هوش مصنوعی:
امام علی (ع) در این نامه به کمیل بن زیاد، عامل خود در هیت، به دلیل سهلانگاری در دفاع از منطقه و عدم جلوگیری از عبور دشمنان برای حمله به قرقيسيا، انتقاد میکند. ایشان این رفتار را نشانهی ضعف و تصمیمگیری نادرست میدانند و اشاره میکنند که کمیل با این عمل، راه را برای دشمنان هموار کرده و از انجام وظایف محوله در قبال مردم و امیر خود کوتاهی نموده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق مدیریتی، انتقادی و اخلاقی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی نسبی در مسائل اجتماعی نیاز دارد. همچنین، استفاده از واژگان و ساختار ادبی قدیمی ممکن است برای گروههای سنی پایینتر دشوار باشد.
نامه به کمیل بن زیاد در نكوهش سستی او در انجام وظیفه
و من كتاب له عليهالسلام إلى كميل بن زياد النخعي و هو عامله على هيت ينكر عليه تركه دفع من يجتاز به من جيش العدو طالبا الغارة
61 و از نامۀ آن حضرت است به كميل، پسر زياد نخعى هنگامى كه از جانب او عامل هيت بود. امام بر او خرده مىگيرد كه چرا سپاهيان دشمن را كه از حوزۀ مأموريت او گذشته و براى غارت مسلمانان رفتهاند واگذارده و از سرزمين خود نرانده است.
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ تَضْيِيعَ اَلْمَرْءِ مَا وُلِّيَ وَ تَكَلُّفَهُ مَا كُفِيَ لَعَجْزٌ حَاضِرٌ وَ رَأْيٌ مُتَبَّرٌ
اما بعد، واگذاردن آدمى آنچه را بر عهده دارد و عهدهدار شدن وى كارى را كه ديگرى بايد گزارد، ناتوانيى است آشكار و انديشهاى تباه و نابكار
وَ إِنَّ تَعَاطِيَكَ اَلْغَارَةَ عَلَى أَهْلِ قِرْقِيسِيَا وَ تَعْطِيلَكَ مَسَالِحَكَ اَلَّتِي وَلَّيْنَاكَ لَيْسَ بِهَا مَنْ يَمْنَعُهَا وَ لاَ يَرُدُّ اَلْجَيْشَ عَنْهَا لَرَأْيٌ شَعَاعٌ
دليرى تو در غارت مردم قرقيسيا و رها كردن مرزهايى كه تو را بر آن گماردهايم، و كسى در آنجا نيست كه آن را بپايد، و سپاه دشمن را از آن دور نمايد، رأيى خطاست و انديشهاى نارسا
فَقَدْ صِرْتَ جِسْراً لِمَنْ أَرَادَ اَلْغَارَةَ مِنْ أَعْدَائِكَ عَلَى أَوْلِيَائِكَ غَيْرَ شَدِيدِ اَلْمَنْكِبِ وَ لاَ مَهِيبِ اَلْجَانِبِ وَ لاَ سَادٍّ ثُغْرَةً وَ لاَ كَاسِرٍ لِعَدُوٍّ شَوْكَةً وَ لاَ مُغْنٍ عَنْ أَهْلِ مِصْرِهِ وَ لاَ مُجْزٍ عَنْ أَمِيرِهِ
تو پلى شدهاى تا از دشمنانت هر كه خواهد از آن بگذرد و بر دوستانت غارت برد. نه قدرتى دارى كه با تو بستيزند، نه از تو ترسند و از پيشت گريزند. نه مرزى را توانى بست، نه شوكت دشمن را توانى شكست. نه نياز مردم شهر را بر آوردن توانى، و نه توانى امير خود را راضى گردانى
61 و از نامۀ آن حضرت است به كميل، پسر زياد نخعى هنگامى كه از جانب او عامل هيت بود. امام بر او خرده مىگيرد كه چرا سپاهيان دشمن را كه از حوزۀ مأموريت او گذشته و براى غارت مسلمانان رفتهاند واگذارده و از سرزمين خود نرانده است.
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ تَضْيِيعَ اَلْمَرْءِ مَا وُلِّيَ وَ تَكَلُّفَهُ مَا كُفِيَ لَعَجْزٌ حَاضِرٌ وَ رَأْيٌ مُتَبَّرٌ
اما بعد، واگذاردن آدمى آنچه را بر عهده دارد و عهدهدار شدن وى كارى را كه ديگرى بايد گزارد، ناتوانيى است آشكار و انديشهاى تباه و نابكار
وَ إِنَّ تَعَاطِيَكَ اَلْغَارَةَ عَلَى أَهْلِ قِرْقِيسِيَا وَ تَعْطِيلَكَ مَسَالِحَكَ اَلَّتِي وَلَّيْنَاكَ لَيْسَ بِهَا مَنْ يَمْنَعُهَا وَ لاَ يَرُدُّ اَلْجَيْشَ عَنْهَا لَرَأْيٌ شَعَاعٌ
دليرى تو در غارت مردم قرقيسيا و رها كردن مرزهايى كه تو را بر آن گماردهايم، و كسى در آنجا نيست كه آن را بپايد، و سپاه دشمن را از آن دور نمايد، رأيى خطاست و انديشهاى نارسا
فَقَدْ صِرْتَ جِسْراً لِمَنْ أَرَادَ اَلْغَارَةَ مِنْ أَعْدَائِكَ عَلَى أَوْلِيَائِكَ غَيْرَ شَدِيدِ اَلْمَنْكِبِ وَ لاَ مَهِيبِ اَلْجَانِبِ وَ لاَ سَادٍّ ثُغْرَةً وَ لاَ كَاسِرٍ لِعَدُوٍّ شَوْكَةً وَ لاَ مُغْنٍ عَنْ أَهْلِ مِصْرِهِ وَ لاَ مُجْزٍ عَنْ أَمِيرِهِ
تو پلى شدهاى تا از دشمنانت هر كه خواهد از آن بگذرد و بر دوستانت غارت برد. نه قدرتى دارى كه با تو بستيزند، نه از تو ترسند و از پيشت گريزند. نه مرزى را توانى بست، نه شوكت دشمن را توانى شكست. نه نياز مردم شهر را بر آوردن توانى، و نه توانى امير خود را راضى گردانى
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:نامه به فرمانداران در جبران خسارت عبور لشکریان از شهرها
گوهر بعدی:نامه به مردم مصر درباره گماردن مالک اشتر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.