون فارغ شدی دست ها را به جانب آسمان بلند کن و بگو:
أَنْتَ اللّهُ لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ مُبْدِئُ الْخَلْقِ وَمُعِیدُهُمْ، وَأَنْتَ اللّهُ لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ خالِقُ الْخَلْقِ وَرَازِقُهُمْ، وَأَنْتَ اللّهُ لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ الْقَابِضُ الْباسِطُ، وَأَنْتَ اللّهُ لَا إِلهَ إِلّا أَنْتَ مُدَبِّرُ الْأُمُورِ وَباعِثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ، أَنْتَ وارِثُ الْأَرْضِ وَمَنْ عَلَیها، أَسْأَلُک بِاسْمِک الْمَخْزُونِ الْمَکنُونِ الْحَی الْقَیومِ، وَأَنْتَ اللّهُ لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ عالِمُ السِّرِّ وَأَخْفی، أَسْأَلُک بِاسْمِک الَّذِی إِذا دُعِیتَ بِهِ أَجَبْتَ، وَ إِذَا سُئِلْتَ بِهِ أَعْطَیتَ،
وَأَسْأَلُک بِحَقِّک عَلَی مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیتِهِ، وَبِحَقِّهِمُ الَّذِی أَوْجَبْتَهُ عَلَی نَفْسِک أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَقْضِی لِی حَاجَتِی، السَّاعَةَ السَّاعَةَ، یا سامِعَ الدُّعاءِ، یا سَیداهُ یا مَوْلاهُ یا غِیاثَاهُ، أَسْأَلُک بِکلِّ اسْمٍ سَمَّیتَ بِهِ نَفْسَک، أَوِ اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِی عِلْمِ الْغَیبِ عِنْدَک أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَنَا السَّاعَةَ، یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالْأَبْصَارِ، یا سَمِیعَ الدُّعَاءِ.
سپس به سجده برو و خشوع کن و خدا را به جهت هرچه خواهی بخوان؛ پس از آن دو رکعت نماز در گوشه ای که طرف مغرب و شمال است بخوان که آن محل خانه حضرت ابراهیم است و از آنجا به جنگ «عمالقه» رفت، چون از نماز و «تسبیح حضرت زهرا» فارغ شدی بگو:
اللّهُمَّ بِحَقِّ هذِهِ الْبُقْعَةِ الشَّرِیفَةِ، وَبِحَقِّ مَنْ تَعَبَّدَ لَک فِیها، قَدْ عَلِمْتَ حَوَائِجِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاقْضِها، وَقَدْ أَحْصَیتَ ذُنُوبِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْها. اللّهُمَّ أَحْینِی مَا کانَتِ الْحَیاةُ خَیراً لِی، وَأَمِتْنِی إِذا کانَتِ الْوَفاةُ خَیراً لِی عَلَی مُوالاةِ أَوْلِیائِک وَمُعاداةِ أَعْدائِک، وَافْعَلْ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
پس در گوشه ای دیگر که سمت مغرب و قبله است دو رکعت نماز بخوان و دست ها را بردار و بگو:
اللّهُمَّ إِنِّی صَلَّیتُ هذِهِ الصَّلاةَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِک، وَطَلَبَ نائِلِک، وَرَجاءَ رِفْدِک وَجَوائِزِک فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَقَبَّلْها مِنِّی بِأَحْسَنِ قَبُولٍ، وَبَلِّغْنِی بِرَحْمَتِک الْمَأْمُولَ، وَافْعَلْ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
سپس به سجده برو و دو طرف صورت خویش را به خاک بگذار، آنگاه به گوشه ای که بر طرف مشرق است برو و در آنجا دو رکعت نماز بخوان و دست هایت را بگشا و بگو:
اللّهُمَّ إِنْ کانَتِ الذُّنُوبُ وَالْخَطایا قَدْ أَخْلَقَتْ وَجْهِی عِنْدَک فَلَمْ تَرْفَعْ لِی إِلَیک صَوْتاً وَلَمْ تَسْتَجِبْ لِی دَعْوَةً فَإِنِّی أَسْأَلُک بِک یا اللّهُ فَإِنَّهُ لَیسَ مِثْلَک أَحَدٌ وَأَتَوَسَّلُ إِلَیک بِمُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَأَسْأَلُک أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُقْبِلَ إِلَی بِوَجْهِک الْکرِیمِ، وَتُقْبِلَ بِوَجْهِی إِلَیک، وَلَا تُخَیبَْنِی حینَ أَدْعُوک، وَلَا تَحْرِمَْنِی حینَ أَرْجُوک، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
نویسنده گوید: از بعض کتاب های مربوط به زیارت های غیر معروفه نقل شده: که پس از آن به گوشهٔ دیگر که در جانب مشرق قرار گرفته برو و در آنجا دو رکعت نماز بخوان و بگو:
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِاسْمِک یا اللّهُ أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَجْعَلَ خَیرَ عُمْرِی آخِرَهُ، وَخَیرَ أَعْمَالِی خَواتِیمَها، وَخَیرَ أَیامِی یوْمَ أَلْقاک فِیهِ، إِنَّک عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ. اللّهُمَّ تَقَبَّلْ دُعائِی، وَاسْمَعْ نَجْوای، یا عَلِی یا عَظِیمُ، یا قادِرُ یا قاهِرُ، یا حَیاً لَایمُوتُ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ لِی الذُّنُوبَ الَّتِی بَینِی وَبَینَک، وَلَا تَفْضَحْنِی عَلَی رُؤُوسِ الْأَشْهادِ، وَاحْرُسْنِی بِعَینِک الَّتِی لَاتَنامُ، وَارْحَمْنِی بِقُدْرَتِک عَلَی یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَصَلَّی اللّهُ عَلَی سَیدِنا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ یا رَبَّ الْعالَمِینَ.
پس از آن دو رکعت نماز در خانه ای که میان مسجد است بخوان و بگو:
یا مَنْ هُوَ أَ قْرَبُ إِلَی مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ، یا فَعَّالاً لِما یرِیدُ، یا مَنْ یحُولُ بَینَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَحُلْ بَینَنا وَبَینَ مَنْ یؤْذِینا بِحَوْلِک وَقُوَّتِک یا کافِی مِنْ کلِّ شَیءٍ وَلَا یکفِی مِنْهُ شَیءٌ اکفِنَا الْمُهِمَّ مِنْ أَمْرِ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
سپس دو طرف صورت خود را بر خاک بگذار.
