۳۲۲ بار خوانده شده
و من خطبة له عليهالسلام في قدرة اللّه و في فضل القرآن و في الوصية بالتقوى
ستايش خداوندى را سزاست كه شناخته شد بى آن كه ديده شود، و آفريد بى آن كه دچار رنج و زحمتى گردد
الله تعالى اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلْمَعْرُوفِ مِنْ غَيْرِ رُؤْيَةٍ وَ اَلْخَالِقِ مِنْ غَيْرِ مَنْصَبَةٍ
1 خدا شناسى
خَلَقَ اَلْخَلاَئِقَ بِقُدْرَتِهِ وَ اِسْتَعْبَدَ اَلْأَرْبَابَ بِعِزَّتِهِ وَ سَادَ اَلْعُظَمَاءَ بِجُودِهِ
با قدرت خود پديدهها را آفريد، و با عزّت خود گردنكشان را بنده خويش ساخت، و با بخشش خود بر همۀ بزرگان برترى يافت
وَ هُوَ اَلَّذِي أَسْكَنَ اَلدُّنْيَا خَلْقَهُ وَ بَعَثَ إِلَى اَلْجِنِّ وَ اَلْإِنْسِ رُسُلَهُ لِيَكْشِفُوا لَهُمْ عَنْ غِطَائِهَا
او خدايى است كه دنيا را مسكن مخلوقات برگزيد، و پيامبران خود را به هدايت جن و انس فرستاد، تا دنيا را آنگونه كه هست بشناسانند
وَ لِيُحَذِّرُوهُمْ مِنْ ضَرَّائِهَا وَ لِيَضْرِبُوا لَهُمْ أَمْثَالَهَا وَ لِيُبَصِّرُوهُمْ عُيُوبَهَا وَ لِيَهْجُمُوا عَلَيْهِمْ بِمُعْتَبَرٍ مِنْ تَصَرُّفِ مَصَاحِّهَا وَ أَسْقَامِهَا
و از زيانهاى دنيا بر حذر دارند، و با مطرح كردن مثلها، عيوب دنيا پرستى را نشان دهند، و آنچه را كه مايۀ عبرت است تذكّر دهند، از تندرستىها و بيمارىها
وَ حَلاَلِهَا وَ حَرَامِهَا وَ مَا أَعَدَّ اَللَّهُ لِلْمُطِيعِينَ مِنْهُمْ وَ اَلْعُصَاةِ مِنْ جَنَّةٍ وَ نَارٍ وَ كَرَامَةٍ وَ هَوَانٍ
از حلال و حرام، و آنچه را كه خداوند براى بندگان اطاعت كننده و نافرمان، از بهشت و جهنّم آماده كرده، كه وسيله كرامت يا سقوط و پستى است باز گو نمايند
أَحْمَدُهُ إِلَى نَفْسِهِ كَمَا اِسْتَحْمَدَ إِلَى خَلْقِهِ وَ جَعَلَ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً وَ لِكُلِّ قَدْرٍ أَجَلاً وَ لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَاباً
خدا را ستايش مىكنم چنانكه خود از بندگان خواسته است، و براى هر چيزى اندازه اى قرار داده و براى هر اندازهاى مدّتى معيّن كرده، و هر مدّتى را حسابى مقرّر داشته است
فضل القرآن
ويژگىهاى قرآن
منها فَالْقُرْآنُ آمِرٌ زَاجِرٌ وَ صَامِتٌ نَاطِقٌ حُجَّةُ اَللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ
قرآن فرماندهى باز دارنده، و ساكتى گويا، و حجّت خدا بر مخلوقات است
أَخَذَ عَلَيْهِ مِيثَاقَهُمْ وَ اِرْتَهَنَ عَلَيْهِمْ أَنْفُسَهُمْ
خداوند پيمان عمل كردن به قرآن را از بندگان گرفته، و آنان را در گرو دستوراتش قرار داده است
أَتَمَّ نُورَهُ وَ أَكْمَلَ بِهِ دِينَهُ وَ قَبَضَ نَبِيَّهُ صلىاللهعليهوآله وَ قَدْ فَرَغَ إِلَى اَلْخَلْقِ مِنْ أَحْكَامِ اَلْهُدَى بِهِ
نورانيّت قرآن را تمام، و دين خود را به وسيله آن كامل فرمود، و پيامبرش را هنگامى از جهان برد كه از تبليغ احكام قرآن فراغت يافته بود
فَعَظِّمُوا مِنْهُ سُبْحَانَهُ مَا عَظَّمَ مِنْ نَفْسِهِ
پس خدا را آنگونه بزرگ بشماريد كه خود بيان داشته است
