۵۶ بار خوانده شده
و من كتاب له عليهالسلام إلى عبد الله بن عباس و هو عامله على البصرة
18 و از نامۀ آن حضرت است به عبد اللّه پسر عباس، فرمانگزار او در بصره
وَ اِعْلَمْ أَنَّ اَلْبَصْرَةَ مَهْبِطُ إِبْلِيسَ وَ مَغْرِسُ اَلْفِتَنِ فَحَادِثْ أَهْلَهَا بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِمْ وَ اُحْلُلْ عُقْدَةَ اَلْخَوْفِ عَنْ قُلُوبِهِمْ
بدان كه بصره فرود آمد نگاه شيطان است، و رستنگاه آشوب و عصيان. پس، دل مردم آن را با نيكويى روشن ساز، و گره بيم را از دل آنان باز
وَ قَدْ بَلَغَنِي تَنَمُّرُكَ لِبَنِي تَمِيمٍ وَ غِلْظَتُك عَلَيْهِمْ وَ إِنَّ بَنِي تَمِيمٍ لَمْ يَغِبْ لَهُمْ نَجْمٌ إِلاَّ طَلَعَ لَهُمْ آخَرُ وَ إِنَّهُمْ لَمْ يُسْبَقُوا بِوَغْمٍ فِي جَاهِلِيَّةٍ وَ لاَ إِسْلاَمٍ
به من خبر دادهاند با تميميان درشتى كردهاى، و به آنان سخن سخت گفتهاى حال آنكه مهترى از بنو تميم در نگذشت جز آنكه مهترى به جاى او نشست، و در جاهليّت و اسلام كسى هماوردشان نگشت
وَ إِنَّ لَهُمْ بِنَا رَحِماً مَاسَّةً وَ قَرَابَةً خَاصَّةً نَحْنُ مَأْجُورُونَ عَلَى صِلَتِهَا وَ مَأْزُورُونَ عَلَى قَطِيعَتِهَا
و آنان با ما هم پيوندند، و نزديك و خويشاوند. ما در رعايت اين خويشاوندى پاداش داريم و در بريدن آن گناهكاريم
فَارْبَعْ أَبَا اَلْعَبَّاسِ رَحِمَكَ اَللَّهُ فِيمَا جَرَى عَلَى لِسَانِكَ وَ يَدِكَ مِنْ خَيْرٍ وَ شَرٍّ فَإِنَّا شَرِيكَانِ فِي ذَلِكَ وَ كُنْ عِنْدَ صَالِحِ ظَنِّي بِكَ وَ لاَ يَفِيلَنَّ رَأْيِي فِيكَ وَ اَلسَّلاَمُ
پس، ابو العباس! خدايت بيامرزاد در آنچه بر زبان و دست تو جارى گردد، خوب باشد يا بد، كار به مدارا كن كه من و تو در آن شريك خواهيم بود. چنان كه گمانم به تو نيكو گردد و انديشۀ بد در بارهات نرود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
18 و از نامۀ آن حضرت است به عبد اللّه پسر عباس، فرمانگزار او در بصره
وَ اِعْلَمْ أَنَّ اَلْبَصْرَةَ مَهْبِطُ إِبْلِيسَ وَ مَغْرِسُ اَلْفِتَنِ فَحَادِثْ أَهْلَهَا بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِمْ وَ اُحْلُلْ عُقْدَةَ اَلْخَوْفِ عَنْ قُلُوبِهِمْ
بدان كه بصره فرود آمد نگاه شيطان است، و رستنگاه آشوب و عصيان. پس، دل مردم آن را با نيكويى روشن ساز، و گره بيم را از دل آنان باز
وَ قَدْ بَلَغَنِي تَنَمُّرُكَ لِبَنِي تَمِيمٍ وَ غِلْظَتُك عَلَيْهِمْ وَ إِنَّ بَنِي تَمِيمٍ لَمْ يَغِبْ لَهُمْ نَجْمٌ إِلاَّ طَلَعَ لَهُمْ آخَرُ وَ إِنَّهُمْ لَمْ يُسْبَقُوا بِوَغْمٍ فِي جَاهِلِيَّةٍ وَ لاَ إِسْلاَمٍ
به من خبر دادهاند با تميميان درشتى كردهاى، و به آنان سخن سخت گفتهاى حال آنكه مهترى از بنو تميم در نگذشت جز آنكه مهترى به جاى او نشست، و در جاهليّت و اسلام كسى هماوردشان نگشت
وَ إِنَّ لَهُمْ بِنَا رَحِماً مَاسَّةً وَ قَرَابَةً خَاصَّةً نَحْنُ مَأْجُورُونَ عَلَى صِلَتِهَا وَ مَأْزُورُونَ عَلَى قَطِيعَتِهَا
و آنان با ما هم پيوندند، و نزديك و خويشاوند. ما در رعايت اين خويشاوندى پاداش داريم و در بريدن آن گناهكاريم
فَارْبَعْ أَبَا اَلْعَبَّاسِ رَحِمَكَ اَللَّهُ فِيمَا جَرَى عَلَى لِسَانِكَ وَ يَدِكَ مِنْ خَيْرٍ وَ شَرٍّ فَإِنَّا شَرِيكَانِ فِي ذَلِكَ وَ كُنْ عِنْدَ صَالِحِ ظَنِّي بِكَ وَ لاَ يَفِيلَنَّ رَأْيِي فِيكَ وَ اَلسَّلاَمُ
پس، ابو العباس! خدايت بيامرزاد در آنچه بر زبان و دست تو جارى گردد، خوب باشد يا بد، كار به مدارا كن كه من و تو در آن شريك خواهيم بود. چنان كه گمانم به تو نيكو گردد و انديشۀ بد در بارهات نرود
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:نامه اى در جواب نامه معاويه
گوهر بعدی:نامه به عمر بن ابى سلمه ارحبى در مورد شکایت مردم از او
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.