نویسنده گوید: این مکان شریف در این زمان معروف به «مقام امام زین العابدین»(علیه السلام) است.
و در کتاب «مزار قدیم» نقل کرده: پس از دو رکعت نماز در این مقام بخوان دعای: «اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا مَنْ لَاتَرَاهُ الْعُیُونُ..» را و این دعا در اعمال دکّه باب امیرمؤمنان در مسجد کوفه ذکر شد، به آنجا رجوع شود؛
و در نزدیک همین مکان بقعه ای است معروف به «مقام مهدی»، زیارت آن حضرت در آن محل شریف مناسب است و از بعض کتاب های مربوط به زیارت نقل شده: که شایسته است آن حضرت را در حال ایستاده، به زیارت «سَلامُ اللّهِ الْکامِلُ التَّامُّ الشَّامِلُ...»، زیارت کنی و این همان استغاثه ای است که ما در فصل هفتم از باب اوّل از کتاب «کلم طیب» نقل کردیم و تکرارش را مناسب نمی دانیم. سید ابن طاووس آن را بعد از دو رکعت نماز یکی از زیارات سرداب مقدّس برشمرده است.
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال مسجد سهله
مسجد صعصعه
و در نزدیکی مسجد او [مسجد زید] مسجد برادرش «صعصعه بن صوحان» است که او نیز از اصحاب امیرمؤمنان و از عارفان به حق آن حضرت و از بزرگان اهل ایمان است و آن قدر فصیح و بلیغ بوده که امیرمؤمنان او را «خطیب شحشح» [روان در گفتار و سخنرانی] گفته و به مهارت در سخنرانی ها و فصاحت در زبان از او تعریف کرده و هم او را به قلّت مؤونه [قانع و بی نیاز از مردم] و کثرت معونه [یاری دهنده به مردم در حدّ زیاد] مدح فرموده؛
و در شبی که امیرمؤمنان از دنیا رفت و فرزندان آن حضرت جنازه نازنینش را از کوفه به نجف حمل کردند، صعصعه از جمله مشایعت کنندگان جنازه آن جناب بود و چون اهل بیت از کار دفن امام فارغ شدند، صعصعه کنار قبر مقدّس ایستاد و مشتی از خاک قبر برگرفت و بر سر خود ریخت و گفت: پدر و مادرم فدایت ای امیرمؤمنان، گوارا باد تو را کرامت های خدا ای ابوالحسن، به راستی زادگاه تو پاکیزه و صبر تو نیرومند و جهادت بزرگ بود و به آنچه آرزو داشتی رسیدی و تجارت سودمندی کردی و به نزد پروردگار خود رفتی.
و از این نوع کلمات بسیار گفت و به سختی گریست و دیگران را به گریه واداشت و در حقیقت کنار قبر آن حضرت در آن دل شب مجلس روضه برقرار شد و صعصعه به منزله روضه خوان بود و مستمعین او جناب امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام) و محمّد حنفیه و قمر بنی هاشم و سایر فرزندان و بستگان آن حضرت بودند و چون این کلمات به پایان رسید، رو به جانب امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام) و سایر آقازادگان کرد و ایشان را تعزیت و تسلیت گفت، سپس همگی به کوفه بازگشتند.
در هر صورت مسجد صعصعه از مساجد شریف کوفه است و جماعتی امام زمان (صلوات الله علیه) را در ماه رجب، در آن مسجد مبارک دیده اند که دو رکعت نماز بجا آورده و این دعا را خوانده است: «اللّهُمَّ یَا ذَا الْمِنَنِ السَّابِغَةِ وَالْآلاءِ الْوَازِعَةِ»
و ظاهر عمل آن حضرت نشان می دهد که این دعا مخصوص این مسجد شریف و از اعمال آن است، نظیر دعاهای مسجد سهله و زید، اما چون در ماه رجب بوده که این دعا خوانده شده احتمال داده شده که شاید این دعا از دعاهای ایام رجب باشد، بنابراین در کتاب های علما در اعمال ماه رجب ذکر شده و ما نیز چون این دعا را در اعمال ماه رجب ذکر کرده بودیم به این اندازه اکتفا کردیم و به تکرارش نپرداختیم، هرکه بخواهد می تواند مراجعه کند ان شاءالله تعالی.
مفاتیح الجنان : زیارات مطلقه امام حسین (ع)
زیارت سوم امام حسین (ع)
زیارت کوتاهی است که سید ابن طاووس، در کتاب «مزار» نقل کرده و در آن مزیت بسیاری آمده است؛ فرمود [با حذف اسناد روایت]: از جابر جعفی، از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که به جابر فرمود: بین شما و قبر حسین(علیه السلام) چه اندازه مسافت است؟ عرضه داشتم: یک روز و پاره ای از روز، فرمود: آن حضرت را زیارت می کنی؟ گفتم: آری، فرمود: آیا تو را خشنود نکنم، آیا تو را به ثواب ایشان مژده ندهم؟ گفتم: آری فدایت شوم.
فرمود: مردی از شما، چون برای زیارت او مهیا شود، اهل آسمان یکدیگر را مژده دهند و چون از منزلش، سوار یا پیاده بیرون رود، حق تعالی هزار فرشته از فرشتگان را بر او بگمارد که بر او صلوات فرستند تا به قبر امام حسین(علیه السلام) برسد.