فَإِنَّهُ لَمْ يُخْفِ عَنْكُمْ شَيْئاً مِنْ دِينِهِ وَ لَمْ يَتْرُكْ شَيْئاً رَضِيَهُ أَوْ كَرِهَهُ إِلاَّ وَ جَعَلَ لَهُ عَلَماً بَادِياً وَ آيَةً مُحْكَمَةً تَزْجُرُ عَنْهُ أَوْ تَدْعُو إِلَيْهِ
خداوند چيزى از دينش را پنهان نكرده، و آنچه مورد رضايت يا خشم او بود وا نگذاشته، جز آن كه نشانهاى آشكار، و آيتى استوار براى آن قرار داده است كه به سوى آن دعوت يا پرهيز داده شوند
فَرِضَاهُ فِيمَا بَقِيَ وَاحِدٌ وَ سَخَطُهُ فِيمَا بَقِيَ وَاحِدٌ
پس خشنودى و خشم خدا در گذشته و حال يكسان است
وَ اِعْلَمُوا أَنَّهُ لَنْ يَرْضَى عَنْكُمْ بِشَيْءٍ سَخِطَهُ عَلَى مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ وَ لَنْ يَسْخَطَ عَلَيْكُمْ بِشَيْءٍ رَضِيَهُ مِمَّنْ كَانَ قَبْلَكُمْ
بدانيد همانا خداوند از شما خشنود نمىشود به كارى كه بر گذشتگان خشم گرفته، و خشم نمىگيرد به كارى كه بر گذشتگان خشنود بود
وَ إِنَّمَا تَسِيرُونَ فِي أَثَرٍ بَيِّنٍ وَ تَتَكَلَّمُونَ بِرَجْعِ قَوْلٍ قَدْ قَالَهُ اَلرِّجَالُ مِنْ قَبْلِكُمْ
شما در راهى آشكار قدم بر مىداريد. و سخن گذشتگان را تكرار مىكنيد
قَدْ كَفَاكُمْ مَئُونَةَ دُنْيَاكُمْ وَ حَثَّكُمْ عَلَى اَلشُّكْرِ وَ اِفْتَرَضَ مِنْ أَلْسِنَتِكُمُ اَلذِّكْرَ
خداوند نيازمنديهاى دنياى شما را كفايت كرده و به شكرگزارى وادارتان ساخت، و ياد خويش را بر زبانهاى شما لازم شمرد
الوصية بالتقوى
سفارش به پرهيزكارى
وَ أَوْصَاكُمْ بِالتَّقْوَى وَ جَعَلَهَا مُنْتَهَى رِضَاهُ وَ حَاجَتَهُ مِنْ خَلْقِهِ
خدا شما را به پرهيزكارى سفارش كرد، و آن را نهايت خشنودى خود، و خواستش از بندگان قرار داده است
فَاتَّقُوا اَللَّهَ اَلَّذِي أَنْتُمْ بِعَيْنِهِ وَ نَوَاصِيكُمْ بِيَدِهِ وَ تَقَلُّبُكُمْ فِي قَبْضَتِهِ
پس بترسيد از خدايى كه در پيشگاه او حاضريد، و اختيار شما در دست اوست، و همۀ حالات و حركات شما را زير نظر دارد
إِنْ أَسْرَرْتُمْ عَلِمَهُ وَ إِنْ أَعْلَنْتُمْ كَتَبَهُ قَدْ وَكَّلَ بِذَلِكَ حَفَظَةً كِرَاماً لاَ يُسْقِطُونَ حَقّاً وَ لاَ يُثْبِتُونَ بَاطِلاً
اگر چيزى را پنهان كنيد مىداند، و اگر آشكار كرديد ثبت مىكند، براى ثبت اعمال، فرشتگان بزرگوارى را گمارده كه نه حقّى را فراموش، و نه باطلى را ثبت مىكنند
وَ اِعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ يَتَّقِ اَللّٰهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً مِنَ اَلْفِتَنِ وَ نُوراً مِنَ اَلظُّلَمِ
«آگاه باشيد! آن كس كه تقوا پيشه كند و از خدا بترسد، از فتنهها نجات مىيابد» و با نور هدايت از تاريكىها مىگريزد
وَ يُخَلِّدْهُ فِيمَا اِشْتَهَتْ نَفْسُهُ وَ يُنْزِلْهُ مَنْزِلَ اَلْكَرَامَةِ عِنْدَهُ فِي دَارٍ اِصْطَنَعَهَا لِنَفْسِهِ
و به بهشت و آنچه كه دوست دارد جاودانه دسترسى پيدا مىكند. خدا او را در منزل كرامت خويش مسكن مىدهند، خانهاى كه مخصوص خداست
ظِلُّهَا عَرْشُهُ وَ نُورُهَا بَهْجَتُهُ وَ زُوَّارُهَا مَلاَئِكَتُهُ وَ رُفَقَاؤُهَا رُسُلُهُ فَبَادِرُوا اَلْمَعَادَ وَ سَابِقُوا اَلْآجَالَ
