هوش مصنوعی:
امام علی (ع) در دیدار با یکی از یارانش به نام العلاء بن زیاد، با مشاهده وسعت خانهاش به او تذکر میدهد که چنین خانهای در دنیا برای چیست، در حالی که در آخرت به آن نیاز بیشتری دارد. سپس اشاره میکند که میتوان با استفاده درست از این خانه، مانند میزبانی از مهمان و صله رحم، به آخرت رسید. سپس العلاء از برادرش عاصم بن زیاد شکایت میکند که از دنیا کناره گرفته و عبای ساده پوشیده است. امام علی (ع) عاصم را احضار کرده و به او تذکر میدهد که خداوند نعمتهای حلال را برای استفاده قرار داده و نباید از آنها دوری کرد. همچنین توضیح میدهد که رفتار او به عنوان امام عدل، باید الگویی برای مردم باشد تا فقرا احساس محرومیت نکنند.
رده سنی:
15+
متن شامل مفاهیم عمیق اخلاقی و اجتماعی است که درک آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد. همچنین بحثهای مربوط به زهد، مسئولیتهای رهبری و عدالت اجتماعی برای نوجوانان و بزرگسالان قابل درک و مفید است.
برخورد با تفكر گوشه نشینی علاء بن زیاد الحارثی
و من كلام له عليهالسلام بالبصرة و قد دخل على العلاء بن زياد الحارثي و هو من أصحابه يعوده فلما رأى سعة داره قال
(پس از جنگ بصره بر علاء بن زياد وارد شد كه از ياران امام بود. وقتى خانۀ بسيار مجلّل و وسيع او را ديد، فرمود)
مَا كُنْتَ تَصْنَعُ بِسِعَةِ هَذِهِ اَلدَّارِ فِي اَلدُّنْيَا وَ أَنْتَ إِلَيْهَا فِي اَلْآخِرَةِ كُنْتَ أَحْوَجَ وَ بَلَى إِنْ شِئْتَ بَلَغْتَ بِهَا اَلْآخِرَةَ تَقْرِي فِيهَا اَلضَّيْفَ وَ تَصِلُ فِيهَا اَلرَّحِمَ وَ تُطْلِعُ مِنْهَا اَلْحُقُوقَ مَطَالِعَهَا فَإِذاً أَنْتَ قَدْ بَلَغْتَ بِهَا اَلْآخِرَةَ
با اين خانۀ وسيع در دنيا چه مىكنى؟ در حالى كه در آخرت به آن نيازمندترى. آرى اگر بخواهى مىتوانى با همين خانه به آخرت برسى! در اين خانه وسيع مهمانان را پذيرايى كنى، به خويشاوندان با نيكوكارى بپيوندى، و حقوقى كه بر گردن تو است به صاحبان حق برسانى، پس آنگاه تو با همين خانه وسيع به آخرت نيز مىتوانى پرداخت
فَقَالَ لَهُ اَلْعَلاَءُ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ أَشْكُو إِلَيْكَ أَخِي عَاصِمَ بْنَ زِيَادٍ قَالَ وَ مَا لَهُ قَالَ لَبِسَ اَلْعَبَاءَةَ وَ تَخَلَّى عَنِ اَلدُّنْيَا قَالَ عَلَيَّ بِهِ فَلَمَّا جَاءَ قَالَ
(علاء گفت: از برادرم عاصم بن زياد به شما شكايت مىكنم. فرمود چه شد او را؟ گفت عبايى پوشيده و از دنيا كناره گرفته است: امام عليه السّلام فرمود او را بياوريد، وقتى آمد به او فرمود:)
يَا عُدَيَّ نَفْسِهِ لَقَدِ اِسْتَهَامَ بِكَ اَلْخَبِيثُ أَ مَا رَحِمْتَ أَهْلَكَ وَ وَلَدَكَ أَ تَرَى اَللَّهَ أَحَلَّ لَكَ اَلطَّيِّبَاتِ وَ هُوَ يَكْرَهُ أَنْ تَأْخُذَهَا أَنْتَ أَهْوَنُ عَلَى اَللَّهِ مِنْ ذَلِكَ
اى دشمنك جان خويش! شيطان سرگردانت كرده، آيا تو به زن و فرزندانت رحم نمىكنى؟ تو مىپندارى كه خداوند نعمتهاى پاكيزهاش را حلال كرده، امّا دوست ندارد تو از آنها استفاده كنى؟ تو در برابر خدا كوچكتر از آنى كه اينگونه با تو رفتار كند
قَالَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ هَذَا أَنْتَ فِي خُشُونَةِ مَلْبَسِكَ وَ جُشُوبَةِ مَأْكَلِكَ قَالَ
(عاصم گفت، اى امير مؤمنان، پس چرا تو با اين لباس خشن، و آن غذاى ناگوار به سر مىبرى؟ امام فرمود)