آنگاه امام صادق فرمود: چون به سوی قبر حسین(علیه السلام) آمدی، بر درگاه روضه بایست و این کلمات را بگو که برای تو به تلافی هر کلمه از آن، بهره ای از رحمت الهی خواهد بود. عرضه داشتم: فدایت شوم آن کلمات کدام است؟ فرمود: بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا وَارِثَ آدَمَ صَِفْوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ نُوحٍ نَبِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وَارِثَ إِبْراهِیمَ خَلِیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وَارِثَ مُوسی کلِیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عِیسی رُوحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُحَمَّدٍ سَیدِ رُسُلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عَلِی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَخَیرِ الْوَصِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ الْحَسَنِ الرَّضِی الطَّاهِرِ الرَّاضِی الْمَرْضِی، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الصِّدِّیقُ الْأَکبَرُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْوَصِی الْبَرُّ التَّقِی، السَّلامُ عَلَیک وَعَلَی الْأَرْواحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنائِک وَأَناخَتْ بِرَحْلِک، السَّلامُ عَلَیک وَعَلَی الْمَلائِکةِ الْحَافِّینَ بِک، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَجاهَدْتَ الْمُلْحِدِینَ، وَعَبَدْتَ اللّهَ حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، السَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
آنگاه به سوی قبر مطهر می روی و برای تو به هر قدمی که برداری و بگذاری، ثواب کسی که در راه خدا کشته شده و در خون خود غلطیده خواهد بود. چون به قبر رسیدی، دست خود را به قبر بمال و بگو: «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللّهِ فِی أَرْضِهِ؛ سلام بر تو ای حجت خدا در زمین». سپس برای خواندن نماز برو، به هر رکعتی که نزد آن حضرت بخوانی، برای تو همانند ثواب کسی که هزار حج و عمره بجا آورده و هزار بنده آزاد کرده خواهد بود و همانند کسی که هزار صحنه با پیامبر مرسلی ایستاده باشد پاداش می گیری. .. تا پایان روایت؛ این روایت با تفاوت اندکی با روایت مفضّل بن عمر، در«آداب زیارت امام حسین»(علیه السلام) گذشت.
مفاتیح الجنان : زیارات مخصوصه امام حسین (ع)
اوقات شریفه زیارت امام حسین (ع)
نویسنده گوید: زیارت امام حسین(علیه السلام) در [همه] اوقات شریفه و شب ها و روزهای متبرکه، به غیر «این اوقات که ذکر شد» نیز افضل است، به ویژه اوقاتی که به آن حضرت نسبتی داشته باشد، مانند «روز مباهله» و «روز نزول هَل اتی» و «روز ولادت آن حضرت» و نیز «شب های جمعه».
از روایتی استفاده می شود که حق تعالی در هر شب جمعه نظر لطفی بر آن حضرت می کند و همه پیامبران و اوصیای ایشان را به زیارت حضرتش می فرستد.
ابن قولَوَیه از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده: هرکه قبر امام حسین(علیه السلام) را در هر جمعه زیارت کند، البته آمرزیده می شود و از دنیا با حالت حسرت بیرون نرود و خانه اش در بهشت با امام حسین(علیه السلام) باشد.
در خبر اَعمَش آمده: همسایه او برایش گفت: در خواب دیدم رقعه هایی از آسمان فرو می ریزد که در آن ها برای هرکه امام حسین(علیه السلام) را در شب جمعه زیارت کند امان نوشته اند و بعد از این در اعمال کاظمَین در طی «حکایت حاج علی بغدادی» به این مطلب اشاره خواهد شد. در غیر این اوقات از اوقات شریفه دیگر نیز خوب است آن حضرت زیارت شود.
روایت شده از امام صادق(علیه السلام) پرسیدند: آیا برای زیارت امام حسین(علیه السلام) زمان خاصی است که بهتر از زمان های دیگر باشد؟ فرمود: آن حضرت را در هروقت و هر زمان زیارت کنید که در زیارت آن حضرت خیر مقرّر است، هرکه آن را بیشتر به عمل آورد، خیر بیشتری خواهد یافت و هرکه کمتر انجام دهد، خیر کمتری به دست می آورد و در زیارت کردن آن حضرت در اوقات شریفه بکوشید که اعمال صالحه در آن اوقات ثوابش دو چندان است و در آن اوقات شریفه فرشتگان الهی برای زیارت آن حضرت از آسمان نازل می شوند تا پایان روایت؛
و برای خصوص این اوقاتِ یاد شده زیارت منقولی یافت نشده، تنها برای «روز سوم شعبان» که روز ولادت حضرت امام حسین(علیه السلام) است، دعایی از ناحیه مبارکه بیرون آمده که باید آن را خواند و ما آن را در طی اعمال ماه شعبان بیان کردیم.
بدان که زیارت آن حضرت در غیر کربلا، از شهرهای دور مزیّت زیادی دارد و ما در اینجا به ذکر دو روایت که در کتاب های «کافی»، «تهذیب» و «من لا یحضرها الفقیه» است قناعت می کنیم.
«روایت اوّل»: ابن ابی عُمَیر از هشام روایت کرده امام صادق(علیه السلام) فرمود: هرگاه راه یکی از شما دور و از خانه اش تا قبور ما مسافت زیادی باشد، به پشت بام بلندتر خانۀ خود بالا رود و دو رکعت نماز بخواند و به سلام کردن به سوی قبرهای ما اشاره کند، به درستی که آن نماز و سلام به ما می رسد.
«روایت دوم»: از حنّان بن سدیر از پدرش نقل شده امام صادق(علیه السلام) به من فرمود: ای سدیر آیا هر روز قبر حسین(علیه السلام) را زیارت می کنی؟ عرض کردم: فدایت شوم نه؛ فرمود: شما جفا کارید، آیا در هر جمعه او را زیارت می کنید؟ گفتم: نه؛ فرمود: آیا در هر ماهی زیارت می کنید؟ گفتم: نه؛ فرمود: آیا در هر سالی زیارت می کنید؟ گفتم: گاهی از سال ها شده که زیارت کرده ام، فرمود: ای سدیر شما به امام حسین(علیه السلام) چه جفاکارید!
آیا نمی دانید که حق تعالی دو هزارهزار فرشته [در کتاب «تهذیب» و «فقیه» هزارهزار فرشته آمده است] ژولیده موی و غبارآلود گمارده تا بر آن حضرت گریه کنند و زیارت نمایند که هرگز سست نمی شوند و برای تو ای سدیر چه می شود که زیارت کنی قبر امام حسین(علیه السلام) را در هر جمعه «پنج مرتبه» و در هر روزی «یک مرتبه»؟
گفتم: فدایت شوم بین ما و او فاصله بسیاری است، فرمود: به بام خانه ات بالا رو و سپس به راست و چپ نظر کن، آنگاه سر خود را به سوی آسمان بردار، سپس قصد کن جهت قبر آن حضرت را و بگو: «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبا عَبْدِاللّهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ» به خاطر این عمل زیارتی برای تو نوشته می شود، و آن زیارت حجّ و عمره است. سدیر گفت: بسا شد که این را در ماه بیش از بیست مرتبه بجا آوردم. و در آغاز «زیارت اوّل» از زیارت مطلقه مطلبی که مناسب این مقام بود گذشت، مراجعه کنید.