سقف آن عرش پروردگارى، و روشنايى آن از جمال الهى، و زائرانش فرشتگان، و دوستان و همنشينانش پيامبران الهى، مىباشند. پس به سوى قيامت بشتابيد، و پيش از آن كه مرگ فرا رسد آماده باشيد
فَإِنَّ اَلنَّاسَ يُوشِكُ أَنْ يَنْقَطِعَ بِهِمُ اَلْأَمَلُ وَ يَرْهَقَهُمُ اَلْأَجَلُ وَ يُسَدَّ عَنْهُمْ بَابُ اَلتَّوْبَةِ
زيرا ناگهان آرزوهاى مردم قطع شده، و مرگ آنها را در كام خود مىكشد، و در توبه بسته مىشود
فَقَدْ أَصْبَحْتُمْ فِي مِثْلِ مَا سَأَلَ إِلَيْهِ اَلرَّجْعَةَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ
شما امروز به جاى كسانى زندگى مىكنيد كه قبل از شما بودند و ناگهان رفتند و پس از مرگ تقاضاى بازگشت به دنيا كردند
وَ أَنْتُمْ بَنُو سَبِيلٍ عَلَى سَفَرٍ مِنْ دَارٍ لَيْسَتْ بِدَارِكُمْ
مردم! شما چونان مسافران در راهيد، كه در اين دنيا فرمان كوچ داده شديد، كه دنيا خانه اصلى شما نيست
وَ قَدْ أُوذِنْتُمْ مِنْهَا بِالاِرْتِحَالِ وَ أُمِرْتُمْ فِيهَا بِالزَّادِ
و به جمع آورى زاد و توشه فرمان داده شديد
وَ اِعْلَمُوا أَنَّهُ لَيْسَ لِهَذَا اَلْجِلْدِ اَلرَّقِيقِ صَبْرٌ عَلَى اَلنَّارِ فَارْحَمُوا نُفُوسَكُمْ فَإِنَّكُمْ قَدْ جَرَّبْتُمُوهَا فِي مَصَائِبِ اَلدُّنْيَا
آگاه باشيد اين پوست نازك تن، طاقت آتش دوزخ را ندارد! پس به خود رحم كنيد، شما مصيبتهاى دنيا را آزموديد
أَ فَرَأَيْتُمْ جَزَعَ أَحَدِكُمْ مِنَ اَلشَّوْكَةِ تُصِيبُهُ وَ اَلْعَثْرَةِ تُدْمِيهِ وَ اَلرَّمْضَاءِ تُحْرِقُهُ فَكَيْفَ إِذَا كَانَ بَيْنَ طَابَقَيْنِ مِنْ نَارٍ ضَجِيعَ حَجَرٍ وَ قَرِينَ شَيْطَانٍ
آيا ناراحتى يكى از افراد خود را بر اثر خارى كه در بدنش فرو رفته، يا در زمين خوردن پايش مجروح شده، يا ريگهاى داغ بيابان او را رنج داده، ديدهايد كه تحمّل آن مشكل است؟ پس چگونه مىشود تحمّل كرد كه در ميان دو طبقه آتش، در كنار سنگهاى گداخته، همنشين شيطان باشيد
أَ عَلِمْتُمْ أَنَّ مَالِكاً إِذَا غَضِبَ عَلَى اَلنَّارِ حَطَمَ بَعْضُهَا بَعْضاً لِغَضَبِهِ
آيا مىدانيد وقتى كه مالك دوزخ بر آتش غضب كند، شعلهها بر روى هم مىغلتند و يكديگر را مىكوبند
وَ إِذَا زَجَرَهَا تَوَثَّبَتْ بَيْنَ أَبْوَابِهَا جَزَعاً مِنْ زَجْرَتِهِ
و آنگاه كه بر آتش بانگ زند ميان درهاى جهنّم به هر طرف زبانه مىكشد
أَيُّهَا اَلْيَفَنُ اَلْكَبِيرُ اَلَّذِي قَدْ لَهَزَهُ اَلْقَتِيرُ كَيْفَ أَنْتَ إِذَا اِلْتَحَمَتْ أَطْوَاقُ اَلنَّارِ بِعِظَامِ اَلْأَعْنَاقِ وَ نَشِبَتِ اَلْجَوَامِعُ حَتَّى أَكَلَتْ لُحُومَ اَلسَّوَاعِدِ
اى پير سالخورده! كه پيرى وجودت را گرفته است، چگونه خواهى بود آنگاه كه طوقهاى آتش به گردنها انداخته شود، و غل و زنجيرهاى آتشين به دست و گردن افتد؟ چنانكه گوشت دستها را بخورد
فَاللَّهَ اَللَّهَ مَعْشَرَ اَلْعِبَادِ وَ أَنْتُمْ سَالِمُونَ فِي اَلصِّحَّةِ قَبْلَ اَلسُّقْمِ وَ فِي اَلْفُسْحَةِ قَبْلَ اَلضِّيقِ
پس خدا را! خدا را! اى جمعيّت انسانها پروا كنيد! حال كه تندرستيد نه بيمار، و در حال گشايش هستيد نه تنگ دست
فَاسْعَوْا فِي فَكَاكِ رِقَابِكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُغْلَقَ رَهَائِنُهَا
