عبارات مورد جستجو در ۵ گوهر پیدا شد:
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۷۷
ترشروئی و دیگر تلخ گوئی
دلی سخت و کفی در بخل محکم
مسعود سعد سلمان : مثنویات
شمارهٔ ۸ - مدح امیر ماهو
ماهو آن سید ستوده خصال
باشد آهسته طبع در همه حال
مایه دانش است پنداری
هست مستی او چو هشیاری
ذات دانا و طبع برنا نیست
مثل او هیچ تیز و دانا نیست
در همه کارها کند انجاح
نبود مثل او به هزل و مزاح
شه چو از حال او خبر دارد
هر زمانش عزیز تر دارد
بنهد بد سگال را گردن
گر چه خو دارد او فرو خوردن
می کند نرم نرم کوشش خویش
می کند آشکاره جوشش خویش
دلش ار گه گهی گران گردد
در سر او همیشه آن گردد
که بود جاهش از دگر کس بیش
داردش شه عزیز و خاصه خویش
برتر از دست خود نخواهد کس
عیب او این توان نهادن و بس
از همه چیز جاه دارد دوست
این ز اصل بزرگ و همت اوست
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۱۹۴
مسعود که بود سعد سلمان پدرش
اندر سمجی است چون سنگ درش
در حبس بیفزود بر آتش خطرش
عودی است که پیدا شد از آتش هنرش
رضاقلی خان هدایت : روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین
بخش ۱۳۴ - لولی هندوستانی
نام وی محمد و از شوریدگان بی سر و سامان آن مملکت بود و به شیوهٔمجذوبان و دیوانگان سلوک می‌نمود. وارستگی‌اش از تخلصش معلوم است:
آنان که طلب کار الهید، الهید
گم هیچ نگردید چه خواهید چه خواهید
موجودِ خدای است و جز او نیست همه اوست
بیرون ز شما نیست هر آن چیز که خواهید
نهج البلاغه : حکمت ها
ارزش همت و معیار صداقت و شجاعت و پاکدامنی
وَ قَالَ عليه‌السلام قَدْرُ اَلرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ وَ صِدْقُهُ عَلَى قَدْرِ مُرُوءَتِهِ وَ شَجَاعَتُهُ عَلَى قَدْرِ أَنَفَتِهِ وَ عِفَّتُهُ عَلَى قَدْرِ غَيْرَتِهِ