۳۴۲ بار خوانده شده

سفارش به پرهیزکاری

و من خطبة له عليه‌السلام يحث الناس على التقوى
ترجمه خطبه 157

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي جَعَلَ اَلْحَمْدَ مِفْتَاحاً لِذِكْرِهِ
ستايش خداوندى را سزاست كه حمد را كليد ياد خويش

وَ سَبَباً لِلْمَزِيدِ مِنْ فَضْلِهِ
و سبب فزونى فضل و رحمت خود

وَ دَلِيلاً عَلَى آلاَئِهِ وَ عَظَمَتِهِ
و راهنماى نعمت‌ها و عظمتش قرار داده است

عِبَادَ اَللَّهِ إِنَّ اَلدَّهْرَ يَجْرِي بِالْبَاقِينَ كَجَرْيِهِ بِالْمَاضِينَ
بندگان خدا! روزگار بر آيندگان چنان مى‌گذرد كه بر گذشتگان گذشت

لاَ يَعُودُ مَا قَدْ وَلَّى مِنْهُ
آنچه گذشت باز نمى‌گردد

وَ لاَ يَبْقَى سَرْمَداً مَا فِيهِ
و آنچه هست جاويدان نخواهد ماند

آخِرُ فَعَالِهِ كَأَوَّلِهِ
پايان كارش با آغاز آن يكى است

مُتَشَابِهَةٌ أُمُورُهُ
ماجراها و رويدادهاى آن همانند يكديگرند

مُتَظَاهِرَةٌ أَعْلاَمُهُ
و نشانه‌هاى آن آشكار است

فَكَأَنَّكُمْ بِالسَّاعَةِ تَحْدُوكُمْ حَدْوَ اَلزَّاجِرِ بِشَوْلِهِ
گويا پايان زندگى و قيامت، شما را فرا مى‌خواند، چونان خواندن ساربان، شتر بچه را

فَمَنْ شَغَلَ نَفْسَهُ بِغَيْرِ نَفْسِهِ تَحَيَّرَ فِي اَلظُّلُمَاتِ
پس آن كس كه جز به حساب نفس خويش پردازد، خود را در تاريكى‌ها سرگردان

وَ اِرْتَبَكَ فِي اَلْهَلَكَاتِ
و در هلاكت افكنده است

وَ مَدَّتْ بِهِ شَيَاطِينُهُ فِي طُغْيَانِهِ
شيطان‌ها مهارش را گرفته و به سركشى و طغيان مى‌كشانند

وَ زَيَّنَتْ لَهُ سَيِّئَ أَعْمَالِهِ
و رفتار زشت او را در ديده‌اش زيبا مى‌نمايانند

فَالْجَنَّةُ غَايَةُ اَلسَّابِقِينَ
پس بدانيد كه بهشت پايان راه پيشتازان

وَ اَلنَّارُ غَايَةُ اَلْمُفَرِّطِينَ
و آتش جهنّم، سرانجام كسانى است كه سستى مى‌ورزند

اِعْلَمُوا عِبَادَ اَللَّهِ أَنَّ اَلتَّقْوَى دَارُ حِصْنٍ عَزِيزٍ
اى بندگان خدا! بدانيد كه تقوا، دژى محكم و شكست ناپذير است

وَ اَلْفُجُورَ دَارُ حِصْنٍ ذَلِيلٍ
اما هرزگى و گناه، خانه‌اى در حال فرو ريختن و خوار كننده است

لاَ يَمْنَعُ أَهْلَهُ
كه از ساكنان خود دفاع نخواهد كرد

وَ لاَ يُحْرِزُ مَنْ لَجَأَ إِلَيْهِ
و كسى كه بدان پناه برد در امان نيست

أَلاَ وَ بِالتَّقْوَى تُقْطَعُ حُمَةُ اَلْخَطَايَا
آگاه باشيد با پرهيزكارى، ريشه‌هاى گناهان را مى‌توان بريد

