عبارات مورد جستجو در ۴ گوهر پیدا شد:
رشیدالدین میبدی : ۶- سورة الانعام
۱۳ - النوبة الاولى
قوله تعالى: وَ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَکاءَ و خداى را انبازان گفتند الْجِنَّ فریشتگان وَ خَلَقَهُمْ و فریشتگان را اللَّه آفرید وَ خَرَقُوا لَهُ و بدروغ و افتعال برو بستند بَنِینَ وَ بَناتٍ پسران و دختران بِغَیْرِ عِلْمٍ بىهیچ دانش سُبْحانَهُ وَ تَعالى چون پاک است او و برتر عَمَّا یَصِفُونَ (۱۰۰) از آن صفت که ایشان مىکنند.
بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ نوباوه آورنده آسمانها و زمینها أَنَّى یَکُونُ لَهُ وَلَدٌ چون تواند بود او را فرزندى! وَ لَمْ تَکُنْ لَهُ صاحِبَةٌ و او را هرگز جفت نبود وَ خَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ و بیافرید هر چیز را وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ (۱۰۱) و او بهمه چیز دانا.
ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ آن اللَّه خداوند شما لا إِلهَ إِلَّا هُوَ نیست خدا جز از او خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ آفریدگار هر چیز فَاعْبُدُوهُ او را پرستید وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ (۱۰۲) و او بر همه چیز توانا است و کارران.
لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ چشمها درین جهان او را در نیابد و خردها درو نرسد وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ و او بهمه میرسد و همه را مىدریابد وَ هُوَ اللَّطِیفُ و او رسیده بهمه چیز بدانش و آگاهى الْخَبِیرُ (۱۰۳) آگاه از هر چیز بدانایى.
قَدْ جاءَکُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ آمد بشما نشانهاى روشن پیدا از خداوند شما فَمَنْ أَبْصَرَ هر که بداند و دریابد فَلِنَفْسِهِ خود را بیند و دریابد وَ مَنْ عَمِیَ و هر که درنیابد و نابینا دل شود فَعَلَیْها بر وى برآید وَ ما أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ (۱۰۴) و من بر شما گوشوان نهام.
وَ کَذلِکَ و همچنین نُصَرِّفُ الْآیاتِ میگردانیم سخنان خویش از روى بروى وَ لِیَقُولُوا و خواستیم تا گویند دَرَسْتَ این سخنان راست کردهاى با خود وَ لِنُبَیِّنَهُ و تا آن را پیدا کنیم لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ (۱۰۵) قومى را که مىدانند.
اتَّبِعْ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ بر پى آن رو که فرستاده مىآید بر تو از خداوند تو لا إِلهَ إِلَّا هُوَ نیست خدایى جز او وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ (۱۰۶) و روى گردان و مىفراگذار از انباز گیرندگان با من.
وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ و اگر اللَّه خواستى که با او انباز نگیرند ما أَشْرَکُوا نگرفتندى انباز وَ ما جَعَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظاً و تو که محمدى بر ایشان گوشوان نهاى، که ایشان را از شرک نگه دارى وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ (۱۰۷) و کار ایشان بتو سپرده نیست، و بر ایشان وکیل نهاى.
وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ و دشنام مدهید ایشان را که مىپرستند فرود از اللَّه فَیَسُبُّوا اللَّهَ که ایشان خداى را دشنام گویند عَدْواً بنادانى و شوخى و دلیرى بِغَیْرِ عِلْمٍ به بىعلمى کَذلِکَ زَیَّنَّا هم چنان ما برآراستیم و نیکو نمودیم لِکُلِّ أُمَّةٍ هر امتى و هر گروهى را عَمَلَهُمْ کردار ایشان ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ پس آن گه با خداوند ایشان است بازگشت ایشان فَیُنَبِّئُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ (۱۰۸) تا خبر کند ایشان را از آنچه میکردند.
وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ و سوگندان خوردند بخداى جَهْدَ أَیْمانِهِمْ بهر سوگند که شناختند لَئِنْ جاءَتْهُمْ آیَةٌ اگر با ایشان آید از آسمان آیتى لَیُؤْمِنُنَّ بِها بگروند بآن لا محاله. قُلْ گوى یا محمد: إِنَّمَا الْآیاتُ عِنْدَ اللَّهِ این آیات و معجزات بنزدیک اللَّه است وَ ما یُشْعِرُکُمْ و چه چیز شما را دانا نگرفتندید. کرد که مؤمناناید أَنَّها إِذا جاءَتْ لا یُؤْمِنُونَ (۱۰۹) که ایشان چون آیت بینند بنگروند.
وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ و برگردانیم دلهاى ایشان وَ أَبْصارَهُمْ و دیدهاى دل ایشان و خرد ایشان کَما لَمْ یُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ چنان که گویى ایشان آن نهاند که روز عرض گفتند: بلى، وَ نَذَرُهُمْ و گذاریم ایشان را فِی طُغْیانِهِمْ در افزونى گفت و افزونى جست و افسار گسستن ایشان یَعْمَهُونَ (۱۱۰) تا بىسامان در گمراهى میروند.
بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ نوباوه آورنده آسمانها و زمینها أَنَّى یَکُونُ لَهُ وَلَدٌ چون تواند بود او را فرزندى! وَ لَمْ تَکُنْ لَهُ صاحِبَةٌ و او را هرگز جفت نبود وَ خَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ و بیافرید هر چیز را وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ (۱۰۱) و او بهمه چیز دانا.
ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ آن اللَّه خداوند شما لا إِلهَ إِلَّا هُوَ نیست خدا جز از او خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ آفریدگار هر چیز فَاعْبُدُوهُ او را پرستید وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ (۱۰۲) و او بر همه چیز توانا است و کارران.
لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ چشمها درین جهان او را در نیابد و خردها درو نرسد وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ و او بهمه میرسد و همه را مىدریابد وَ هُوَ اللَّطِیفُ و او رسیده بهمه چیز بدانش و آگاهى الْخَبِیرُ (۱۰۳) آگاه از هر چیز بدانایى.