در آزادى خويش پيش از آن كه درهاى اميد بسته شود بكوشيد
أَسْهِرُوا عُيُونَكُمْ وَ أَضْمِرُوا بُطُونَكُمْ وَ اِسْتَعْمِلُوا أَقْدَامَكُمْ وَ أَنْفِقُوا أَمْوَالَكُمْ
در دل شبها با شب زندهدارى، و پرهيز از شكمبارگى به اطاعت برخيزيد، با اموال خود انفاق كنيد
وَ خُذُوا مِنْ أَجْسَادِكُمْ فَجُودُوا بِهَا عَلَى أَنْفُسِكُمْ وَ لاَ تَبْخَلُوا بِهَا عَنْهَا
از جسم خود بگيريد و بر جان خود بيفزاييد، و در بخشش بخل نورزيد
فَقَدْ قَالَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ إِنْ تَنْصُرُوا اَللّٰهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدٰامَكُمْ وَ قَالَ تَعَالَى مَنْ ذَا اَلَّذِي يُقْرِضُ اَللّٰهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضٰاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ
كه خداى سبحان فرمود: «اگر خدا را يارى كنيد، شما را پيروز مىگرداند و قدمهاى شما را استوار مىدارد» و فرمود: «كيست كه به خدا قرض نيكو دهد؟ تا خداوند چند برابر عطا فرمايد، و براى او پاداش بى عيب و نقصى قرار دهد
فَلَمْ يَسْتَنْصِرْكُمْ مِنْ ذُلٍّ وَ لَمْ يَسْتَقْرِضْكُمْ مِنْ قُلٍّ اِسْتَنْصَرَكُمْ وَ لَهُ جُنُودُ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ هُوَ اَلْعَزِيزُ اَلْحَكِيمُ وَ اِسْتَقْرَضَكُمْ وَ لَهُ خَزَائِنُ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ هُوَ اَلْغَنِيُّ اَلْحَمِيدُ
درخواست يارى از شما به جهت ناتوانى نيست، و قرض گرفتن از شما براى كمبود نمىباشد، در حالى كه از شما يارى خواسته كه: «لشكرهاى آسمان و زمين در اختيار اوست و خدا نيرومند و حكيم است» و در حالى طلب وام از شما دارد كه گنجهاى آسمان و زمين به او تعلّق دارد و خدا بى نياز و حميد است
وَ إِنَّمَا أَرَادَ أَنْ يَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً
بلكه خواسته است شما را بيازمايد كه كدام يك از شما نيكوكارتريد
فَبَادِرُوا بِأَعْمَالِكُمْ تَكُونُوا مَعَ جِيرَانِ اَللَّهِ فِي دَارِهِ
پس به اعمال نيكو مبادرت كنيد، تا با همسايگان خدا در سراى او باشيد
رَافَقَ بِهِمْ رُسُلَهُ وَ أَزَارَهُمْ مَلاَئِكَتَهُ وَ أَكْرَمَ أَسْمَاعَهُمْ أَنْ تَسْمَعَ حَسِيسَ نَارٍ أَبَداً
كه هم نشينان آنها پيامبران، و زيارت كنندگانشان فرشتگانند، و چنان گرامى داشته مىشوند كه صداى آهسته آتش را نشنوند
وَ صَانَ أَجْسَادَهُمْ أَنْ تَلْقَى لُغُوباً وَ نَصَباً ذٰلِكَ فَضْلُ اَللّٰهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشٰاءُ وَ اَللّٰهُ ذُو اَلْفَضْلِ اَلْعَظِيمِ
و بر بدنهايشان هيچ گونه رنج و ناراحتى نرسد. «اين بخشش خداست به هر كس بخواهد مىدهد و خدا صاحب بخشش بزرگ است
أَقُولُ مَا تَسْمَعُونَ وَ اَللّٰهُ اَلْمُسْتَعٰانُ عَلَى نَفْسِي وَ أَنْفُسِكُمْ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ اَلْوَكِيلُ
من آنچه را مىشنويد مىگويم، و خداوند را به يارى خود و شما مىخوانم كه او كفايت كننده و بهترين وكيل است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
