عبارات مورد جستجو در ۲ گوهر پیدا شد:
سعدی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱
شکر و سپاس و منت و عزت خدای را
پروردگار خلق و خداوند کبریا
دادار غیب دان و نگهدار آسمان
رزاق بنده‌پرور و خلاق رهنما
اقرار می‌کند دو جهان بر یگانگیش
یکتا و پشت عالمیان بر درش دو تا
گوهر ز سنگ خاره کند، لؤلؤ از صدف
فرزند آدم از گل و برگ گل از گیا
سبحان من یمیت و یحیی و لااله
الا هوالذی خلق الارض والسما
باری، ز سنگ، چشمهٔ آب آورد پدید
باری از آب چشمه کند سنگ در شتا
گاهی به صنع ماشطه، بر روی خوب روز
گلگونهٔ شفق کند و سرمهٔ دجا
دریای لطف اوست و گرنه سحاب کیست
تا بر زمین مشرق و مغرب کند سخا
انشاتنا بلطفک یا صانع الوجود
فاغفرلنا بفضلک یا سامع الدعا
ارباب شوق در طلبت بی‌دلند و هوش
اصحاب فهم در صفتت بی‌سرند و پا
شبهای دوستان تو را انعم‌الصباح
وان شب که بی تو روز کنند اظلم المسا
یاد تو روح‌پرور و وصف تو دلفریب
نام تو غم‌زدای و کلام تو دلربا
بی‌سکهٔ قبول تو، ضرب عمل دغل
بی‌خاتم رضای تو، سعی امل هبا
جایی که تیغ قهر برآرد مهابتت
ویران کند به سیل عرم جنت سبا
شاهان بر آستان جلالت نهاده سر
گردنکشان مطاوع و کیخسروان گدا
گر جمله را عذاب کنی یا عطا دهی
کس را مجال آن نه که آن چون و این چرا
در کمترین صنع تو مدهوش مانده‌ایم
ما خود کجا و وصف خداوند آن کجا؟
خود دست و پای فهم و بلاغت کجا رسد
تا در بحار وصف جلالت کند شنا؟
گاهی سموم قهر تو، همدست با خزان
گاهی نسیم لطف تو، همراه با صبا
خواهندگان درگه بخشایش تواند
سلطان در سرادق و درویش در عبا
آن دست بر تضرع و این روی بر زمین
آن چشم بر اشارت و این گوش بر ندا
مردان راهت از نظر خلق در حجاب
شب در لباس معرفت و روز در قبا
فرخنده طالعی که کنی یاد او به خیر
برگشته دولتی که فرامش کند تو را
چندین هزار سکهٔ پیغمبری زده
اول به نام آدم و آخر به مصطفی
الهامش از جلیل و پیامش ز جبرئیل
رایش نه از طبیعت و نطقش نه از هوی
در نعت او زبان فصاحت که را رسد؟
خود پیش آفتاب چه پرتو دهد سها؟
دانی که در بیان اذاالشمس کورت
معنی چه گفته‌اند بزرگان پارسا؟
یعنی وجود خواجه سر از خاک برکند
خورشید و ماه را نبود آن زمان ضیا
ای برترین مقام ملائک بر آسمان
با منصب تو زیرترین پایهٔ علا
شعر آورم به حضرت عالیت زینهار
با وحی آسمان چه زند سحر مفتری؟
یارب به دست او که قمر زان دو نیم شد
تسبیح گفت در کف میمون او حصا
کافتادگان شهوت نفسیم دست گیر
ارفق بمن تجاوز واغفر لمن عصا
تریاق در دهان رسول آفریده حق
صدیق را چه غم بود از زهر جانگزا؟
ای یار غار سید و صدیق نامور
مجموعهٔ فضائل و گنجینهٔ صفا
مردان قدم به صحبت یاران نهاده‌اند
لیکن نه همچنانکه تو در کام اژدها
یار آن بود که مال و تن و جان فدا کند
تا در سبیل دوست به پایان برد وفا
دیگر عمر که لایق پیغمبری بدی
گر خواجهٔ رسل نبدی ختم انبیا
سالار خیل خانهٔ دین صاحب رسول
سردفتر خدای پرستان بی‌ریا
دیوی که خلق عالمش از دست عاجزند
عاجز در آنکه چون شود از دست وی رها؟
دیگر جمال سیرت عثمان که برنکرد
در پیش روی دشمن قاتل سر از حیا
آن شرط مهربانی و تحقیق دوستیست
کز بهر دوستان بری از دشمنان جفا
خاصان حق همیشه بلیت کشیده‌اند
هم بیشتر عنایت و هم بیشتر عنا
کس را چه زور و زهره که وصف علی کند