قَدْ جاءَکُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ آمد بشما نشانهاى روشن پیدا از خداوند شما فَمَنْ أَبْصَرَ هر که بداند و دریابد فَلِنَفْسِهِ خود را بیند و دریابد وَ مَنْ عَمِیَ و هر که درنیابد و نابینا دل شود فَعَلَیْها بر وى برآید وَ ما أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ (۱۰۴) و من بر شما گوشوان نهام.
وَ کَذلِکَ و همچنین نُصَرِّفُ الْآیاتِ میگردانیم سخنان خویش از روى بروى وَ لِیَقُولُوا و خواستیم تا گویند دَرَسْتَ این سخنان راست کردهاى با خود وَ لِنُبَیِّنَهُ و تا آن را پیدا کنیم لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ (۱۰۵) قومى را که مىدانند.
اتَّبِعْ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ بر پى آن رو که فرستاده مىآید بر تو از خداوند تو لا إِلهَ إِلَّا هُوَ نیست خدایى جز او وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ (۱۰۶) و روى گردان و مىفراگذار از انباز گیرندگان با من.
وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ و اگر اللَّه خواستى که با او انباز نگیرند ما أَشْرَکُوا نگرفتندى انباز وَ ما جَعَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظاً و تو که محمدى بر ایشان گوشوان نهاى، که ایشان را از شرک نگه دارى وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ (۱۰۷) و کار ایشان بتو سپرده نیست، و بر ایشان وکیل نهاى.
وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ و دشنام مدهید ایشان را که مىپرستند فرود از اللَّه فَیَسُبُّوا اللَّهَ که ایشان خداى را دشنام گویند عَدْواً بنادانى و شوخى و دلیرى بِغَیْرِ عِلْمٍ به بىعلمى کَذلِکَ زَیَّنَّا هم چنان ما برآراستیم و نیکو نمودیم لِکُلِّ أُمَّةٍ هر امتى و هر گروهى را عَمَلَهُمْ کردار ایشان ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ پس آن گه با خداوند ایشان است بازگشت ایشان فَیُنَبِّئُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ (۱۰۸) تا خبر کند ایشان را از آنچه میکردند.
وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ و سوگندان خوردند بخداى جَهْدَ أَیْمانِهِمْ بهر سوگند که شناختند لَئِنْ جاءَتْهُمْ آیَةٌ اگر با ایشان آید از آسمان آیتى لَیُؤْمِنُنَّ بِها بگروند بآن لا محاله. قُلْ گوى یا محمد: إِنَّمَا الْآیاتُ عِنْدَ اللَّهِ این آیات و معجزات بنزدیک اللَّه است وَ ما یُشْعِرُکُمْ و چه چیز شما را دانا نگرفتندید. کرد که مؤمناناید أَنَّها إِذا جاءَتْ لا یُؤْمِنُونَ (۱۰۹) که ایشان چون آیت بینند بنگروند.
وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ و برگردانیم دلهاى ایشان وَ أَبْصارَهُمْ و دیدهاى دل ایشان و خرد ایشان کَما لَمْ یُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ چنان که گویى ایشان آن نهاند که روز عرض گفتند: بلى، وَ نَذَرُهُمْ و گذاریم ایشان را فِی طُغْیانِهِمْ در افزونى گفت و افزونى جست و افسار گسستن ایشان یَعْمَهُونَ (۱۱۰) تا بىسامان در گمراهى میروند.
رشیدالدین میبدی : ۱۰- سورة یونس - مکیة
۶ - النوبة الاولى
قوله تعالى: یا أَیُّهَا النَّاسُ اى مردمان قَدْ جاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ آمد بشما پندى از خداوند شما وَ شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ و شفا و آسانى آن را که در دلها بود وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ (۵۷) و راه نمونى و مهربانى گرویدگان را.
قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ گوى بفضل خداى و رحمت او فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا بآن شاد باشید و خرّم هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ (۵۸) فضل خداى به است از آنچه شما گرد میکنید در دنیا.
قُلْ أَ رَأَیْتُمْ گوى چه بینید ما أَنْزَلَ اللَّهُ لَکُمْ مِنْ رِزْقٍ آنچه اللَّه شما را فرستاد از آسمان از روزى فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَراماً وَ حَلالًا شما فرا ایستادید و از آن بخویشتن حرام ساختید و حلال ساختید قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَکُمْ گوى اللَّه شما را دستورى داد أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ (۵۹) یا بر اللَّه دروغ مىسازید.
وَ ما ظَنُّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ چه مىپندارند ایشان که بر خداى مىدروغ سازند یَوْمَ الْقِیامَةِ روز رستاخیز.
إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ اللَّه با فضل است بر مردمان وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَشْکُرُونَ (۶۰) لکن بیشتر ایشان از اللَّه بآزادى نه اند نه با او آشنااند.
وَ ما تَکُونُ فِی شَأْنٍ در هیچ کار نباشى تو وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ و ازین قرآن هیچ چیز نخوانى وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ و هیچ کار نکنید إِلَّا کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُوداً مگر ما بر شما گواه باشیم إِذْ تُفِیضُونَ فِیهِ آن گه که مىباشید در کار و میروید در آن وَ ما یَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ و دور نیست و غائب از خداوند تو مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ هام سنگ یک ذره فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ نه در زمین و نه در آسمان وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْبَرَ و نه کم از ذرهاى و نه مه از آن إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ (۶۱) مگر که در نوشتهایست پیداى، روشن درست.
أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ آگاه بید که اولیاى خدا آنند که باو گروند لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (۶۲) ور ایشان فردا نه بیم است و نه اندوهگن باشند.
الَّذِینَ آمَنُوا ایشان که باو بگرویدند وَ کانُوا یَتَّقُونَ (۶۳) و آزرم میداشتند و پرهیزگار بودند.
لهمُ الْبُشْرى فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ ایشان را بشارت است درین جهان و در آن جهان تَبْدِیلَ لِکَلِماتِ اللَّهِ بدل کردن نیست سخنان خداى را و وعدهاى او رالِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ (۶۴) آنست پیروزى بزرگوار.
