عبارات مورد جستجو در ۲ گوهر پیدا شد:
اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
نگرید مرد از رنج و غم و درد
نگرید مرد از رنج و غم و درد
ز دوران کم نشیند بر دلش گرد
قیاس او را مکن از گریه خویش
که هست از سوز و مستی گریهٔ مرد
ابن یمین فَرومَدی : معمیات
شمارهٔ ۸ - ایضاً
مشکلی آمدست در پیشم
عالمی کو که حل تواند کرد
باز گوید که چیست انسانی
که نه خنثی و نه زنست و نه مرد
همچو سایه نشسته در خانه
گشته چون آفتاب عالم گرد