ستايش خداوندى را سزاست كه شناخته شد بى آن كه ديده شود، و آفريد بى آن كه دچار رنج و زحمتى گردد
الله تعالى اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلْمَعْرُوفِ مِنْ غَيْرِ رُؤْيَةٍ وَ اَلْخَالِقِ مِنْ غَيْرِ مَنْصَبَةٍ
1 خدا شناسى
خَلَقَ اَلْخَلاَئِقَ بِقُدْرَتِهِ وَ اِسْتَعْبَدَ اَلْأَرْبَابَ بِعِزَّتِهِ وَ سَادَ اَلْعُظَمَاءَ بِجُودِهِ
با قدرت خود پديدهها را آفريد، و با عزّت خود گردنكشان را بنده خويش ساخت، و با بخشش خود بر همۀ بزرگان برترى يافت
وَ هُوَ اَلَّذِي أَسْكَنَ اَلدُّنْيَا خَلْقَهُ وَ بَعَثَ إِلَى اَلْجِنِّ وَ اَلْإِنْسِ رُسُلَهُ لِيَكْشِفُوا لَهُمْ عَنْ غِطَائِهَا
او خدايى است كه دنيا را مسكن مخلوقات برگزيد، و پيامبران خود را به هدايت جن و انس فرستاد، تا دنيا را آنگونه كه هست بشناسانند
وَ لِيُحَذِّرُوهُمْ مِنْ ضَرَّائِهَا وَ لِيَضْرِبُوا لَهُمْ أَمْثَالَهَا وَ لِيُبَصِّرُوهُمْ عُيُوبَهَا وَ لِيَهْجُمُوا عَلَيْهِمْ بِمُعْتَبَرٍ مِنْ تَصَرُّفِ مَصَاحِّهَا وَ أَسْقَامِهَا
و از زيانهاى دنيا بر حذر دارند، و با مطرح كردن مثلها، عيوب دنيا پرستى را نشان دهند، و آنچه را كه مايۀ عبرت است تذكّر دهند، از تندرستىها و بيمارىها
وَ حَلاَلِهَا وَ حَرَامِهَا وَ مَا أَعَدَّ اَللَّهُ لِلْمُطِيعِينَ مِنْهُمْ وَ اَلْعُصَاةِ مِنْ جَنَّةٍ وَ نَارٍ وَ كَرَامَةٍ وَ هَوَانٍ
از حلال و حرام، و آنچه را كه خداوند براى بندگان اطاعت كننده و نافرمان، از بهشت و جهنّم آماده كرده، كه وسيله كرامت يا سقوط و پستى است باز گو نمايند
أَحْمَدُهُ إِلَى نَفْسِهِ كَمَا اِسْتَحْمَدَ إِلَى خَلْقِهِ وَ جَعَلَ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً وَ لِكُلِّ قَدْرٍ أَجَلاً وَ لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَاباً
خدا را ستايش مىكنم چنانكه خود از بندگان خواسته است، و براى هر چيزى اندازه اى قرار داده و براى هر اندازهاى مدّتى معيّن كرده، و هر مدّتى را حسابى مقرّر داشته است
فضل القرآن
ويژگىهاى قرآن
منها فَالْقُرْآنُ آمِرٌ زَاجِرٌ وَ صَامِتٌ نَاطِقٌ حُجَّةُ اَللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ
قرآن فرماندهى باز دارنده، و ساكتى گويا، و حجّت خدا بر مخلوقات است
أَخَذَ عَلَيْهِ مِيثَاقَهُمْ وَ اِرْتَهَنَ عَلَيْهِمْ أَنْفُسَهُمْ
خداوند پيمان عمل كردن به قرآن را از بندگان گرفته، و آنان را در گرو دستوراتش قرار داده است
أَتَمَّ نُورَهُ وَ أَكْمَلَ بِهِ دِينَهُ وَ قَبَضَ نَبِيَّهُ صلىاللهعليهوآله وَ قَدْ فَرَغَ إِلَى اَلْخَلْقِ مِنْ أَحْكَامِ اَلْهُدَى بِهِ
نورانيّت قرآن را تمام، و دين خود را به وسيله آن كامل فرمود، و پيامبرش را هنگامى از جهان برد كه از تبليغ احكام قرآن فراغت يافته بود
فَعَظِّمُوا مِنْهُ سُبْحَانَهُ مَا عَظَّمَ مِنْ نَفْسِهِ
پس خدا را آنگونه بزرگ بشماريد كه خود بيان داشته است
فَإِنَّهُ لَمْ يُخْفِ عَنْكُمْ شَيْئاً مِنْ دِينِهِ وَ لَمْ يَتْرُكْ شَيْئاً رَضِيَهُ أَوْ كَرِهَهُ إِلاَّ وَ جَعَلَ لَهُ عَلَماً بَادِياً وَ آيَةً مُحْكَمَةً تَزْجُرُ عَنْهُ أَوْ تَدْعُو إِلَيْهِ