جبار در مناقب او گفته هل اتی
زورآزمای قلعهٔ خیبر که بند او
در یکدگر شکست به بازوی لافتی
مردی که در مصاف، زره پیش بسته بود
تا پیش دشمنان ندهد پشت بر غزا
شیر خدای و صفدر میدان و بحر جود
جانبخش در نماز و جهانسوز در وغا
دیباچهٔ مروت و سلطان معرفت
لشکر کش فتوت و سردار اتقیا
فردا که هرکسی به شفیعی زنند دست
ماییم و دست و دامن معصوم مرتضی
پیغمبر، آفتاب منیرست در جهان
وینان ستارگان بزرگند و مقتدا
یارب به نسل طاهر اولاد فاطمه
یارب به خون پاک شهیدان کربلا
یارب به صدق سینهٔ پیران راستگوی
یارب به آب دیدهٔ مردان آشنا
دلهای خسته را به کرم مرهمی فرست
ای نام اعظمت در گنجینهٔ شفا
گر خلق تکیه بر عمل خویش کرده‌اند
ما را بسست رحمت وفضل تو متکا
یارب خلاف امر تو بسیار کرده‌ایم
و امید بسته از کرمت عفو مامضی
چشم گناهکار بود بر خطای خویش
ما را ز غایت کرمت چشم در عطا
یارب به لطف خویش گناهان ما بپوش
روزی که رازها فتد از پرده برملا
همواره از تو لطف و خداوندی آمدست
وز ما چنانکه در خور ما فعل ناسزا
عدلست اگر عقوبت ما بی‌گنه کنی
لطفست اگر کشی قلم عفو بر خطا
گر تقویت کنی ز ملک بگذرد بشر
ور تربیت کنی به ثریا رسد ثری
دلهای دوستان تو خون می‌شود ز خوف
باز از کمال لطف تو دل می‌دهد رجا
یارب قبول کن به بزرگی و فضل خویش
کان را که رد کنی نبود هیچ ملتجا
ما را تو دست گیر و حوالت مکن به کس
الا الیک حاجت درماندگان فلا
ما بندگان حاجتمندیم و تو کریم
حاجت همیشه پیش کریمان بود روا
کردی تو آنچه شرط خداوندی تو بود
ما در خور تو هیچ نکردیم ربنا
سهلست اگر به چشم عنایت نظر کنی
اصلاح قلب را چه محل پیش کیمیا؟
اولیتر آنکه هم تو بگیری به لطف خویش
دستی، وگرنه هیچ نیاید ز دست ما
کاری به منتها نرسانید در طلب
بردیم روزگار گرامی به منتها
فی‌الجمله دستهای تهی بر تو داشتیم
خود دست جز تهی نتوان داشت بر خدا
یا دولتاه اگر به عنایت کنی نظر
واخجلتاه اگر به عقوبت دهد جزا
ای یار جهد کن که چو مردان قدم زنی
ور پای بسته‌ای به دعا دست برگشا
پیدا بود که بنده به کوشش کجا رسد
بالای هر سری قلمی رفته از قضا
کس را به خیر و طاعت خویش اعتماد نیست
آن بی‌بصر بود که کند تکیه بر عصا
تاروز اولت چه نبشتست بر جبین
زیرا که در ازل سعدااند و اشقیا
گر بر وجود عاشق صادق نهند تیغ
گوید بکش که مال سبیلست و جان فدا
ما را به نوشداروی دشمن امید نیست
وز دست دوست گر همه زهرست مرحبا
ای پای بست عمر تو، بر رهگذار سیل
چندین امل چه پیش نهی، مرگ در قفا؟
در کوه ودشت هر سبعی صوفیی بدی
گر هیچ سودمند بدی صوف بی‌صفا
پهلوی تن ضعیف کند پشت دل قوی
صیدی که در ریاض ریاضت کند چرا
چون شادمانی و غم دنیا مقیم نیست
فرعون کامران به و ایوب مبتلا
امثال ما به سختی و تنگی نمرده‌اند
ما خود چه لایقیم به تشریف اولیا؟
غم نیست زخم خوردهٔ راه خدای را
دردی چه خوش بود که حبیبش کند دوا
مابین آسمان و زمین جای عیش نیست
یک دانه چون جهد ز میان دو آسیا؟
عمرت برفت و چارهٔ کاری نساختی
اکنون که چاره نیست به بیچارگی بیا
کردار نیک و بد به قیامت قرین تست
آن اختیار کن که توان دیدنش لقا
تا هیچ دانه‌ای نفشانی به جز کرم
تا هیچ توشه‌ای نستانی به جز تقی
گویی کدام سنگدل این پند نشنود
بر کوه خوان که باز به گوش آیدت صدا
نااهل را نصیحت سعدی چنانکه هست