مفاتیح الجنان : زیارت کاظمین (ع)
زیارت جناب سلمان
بدان که از تکالیف زائران در شهر کاظمین، رفتن به مدائن است، برای زیارت عبد صالح الهی، جناب سلمان محمّدی (رضوان الله علیه) که نخستین ارکانِ اربعه است و مخصوص به شرافتِ «سَلمانُ مِنّا اَهلَ البَیتِ» و درآمده در شمار اهل بیت نبوّت و عصمت است.
در فضیلت او جناب رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: «سلمان دریایی است که نخشکد و گنجی است که پایان نپذیرد، سلمان از ما اهل بیت است، حکمت می بخشد و برهان می آورد».
حضرت امیر(علیه السلام) او را مانند لقمان، بلکه امام صادق(علیه السلام) او را بهتر از لقمان دانسته و حضرت باقر(علیه السلام) او را از متوسّمین [کسانی که با تمام وجودشان درصدد شناخت حق و در جستجوی حقایق الهی اند] برشمرده.
از روایات استفاده می شود که آن جناب اسم اعظم را می دانست و از محدَّثین ـ به فتح دال ـ [کسی که فرشتگان با او سخن می گویند] بوده است. برای ایمان ده درجه است و او در درجه دهم قرار داشت و عالِم به غیب و زمان مرگ افراد بود و در دنیا از خوراکی های بهشت تناول فرمود و بهشت مشتاق و عاشق او بود و خدا و رسول، او را دوست داشتند.
حق تعالی پیامبر(صلی الله علیه وآله) را به محبّت چهار نفر امر فرمود که سلمان یکی از ایشان است و آیاتی در مدح او و همتایان او نازل شد و جبرائیل هرگاه بر حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) فرود می آمد امر می کرد از جانب پروردگار به سلمان سلام برساند و او را به علم منایا [زمان مرگ افراد] و بلایا و انساب مطلّع گرداند و شب ها برای او در خدمت پیامبر(صلی الله علیه وآله) مجلس اُنسی بوده.
حضرت رسول و امیرمؤمنان چیزهایی از مخزون و مکنون علم خدا به او تعلیم کردند که غیر او قابلیت و قدرت تحمّل آن را نداشته و به مرتبه ای رسید که امام صادق(علیه السلام) فرمود: «سلمان دانش اول و آخر را یافت و او دریایی است که هر چه از او برگرفته شود پایان نپذیرد و او از ما اهل بیت است».
برای شوق زائران و رغبتشان به زیارت آن جناب کافی است تفکر کردن در اختصاص و امتیازش در میان تمام صحابه و جمیع امّت به اینکه حضرت امیرمؤمنان(علیه السلام) در یک شب از مدینه به مداین رفت و به دست مبارک خود او را غسل داد و کفن کرد و بر او با صفوفی بسیار از ملائکه نماز خواند و در همان شب به مدینه بازگشت. زِهی شرافت و مودّت و محبّت به خانواده رسالت که انسان را به این مرتبه از شکوه و عظمت می رساند.
امّا کیفیت زیارت آن جناب: بدان که سید ابن طاووس در کتاب «مصباح الزّائر» برای آن بزرگوار چهار زیارت نقل کرده و ما در اینجا به همان زیارت اول اکتفا می کنیم و در کتاب «هدیه» زیارت چهارم را که شیخ در «تهذیب» ذکر فرموده است نقل کردیم.
چون خواستی آن جناب را زیارت کنی، نزد قبر او به طرف قبله بایست و بگو:
السَّلامُ عَلَی رَسُولِ اللّهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللّهِ خَاتَمِ النَّبِیینَ، السَّلامُ عَلَی أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ سَیدِ الْوَصِیینَ، السَّلامُ عَلَی الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومِینَ الرَّاشِدِینَ، السَّلامُ عَلَی الْمَلائِکةِ الْمُقَرَّبِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا صَاحِبَ رَسُولِ اللّهِ الْأَمِینِ، السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا مُودَعَ أَسْرَارِ السَّادَةِ الْمَیامِینِ، السَّلامُ عَلَیک یا بَقِیةَ اللّهِ مِنَ الْبَرَرَةِ الْمَاضِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِاللّهِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ،
أَشْهَدُ أَنَّک أَطَعْتَ اللّهَ کما أَمَرَک، وَاتَّبَعْتَ الرَّسُولَ کمَا نَدَبَک، وَتَوَلَّیتَ خَلِیفَتَهُ کما أَلْزَمَک، وَدَعَوْتَ إِلَی الاهْتِمامِ بِذُرِّیتِهِ کمَا وَقَفَک؛ وَعَلِمْتَ الْحَقَّ یقِیناً وَاعْتَمَدْتَهُ کمَا أَمَرَک، وَ أَشْهَدُ أَنَّک بابُ وَصِی الْمُصْطَفی، وَطَرِیقُ حُجَّةِ اللّهِ الْمُرْتَضی، وَأَمِینُ اللّهِ فِیمَا اسْتُوْدِعْتَ مِنْ عُلُومِ الْأَصْفِیاءِ،
أَشْهَدُ أَنَّک مِنْ أَهْلِ بَیتِ النَّبِی النُّجَبَاءِ الْمُخْتَارِینَ لِنُصْرَةِ الْوَصِی، أَشْهَدُ أَنَّک صاحِبُ الْعاشِرَةِ، وَالْبَراهِینِ وَالدَّلائِلِ الْقاهِرَةِ، وَأَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَأَدَّیتَ الْأَمانَةَ، وَنَصَحْتَ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ، وَصَبَرْتَ عَلَی الْأَذی فِی جَنْبِهِ حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ،
لَعَنَ اللّهُ مَنْ جَحَدَک حَقَّک، وَحَطَّ مِنْ قَدْرِک، لَعَنَ اللّهُ مَنْ آذاک فِی مَوالِیک، لَعَنَ اللّهُ مَنْ أَعْنَتَک فِی أَهْلِ بَیتِک، لَعَنَ اللّهُ مَنْ لامَک فِی سَادَاتِک، لَعَنَ اللّهُ عَدُوَّ آلِ مُحَمَّدٍ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ وَضاعَفَ عَلَیهِمُ الْعَذابَ الْأَلِیمَ؛
صَلَّی اللّهُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِاللّهِ، صَلَّی اللّهُ عَلَیک یا صاحِبَ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَعَلَیک یا مَوْلی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَصَلَّی اللّهُ عَلَی رُوحِک الطَّیبَةِ، وَجَسَدِک الطَّاهِرِ، وَأَلْحَقَنا بِمَنِّهِ وَرَأْفَتِهِ إِذا تَوَفَّانا بِک وَبِمَحَلِّ السَّادَةِ الْمَیامِینِ وَجَمَعَنا مَعَهُمْ بِجِوارِهِمْ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ.
