عبارات مورد جستجو در ۲۴۳۴۸ گوهر پیدا شد:
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۰۱
هر خانه که شادیش بجز غم نبود
ویرانی آن خرابه پر کم نبود
نقش در و دیوار ندارد حاصل
از بهر عمارتی که محکم نبود
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۰۳
گر هادی ما ز جهل گمراه نبود
گمراهی او در همه افواه نبود
کابینه نمی شد متزلزل هرگز
گر «لیدر» خودپسند خودخواه نبود
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۰۶
هر شر اگر از امور خیریه نبود
خون فقرا وجوه بریه نبود
حال علمای خوب کی بود چنین
گر عالم بد طالب شهریه نبود
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۰۸
دیروز توانگری زر اندوخته بود
دوشینه بدهر آتش افروخته بود
امروز به چشم عبرتش چون دیدم
چون شمع زسر تا به قدم سوخته بود
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۱۷
تا چون من و شانه باد شیدا نشود
در زلف تو عقده دلم وا نشود
کی سعی و عمل پیشه که بی زحمت و رنج
از بهر کسی گنج مهیا نشود
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۱۹
هرگز به هما، بوم برابر نشود
با بلبل باغ، زاغ همسر نشود
از حمله یک طایفه بی ایمان
این مؤمن سالخورده کافر نشود
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۲۰
تا جرأت و پشتکار توأم نشود
شیرازه کارها منظم نشود
گیرم نشد این بنای ویران آباد
بی شبهه از این خرابتر هم نشود
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۲۱
فکری که سقیم گشت سالم نشود
محکوم بحکم غیر حاکم نشود
گر داد کنی وگر نمائی فریاد
آن خائن خود پرست خادم نشود
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۲۲
ثروت سبب وحی سماوی نشود
با فقر و غنا قطع دعاوی نشود
هرگز نشود بین بشر ختم نزاع
تا قیمت اوقات مساوی نشود
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۲۴
آن اهل خطا که با خطاکار نمود
با کار خطا شبهه در افکار نمود
بر رغم مدافعین بیگانه پرست
آخر به خطای خویش اقرار نمود
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۲۶
با پاک دلان پاک نهادی باید
از مختلسین قطع ایادی باید
یا آنکه ز ورشکستگی باید مرد
یا چاره فقر اقتصادی باید
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۳۵
اول بخطا پیشه مماشات کنید
قانع چو نشد خطایش اثبات کنید
اثبات چو شد خطا بحکم قانون
بر کیفر آن خطا مجازات کنید
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۳۸
ای دسته پابند هوی رحم کنید
بر مردم بی برگ و نوا رحم کنید
مستأجر اگر بنده مزدور شماست
بر حالت او بهر خدا رحم کنید
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۳۹
تا چند به جور و ظلم تصمیم کنید
در کیسه خویشتن زر و سیم کنید
هر منفعتی که حاصل مملکت است
خوبست که عادلانه تقسیم کنید
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۴۱
یاران ز می غرور، مستی نکنید
چون پای دهد دراز دستی نکنید
اکنون که شدید «سوسیالیست » مآب
خودخواهی و اشراف پرستی نکنید
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۴۶
ای سست عقیده، سخت شادی دیگر
خرسند ز رأی اعتمادی دیگر
خواهی چو برادرت مهیا سازی
از بهر وطن قراردادی دیگر
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۴۷
ای غافل نشناخته زنگی از حور
وز جهل نداده فرق ظلمت از نور
عالم همه پر صدا ولی گوش تو کر
دنیا همه با ضیا ولی چشم تو کور
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۵۴
گل نیست دلم که رنگ و بو خواهد و بس
در باغ چو من نام نکو خواهد و بس
با خاک نشینی نکند ناله و آه
از دولت اشک آبرو خواهد و بس
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۵۷
ای دل تو همیشه راه حق پوی و مترس
با مسلک حق رضای حق جوی و مترس
کن پیشه خویش پاکی و چون طوفان
با داخله و خارجه حق گوی و مترس
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۶۰
ای دوست به فکر جنگجوئی کم باش
در صلح عمومی علم عالم باش
با هر که زنی لاف محبت یکروز
مردانه و ثابت قدم و محکم باش