گفتیم اگر به سرمه تفاوت کند عمی
مفاتیح الجنان : زیارت کاظمین (ع)
زیارت مختص به امام موسى کاظم (ع)
اما زیارت مختصّ به حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) چنان که سید ابن طاووس در کتاب «مزار» نقل کرده آن است که چون خواستی آن حضرت را زیارت کنی، سزاوار است غسل کنی و بعد با آرامش و وقار به زیارت روانه شوی، همین که به در حرم رسیدی بایست و بگو:
اللّهُ أَکبَرُ، اللّهُ أَکبَرُ، لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ، وَاللّهُ أَکبَرُ، الْحَمْدُ لِلّهِ عَلَی هِدایتِهِ لِدِینِهِ، وَالتَّوْفِیقِ لِمَا دَعا إِلَیهِ مِنْ سَبِیلِهِ. اللّهُمَّ إِنَّک أَکرَمُ مَقْصُودٍ، وَأَکرَمُ مَأْتِی، وَقَدْ أَتَیتُک مُتَقَرِّباً إِلَیک بِابْنِ بِنْتِ نَبِیک صَلَوَاتُک عَلَیهِ وَعَلَی آبائِهِ الطَّاهِرِینَ وَأَبْنائِهِ الطَّیبِینَ. اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَلَا تُخَیبْ سَعْیی، وَلَا تَقْطَعْ رَجائِی، وَاجْعَلْنِی عِنْدَک وَجِیهاً فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ.
بعد وارد شو و پای راست خود را مقدّم دار و بگو:
بِسْمِ اللّهِ، وَبِاللّهِ، وَفِی سَبِیلِ اللّهِ، وَعَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ. اللّهُمَّ اغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَی وَ لِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ.
همین که به در بارگاه شریف رسیدی بایست و درخواست اجازه کن و بگو:
أَأَدْخُلُ یا رَسُولَ اللّهِ؟ أَأَدْخُلُ یا نَبِی اللّهِ؟ أَأَدْخُلُ یا مُحَمَّدَ بنَ عَبْدِاللّهِ؟ أَأَدْخُلُ یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ؟ أَأَدْخُلُ یا أَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ؟ أَأَدْخُلُ یا أَبا عَبْدِاللّهِ الْحُسَینَ؟ أَأَدْخُلُ یا أَبا مُحَمَّدٍ عَلِی بْنَ الْحُسَینِ؟ أَأَدْخُلُ یا أَبا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ ابْنَ عَلِی؟ أَأَدْخُلُ یا أَبا عَبْدِاللّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ؟ أَأَدْخُلُ یا مَوْلای یا أَبَا الْحَسَنِ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ؟ أَأَدْخُلُ یا مَوْلای یا أَبا جَعْفَرٍ؟ أَأَدْخُلُ یا مَوْلای مُحَمَّدَ ابْنَ عَلِی؟
سپس وارد شو و «چهار مرتبه» بگو: «اللّه أکْبَرُ» و برابر قبر بایست و قبله را پشت کتف خود قرار بده، آنگاه بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ وَابْنَ وَلِیهِ، السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللّهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا صَفِی اللّهِ وَابْنَ صَفِیهِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَمِینَ اللّهِ وَابْنَ أَمِینِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا نُورَ اللّهِ فِی ظُلُماتِ الْأَرْضِ، السَّلامُ عَلَیک یا إِمامَ الْهُدی، السَّلامُ عَلَیک یا عَلَمَ الدِّینِ وَالتُّقی، السَّلامُ عَلَیک یا خازِنَ عِلْمِ النَّبِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا خازِنَ عِلْمِ الْمُرْسَلِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا نائِبَ الْأَوْصِیاءِ السَّابِقِینَ،
