عبارات مورد جستجو در ۵ گوهر پیدا شد:
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۷۴
سودای توام در جنون می زد دوش
دریای دو دیده موج خون می زد دوش
در نیم شبی خیل خیال تو رسید
ورنه جانم خیمه برون می زد دوش
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۸۴
سرمست شدم در هوس سرمستان
از دست شدم در ظفر آن دستان
بیزار شدم ز عقل و دیوانه شدم
تا درکشدم عشق به بیمارستان
عطار نیشابوری : باب چهل و دوم: در صفت دردمندی عاشق
شمارهٔ ۸
در عشق تو من گرد جنون میگردم
وز دایرهٔ عقل برون میگردم
دیری است که در خون دل من شدهای
در خون تو شدی و من به خون میگردم
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۵۶
عشقت که به شعله راه پروانه زده
اول آتش در من دیوانه زده
سودای تو در دلم تعلق نگذاشت
این دزد، ره قافله در خانه زده
مجد همگر : رباعیات
شمارهٔ ۳۰۱
گفتی دل دیوانه تو را شیدا کرد؟
نی نی که در آورد مرا از پا درد
کاین سوز که از تو در دل و جان من است
از کوه برآرد آتش از دریا گرد