وَ لا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ اندوهگن مکناد ترا سخن ایشان إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً خدایى اللَّه راست بهمگى و توانایى در همه کار و توانستن با همه کس هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ (۶۵) او شنواست دانا.
أَلا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ آگاه بید که اللَّه راست هر چه در آسمان و زمین چیز و کس است وَ ما یَتَّبِعُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَکاءَ بچه چیزى مىپىبرند ایشان که جز از اللَّه انبازان مىخوانند إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ بر چه اعتماد میکنند جز از پندار که پى مىبرند وَ إِنْ هُمْ إِلَّا یَخْرُصُونَ (۶۶) و جز از دروغ روشن که میگویند.
هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ اوست که شما را شب آفرید لِتَسْکُنُوا فِیهِ تا درو بیارامید وَ النَّهارَ مُبْصِراً و روز روشن آفرید تا درو بینند إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ در آن نشانهاى روشن است توانایى و دانایى اللَّه را لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ (۶۷) ایشان را که بشنوند.
قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً گفتند: که اللَّه فرزند گرفت سُبْحانَهُ پاکى و بى عیبى و بىفرزندى اللَّه راست هُوَ الْغَنِیُّ او بىنیاز است و پاک است لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ او راست هر چه در «هفت» آسمان و «هفت» زمین است إِنْ عِنْدَکُمْ مِنْ سُلْطانٍ بِهذا نیست بنزدیک شما این سخن را هیچ عذر و هیچ حجت أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ (۶۸) بر خداى چیزى مىگویید که آن را ندانید.
قُلْ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ بگوى ایشان که بر خداى دروغ مىسازند لا یُفْلِحُونَ (۶۹) نیک نیابند.
مَتاعٌ فِی الدُّنْیا یک چند ایشان را درین جهان فرا دارند ثُمَّ إِلَیْنا مَرْجِعُهُمْ و آن گه بازگشت ایشان با ما ثُمَّ نُذِیقُهُمُ الْعَذابَ الشَّدِیدَ و آن گه بچشانیم ایشان را عذاب سخت بِما کانُوا یَکْفُرُونَ (۷۰) بآنچه حق فرا مىپوشیدند و کافر مىشدند.
قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ گوى بفضل خداى و رحمت او فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا بآن شاد باشید و خرّم هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ (۵۸) فضل خداى به است از آنچه شما گرد میکنید در دنیا.
قُلْ أَ رَأَیْتُمْ گوى چه بینید ما أَنْزَلَ اللَّهُ لَکُمْ مِنْ رِزْقٍ آنچه اللَّه شما را فرستاد از آسمان از روزى فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَراماً وَ حَلالًا شما فرا ایستادید و از آن بخویشتن حرام ساختید و حلال ساختید قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَکُمْ گوى اللَّه شما را دستورى داد أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ (۵۹) یا بر اللَّه دروغ مىسازید.
وَ ما ظَنُّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ چه مىپندارند ایشان که بر خداى مىدروغ سازند یَوْمَ الْقِیامَةِ روز رستاخیز.
إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ اللَّه با فضل است بر مردمان وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَشْکُرُونَ (۶۰) لکن بیشتر ایشان از اللَّه بآزادى نه اند نه با او آشنااند.
وَ ما تَکُونُ فِی شَأْنٍ در هیچ کار نباشى تو وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ و ازین قرآن هیچ چیز نخوانى وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ و هیچ کار نکنید إِلَّا کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُوداً مگر ما بر شما گواه باشیم إِذْ تُفِیضُونَ فِیهِ آن گه که مىباشید در کار و میروید در آن وَ ما یَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ و دور نیست و غائب از خداوند تو مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ هام سنگ یک ذره فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ نه در زمین و نه در آسمان وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْبَرَ و نه کم از ذرهاى و نه مه از آن إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ (۶۱) مگر که در نوشتهایست پیداى، روشن درست.
أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ آگاه بید که اولیاى خدا آنند که باو گروند لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (۶۲) ور ایشان فردا نه بیم است و نه اندوهگن باشند.
الَّذِینَ آمَنُوا ایشان که باو بگرویدند وَ کانُوا یَتَّقُونَ (۶۳) و آزرم میداشتند و پرهیزگار بودند.
لهمُ الْبُشْرى فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ ایشان را بشارت است درین جهان و در آن جهان تَبْدِیلَ لِکَلِماتِ اللَّهِ بدل کردن نیست سخنان خداى را و وعدهاى او رالِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ (۶۴) آنست پیروزى بزرگوار.
وَ لا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ اندوهگن مکناد ترا سخن ایشان إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً خدایى اللَّه راست بهمگى و توانایى در همه کار و توانستن با همه کس هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ (۶۵) او شنواست دانا.
أَلا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ آگاه بید که اللَّه راست هر چه در آسمان و زمین چیز و کس است وَ ما یَتَّبِعُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَکاءَ بچه چیزى مىپىبرند ایشان که جز از اللَّه انبازان مىخوانند إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ بر چه اعتماد میکنند جز از پندار که پى مىبرند وَ إِنْ هُمْ إِلَّا یَخْرُصُونَ (۶۶) و جز از دروغ روشن که میگویند.
هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ اوست که شما را شب آفرید لِتَسْکُنُوا فِیهِ تا درو بیارامید وَ النَّهارَ مُبْصِراً و روز روشن آفرید تا درو بینند إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ در آن نشانهاى روشن است توانایى و دانایى اللَّه را لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ (۶۷) ایشان را که بشنوند.
قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً گفتند: که اللَّه فرزند گرفت سُبْحانَهُ پاکى و بى عیبى و بىفرزندى اللَّه راست هُوَ الْغَنِیُّ او بىنیاز است و پاک است لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ او راست هر چه در «هفت» آسمان و «هفت» زمین است إِنْ عِنْدَکُمْ مِنْ سُلْطانٍ بِهذا نیست بنزدیک شما این سخن را هیچ عذر و هیچ حجت أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ (۶۸) بر خداى چیزى مىگویید که آن را ندانید.