خداوند چيزى از دينش را پنهان نكرده، و آنچه مورد رضايت يا خشم او بود وا نگذاشته، جز آن كه نشانهاى آشكار، و آيتى استوار براى آن قرار داده است كه به سوى آن دعوت يا پرهيز داده شوند
فَرِضَاهُ فِيمَا بَقِيَ وَاحِدٌ وَ سَخَطُهُ فِيمَا بَقِيَ وَاحِدٌ
پس خشنودى و خشم خدا در گذشته و حال يكسان است
وَ اِعْلَمُوا أَنَّهُ لَنْ يَرْضَى عَنْكُمْ بِشَيْءٍ سَخِطَهُ عَلَى مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ وَ لَنْ يَسْخَطَ عَلَيْكُمْ بِشَيْءٍ رَضِيَهُ مِمَّنْ كَانَ قَبْلَكُمْ
بدانيد همانا خداوند از شما خشنود نمىشود به كارى كه بر گذشتگان خشم گرفته، و خشم نمىگيرد به كارى كه بر گذشتگان خشنود بود
وَ إِنَّمَا تَسِيرُونَ فِي أَثَرٍ بَيِّنٍ وَ تَتَكَلَّمُونَ بِرَجْعِ قَوْلٍ قَدْ قَالَهُ اَلرِّجَالُ مِنْ قَبْلِكُمْ
شما در راهى آشكار قدم بر مىداريد. و سخن گذشتگان را تكرار مىكنيد
قَدْ كَفَاكُمْ مَئُونَةَ دُنْيَاكُمْ وَ حَثَّكُمْ عَلَى اَلشُّكْرِ وَ اِفْتَرَضَ مِنْ أَلْسِنَتِكُمُ اَلذِّكْرَ
خداوند نيازمنديهاى دنياى شما را كفايت كرده و به شكرگزارى وادارتان ساخت، و ياد خويش را بر زبانهاى شما لازم شمرد
الوصية بالتقوى
سفارش به پرهيزكارى
وَ أَوْصَاكُمْ بِالتَّقْوَى وَ جَعَلَهَا مُنْتَهَى رِضَاهُ وَ حَاجَتَهُ مِنْ خَلْقِهِ
خدا شما را به پرهيزكارى سفارش كرد، و آن را نهايت خشنودى خود، و خواستش از بندگان قرار داده است
فَاتَّقُوا اَللَّهَ اَلَّذِي أَنْتُمْ بِعَيْنِهِ وَ نَوَاصِيكُمْ بِيَدِهِ وَ تَقَلُّبُكُمْ فِي قَبْضَتِهِ
پس بترسيد از خدايى كه در پيشگاه او حاضريد، و اختيار شما در دست اوست، و همۀ حالات و حركات شما را زير نظر دارد
إِنْ أَسْرَرْتُمْ عَلِمَهُ وَ إِنْ أَعْلَنْتُمْ كَتَبَهُ قَدْ وَكَّلَ بِذَلِكَ حَفَظَةً كِرَاماً لاَ يُسْقِطُونَ حَقّاً وَ لاَ يُثْبِتُونَ بَاطِلاً
اگر چيزى را پنهان كنيد مىداند، و اگر آشكار كرديد ثبت مىكند، براى ثبت اعمال، فرشتگان بزرگوارى را گمارده كه نه حقّى را فراموش، و نه باطلى را ثبت مىكنند
وَ اِعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ يَتَّقِ اَللّٰهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً مِنَ اَلْفِتَنِ وَ نُوراً مِنَ اَلظُّلَمِ
«آگاه باشيد! آن كس كه تقوا پيشه كند و از خدا بترسد، از فتنهها نجات مىيابد» و با نور هدايت از تاريكىها مىگريزد
وَ يُخَلِّدْهُ فِيمَا اِشْتَهَتْ نَفْسُهُ وَ يُنْزِلْهُ مَنْزِلَ اَلْكَرَامَةِ عِنْدَهُ فِي دَارٍ اِصْطَنَعَهَا لِنَفْسِهِ
و به بهشت و آنچه كه دوست دارد جاودانه دسترسى پيدا مىكند. خدا او را در منزل كرامت خويش مسكن مىدهند، خانهاى كه مخصوص خداست
ظِلُّهَا عَرْشُهُ وَ نُورُهَا بَهْجَتُهُ وَ زُوَّارُهَا مَلاَئِكَتُهُ وَ رُفَقَاؤُهَا رُسُلُهُ فَبَادِرُوا اَلْمَعَادَ وَ سَابِقُوا اَلْآجَالَ
سقف آن عرش پروردگارى، و روشنايى آن از جمال الهى، و زائرانش فرشتگان، و دوستان و همنشينانش پيامبران الهى، مىباشند. پس به سوى قيامت بشتابيد، و پيش از آن كه مرگ فرا رسد آماده باشيد
