عبارات مورد جستجو در ۳ گوهر پیدا شد:
غزالی : رکن اول - در عبادات
بخش ۵ - فصل(عذر بی عملی در دین پذیرفته نیست)
چون معلوم شد که بر هر کسی آموختن آن علم واجب است که در راه معاملت وی است، بدانستی که عامی پیوسته در خطر باشد که وی را کاری در پیش آید و به نادانی بکند که نداند که اندر آن حکمتی هست و بدین معذور نباشد، هرگه که حاجت بدان غالب بود و نادر نباشد مثلا کسی در حال حیض مباشرت کند یا پس از حیض پیش از سر شستن و گوید که این علم ندانستم، معذور نباشد.
و از زنی که پیش از صبح پاک شود، چو نماز شام و نماز خفتن قضا نکند که نیاموخته باشد یا مردی که زن را در حال حیض طلاق دهد و نیاموخته باشد که حرام است، معذور نباشد و با وی گویند، «تو را گفته بودیم که طلب علم فریضه است، از این فریضه چرا دست بداشتی تا در حرام افتادی؟» مگر که واقعه ای نادر باشد که افتادن آن متوقع نبود، آن کار معذور باشد.
غزالی : رکن اول - در عبادات
بخش ۴۹ - فریضه ششم
آن که به قصد قی نکند و اگر بی اختیار وی اوفتد، باطل نشود و اگر به سبب زکام یا به سببی دیگر آبی منعقد از حلق بیرون آورد و بیندازد، زیان ندارد که از این حذر کردن دشوار بود، مگر که چون به دهان رسد، آنگاه به گلو فرو برد این روزه را باطل کند.
یغمای جندقی : بخش سوم
شمارهٔ ۳۴
قبله محبان آخوند ملاغلام حسین، شنیدم تنخواهی نورچشمی فتحعلی پیش شما دارد. اول خواهشمندم در صورت سهولت و مجال معامله فرمائید که خیری بدان در افزاید، و اگر گرفتاری مانع احتمال این زحمت باشد، به استحضار و صوابدید گرامی سروران مکرم حاجی عبدالرزاق و حاجی میر کاظم و فرزندی میرزا احمد با مردی معتبر، به قید بیع شرط درست عیار شرعی، هر مبلغ میرزا احمد معین نماید معامله فرمائید. حبس مال مردم اگرچه شرعا برآن نیز محملی توان بست برای مثل شما مردی عقل پذیر شرع پسند به همه حساب درست نیست.
چندی است این حکایت را شنیده بودم، باور نمی کردم، این روزها از مخدومی حاجی میر شاهمدد پرسیدم و از احمد نیز شهادت طلبیدم، تفصیلی گفت، چندان با قول حاجی منافات نداشت. تنخواه به نور چشمی آقا حسین ندادن، فهمیدم چرا حق با جناب شماست، ولی حبس تنخواه خوش نیست. نوعی که عرض کردم البته عمل کنید که صلاح دنیا و آخرت طرفین این است. خدمات را بفرمائید.احمد را در ارادت بالاستحقاق نسبت به شما پنجاه ساله نایب خود دیدم از او راضی شدم، خدا از هر دو راضی باد.