صَلَّی اللّهُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِاللّهِ، وَصَلَّی اللّهُ عَلَی إِخْوانِک الشِّیعَةِ الْبَرَرَةِ مِنَ السَّلَفِ الْمَیامِینِ، وَأَدْخَلَ الرَّوْحَ وَالرِّضْوانَ عَلَی الْخَلَفِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ، وَأَلْحَقَنا وَ إِیاهُمْ بِمَنْ تَوَلَّاهُ مِنَ الْعِتْرَةِ الطَّاهِرِینَ، وَعَلَیک وَعَلَیهِمُ السَّلامُ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
آنگاه سوره «إِنّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ» را «هفت مرتبه» بخوان، سپس هرچه خواهی نماز مستحب بخوان.
نویسنده گوید: چون خواستی از زیارت سلمان بازگردی، به جهت وداع نزد قبر بایست و این وداع را که سید در آخر زیارت چهارم ذکر فرموده است بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِاللّهِ، أَنْتَ بابُ اللّهِ الْمُؤْتی مِنْهُ وَالْمَأْخُوذُ عَنْهُ، أَشْهَدُ أَنَّک قُلْتَ حَقّاً، وَنَطَقْتَ صِدْقاً، وَدَعَوْتَ إِلی مَوْلای وَمَوْلاک عَلانِیةً وَسِرّاً، أَتَیتُک زائِراً وَحَاجَاتِی لَک مُسْتَوْدِعاً، وَهَا أَنَا ذَا مُوَدِّعُک، أَسْتَوْدِعُک دِینِی وَأَمانَتِی وَخَواتِیمَ عَمَلِی وَجَوَامِعَ أَمَلِی إِلی مُنْتَهی أَجَلِی، وَالسَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، وَصَلَّی اللّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الْأَخْیارِ.
آنگاه خدا را بسیار بخوان و بازگرد.
مفاتیح الجنان : زیارت امام رضا (ع)
فضیلت زیارت امام رضا(ع)
فضیلت زیارت آن حضرت بیش از آن است که به شمار آید و ما در اینجا تنها به ذکر چند خبر تبرّک می جوییم و بیشتر آن را از «تحفة الزائر» نقل می کنیم.
اول:
از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) روایت شده: زود باشد که پاره ای از تن من، در زمین خراسان مدفون شود، هیچ مؤمنی او را زیارت نکند، مگر آنکه حق تعالی بهشت را برای او واجب کند و بدنش را بر آتش دوزخ حرام سازد.
در حدیث معتبر دیگری فرمود: پاره ای از بدن من در خراسان مدفون خواهد شد، هر اندوهگینی او را زیارت کند، البته حق تعالی اندوهش را برطرف کند و هر گناهکاری او را زیارت نماید، البته گناهانش را بیامرزد.
دوم:
به سند معتبر روایت شده: که حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) فرمود: هرکه قبر فرزند من علی را زیارت کند، برای او نزد خدای تعالی ثواب هفتاد حج پذیرفته باشد. راوی بعید دانست و گفت: هفتاد حج پذیرفته؟! حضرت فرمود: آری هفتاد هزار حج، گفت: هفتاد هزار حج؟!
فرمود: چه بسا حجّی که پذیرفته نباشد، هرکه آن حضرت را زیارت کند یا یک شب نزد آن حضرت بیتوته کند چنان باشد که خدا را در عرش زیارت کرده باشد، گفت: چنان که خدا را در عرش زیارت کرده باشد؟
فرمود: آری چون روز قیامت شود، چهار نفر از پیشینیان و چهار نفر از پسینیان بر عرش الهی خواهند بود، اما پیشینیان نوح(علیه السلام) و ابراهیم(علیه السلام) و موسی(علیه السلام) و عیسی(علیه السلام) هستند و اما پسینیان، محمّد(صلی اللّه علیه و آله) و علی(علیه السلام) و حسن(علیه السلام) و حسین(علیه السلام) هستند، آنگاه ریسمانی در پای عرش می کشند، پس زیارت کنندگانِ قبور امامان با ما می نشینند و به تحقیق زیارت کنندگان قبر فرزندم علی، درجه ایشان از همه بالاتر و عطایشان از همه بیشتر خواهد بود.
سوم:
از حضرت رضا(علیه السلام) روایت شده: در خراسان بقعه ای است که زمانی بر آن خواهد آمد که محل رفت وآمد فرشتگان شود پس پیوسته گروه هایی از فرشتگان از آسمان فرود خواهند آمد و گروه هایی بالا خواهند رفت تا در صُور بدمند. پرسیدند: یا بن رسول الله کدام بقعه است؟
فرمود: آن بقعه در زمین طوس است و آن والله باغی است از باغ های بهشت، هرکه مرا در آن بقعه زیارت کند، چنان است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را زیارت کرده و حق تعالی برای او به سبب آن زیارت، ثواب هزار حج پسندیده و هزار عمره پذیرفته بنویسد و من و پدرانم در روز قیامت شفیع او باشیم.
چهارم:
به چندین سند صحیح از ابن ابی نصر نقل شده که گفت: نامه امام رضا(علیه السلام) را خواندم در آن نوشته شده بود: به شیعیان من برسانید که زیارت من نزد خدا برابر است با هزار حج، پس من این حدیث را خدمت حضرت جواد(علیه السلام) عرض کردم، فرمود: آری والله هزار هزار حج است، برای کسی که آن حضرت را زیارت کند و حق او را بشناسد.
پنجم:
به دو سند معتبر روایت شده: حضرت رضا(علیه السلام) فرمود: هرکه مرا با این دوری بارگاه زیارت کند، من روز قیامت در سه نقطۀ حساس نزد او آیم تا او را از هراس های آن ها نجات بخشم: نخست وقتی که نامه های نیکوکاران در دست راست ایشان و نامه های بدکاران در دست چپ ایشان پرواز کند و دیگر نزد صراط و سوم نزد ترازوی اعمال.