وَ بِالْيَقِينِ تُدْرَكُ اَلْغَايَةُ اَلْقُصْوَى
و با يقين مى‌توان به برترين جايگاه معنوى، دسترسى پيدا كرد

عِبَادَ اَللَّهِ اَللَّهَ اَللَّهَ فِي أَعَزِّ اَلْأَنْفُسِ عَلَيْكُمْ
اى بندگان خدا، خدا را، خدا را، در حق نفس خويش! كه از همه چيز نزد شما گرامى‌تر

وَ أَحَبِّهَا إِلَيْكُمْ
و دوست داشتنى‌تر است

فَإِنَّ اَللَّهَ قَدْ أَوْضَحَ لَكُمْ سَبِيلَ اَلْحَقِّ وَ أَنَارَ طُرُقَهُ
پروا كنيد، همانا خدا، راه حق را براى شما آشكار كرده و جاده‌هاى آن را روشن نگاه داشت

فَشِقْوَةٌ لاَزِمَةٌ أَوْ سَعَادَةٌ دَائِمَةٌ
پس يا شقاوت دامنگير يا رستگارى جاويدان در انتظار شماست

فَتَزَوَّدُوا فِي أَيَّامِ اَلْفَنَاءِ لِأَيَّامِ اَلْبَقَاءِ
پس در اين دنياى نابود شدنى براى زندگى جاويدان آخرت، توشه برگيريد

قَدْ دُلِلْتُمْ عَلَى اَلزَّادِ
كه شما را به زاد و توشه راهنمايى كردند

وَ أُمِرْتُمْ بِالظَّعْنِ
و به كوچ كردن از دنيا فرمان دادند

وَ حُثِثْتُمْ عَلَى اَلْمَسِيرِ
و شما را براى پيمودن راه قيامت بر انگيختند

فَإِنَّمَا أَنْتُمْ كَرَكْبٍ وُقُوفٍ
همانا شما چونان كاروانى هستيد كه در جايى به انتظار مانده

لاَ يَدْرُونَ مَتَى يُؤْمَرُونَ بِالسَّيْرِ
و نمى‌دانند در چه زمانى آنان را فرمان حركت مى‌دهند

أَلاَ فَمَا يَصْنَعُ بِالدُّنْيَا مَنْ خُلِقَ لِلْآخِرَةِ
آگاه باشيد! با دنيا چه مى‌كند كسى كه براى آخرت آفريده شده است

وَ مَا يَصْنَعُ بِالْمَالِ مَنْ عَمَّا قَلِيلٍ يُسْلَبُهُ
و با اموال دنيا چه كار دارد آن كس كه به زودى همۀ اموال او را مرگ مى‌ربايد

وَ تَبْقَى عَلَيْهِ تَبِعَتُهُ وَ حِسَابُهُ
و تنها كيفر حسابرسى آن بر عهده انسان باقى خواهد ماند

عِبَادَ اَللَّهِ
بندگان خدا

إِنَّهُ لَيْسَ لِمَا وَعَدَ اَللَّهُ مِنَ اَلْخَيْرِ مَتْرَكٌ
خيرى را كه خدا وعده داد رها كردنى نمى‌باشد

وَ لاَ فِيمَا نَهَى عَنْهُ مِنَ اَلشَّرِّ مَرْغَبٌ
و شرّى را كه از آن نهى فرمود دوست داشتنى نيست

عِبَادَ اَللَّهِ اِحْذَرُوا يَوْماً تُفْحَصُ فِيهِ اَلْأَعْمَالُ
بندگان خدا! از روزى بترسيد كه اعمال و رفتار انسان وارسى مى‌شود