وَيْحَكَ إِنِّي لَسْتُ كَأَنْتَ إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى فَرَضَ عَلَى أَئِمَّةِ اَلْعَدْلِ أَنْ يُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ اَلنَّاسِ كَيْلاَ يَتَبَيَّغَ بِالْفَقِيرِ فَقْرُهُ
واى بر تو! من همانند تو نيستم، خداوند بر پيشوايان حق واجب كرده كه خود را با مردم ناتوان همسو كنند، تا فقر و ندارى، تنگدست را به هيجان نياورد، و به طغيان نكشاند
(پس از جنگ بصره بر علاء بن زياد وارد شد كه از ياران امام بود. وقتى خانۀ بسيار مجلّل و وسيع او را ديد، فرمود)
مَا كُنْتَ تَصْنَعُ بِسِعَةِ هَذِهِ اَلدَّارِ فِي اَلدُّنْيَا وَ أَنْتَ إِلَيْهَا فِي اَلْآخِرَةِ كُنْتَ أَحْوَجَ وَ بَلَى إِنْ شِئْتَ بَلَغْتَ بِهَا اَلْآخِرَةَ تَقْرِي فِيهَا اَلضَّيْفَ وَ تَصِلُ فِيهَا اَلرَّحِمَ وَ تُطْلِعُ مِنْهَا اَلْحُقُوقَ مَطَالِعَهَا فَإِذاً أَنْتَ قَدْ بَلَغْتَ بِهَا اَلْآخِرَةَ
با اين خانۀ وسيع در دنيا چه مىكنى؟ در حالى كه در آخرت به آن نيازمندترى. آرى اگر بخواهى مىتوانى با همين خانه به آخرت برسى! در اين خانه وسيع مهمانان را پذيرايى كنى، به خويشاوندان با نيكوكارى بپيوندى، و حقوقى كه بر گردن تو است به صاحبان حق برسانى، پس آنگاه تو با همين خانه وسيع به آخرت نيز مىتوانى پرداخت
فَقَالَ لَهُ اَلْعَلاَءُ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ أَشْكُو إِلَيْكَ أَخِي عَاصِمَ بْنَ زِيَادٍ قَالَ وَ مَا لَهُ قَالَ لَبِسَ اَلْعَبَاءَةَ وَ تَخَلَّى عَنِ اَلدُّنْيَا قَالَ عَلَيَّ بِهِ فَلَمَّا جَاءَ قَالَ
(علاء گفت: از برادرم عاصم بن زياد به شما شكايت مىكنم. فرمود چه شد او را؟ گفت عبايى پوشيده و از دنيا كناره گرفته است: امام عليه السّلام فرمود او را بياوريد، وقتى آمد به او فرمود:)
يَا عُدَيَّ نَفْسِهِ لَقَدِ اِسْتَهَامَ بِكَ اَلْخَبِيثُ أَ مَا رَحِمْتَ أَهْلَكَ وَ وَلَدَكَ أَ تَرَى اَللَّهَ أَحَلَّ لَكَ اَلطَّيِّبَاتِ وَ هُوَ يَكْرَهُ أَنْ تَأْخُذَهَا أَنْتَ أَهْوَنُ عَلَى اَللَّهِ مِنْ ذَلِكَ
اى دشمنك جان خويش! شيطان سرگردانت كرده، آيا تو به زن و فرزندانت رحم نمىكنى؟ تو مىپندارى كه خداوند نعمتهاى پاكيزهاش را حلال كرده، امّا دوست ندارد تو از آنها استفاده كنى؟ تو در برابر خدا كوچكتر از آنى كه اينگونه با تو رفتار كند
قَالَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ هَذَا أَنْتَ فِي خُشُونَةِ مَلْبَسِكَ وَ جُشُوبَةِ مَأْكَلِكَ قَالَ
(عاصم گفت، اى امير مؤمنان، پس چرا تو با اين لباس خشن، و آن غذاى ناگوار به سر مىبرى؟ امام فرمود)
وَيْحَكَ إِنِّي لَسْتُ كَأَنْتَ إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى فَرَضَ عَلَى أَئِمَّةِ اَلْعَدْلِ أَنْ يُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ اَلنَّاسِ كَيْلاَ يَتَبَيَّغَ بِالْفَقِيرِ فَقْرُهُ
واى بر تو! من همانند تو نيستم، خداوند بر پيشوايان حق واجب كرده كه خود را با مردم ناتوان همسو كنند، تا فقر و ندارى، تنگدست را به هيجان نياورد، و به طغيان نكشاند
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:نكوهش نافرمانى یاران در جریان حکمیت
گوهر بعدی:دلیل اختلاف روايات پیامبر ص
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.