۵۲ بار خوانده شده
و من كتاب له عليهالسلام إلى معاوية أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّي عَلَى اَلتَّرَدُّدِ فِي جَوَابِكَ وَ اَلاِسْتِمَاعِ إِلَى كِتَابِكَ لَمُوَهِّنٌ رَأْيِي وَ مُخَطِّئٌ فِرَاسَتِي
73 و از نامۀ آن حضرت است به معاويه اما بعد، من با پاسخهايى پياپى به گفتههايت، و شنيدن مضمون نامههايت، رأى خود را سست مىشمارم و زيركى خود را به خطا منسوب مىدارم
وَ إِنَّكَ إِذْ تُحَاوِلُنِي اَلْأُمُورَ وَ تُرَاجِعُنِي اَلسُّطُورَ كَالْمُسْتَثْقِلِ اَلنَّائِمِ تَكْذِبُهُ أَحْلاَمُهُ وَ اَلْمُتَحَيِّرِ اَلْقَائِمِ يَبْهَظُهُ مَقَامُهُ لاَ يَدْرِي أَ لَهُ مَا يَأْتِي أَمْ عَلَيْهِ وَ لَسْتَ بِهِ غَيْرَ أَنَّهُ بِكَ شَبِيهٌ
و تو كه از من چيزهايى را خواستارى و نامه مىنويسى و پاسخ انتظار دارى ، كسى را مانى كه به خواب گران رود، و خوابهايى بى اساس بيند، يا چون سرگردانى ايستاده كه ايستادنش بر وى دشوار افتاده. آنچه به سر وقت وى آمده به سود اوست يا به زيان وى، نمىداند و تو آن نيستى بلكه او به تو ماند
وَ أُقْسِمُ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَوْ لاَ بَعْضُ اَلاِسْتِبْقَاءِ لَوَصَلَتْ إِلَيْكَ مِنِّي قَوَارِعُ تَقْرَعُ اَلْعَظْمَ وَ تَهْلِسُ اَللَّحْمَ
به خدا سوگند اگر نه آن بود كه ماندنت را مىخواستم، بلاهايى از من به تو مىرسيد كه استخوان را بكوبد و گوشت را آب كند
وَ اِعْلَمْ أَنَّ اَلشَّيْطَانَ قَدْ ثَبَّطَكَ عَنْ أَنْ تُرَاجِعَ أَحْسَنَ أُمُورِكَ وَ تَأْذَنَ لِمَقَالِ نَصِيحَتِكَ وَ اَلسَّلاَمُ لِأَهْلِهِ
و بدان كه شيطان تو را نمىگذارد تا به نيكوترين كارت بپردازى و اندرزى را كه به سود توست بشنوى و آويزه گوش سازى . و درود بر آنانكه در خور درودند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
73 و از نامۀ آن حضرت است به معاويه اما بعد، من با پاسخهايى پياپى به گفتههايت، و شنيدن مضمون نامههايت، رأى خود را سست مىشمارم و زيركى خود را به خطا منسوب مىدارم
وَ إِنَّكَ إِذْ تُحَاوِلُنِي اَلْأُمُورَ وَ تُرَاجِعُنِي اَلسُّطُورَ كَالْمُسْتَثْقِلِ اَلنَّائِمِ تَكْذِبُهُ أَحْلاَمُهُ وَ اَلْمُتَحَيِّرِ اَلْقَائِمِ يَبْهَظُهُ مَقَامُهُ لاَ يَدْرِي أَ لَهُ مَا يَأْتِي أَمْ عَلَيْهِ وَ لَسْتَ بِهِ غَيْرَ أَنَّهُ بِكَ شَبِيهٌ
و تو كه از من چيزهايى را خواستارى و نامه مىنويسى و پاسخ انتظار دارى ، كسى را مانى كه به خواب گران رود، و خوابهايى بى اساس بيند، يا چون سرگردانى ايستاده كه ايستادنش بر وى دشوار افتاده. آنچه به سر وقت وى آمده به سود اوست يا به زيان وى، نمىداند و تو آن نيستى بلكه او به تو ماند
وَ أُقْسِمُ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَوْ لاَ بَعْضُ اَلاِسْتِبْقَاءِ لَوَصَلَتْ إِلَيْكَ مِنِّي قَوَارِعُ تَقْرَعُ اَلْعَظْمَ وَ تَهْلِسُ اَللَّحْمَ
به خدا سوگند اگر نه آن بود كه ماندنت را مىخواستم، بلاهايى از من به تو مىرسيد كه استخوان را بكوبد و گوشت را آب كند
وَ اِعْلَمْ أَنَّ اَلشَّيْطَانَ قَدْ ثَبَّطَكَ عَنْ أَنْ تُرَاجِعَ أَحْسَنَ أُمُورِكَ وَ تَأْذَنَ لِمَقَالِ نَصِيحَتِكَ وَ اَلسَّلاَمُ لِأَهْلِهِ
و بدان كه شيطان تو را نمىگذارد تا به نيكوترين كارت بپردازى و اندرزى را كه به سود توست بشنوى و آويزه گوش سازى . و درود بر آنانكه در خور درودند
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:نامه به عبد الله بن عباس در بیان جایگاه مقدرات الهى
گوهر بعدی:پیمان نامه میان قبایل ربیعه و یمن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.