عبارات مورد جستجو در ۴ گوهر پیدا شد:
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴
بختی دارم چو چشم خسرو همه خواب
چشمی دارم چو لعل شیرین همه آب
جسمی دارم چو جان مجنون همه درد
جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب
رودکی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۱۱۵
به آتش درون بر مثال سمندر
به آب اندرون بر مثال نهنگان
عطار نیشابوری : باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق
شمارهٔ ۱۶
آن خندهٔ خوش اگرچه پیوسته بهَست
اما به هزار و به آهسته بهَست
در بند درِ پستهٔ شورانگیزت
کان شوری پسته نیز در بسته بهَست
رفیق اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۸۸
زین پریشانان مکش دامن که حیران تواند
کاین پریشان خاطران، خاطر پریشان تواند
هر طرف شاهی و هر سو عالمی حیران تو
از نگاه فتنه جو وز چشم فتان تواند
همچو من در خاک و خون افتاده هر جانب بسی
از خدنگ غمزه و از تیغ مژگان تواند
من نه تنها کشته ی ناز توام کز عاشقان
عالمی چون من به تیغ غمزه قربان تواند
چون دهی جلوه سمند ناز خلقی هر طرف
کشته ی ناز تو و قربان جولان تواند
آنچه گویی آنچه فرمایی به جان و دل همه
بنده ی حکم تو و محکوم فرمان تواند
نکته سنجان گلستان صفائی چون رفیق
بلبلان باغ و مرغان گلستان تواند