قُلْ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ بگوى ایشان که بر خداى دروغ مىسازند لا یُفْلِحُونَ (۶۹) نیک نیابند.
مَتاعٌ فِی الدُّنْیا یک چند ایشان را درین جهان فرا دارند ثُمَّ إِلَیْنا مَرْجِعُهُمْ و آن گه بازگشت ایشان با ما ثُمَّ نُذِیقُهُمُ الْعَذابَ الشَّدِیدَ و آن گه بچشانیم ایشان را عذاب سخت بِما کانُوا یَکْفُرُونَ (۷۰) بآنچه حق فرا مىپوشیدند و کافر مىشدند.
رشیدالدین میبدی : ۳۱- سورة لقمان - مکّیّة
۲ - النوبة الاولى
قوله تعالى: أَ لَمْ تَرَوْا نمىبینید؟ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ که اللَّه شما را نرم کرد و بفرمان، ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ هر چه در آسمانها و زمینها چیز است وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ و تمام کرد و فراخ بر شما نعمتهاى خویش ظاهِرَةً آشکارا وَ باطِنَةً و نهان، وَ مِنَ النَّاسِ و از مردمان کس است مَنْ یُجادِلُ فِی اللَّهِ که پیکار مىکند در خداى و باو مىپیچد بِغَیْرِ عِلْمٍ بىهیچ دانشى وَ لا هُدىً وَ لا کِتابٍ مُنِیرٍ (۲۰) و بىهیچ نشان و بىهیچ نامه روشن.
وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ و چون ایشان را گویند اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ بر پى آن روید که اللَّه فرو فرستاد قالُوا ایشان گویند بَلْ نَتَّبِعُ ما وَجَدْنا عَلَیْهِ آباءَنا نه که بر پى آن رویم که پدران خویش را بر آن یافتیم أَ وَ لَوْ کانَ الشَّیْطانُ یَدْعُوهُمْ إِلى عَذابِ السَّعِیرِ (۲۱) باش و اگر دیو ایشان را با عذاب آتش میخواند بران باید رفت.
وَ مَنْ یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ هر که روى خویش و سوى خویش و آهنگ خویش با اللَّه سپارد وَ هُوَ مُحْسِنٌ و او نیکوکار بود و بىگمان فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى او دست در زد در استوارتر گوشهاى وَ إِلَى اللَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ (۲۲) و باللّه گردد سرانجام همه کار.
وَ مَنْ کَفَرَ و هر که کافر شود و بسپاس نیندیشد فَلا یَحْزُنْکَ کُفْرُهُ اندوهگن مدار ترا نسپاسى و ناگرویدن او إِلَیْنا مَرْجِعُهُمْ با ماست بازگشت ایشان فَنُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا تا آگاه کنیم ایشان را بپاداش دادن از آنچه میکردند إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ (۲۳) که اللَّه داناست بهر چه در دلهاست.
نُمَتِّعُهُمْ قَلِیلًا فرا میداریم ایشان را ببرخوردارى این جهانى اندکى ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلى عَذابٍ غَلِیظٍ (۲۴) پس ایشان را فرا نیاریم ناچاره فرا عذابى بزرگ.
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ و اگر پرسى ایشان را مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ که که آفرید آسمانها و زمینها؟ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ گویند که اللَّه قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بگو حمد و ستایش بسزا آن خداى را بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ (۲۵) که بیشتر ایشان ناداناند.
لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ خدایراست هر چه در آسمان و زمین چیز است إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ (۲۶) که اللَّه آنست که او بىنیاز است نکو نام ستوده.
وَ لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ اگر چنان بودى که هر چه در زمین درخت است أَقْلامٌ همه قلم بودى وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ و دریا مداد بودى مِنْ بَعْدِهِ پس تهى شدن آن سَبْعَةُ أَبْحُرٍ هفت دریاى دیگر ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللَّهِ بسر نیاید سخنان اللَّه إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (۲۷) که اللَّه توانایى است دانا.
ما خَلْقُکُمْ نیست آفرینش شما وَ لا بَعْثُکُمْ و نه برانگیختن شما إِلَّا کَنَفْسٍ واحِدَةٍ مگر چون یک تن إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ (۲۸) اللَّه شنواست بینا.
أَ لَمْ تَرَ نمىبینى؟ أَنَّ اللَّهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ که اللَّه درمىآرد شب در روز وَ یُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْلِ و درمىآرد روز در شب وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ و روان کرد و بفرمان خورشید و ماه کُلٌّ یَجْرِی إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى هر یکى میرود تا آن زمان که نام زد کرده اللَّه است که هر دو تباه و نیست شوند وَ أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ (۲۹) و نمىدانى که اللَّه داناست بهر چه مىکنید و از آن آگاه.
ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ آن از بهر آنست تا بدانند که اللَّه هست بسزا وَ أَنَّ ما یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الْباطِلُ و هر چه مى خداى خوانید فرود ازو کژ است و نیست وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ (۳۰) و اللَّه اوست که زبر خلق است و مه از ایشان.
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ نمىبینى که مىرود کشتیها در دریا بِنِعْمَتِ اللَّهِ بنعمتهاى خداى لِیُرِیَکُمْ مِنْ آیاتِهِ آن را تا با شما نماید از نشانهاى خویش إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ در آن نشانهاى پیداست لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ (۳۱) هر شکیبایى را سپاس شناس نیکو شکیب سپاس دار.
وَ إِذا غَشِیَهُمْ مَوْجٌ و آن گه که بزیر ایشان درآید موج دریا کَالظُّلَلِ هم چون میغ بزرگ گران دَعَوُا اللَّهَ خوانند خداى را مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ پاک دارنده او را دعا خواندن خویش فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ و آن گه که ایشان را رهاند و با دشت و صحرا آرد فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ از ایشان کس کس بود که میانه بود و بچم، نه دلآسا وَ ما یَجْحَدُ بِآیاتِنا و منکر نیاید نشانهاى ما را إِلَّا کُلُّ خَتَّارٍ کَفُورٍ (۳۲) مگر ازین هر ناراستى کژکارى پلید، آهنگى ناسپاس.