وَ يَكْثُرُ فِيهِ اَلزِّلْزَالُ
روزى كه پر از تشويش و اضطراب است

وَ تَشِيبُ فِيهِ اَلْأَطْفَالُ
و كودكان در آن روز پير مى‌گردند

اِعْلَمُوا عِبَادَ اَللَّهِ أَنَّ عَلَيْكُمْ رَصَداً مِنْ أَنْفُسِكُمْ
اى بندگان خدا! بدانيد كه از شما نگاهبانانى بر شما گماشته‌اند

وَ عُيُوناً مِنْ جَوَارِحِكُمْ
و ديدبان‌هايى از پيكرتان برگزيده

وَ حُفَّاظَ صِدْقٍ يَحْفَظُونَ أَعْمَالَكُمْ
و حافظان راستگويى كه اعمال شما را حفظ‍‌ مى‌كنند

وَ عَدَدَ أَنْفَاسِكُمْ
و شمارۀ نفسهاى شما را مى‌شمارند

لاَ تَسْتُرُكُمْ مِنْهُمْ ظُلْمَةُ لَيْلٍ دَاجٍ
نه تاريكى شب شما را از آنان مى‌پوشاند

وَ لاَ يُكِنُّكُمْ مِنْهُمْ بَابٌ ذُو رِتَاجٍ
و نه درى محكم شما را از آنها پنهان مى‌سازد

وَ إِنَّ غَداً مِنَ اَلْيَوْمِ قَرِيبٌ
فردا به امروز نزديك است

يَذْهَبُ اَلْيَوْمُ بِمَا فِيهِ
و امروز با آنچه در آن است مى‌گذرد

وَ يَجِيءُ اَلْغَدُ لاَحِقاً بِهِ
و فردا مى‌آيد و بدان مى‌رسد

فَكَأَنَّ كُلَّ اِمْرِئٍ مِنْكُمْ قَدْ بَلَغَ مِنَ اَلْأَرْضِ مَنْزِلَ وَحْدَتِهِ
گويى هر يك از شما در دل زمين به خانۀ مخصوص خود رسيده

وَ مَخَطَّ حُفْرَتِهِ
و در گودالى كه كنده‌اند آرميده‌ايد

فَيَا لَهُ مِنْ بَيْتِ وَحْدَةٍ
وه! كه چه خانه تنهايى

وَ مَنْزِلِ وَحْشَةٍ وَ مُفْرَدِ غُرْبَةٍ
و چه منزل وحشتناكى‌؟ و چه سيه چال غربتى

وَ كَأَنَّ اَلصَّيْحَةَ قَدْ أَتَتْكُمْ
گويى هم اكنون بر صور اسرافيل دميدند

وَ اَلسَّاعَةَ قَدْ غَشِيَتْكُمْ
و قيامت فرارسيده

وَ بَرَزْتُمْ لِفَصْلِ اَلْقَضَاءِ
و براى قضاوت و حسابرسى قيامت بيرون شده‌ايد

قَدْ زَاحَتْ عَنْكُمُ اَلْأَبَاطِيلُ
پندارهاى باطل دور گرديده

وَ اِضْمَحَلَّتْ عَنْكُمُ اَلْعِلَلُ
بهانه‌ها از ميان برخاسته

وَ اِسْتَحَقَّتْ بِكُمُ اَلْحَقَائِقُ
و حقيقت‌ها براى شما آشكار شده

وَ صَدَرَتْ بِكُمُ اَلْأُمُورُ مَصَادِرَهَا
و شما را به آنجا كه لازم بود كشانده‌اند

فَاتَّعِظُوا بِالْعِبَرِ وَ اِعْتَبِرُوا بِالْغِيَرِ
پس از عبرت‌ها پند گيريد، و از دگرگونى روزگار عبرت پذيريد

وَ اِنْتَفِعُوا بِالنُّذُرِ
و از هشدار دهندگان بهرمند گرديد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:نكوهش نافرمانى عايشه سفارش به ایمان و قرآن خبر از حوادث آینده
گوهر بعدی:فضلیت پیامبرص و قرآن دوران حکومت بنیامیه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.