فَإِنَّ اَلنَّاسَ يُوشِكُ أَنْ يَنْقَطِعَ بِهِمُ اَلْأَمَلُ وَ يَرْهَقَهُمُ اَلْأَجَلُ وَ يُسَدَّ عَنْهُمْ بَابُ اَلتَّوْبَةِ
زيرا ناگهان آرزوهاى مردم قطع شده، و مرگ آنها را در كام خود مىكشد، و در توبه بسته مىشود
فَقَدْ أَصْبَحْتُمْ فِي مِثْلِ مَا سَأَلَ إِلَيْهِ اَلرَّجْعَةَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ
شما امروز به جاى كسانى زندگى مىكنيد كه قبل از شما بودند و ناگهان رفتند و پس از مرگ تقاضاى بازگشت به دنيا كردند
وَ أَنْتُمْ بَنُو سَبِيلٍ عَلَى سَفَرٍ مِنْ دَارٍ لَيْسَتْ بِدَارِكُمْ
مردم! شما چونان مسافران در راهيد، كه در اين دنيا فرمان كوچ داده شديد، كه دنيا خانه اصلى شما نيست
وَ قَدْ أُوذِنْتُمْ مِنْهَا بِالاِرْتِحَالِ وَ أُمِرْتُمْ فِيهَا بِالزَّادِ
و به جمع آورى زاد و توشه فرمان داده شديد
وَ اِعْلَمُوا أَنَّهُ لَيْسَ لِهَذَا اَلْجِلْدِ اَلرَّقِيقِ صَبْرٌ عَلَى اَلنَّارِ فَارْحَمُوا نُفُوسَكُمْ فَإِنَّكُمْ قَدْ جَرَّبْتُمُوهَا فِي مَصَائِبِ اَلدُّنْيَا
آگاه باشيد اين پوست نازك تن، طاقت آتش دوزخ را ندارد! پس به خود رحم كنيد، شما مصيبتهاى دنيا را آزموديد
أَ فَرَأَيْتُمْ جَزَعَ أَحَدِكُمْ مِنَ اَلشَّوْكَةِ تُصِيبُهُ وَ اَلْعَثْرَةِ تُدْمِيهِ وَ اَلرَّمْضَاءِ تُحْرِقُهُ فَكَيْفَ إِذَا كَانَ بَيْنَ طَابَقَيْنِ مِنْ نَارٍ ضَجِيعَ حَجَرٍ وَ قَرِينَ شَيْطَانٍ
آيا ناراحتى يكى از افراد خود را بر اثر خارى كه در بدنش فرو رفته، يا در زمين خوردن پايش مجروح شده، يا ريگهاى داغ بيابان او را رنج داده، ديدهايد كه تحمّل آن مشكل است؟ پس چگونه مىشود تحمّل كرد كه در ميان دو طبقه آتش، در كنار سنگهاى گداخته، همنشين شيطان باشيد
أَ عَلِمْتُمْ أَنَّ مَالِكاً إِذَا غَضِبَ عَلَى اَلنَّارِ حَطَمَ بَعْضُهَا بَعْضاً لِغَضَبِهِ
آيا مىدانيد وقتى كه مالك دوزخ بر آتش غضب كند، شعلهها بر روى هم مىغلتند و يكديگر را مىكوبند
وَ إِذَا زَجَرَهَا تَوَثَّبَتْ بَيْنَ أَبْوَابِهَا جَزَعاً مِنْ زَجْرَتِهِ
و آنگاه كه بر آتش بانگ زند ميان درهاى جهنّم به هر طرف زبانه مىكشد
أَيُّهَا اَلْيَفَنُ اَلْكَبِيرُ اَلَّذِي قَدْ لَهَزَهُ اَلْقَتِيرُ كَيْفَ أَنْتَ إِذَا اِلْتَحَمَتْ أَطْوَاقُ اَلنَّارِ بِعِظَامِ اَلْأَعْنَاقِ وَ نَشِبَتِ اَلْجَوَامِعُ حَتَّى أَكَلَتْ لُحُومَ اَلسَّوَاعِدِ
اى پير سالخورده! كه پيرى وجودت را گرفته است، چگونه خواهى بود آنگاه كه طوقهاى آتش به گردنها انداخته شود، و غل و زنجيرهاى آتشين به دست و گردن افتد؟ چنانكه گوشت دستها را بخورد
فَاللَّهَ اَللَّهَ مَعْشَرَ اَلْعِبَادِ وَ أَنْتُمْ سَالِمُونَ فِي اَلصِّحَّةِ قَبْلَ اَلسُّقْمِ وَ فِي اَلْفُسْحَةِ قَبْلَ اَلضِّيقِ
پس خدا را! خدا را! اى جمعيّت انسانها پروا كنيد! حال كه تندرستيد نه بيمار، و در حال گشايش هستيد نه تنگ دست
فَاسْعَوْا فِي فَكَاكِ رِقَابِكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُغْلَقَ رَهَائِنُهَا
در آزادى خويش پيش از آن كه درهاى اميد بسته شود بكوشيد
أَسْهِرُوا عُيُونَكُمْ وَ أَضْمِرُوا بُطُونَكُمْ وَ اِسْتَعْمِلُوا أَقْدَامَكُمْ وَ أَنْفِقُوا أَمْوَالَكُمْ