یا أَیُّهَا النَّاسُ اى مردمان اتَّقُوا رَبَّکُمْ بپرهیزید از خداوند خویش وَ اخْشَوْا یَوْماً و بترسید از روزى لا یَجْزِی والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ که هیچ سود ندارد و بکار نیاید پدر پسر خویش را وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَیْئاً و نه هیچ فرزند بکار آید پدر خویش را هیچ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ که وعده اللَّه راست است فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا هان که زندگانى این جهانى شما را مفریباد وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ (۳۳) و مفریباد شما را بخداى آن شیطان فریبنده.
إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ بنزدیک اللَّه است دانش کى رستاخیز وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ و او فرستد باران وَ یَعْلَمُ ما فِی الْأَرْحامِ و او داند که در رحم آبستنان چیست وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ ما ذا تَکْسِبُ غَداً و نداند هیچکس که چه خواهد کرد فردا وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ و نداند هیچ کس که بکدام زمین خواهد مرد إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ (۳۴) اللَّه دانایى است آگاه.
وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ و چون ایشان را گویند اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ بر پى آن روید که اللَّه فرو فرستاد قالُوا ایشان گویند بَلْ نَتَّبِعُ ما وَجَدْنا عَلَیْهِ آباءَنا نه که بر پى آن رویم که پدران خویش را بر آن یافتیم أَ وَ لَوْ کانَ الشَّیْطانُ یَدْعُوهُمْ إِلى عَذابِ السَّعِیرِ (۲۱) باش و اگر دیو ایشان را با عذاب آتش میخواند بران باید رفت.
وَ مَنْ یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ هر که روى خویش و سوى خویش و آهنگ خویش با اللَّه سپارد وَ هُوَ مُحْسِنٌ و او نیکوکار بود و بىگمان فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى او دست در زد در استوارتر گوشهاى وَ إِلَى اللَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ (۲۲) و باللّه گردد سرانجام همه کار.
وَ مَنْ کَفَرَ و هر که کافر شود و بسپاس نیندیشد فَلا یَحْزُنْکَ کُفْرُهُ اندوهگن مدار ترا نسپاسى و ناگرویدن او إِلَیْنا مَرْجِعُهُمْ با ماست بازگشت ایشان فَنُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا تا آگاه کنیم ایشان را بپاداش دادن از آنچه میکردند إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ (۲۳) که اللَّه داناست بهر چه در دلهاست.
نُمَتِّعُهُمْ قَلِیلًا فرا میداریم ایشان را ببرخوردارى این جهانى اندکى ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلى عَذابٍ غَلِیظٍ (۲۴) پس ایشان را فرا نیاریم ناچاره فرا عذابى بزرگ.
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ و اگر پرسى ایشان را مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ که که آفرید آسمانها و زمینها؟ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ گویند که اللَّه قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بگو حمد و ستایش بسزا آن خداى را بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ (۲۵) که بیشتر ایشان ناداناند.
لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ خدایراست هر چه در آسمان و زمین چیز است إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ (۲۶) که اللَّه آنست که او بىنیاز است نکو نام ستوده.
وَ لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ اگر چنان بودى که هر چه در زمین درخت است أَقْلامٌ همه قلم بودى وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ و دریا مداد بودى مِنْ بَعْدِهِ پس تهى شدن آن سَبْعَةُ أَبْحُرٍ هفت دریاى دیگر ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللَّهِ بسر نیاید سخنان اللَّه إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (۲۷) که اللَّه توانایى است دانا.
ما خَلْقُکُمْ نیست آفرینش شما وَ لا بَعْثُکُمْ و نه برانگیختن شما إِلَّا کَنَفْسٍ واحِدَةٍ مگر چون یک تن إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ (۲۸) اللَّه شنواست بینا.
أَ لَمْ تَرَ نمىبینى؟ أَنَّ اللَّهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ که اللَّه درمىآرد شب در روز وَ یُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْلِ و درمىآرد روز در شب وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ و روان کرد و بفرمان خورشید و ماه کُلٌّ یَجْرِی إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى هر یکى میرود تا آن زمان که نام زد کرده اللَّه است که هر دو تباه و نیست شوند وَ أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ (۲۹) و نمىدانى که اللَّه داناست بهر چه مىکنید و از آن آگاه.
ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ آن از بهر آنست تا بدانند که اللَّه هست بسزا وَ أَنَّ ما یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الْباطِلُ و هر چه مى خداى خوانید فرود ازو کژ است و نیست وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ (۳۰) و اللَّه اوست که زبر خلق است و مه از ایشان.
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ نمىبینى که مىرود کشتیها در دریا بِنِعْمَتِ اللَّهِ بنعمتهاى خداى لِیُرِیَکُمْ مِنْ آیاتِهِ آن را تا با شما نماید از نشانهاى خویش إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ در آن نشانهاى پیداست لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ (۳۱) هر شکیبایى را سپاس شناس نیکو شکیب سپاس دار.
وَ إِذا غَشِیَهُمْ مَوْجٌ و آن گه که بزیر ایشان درآید موج دریا کَالظُّلَلِ هم چون میغ بزرگ گران دَعَوُا اللَّهَ خوانند خداى را مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ پاک دارنده او را دعا خواندن خویش فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ و آن گه که ایشان را رهاند و با دشت و صحرا آرد فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ از ایشان کس کس بود که میانه بود و بچم، نه دلآسا وَ ما یَجْحَدُ بِآیاتِنا و منکر نیاید نشانهاى ما را إِلَّا کُلُّ خَتَّارٍ کَفُورٍ (۳۲) مگر ازین هر ناراستى کژکارى پلید، آهنگى ناسپاس.