السَّلامُ عَلَیک یا مَعْدِنَ الْوَحْی الْمُبِینِ، السَّلامُ عَلَیک یا صاحِبَ الْعِلْمِ الْیقِینِ، السَّلامُ عَلَیک یا عَیبَةَ عِلْمِ الْمُرْسَلِینَ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْإِمامُ الصَّالِحُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْإِمامُ الزَّاهِدُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْإِمامُ الْعابِدُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْإِمامُ السَّیدُ الرَّشِیدُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْمَقْتُولُ الشَّهِیدُ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ وَابْنَ وَصِیهِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَوْلای مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛
أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ بَلَّغْتَ عَنِ اللّهِ مَا حَمَّلَک، وَحَفِظْتَ مَا اسْتَوْدَعَک، وَحَلَّلْتَ حَلالَ اللّهِ، وَحَرَّمْتَ حَرامَ اللّهِ، وَأَقَمْتَ أَحْکامَ اللّهِ، وَتَلَوْتَ کتابَ اللّهِ، وَصَبَرْتَ عَلَی الْأَذی فِی جَنْبِ اللّهِ، وَجاهَدْتَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، وَأَشْهَدُ أَنَّک مَضَیتَ عَلَی مَا مَضی عَلَیهِ آباؤُک الطَّاهِرُونَ وَأَجْدادُک الطَّیبُونَ الْأَوْصِیاءُ الْهادُونَ الْأَئِمَّةُ الْمَهْدِیونَ، لَمْ تُؤْثِرْ عَمی عَلَی هُدی، وَلَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ إِلی باطِلٍ،
وَأَشْهَدُ أَنَّک نَصَحْتَ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَأَنَّک أَدَّیتَ الْأَمانَةَ، وَاجْتَنَبْتَ الْخِیانَةَ، وَأَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَعَبَدْتَ اللّهَ مُخْلِصاً مُجْتَهِداً مُحْتَسِباً حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، فَجَزاک اللّهُ عَنِ الْإِسْلامِ وَأَهْلِهِ أَفْضَلَ الْجَزاءِ وَأَشْرَفَ الْجَزاءِ؛
أَتَیتُک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ زائِراً، عارِفاً بِحَقِّک مُقِرّاً بِفَضْلِک، مُحْتَمِلاً لِعِلْمِک، مُحْتَجِباً بِذِمَّتِک، عائِذاً بِقَبْرِک، لائِذاً بِضَرِیحِک، مُسْتَشْفِعاً بِک إِلَی اللّهِ، مُوالِیاً لِأَوْلِیائِک، مُعادِیاً لِأَعْدائِک، مُسْتَبْصِراً بِشَأْنِک وَبِالْهُدَی الَّذِی أَنْتَ عَلَیهِ، عالِماً بِضَلالَةِ مَنْ خالَفَک وَبِالْعَمَی الَّذِی هُمْ عَلَیهِ،
بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی وَنَفْسِی وَأَهْلِی وَمالِی وَوَلَدِی یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ أَتَیتُک مُتَقَرِّباً بِزِیارَتِک إِلَی اللّهِ تَعَالی، وَمُسْتَشْفِعاً بِک إِلَیهِ فَاشْفَعْ لِی عِنْدَ رَبِّک لِیغْفِرَ لِی ذُنُوبِی، وَیعْفُوَ عَنْ جُرْمِی، وَیتَجاوَزَ عَنْ سَیئاتِی، وَیمْحُوَ عَنِّی خَطِیئاتِی، وَیدْخِلَنِی الْجَنَّةَ، وَیتَفَضَّلَ عَلَی بِما هُوَ أَهْلُهُ، وَیغْفِرَ لِی وَلِآبائِی وَلِإِخْوانِی وَأَخَواتِی وَ لِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ فِی مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغَارِبِهَا بِفَضْلِهِ وَجُودِهِ وَمَنِّهِ.