در دل شبها با شب زندهدارى، و پرهيز از شكمبارگى به اطاعت برخيزيد، با اموال خود انفاق كنيد
وَ خُذُوا مِنْ أَجْسَادِكُمْ فَجُودُوا بِهَا عَلَى أَنْفُسِكُمْ وَ لاَ تَبْخَلُوا بِهَا عَنْهَا
از جسم خود بگيريد و بر جان خود بيفزاييد، و در بخشش بخل نورزيد
فَقَدْ قَالَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ إِنْ تَنْصُرُوا اَللّٰهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدٰامَكُمْ وَ قَالَ تَعَالَى مَنْ ذَا اَلَّذِي يُقْرِضُ اَللّٰهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضٰاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ
كه خداى سبحان فرمود: «اگر خدا را يارى كنيد، شما را پيروز مىگرداند و قدمهاى شما را استوار مىدارد» و فرمود: «كيست كه به خدا قرض نيكو دهد؟ تا خداوند چند برابر عطا فرمايد، و براى او پاداش بى عيب و نقصى قرار دهد
فَلَمْ يَسْتَنْصِرْكُمْ مِنْ ذُلٍّ وَ لَمْ يَسْتَقْرِضْكُمْ مِنْ قُلٍّ اِسْتَنْصَرَكُمْ وَ لَهُ جُنُودُ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ هُوَ اَلْعَزِيزُ اَلْحَكِيمُ وَ اِسْتَقْرَضَكُمْ وَ لَهُ خَزَائِنُ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ هُوَ اَلْغَنِيُّ اَلْحَمِيدُ
درخواست يارى از شما به جهت ناتوانى نيست، و قرض گرفتن از شما براى كمبود نمىباشد، در حالى كه از شما يارى خواسته كه: «لشكرهاى آسمان و زمين در اختيار اوست و خدا نيرومند و حكيم است» و در حالى طلب وام از شما دارد كه گنجهاى آسمان و زمين به او تعلّق دارد و خدا بى نياز و حميد است
وَ إِنَّمَا أَرَادَ أَنْ يَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً
بلكه خواسته است شما را بيازمايد كه كدام يك از شما نيكوكارتريد
فَبَادِرُوا بِأَعْمَالِكُمْ تَكُونُوا مَعَ جِيرَانِ اَللَّهِ فِي دَارِهِ
پس به اعمال نيكو مبادرت كنيد، تا با همسايگان خدا در سراى او باشيد
رَافَقَ بِهِمْ رُسُلَهُ وَ أَزَارَهُمْ مَلاَئِكَتَهُ وَ أَكْرَمَ أَسْمَاعَهُمْ أَنْ تَسْمَعَ حَسِيسَ نَارٍ أَبَداً
كه هم نشينان آنها پيامبران، و زيارت كنندگانشان فرشتگانند، و چنان گرامى داشته مىشوند كه صداى آهسته آتش را نشنوند
وَ صَانَ أَجْسَادَهُمْ أَنْ تَلْقَى لُغُوباً وَ نَصَباً ذٰلِكَ فَضْلُ اَللّٰهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشٰاءُ وَ اَللّٰهُ ذُو اَلْفَضْلِ اَلْعَظِيمِ
و بر بدنهايشان هيچ گونه رنج و ناراحتى نرسد. «اين بخشش خداست به هر كس بخواهد مىدهد و خدا صاحب بخشش بزرگ است
أَقُولُ مَا تَسْمَعُونَ وَ اَللّٰهُ اَلْمُسْتَعٰانُ عَلَى نَفْسِي وَ أَنْفُسِكُمْ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ اَلْوَكِيلُ
من آنچه را مىشنويد مىگويم، و خداوند را به يارى خود و شما مىخوانم كه او كفايت كننده و بهترين وكيل است
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:سپاس خدا سفارش به پرهيزكارى و تشویق به جهاد
گوهر بعدی:افشاى نفاق برج بن مسهر الطائي
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.