یا أَیُّهَا النَّاسُ اى مردمان اتَّقُوا رَبَّکُمْ بپرهیزید از خداوند خویش وَ اخْشَوْا یَوْماً و بترسید از روزى لا یَجْزِی والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ که هیچ سود ندارد و بکار نیاید پدر پسر خویش را وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَیْئاً و نه هیچ فرزند بکار آید پدر خویش را هیچ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ که وعده اللَّه راست است فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا هان که زندگانى این جهانى شما را مفریباد وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ (۳۳) و مفریباد شما را بخداى آن شیطان فریبنده.
إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ بنزدیک اللَّه است دانش کى رستاخیز وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ و او فرستد باران وَ یَعْلَمُ ما فِی الْأَرْحامِ و او داند که در رحم آبستنان چیست وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ ما ذا تَکْسِبُ غَداً و نداند هیچکس که چه خواهد کرد فردا وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ و نداند هیچ کس که بکدام زمین خواهد مرد إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ (۳۴) اللَّه دانایى است آگاه.
رشیدالدین میبدی : ۴۱- سورة المصابیح- مکیة
۳ - النوبة الاولى
قوله تعالى: وَ مِنْ آیاتِهِ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ از نشانهاى توانایى اوست شب و روز و آفتاب و ماه، لا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَ لا لِلْقَمَرِ سجود مبرید آفتاب و ماه را، وَ اسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَهُنَّ سجود او را برید که آن همه او آفرید، إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ (۳۷) اگر او را خواهید پرستید که او خداى بسزاست.
فَإِنِ اسْتَکْبَرُوا اگر گردن کشند از سجود اللَّه را، فَالَّذِینَ عِنْدَ رَبِّکَ ایشان بارى که نزدیک خداوند تواند از فرشتگان، یُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ او را مىپرستند و مىستایند بشب و روز، وَ هُمْ لا یَسْأَمُونَ (۳۸) و هیچ از پرستش و ستایش او سیر نیایند.
وَ مِنْ آیاتِهِ و از نشانهاى توانایى اوست، أَنَّکَ تَرَى الْأَرْضَ خاشِعَةً که تو زمین را بینى فرومرده، فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ چون آب برو فرستادیم، اهْتَزَّتْ نبات را بجنبانید، وَ رَبَتْ و بر دمید و برخنجید، إِنَّ الَّذِی أَحْیاها آن کس که زنده کرد آن را، لَمُحْیِ الْمَوْتى او زنده کننده مردگان است، إِنَّهُ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (۳۹) و او بر همه چیز تواناست.
إِنَّ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی آیاتِنا ایشان که کژ مىروند در سخنان ما، لا یَخْفَوْنَ عَلَیْنا پوشیده نمانند بر ما، أَ فَمَنْ یُلْقى فِی النَّارِ خَیْرٌ آن کس که فردا آرند و افکنند در آتش به است؟ أَمْ مَنْ یَأْتِی آمِناً یَوْمَ الْقِیامَةِ یا آن کس که مىآید بىبیم روز رستاخیز؟ اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ مىکنید هر چه خواهید، إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ (۴۰) که او بآنچه کنید بینا و داناست.
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالذِّکْرِ لَمَّا جاءَهُمْ ایشان که کافر شدند بسخن و پیغام که بایشان آمد، وَ إِنَّهُ لَکِتابٌ عَزِیزٌ (۴۱) و این قرآن نامهایست بشکوه و بىهمتا و بر دشمنان بزور.
لا یَأْتِیهِ الْباطِلُ نیاید بآن هیچ باطل، مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ نه از پیش آن و نه از پس آن، تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ (۴۲) فرو فرستاده ایست از داناى سترده.
ما یُقالُ لَکَ نمىگویند ترا، إِلَّا ما قَدْ قِیلَ لِلرُّسُلِ مِنْ قَبْلِکَ مگر همان که فرستادگان را پیش از تو، إِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغْفِرَةٍ خداوند تو با آمرزگاریست، وَ ذُو عِقابٍ أَلِیمٍ (۴۳) و با گرفتاریى سخت.
وَ لَوْ جَعَلْناهُ قُرْآناً أَعْجَمِیًّا و اگر ما این نامه را بزبان عجم فرستادیمى و آن را پارسى کردیمى لَقالُوا لَوْ لا فُصِّلَتْ آیاتُهُ گفتندى چرا پیدا و گشاده نکردند آن را، ءَ أَعْجَمِیٌّ وَ عَرَبِیٌّ گویندى باش نامهاى عجمى و رسولى عربى؟ قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدىً وَ شِفاءٌ گوى این سخن گرویدگان را راه نمونى است و آسانىاى، وَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ فِی آذانِهِمْ وَقْرٌ و ایشان که نمىگروند بآن در گوشهاى ایشان گرانى است و کرّئى، وَ هُوَ عَلَیْهِمْ عَمًى و آن نامه بر ایشان کورئى، أُولئِکَ یُنادَوْنَ مِنْ مَکانٍ بَعِیدٍ (۴۴) ایشان را میخوانند از جاى بس دور.
وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَى الْکِتابَ موسى را نامه دادیم، فَاخْتُلِفَ فِیهِ در مخالفت گفتن ایستادند در ان، وَ لَوْ لا کَلِمَةٌ و گرنه سخنى بودى، سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ که پیشى کرد از خداوند تو اجلها و روزیها را، لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ برگزاردندى میان ایشان کار و عذاب فرستادندى بایشان، وَ إِنَّهُمْ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ مُرِیبٍ (۴۵) و ایشان از ان درگمانند و پنداره نمایى.
مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ هر که نیکى کند خویشتن را، وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَیْها و هر که بد کند بر خویشتن کند، وَ ما رَبُّکَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ (۴۶) و خداوند تو ستمکار نیست رهیکان را.