سپس خود را بر قبر بینداز و آن را ببوس و دو طرف صورت خود را بر آن بگذار و به آنچه که خواهی دعا کن، آنگاه رو به سوی بالای سر برگرد و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا مَوْلای یا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، أَشْهَدُ أَنَّک الْإِمامُ الْهادِی وَالْوَلِی الْمُرْشِدُ، وَأَنَّک مَعْدِنُ التَّنْزِیلِ، وَصَاحِبُ التَّأْوِیلِ، وَحَامِلُ التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ، وَالْعَالِمُ الْعَادِلُ، وَالصَّادِقُ الْعَامِلُ، یا مَوْلای أَنَا أَبْرَأُ إِلَی اللّهِ مِنْ أَعْدائِک، وَأَتَقَرَّبُ إِلَی اللّهِ بِمُوالاتِک، فَصَلَّی اللّهُ عَلَیک وَعَلَی آبائِک وَأَجْدادِک وَأَبْنائِک وَشِیعَتِک وَمُحِبِّیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
آنگاه دو رکعت نماز زیارت بخوان و در آن دو رکعت سوره «یس» و «الرّحمن» یا هر سوره ای از قرآن که برایت آسان باشد قرائت کن، سپس به آنچه می خواهی دعا کن.
شیخ مفید و شیخ شهید و محمّد بن مشهدی فرموده اند: چون خواستی موسی بن جعفر(علیه السلام) را در بغداد زیارت کنی، غُسل کن و به سوی حرم شریف رو کن و بر در حَرَم بایست و اذن دخول بخواه، آنگاه وارد حرم شو و بگو:
بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ، وَفِی سَبِیلِ اللّهِ، وَعَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَالسَّلامُ عَلَی أَوْلِیاءِ اللّهِ.
سپس برو تا برابر قبر حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) قرار گیری، چون نزد قبر ایستادی بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا نُورَ اللّهِ فِی ظُلُماتِ الْأَرْضِ، السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بابَ اللّهِ، أَشْهَدُ أَنَّک أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَتَلَوْتَ الْکتَابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ، وَجَاهَدْتَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَصَبَرْتَ عَلَی الْأَذَی فِی جَنْبِهِ مُحْتَسِباً، وَعَبَدْتَهُ مُخْلِصاً حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، أَشْهَدُ أَنَّک أَوْلَی بِاللّهِ وَبِرَسُولِهِ، وَأَنَّک ابْنُ رَسُولِ اللّهِ حَقّاً، أَبْرَأُ إِلَی اللّهِ مِنْ أَعْدائِک، وَأَتَقَرَّبُ إِلَی اللّهِ بِمُوالاتِک، أَتَیتُک یا مَوْلای عارِفاً بِحَقِّک، مُوالِیاً لِأَوْلِیائِک، مُعادِیاً لِأَعْدائِک، فَاشْفَعْ لِی عِنْدَ رَبِّک.
پس خود را بر قبر بینداز و آن را ببوس و گونه هایت را به روی آن بگذار، آنگاه برگرد و به سوی بالای سر بیا و بایست و چنین بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، أَشْهَدُ أَنَّک صادِقٌ، أَدَّیتَ ناصِحاً، وَقُلْتَ أَمِیناً، وَمَضَیتَ شَهِیداً، لَمْ تُؤْثِرْ عَمی عَلَی الْهُدی، وَلَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ إِلی باطِلٍ، صَلَّی اللّهُ عَلَیک وَعَلَی آبائِک وَأَبْنائِک الطَّاهِرِینَ.
پس قبر نورانی را ببوس و دو رکعت نماز زیارت بخوان و بعد از این دو رکعت، هر نمازی که خواستی بجا آر، آنگاه به سجده رو و بگو:
اللّهُمَّ إِلَیک اعْتَمَدْتُ، وَ إِلَیک قَصَدْتُ، وَبِفَضْلِک رَجَوْتُ، وَقَبْرَ إِمامِی الَّذِی أَوْجَبْتَ عَلَی طاعَتَهُ زُرْتُ، وَبِهِ إِلَیک تَوَسَّلْتُ، فَبِحَقِّهِمُ الَّذِی أَوْجَبْتَ عَلَی نَفْسِک اغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَی وَ لِلْمُؤْمِنِینَ یا کرِیمُ.