ششم:
در حدیث معتبر دیگری فرمود: زود باشد که بر اثر ظلم و ستم با زهر به قتل برسم و کنار هارون الرشید به خاک سپرده شوم و خدا تربت مرا محلّ تردّد شیعیان و دوستان من گرداند پس هرکه مرا در این غربت زیارت کند، برای او واجب می شود که من او را در روز قیامت زیارت کنم و سوگند می خورم، به خدایی که محمّد(صلی الله علیه وآله) را به پیامبری گرامی داشته و او را بر تمام خلایق برگزیده که هرکه از شما شیعیان نزد قبر من دو رکعت بجا آورد، البته از جانب خداوند عالمیان در روز قیامت آمرزش گناهان را مستحق شود و به حق آن خدایی که ما را بعد از محمّد(صلی الله علیه وآله) به امامت گرامی داشته و به وصیت آن حضرت مخصوص گردانید، سوگند یاد می کنم که زیارت کنندگان قبر من در روز قیامت بر خدا گرامی تر از هر گروه دیگری هستند و هر مؤمنی که مرا زیارت کند و بر روی او قطره ای از باران برسد، البته حق تعالی جسم او را بر آتش دوزخ حرام گرداند.
هفتم:
به سند معتبر روایت شده: محمّد بن سلیمان از حضرت جواد(علیه السلام) پرسید: شخصی به عنوان حج تمتع، حج واجب خود را انجام داد و پس از آن به مدینه رفت و حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) را زیارت نمود، آنگاه به نجف رفت و پدرتان امیرمؤمنان را زیارت کرد، درحالی که حق او را می شناخت و می دانست که او حجت خدا بر خلق و باب الله است که از آن باب باید به خدا رسید، بر آن حضرت سلام کرد و به کربلا رفت و حضرت امام حسین(علیه السلام) را زیارت کرد؛ سپس به بغداد رفت و حضرت امام موسی کاظم(علیه السلام) را زیارت کرد و پس از این زیارت ها به شهر خود بازگشت.
در این وقت خدا آن قدر مال به او روزی کرد که می تواند به حج برود، برای این مرد که حج واجب خود را انجام داده کدام یک از این دو عمل بهتر است، آیا برگردد و دوباره حج کند یا به خراسان رفته و پدرتان حضرت رضا(علیه السلام) را زیارت کند؟ فرمود: بلکه برود بر پدرم سلام کند که این افضل است و باید که در ماه رجب باشد و در این زمان انجام ندهید که بر ما و شما از دست حاکم زمان ترس رسوا ساختن و عیب جویی است.
هشتم:
شیخ صدوق در کتاب «من لا یحضره الفقیه» از حضرت امام جواد(علیه السلام) روایت کرده: در میان دو کوه طوس قطعه ای از زمین است که از بهشت برداشته شده، هرکه وارد آن شود در روز قیامت از آتش ایمنی یابد.
نهم:
و نیز از آن حضرت [حضرت امام جواد(علیه السلام)] روایت کرده: من از جانب حق تعالی بهشت را ضمانت می کنم برای هرکه قبر پدرم را در طوس زیارت کند، درحالی که عارف به حق آن حضرت باشد.
دهم:
شیخ صدوق در کتاب «عُیون اَخبار الرّضا» روایت کرده: مردی از نیکان، حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) را در خواب دید، خدمت آن حضرت عرضه داشت: یا رسول الله، از فرزندانت کدام یک را زیارت کنم؟ فرمود: بعضی از فرزندان من زهر نوشیده و برخی کشته شده پیش من آمدند. گفتم: با پراکنده شدن مشاهد ایشان کدامیک از آنان را زیارت کنم؟ فرمود: آن را که به تو نزدیک تر است زیارت کن، یعنی آن را که محل تو به بارگاهش نزدیک تر است و او را در زمین غربت به خاک سپرده اند، گفتم: یا رسول الله، از این فرمایش «رضا» را قصد کردید؟ فرمود: بگو: «صلّی اللّه علیه»، بگو: «صلّی اللّه علیه»، بگو: «صلّی اللّه علیه»، این جمله را «سه بار» فرمود.
نویسنده گوید: در کتاب «وسائل» و «مستدرک» فصول و ابوابی ذکر شده در مورد استحباب تبرّک به مشهد امام رضا و مشاهد امامان (علیهم السلام) و استحباب اختیار زیارت امام رضا (علیه السلام) بر زیارت امام حسین (علیه السلام) و بر زیارت دیگر امامان (علیهم السلام) و بر حج مستحب و عمره مستحب و چون این کتاب گنجایش شرح مفصل مطلب را ندارد، ما به همین چند روایت که عشره کامله است قناعت کردیم.
مفاتیح الجنان : دعا برای امام زمان (عج)
دعاى عهد
از حضرت صادق(علیه السلام) روایت شده: هرکه چهل صبحگاه این عهد را بخواند، از یاوران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود، خدا او را از قبر بیرون آورد که در خدمت آن حضرت باشد و حق تعالی بر هر کلمه هزار حسنه به او کرامت فرماید و هزار گناه از او محو سازد و آن عهد این است:
اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیمِ، وَرَبَّ الْکرْسِی الرَّفِیعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظِیمِ، وَرَبَّ الْمَلائِکةِ الْمُقَرَّبِینَ وَالْأَنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ.
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِوَجْهِک الْکرِیمِ وَبِنُورِ وَجْهِک الْمُنِیرِ وَمُلْکک الْقَدِیمِ، یا حَی یا قَیومُ، أَسْأَلُک بِاسْمِک الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَبِاسْمِک الَّذِی یصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیاً قَبْلَ کلِّ حَی، وَیا حَیاً بَعْدَ کلِّ حَی، وَیا حَیاً حِینَ لَاحَی، یا مُحْیی الْمَوْتی، وَمُمِیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَی لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ؛
اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِی الْمَهْدِی الْقائِمَ بِأَمْرِک صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ وَعَلَی آبائِهِ الطَّاهِرِینَ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ فِی مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها، سَهْلِها وَجَبَلِها، وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنِّی وَعَنْ وَالِدَی مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللّهِ، وَمِدادَ کلِماتِهِ، وَمَا أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَأَحاطَ بِهِ کتابُهُ.
اللّهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ یوْمِی هذَا وَمَا عِشْتُ مِنْ أَیامِی عَهْداً وَعَقْداً وَبَیعَةً لَهُ فِی عُنُقِی لَا أَحُولُ عَنْها وَلَا أَزُولُ أَبَداً، اللّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ، وَالذَّابِّینَ عَنْهُ، والْمُسارِعِینَ إِلَیهِ فِی قَضاءِ حَوَائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلِینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامِینَ عَنْهُ، وَالسَّابِقِینَ إِلی إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدِینَ بَینَ یدَیهِ؛
اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَینِی وَبَینَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَی عِبادِک حَتْماً مَقْضِیاً فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کفَنِی، شاهِراً سَیفِی، مُجَرِّداً قَناتِی، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحاضِرِ وَالْبادِی. اللّهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ، وَاکحُلْ [وَاکحَلْ] ناظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ، وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَأَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُک بِی مَحَجَّتَهُ، وَأَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ.
وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَک، وَأَحْی بِهِ عِبادَک، فَإِنَّک قُلْتَ وَقَوْلُک الْحَقُّ: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کسَبَتْ أَیدِی النّاسِ»، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیک وَابْنَ بِنْتِ نَبِیک الْمُسَمَّی بِاسْمِ رَسُولِک، حَتَّی لَایظْفَرَ بِشَیءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَیحِقَّ الْحَقَّ وَیحَقِّقَهُ؛
وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِک، وَناصِراً لِمَنْ لَایجِدُ لَهُ ناصِراً غَیرَک، وَمُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کتابِک، وَمُشَیداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِینِک وَسُنَنِ نَبِیک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِینَ.
اللّهُمَّ وَسُرَّ نَبِیک مُحَمَّداً صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ بِرُؤْیتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلَی دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ. اللَّهُمَّ اکشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یرَوْنَهُ بَعِیداً وَنَرَاهُ قَرِیباً، بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
آنگاه «سه بار» بر ران راست خود دست می زنی و در هر مرتبه می گویی:
الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا مَوْلای یا صاحِبَ الزَّمانِ.
مفاتیح الجنان : دعا برای امام زمان (عج)
دعای امام رضا(ع) براى امام زمان(عج)
سید ابن طاووس فرموده است: چون خواستی از حرم مطهّر آن حضرت بیرون بروی، به سوی سرداب شریف برگرد و در آنجا هرچه می خواهی نماز بخوان، آنگاه رو به قبله بایست و بگو: «اللّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِیِّک..» و این دعا را تا پایان آن ذکر کرده [این دعا در ادامه می آید] و سپس فرموده: خدا را بسیار بخوان و با خوشبختی بازگرد ان شاء الله تعالی.
نویسنده گوید: شیخ در کتاب «مصباح» این دعا را در اعمال روز جمعه از حضرت امام رضا(علیه السلام) نقل کرده و ما هم این دعا را به صورتی که شیخ از آن حضرت نقل نموده، در اینجا می آوریم.
شیخ فرموده است: یونس بن عبدالرحمن روایت کرده: که حضرت امام رضا(علیه السلام) امر می فرمودند به دعا نمودن، برای حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه) به این دعا:
اللّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِیک وَخَلِیفَتِک وَحُجَّتِک عَلَی خَلْقِک، وَ لِسانِک الْمُعَبِّرِ عَنْک، النَّاطِقِ بِحِکمَتِک، وَعَینِک النَّاظِرَةِ بِإِذْنِک، وَشاهِدِک عَلَی عِبادِک، الْجَحْجاحِ الْمُجاهِدِ الْعائِذِ بِک الْعابِدِ عِنْدَک، وَأَعِذْهُ مِنْ شَرِّ جَمِیعِ مَا خَلَقْتَ وَبَرَأْتَ وَأَنْشَأْتَ وَصَوَّرْتَ، وَاحْفَظْهُ مِنْ بَینِ یدَیهِ، وَمِنْ خَلْفِهِ، وَعَنْ یمِینِهِ، وَعَنْ شِمالِهِ، وَمِنْ فَوْقِهِ، وَمِنْ تَحْتِهِ بِحِفْظِک الَّذِی لَایضِیعُ مَنْ حَفِظْتَهُ بِهِ،
وَاحْفَظْ فِیهِ رَسُولَک وَآباءَهُ أَئِمَّتَک وَدَعائِمَ دِینِک، وَاجْعَلْهُ فِی وَدِیعَتِک الَّتِی لَا تَضِیعُ، وَفِی جِوارِک الَّذِی لَایخْفَرُ، وَفِی مَنْعِک وَعِزِّک الَّذِی لَایقْهَرُ، وَآمِنْهُ بِأَمانِک الْوَثِیقِ الَّذِی لَایخْذَلُ مَنْ آمَنْتَهُ بِهِ، وَاجْعَلْهُ فِی کنَفِک الَّذِی لاَ  یرامُ مَنْ کانَ فِیهِ، وَانْصُرْهُ بِنَصْرِک الْعَزِیزِ، وَأَیدْهُ بِجُنْدِک الْغالِبِ، وَقَوِّهِ بِقُوَّتِک، وَأَرْدِفْهُ بِمَلائِکتِک، وَوالِ مَنْ والاهُ، وَعادِ مَنْ عاداهُ، وَأَلْبِسْهُ دِرْعَک الْحَصِینَةَ، وَحُفَّهُ بِالْمَلائِکةِ حَفّاً؛
اللّهُمَّ اشْعَبْ بِهِ الصَّدْعَ، وَارْتُقْ بِهِ الْفَتْقَ، وَأَمِتْ بِهِ الْجَوْرَ، وَأَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ، وَزَینْ بِطُولِ بَقائِهِ الْأَرْضَ، وَأَیدْهُ بِالنَّصْرِ، وَانْصُرْهُ بِالرُّعْبِ، وَقَوِّ ناصِرِیهِ، وَاخْذُلْ خاذِلِیهِ، وَدَمْدِمْ مَنْ نَصَبَ لَهُ، وَدَمِّرْ مَنْ غَشَّهُ، وَاقْتُلْ بِهِ جَبابِرَةَ الْکفْرِ وَعُمُدَهَ وَدَعائِمَهُ، وَاقْصِمْ بِهِ رُؤُوسَ الضَّلالَةِ، وَشارِعَةَ الْبِدَعِ، وَمُمِیتَةَ السُّنَّةِ، وَمُقَوِّیةَ الْباطِلِ، وَذَلِّلْ بِهِ الْجَبَّارِینَ، وَأبِرْ بِهِ الْکافِرِینَ وَجَمِیعَ الْمُلْحِدِینَ فِی مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها، وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَسَهْلِها وَجَبَلِها، حَتَّی لَاتَدَعَ مِنْهُمْ دَیاراً، وَلَا تُبْقِی لَهُمْ آثاراً،
اللّهُمَّ طَهِّرْ مِنْهُمْ بِلادَک، وَاشْفِ مِنْهُمْ عِبادَک، وَأَعِزَّ بِهِ الْمُؤْمِنِینَ، وَأَحْی بِهِ سُنَنَ الْمُرْسَلِینَ، وَدارِسَ حُکمِ النَّبِیینَ، وَجَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحَی مِنْ دِینِک، وَبُدِّلَ مِنْ حُکمِک، حَتَّی تُعِیدَ دِینَک بِهِ وَعَلَی یدَیهِ جَدِیداً غَضّاً مَحْضاً صَحِیحاً لَاعِوَجَ فِیهِ وَلَا بِدْعَةَ مَعَهُ، وَحَتَّی تُنِیرَ بِعَدْلِهِ ظُلَمَ الْجَوْرِ؛ وَتُطْفِئَ بِهِ نِیرانَ الْکفْرِ، وَتُوضِحَ بِهِ مَعاقِدَ الْحَقِّ وَمَجْهُولَ الْعَدْلِ، فَإِنَّهُ عَبْدُک الَّذِی اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِک، وَاصْطَفَیتَهُ عَلَی غَیبِک، وَعَصَمْتَهُ مِنَ الذُّنُوبِ، وَبَرَّأْتَهُ مِنَ الْعُیوبِ، وَطَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ، وَسَلَّمْتَهُ مِنَ الدَّنَسِ.