إِلَیْهِ یُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ بازو گردانند آخر دانستن هنگام رستاخیز، وَ ما تَخْرُجُ مِنْ ثَمَراتٍ مِنْ أَکْمامِها و بیرون نیاید هیچ میوه از غلاف خویش، وَ ما تَحْمِلُ مِنْ أُنْثى و بار برنگیرد هیچ ماده، وَ لا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ و بار ننهد مگر بدانش او، وَ یَوْمَ یُنادِیهِمْ و آن روز که ایشان را خواند و گوید: أَیْنَ شُرَکائِی این انبازان من کجااند، قالُوا آذَنَّاکَ ما مِنَّا مِنْ شَهِیدٍ (۴۷) گویند بگفتیم ترا امروز از ما کس بر خویشتن بشرک گواهى دهنده نیست.
وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما کانُوا یَدْعُونَ مِنْ قَبْلُ و گم شد ازیشان هر چه مىخداى خواندند پیش ازین، وَ ظَنُّوا ما لَهُمْ مِنْ مَحِیصٍ (۴۸) و بدانند بدرست که ایشان را بازگشت و جاى آن نیست.
لا یَسْأَمُ الْإِنْسانُ سیر نیاید مردم هرگز، مِنْ دُعاءِ الْخَیْرِ از وایستن جهان و خواستن خیر آن، وَ إِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَیَؤُسٌ قَنُوطٌ (۴۹) و اگر بد بدو رسد بد اندیش بود نومید.
وَ لَئِنْ أَذَقْناهُ رَحْمَةً مِنَّا و اگر او را بچشانیم بخشایشى از ما و فراخیى و آسانىاى مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ پس تنگى و دشوارى که بدو رسید، لَیَقُولَنَّ هذا لِی گوید سزاى من اینست و من این را ارزانىام، وَ ما أَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَةً و نپندارم که رستاخیز بپاى شدنى است، وَ لَئِنْ رُجِعْتُ إِلى رَبِّی پس اگر مرا با خداوند من برند، إِنَّ لِی عِنْدَهُ لَلْحُسْنى مرا بنزدیک اوست آنچه او نیکوتر، فَلَنُنَبِّئَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِما عَمِلُوا بخبر کنیم ناگرویدگان را از آنچه مىکردند، وَ لَنُذِیقَنَّهُمْ مِنْ عَذابٍ غَلِیظٍ (۵۰) و بچشانیم ایشان را از عذاب بزرگ.
وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَى الْإِنْسانِ و آن گه که نیکویى کنیم با مردم و نعمت گسترانیم برو، أَعْرَضَ روى گرداند از شکر و طاعت، وَ نَأى بِجانِبِهِ و بیک سو بیرون شود و خویشتن در کشد، وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ و چون بدیى بدو رسد، فَذُو دُعاءٍ عَرِیضٍ (۵۱) با بانگ و خواندنیى فراوان بود.
قُلْ أَ رَأَیْتُمْ بگوى چه بینید، إِنْ کانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ثُمَّ کَفَرْتُمْ بِهِ اگر این پیغام که آوردم از نزدیک اللَّه است و شما کافر مىشوید بآن مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِی شِقاقٍ بَعِیدٍ (۵۲) آن کیست بىراهتر از ان کس که در ستیزیست از راستى دور.
سَنُرِیهِمْ آیاتِنا مىنمائیم ایشان را نشانهاى خویش، فِی الْآفاقِ در هر سویى از جهان، وَ فِی أَنْفُسِهِمْ و در تنهاى ایشان، حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ تا آن گه که پیدا شود ایشان را، أَنَّهُ الْحَقُّ که قرآن و محمد و اسلام راست است، أَ وَ لَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ خداوند تو بسنده نیست، أَنَّهُ عَلى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ (۵۳) که او بر همه چیز گواه است.
أَلا إِنَّهُمْ فِی مِرْیَةٍ بدانید که ایشان در گمانند، مِنْ لِقاءِ رَبِّهِمْ از دیدار خداوند خویش و خاستن از گور، أَلا إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحِیطٌ (۵۴) بدانید که اللَّه بهمه چیز داناست.
فَإِنِ اسْتَکْبَرُوا اگر گردن کشند از سجود اللَّه را، فَالَّذِینَ عِنْدَ رَبِّکَ ایشان بارى که نزدیک خداوند تواند از فرشتگان، یُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ او را مىپرستند و مىستایند بشب و روز، وَ هُمْ لا یَسْأَمُونَ (۳۸) و هیچ از پرستش و ستایش او سیر نیایند.
وَ مِنْ آیاتِهِ و از نشانهاى توانایى اوست، أَنَّکَ تَرَى الْأَرْضَ خاشِعَةً که تو زمین را بینى فرومرده، فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ چون آب برو فرستادیم، اهْتَزَّتْ نبات را بجنبانید، وَ رَبَتْ و بر دمید و برخنجید، إِنَّ الَّذِی أَحْیاها آن کس که زنده کرد آن را، لَمُحْیِ الْمَوْتى او زنده کننده مردگان است، إِنَّهُ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (۳۹) و او بر همه چیز تواناست.
إِنَّ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی آیاتِنا ایشان که کژ مىروند در سخنان ما، لا یَخْفَوْنَ عَلَیْنا پوشیده نمانند بر ما، أَ فَمَنْ یُلْقى فِی النَّارِ خَیْرٌ آن کس که فردا آرند و افکنند در آتش به است؟ أَمْ مَنْ یَأْتِی آمِناً یَوْمَ الْقِیامَةِ یا آن کس که مىآید بىبیم روز رستاخیز؟ اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ مىکنید هر چه خواهید، إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ (۴۰) که او بآنچه کنید بینا و داناست.
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالذِّکْرِ لَمَّا جاءَهُمْ ایشان که کافر شدند بسخن و پیغام که بایشان آمد، وَ إِنَّهُ لَکِتابٌ عَزِیزٌ (۴۱) و این قرآن نامهایست بشکوه و بىهمتا و بر دشمنان بزور.
لا یَأْتِیهِ الْباطِلُ نیاید بآن هیچ باطل، مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ نه از پیش آن و نه از پس آن، تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ (۴۲) فرو فرستاده ایست از داناى سترده.
ما یُقالُ لَکَ نمىگویند ترا، إِلَّا ما قَدْ قِیلَ لِلرُّسُلِ مِنْ قَبْلِکَ مگر همان که فرستادگان را پیش از تو، إِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغْفِرَةٍ خداوند تو با آمرزگاریست، وَ ذُو عِقابٍ أَلِیمٍ (۴۳) و با گرفتاریى سخت.