پس طرف راست صورت خود را بر قبر بگذار و بگو:
اللّهُمَّ قَدْ عَلِمْتَ حَوائِجِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاقْضِها.
آنگاه جانب چپ صورت را بر قبر بگذار و بگو:
اللّهُمَّ قَدْ أَحْصَیتَ ذُنُوبِی، فَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْها، وَتَصَدَّقْ عَلَی بِما أَنْتَ أَهْلُهُ.
سپس به سجده برو و «صد مرتبه» بگو: «شُکْراً شُکْراً»؛ آنگاه سر از سجده بردار و به آنچه خواهی و برای هرکه خواهی و او را دوست داری، دعا کن.
نویسنده گوید: سید جلیل علی بن طاووس در کتاب «مصباح الزائر» در یکی از زیارات حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) این صلوات بر حضرت را که مشتمل بر مقداری از فضایل و مناقب و عبادات و مصائب آن جناب است نقل کرده؛ البته زائر، خود را از فیض خواندن آن محروم نسازد:
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیتِهِ، وَصَلِّ عَلَی مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَصِی الْأَبْرارِ، وَ إِمامِ الْأَخْیارِ، وَعَیبَةِ الْأَنْوارِ، وَوارِثِ السَّکینَةِ وَالْوَقارِ، وَالْحِکمِ وَالْآثارِ، الَّذِی کانَ یحْیی اللَّیلَ بِالسَّهَرِ إِلَی السَّحَرِ بِمُواصَلَةِ الاسْتِغْفارِ، حَلِیفِ السَّجْدَةِ الطَّوِیلَةِ، وَالدُمُوعِ الْغَزِیرَةِ، وَالْمُناجاةِ الْکثِیرَةِ، وَالضَّراعاتِ الْمُتَّصِلَةِ،
وَمَقَرِّ النُّهی وَالْعَدْلِ، وَالْخَیرِ وَالْفَضْلِ، وَالنَّدی وَالْبَذْلِ، وَمَأْلَفِ الْبَلْوی وَالصَّبْرِ، وَالْمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ، وَالْمَقْبُورِ بِالْجَوْرِ، وَالْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ وَظُلَمِ الْمَطَامِیرِ، ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیودِ، وَالْجَِنازَةِ الْمُنَادی عَلَیها بِذُلِّ الاسْتِخْفافِ، وَالْوارِدِ عَلَی جَدِّهِ الْمُصْطَفی، وَأَبِیهِ الْمُرْتَضی، وَأُمِّهِ سَیدَةِ النِّساءِ بِإِرْثٍ مَغْصُوبٍ، وَوَِلاءٍ مَسْلُوبٍ، وَأَمْرٍ مَغْلُوبٍ، وَدَمٍ مَطْلُوبٍ، وَسَمٍّ مَشْرُوبٍ؛
اللّهُمَّ وَکمَا صَبَرَ عَلَی غَلِیظِ الْمِحَنِ، وَتَجَرَّعَ غُصَصَ الْکرَبِ، وَاسْتَسْلَمَ لِرِضاک، وَأَخْلَصَ الطَّاعَةَ لَک، وَمَحَضَ الْخُشُوعَ، وَاسْتَشْعَرَ الْخُضُوعَ، وَعادَی الْبِدْعَةَ وَأَهْلَها، وَلَمْ یلْحَقْهُ فِی شَیءٍ مِنْ أَوامِرِک وَنَواهِیک لَوْمَةُ لائِمٍ، صَلِّ عَلَیهِ صَلاةً نامِیةً مُنِیفَةً زاکیةً تُوجِبُ لَهُ بِها شَفاعَةَ أُمَمٍ مِنْ خَلْقِک، وَقُرُونٍ مِنْ بَرایاک، وَبَلِّغْهُ عَنَّا تَحِیةً وَسَلاماً، وَآتِنا مِنْ لَدُنْک فِی مُوالاتِهِ فَضْلاً وَ إِحْساناً وَمَغْفِرَةً وَرِضْواناً، إِنَّک ذُو الْفَضْلِ الْعَمِیمِ، وَالتَّجاوُزِ الْعَظِیمِ، بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.