اللّهُمَّ فَإِنَّا نَشْهَدُ لَهُ یوْمَ الْقِیامَةِ وَیوْمَ حُلُولِ الطَّامَّةِ أَنَّهُ لَمْ یذْنِبْ ذَنْباً، وَلَا أَتَی حُوباً، وَلَمْ یرْتَکبْ مَعْصِیةً، وَلَمْ یضَیعْ لَک طاعَةً، وَلَمْ یهْتِک لَک حُرْمَةً، وَلَمْ یبَدِّلْ لَک فَرِیضَةً، وَلَمْ یغَیرْ لَک شَرِیعَةً، وَأَنَّهُ الْهادِی الْمُهْتَدِی الطَّاهِرُ التَّقِی النَّقِی الرَّضِی الزَّکی؛
اللّهُمَّ أَعْطِهِ فِی نَفْسِهِ وَأَهْلِهِ وَوَلَدِهِ وَذُرِّیتِهِ وَأُمَّتِهِ وَجَمِیعِ رَعِیتِهِ مَا تُقِرُّ بِهِ عَینَهُ، وَتَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ، وَتَجْمَعُ لَهُ مُلْک الْمُمْلَکاتِ کلِّها، قَرِیبِها وَبَعِیدِها، وَعَزِیزِها وَذَلِیلِها، حَتَّی تُجْرِی حُکمَهُ عَلَی کلِّ حُکمٍ، وَتَغْلِبَ بِحَقِّهِ کلَّ باطِلٍ.
اللّهُمَّ اسْلُک بِنا عَلَی یدَیهِ مِنْهاجَ الْهُدَی، وَالْمَحَجَّةَ الْعُظْمَی، وَالطَّرِیقَةَ الْوُسْطَی الَّتِی یرْجِعُ إِلَیهَا الْغالِی، وَیلْحَقُ بِها التَّالِی، وَقَوِّنا عَلَی طاعَتِهِ، وَثَبِّتْنا عَلَی مُشایعَتِهِ، وَامْنُنْ عَلَینا بِمُتابَعَتِهِ، وَاجْعَلْنا فِی حِزْبِهِ الْقَوَّامِینَ بِأَمْرِهِ، الصَّابِرِینَ مَعَهُ، الطَّالِبِینَ رِضاک بِمُناصَحَتِهِ، حَتَّی تَحْشُرَنا یوْمَ الْقِیامَةِ فِی أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ وَمُقَوِّیةِ سُلْطانِهِ،
اللّهُمَّ وَاجْعَلْ ذلِک لَنا خالِصاً مِنْ کلِّ شَک وَشُبْهَةٍ وَرِیاءٍ وَسُمْعَةٍ، حَتَّی لَا نَعْتَمِدَ بِهِ غَیرَک، وَلَا نَطْلُبَ بِهِ إِلّا وَجْهَک وَحَتَّی تُحِلَّنا مَحَلَّهُ، وَتَجْعَلَنا فِی الْجَنَّةِ مَعَهُ؛ وَأَعِذْنا مِنَ السَّأْمَةِ وَالْکسَلِ وَالْفَتْرَةِ، وَاجْعَلْنا مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدِینِک، وَتُعِزُّ بِهِ نَصْرَ وَلِیک، وَلَا تَسْتَبْدِلْ بِنا غَیرَنا، فَإِنَّ اسْتِبْدالَک بِنا غَیرَنا عَلَیک یسِیرٌ، وَهُوَ عَلَینا کثِیرٌ.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی وُلاةِ عَهْدِهِ، وَالأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ، وَبَلِّغْهُمْ آمالَهُمْ، وَزِدْ فِی آجالِهِمْ، وَأعِزَّ نَصْرَهُمْ، وَتَمِّمْ لَهُمْ مَا أَسْنَدْتَ إِلَیهِمْ مِنْ أَمْرِک لَهُمْ، وَثَبِّتْ دَعائِمَهُمْ، وَاجْعَلْنا لَهُمْ أَعْواناً، وَعَلَی دِینِک أَنْصاراً، فَإِنَّهُمْ مَعادِنُ کلِماتِک، وَخُزَّانُ عِلْمِک، وَأَرْکانُ تَوْحِیدِک، وَدَعَائِمُ دِینِک، وَوُلاةُ أَمْرِک، وَخالِصَتُک مِنْ عِبادِک، وَصَفْوَتُک مِنْ خَلْقِک، وَأَوْلِیاؤُک وَسَلائِلُ أَوْلِیائِک، وَصَفْوَةُ أَوْلادِ نَبِیک، وَالسَّلامُ عَلَیهِ وَ عَلَیهِمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.