وَ لَوْ جَعَلْناهُ قُرْآناً أَعْجَمِیًّا و اگر ما این نامه را بزبان عجم فرستادیمى و آن را پارسى کردیمى لَقالُوا لَوْ لا فُصِّلَتْ آیاتُهُ گفتندى چرا پیدا و گشاده نکردند آن را، ءَ أَعْجَمِیٌّ وَ عَرَبِیٌّ گویندى باش نامهاى عجمى و رسولى عربى؟ قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدىً وَ شِفاءٌ گوى این سخن گرویدگان را راه نمونى است و آسانىاى، وَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ فِی آذانِهِمْ وَقْرٌ و ایشان که نمىگروند بآن در گوشهاى ایشان گرانى است و کرّئى، وَ هُوَ عَلَیْهِمْ عَمًى و آن نامه بر ایشان کورئى، أُولئِکَ یُنادَوْنَ مِنْ مَکانٍ بَعِیدٍ (۴۴) ایشان را میخوانند از جاى بس دور.
وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَى الْکِتابَ موسى را نامه دادیم، فَاخْتُلِفَ فِیهِ در مخالفت گفتن ایستادند در ان، وَ لَوْ لا کَلِمَةٌ و گرنه سخنى بودى، سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ که پیشى کرد از خداوند تو اجلها و روزیها را، لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ برگزاردندى میان ایشان کار و عذاب فرستادندى بایشان، وَ إِنَّهُمْ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ مُرِیبٍ (۴۵) و ایشان از ان درگمانند و پنداره نمایى.
مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ هر که نیکى کند خویشتن را، وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَیْها و هر که بد کند بر خویشتن کند، وَ ما رَبُّکَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ (۴۶) و خداوند تو ستمکار نیست رهیکان را.
إِلَیْهِ یُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ بازو گردانند آخر دانستن هنگام رستاخیز، وَ ما تَخْرُجُ مِنْ ثَمَراتٍ مِنْ أَکْمامِها و بیرون نیاید هیچ میوه از غلاف خویش، وَ ما تَحْمِلُ مِنْ أُنْثى و بار برنگیرد هیچ ماده، وَ لا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ و بار ننهد مگر بدانش او، وَ یَوْمَ یُنادِیهِمْ و آن روز که ایشان را خواند و گوید: أَیْنَ شُرَکائِی این انبازان من کجااند، قالُوا آذَنَّاکَ ما مِنَّا مِنْ شَهِیدٍ (۴۷) گویند بگفتیم ترا امروز از ما کس بر خویشتن بشرک گواهى دهنده نیست.
وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما کانُوا یَدْعُونَ مِنْ قَبْلُ و گم شد ازیشان هر چه مىخداى خواندند پیش ازین، وَ ظَنُّوا ما لَهُمْ مِنْ مَحِیصٍ (۴۸) و بدانند بدرست که ایشان را بازگشت و جاى آن نیست.
لا یَسْأَمُ الْإِنْسانُ سیر نیاید مردم هرگز، مِنْ دُعاءِ الْخَیْرِ از وایستن جهان و خواستن خیر آن، وَ إِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَیَؤُسٌ قَنُوطٌ (۴۹) و اگر بد بدو رسد بد اندیش بود نومید.
وَ لَئِنْ أَذَقْناهُ رَحْمَةً مِنَّا و اگر او را بچشانیم بخشایشى از ما و فراخیى و آسانىاى مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ پس تنگى و دشوارى که بدو رسید، لَیَقُولَنَّ هذا لِی گوید سزاى من اینست و من این را ارزانىام، وَ ما أَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَةً و نپندارم که رستاخیز بپاى شدنى است، وَ لَئِنْ رُجِعْتُ إِلى رَبِّی پس اگر مرا با خداوند من برند، إِنَّ لِی عِنْدَهُ لَلْحُسْنى مرا بنزدیک اوست آنچه او نیکوتر، فَلَنُنَبِّئَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِما عَمِلُوا بخبر کنیم ناگرویدگان را از آنچه مىکردند، وَ لَنُذِیقَنَّهُمْ مِنْ عَذابٍ غَلِیظٍ (۵۰) و بچشانیم ایشان را از عذاب بزرگ.
وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَى الْإِنْسانِ و آن گه که نیکویى کنیم با مردم و نعمت گسترانیم برو، أَعْرَضَ روى گرداند از شکر و طاعت، وَ نَأى بِجانِبِهِ و بیک سو بیرون شود و خویشتن در کشد، وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ و چون بدیى بدو رسد، فَذُو دُعاءٍ عَرِیضٍ (۵۱) با بانگ و خواندنیى فراوان بود.
قُلْ أَ رَأَیْتُمْ بگوى چه بینید، إِنْ کانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ثُمَّ کَفَرْتُمْ بِهِ اگر این پیغام که آوردم از نزدیک اللَّه است و شما کافر مىشوید بآن مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِی شِقاقٍ بَعِیدٍ (۵۲) آن کیست بىراهتر از ان کس که در ستیزیست از راستى دور.
سَنُرِیهِمْ آیاتِنا مىنمائیم ایشان را نشانهاى خویش، فِی الْآفاقِ در هر سویى از جهان، وَ فِی أَنْفُسِهِمْ و در تنهاى ایشان، حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ تا آن گه که پیدا شود ایشان را، أَنَّهُ الْحَقُّ که قرآن و محمد و اسلام راست است، أَ وَ لَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ خداوند تو بسنده نیست، أَنَّهُ عَلى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ (۵۳) که او بر همه چیز گواه است.
أَلا إِنَّهُمْ فِی مِرْیَةٍ بدانید که ایشان در گمانند، مِنْ لِقاءِ رَبِّهِمْ از دیدار خداوند خویش و خاستن از گور، أَلا إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحِیطٌ (۵۴) بدانید که اللَّه بهمه چیز داناست.