۸۰ بار خوانده شده
وَ عَنْ نَوْفٍ اَلْبِكَالِيِّ قَالَ رَأَيْتُ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عليهالسلام ذَاتَ لَيْلَةٍ وَ قَدْ خَرَجَ مِنْ فِرَاشِهِ فَنَظَرَ فِي اَلنُّجُومِ فَقَالَ لِي يَا نَوْفُ أَ رَاقِدٌ أَنْتَ أَمْ رَامِقٌ فَقُلْتُ بَلْ رَامِقٌ قَالَ يَا نَوْفُ
و از نوف بكالى روايت است كه شبى امير المؤمنين (عليه السلام) را ديدم از بستر خود برون آمده نگاهى به ستارگان انداخت و فرمود: نوف! خفتهاى يا ديدهات باز است؟ گفتم ديدهام باز است. فرمود: نوف
طُوبَى لِلزَّاهِدِينَ فِي اَلدُّنْيَا اَلرَّاغِبِينَ فِي اَلْآخِرَةِ أُولَئِكَ قَوْمٌ اِتَّخَذُوا اَلْأَرْضَ بِسَاطاً وَ تُرَابَهَا فِرَاشاً وَ مَاءَهَا طِيباً وَ اَلْقُرْآنَ شِعَاراً وَ اَلدُّعَاءَ دِثَاراً ثُمَّ قَرَضُوا اَلدُّنْيَا قَرْضاً عَلَى مِنْهَاجِ اَلْمَسِيحِ
خوشا آنان كه دل از اين جهان گسستند و بدان جهان بستند. آنان مردمىاند كه زمين را گستردنى خود گرفتهاند و خاك آن را بستر. و آب آن را طيب. قرآن را به جانشان بسته دارند و دعا را ورد زبان. چون مسيح دنيا را از خود دور ساختهاند و نگاهى بدان نينداخته .
يَا نَوْفُ إِنَّ دَاوُدَ عليهالسلام قَامَ فِي مِثْلِ هَذِهِ اَلسَّاعَةِ مِنَ اَللَّيْلِ فَقَالَ إِنَّهَا لَسَاعَةٌ لاَ يَدْعُو فِيهَا عَبْدٌ إِلاَّ اُسْتُجِيبَ لَهُ إِلاَّ أَنْ يَكُونَ عَشَّاراً أَوْ عَرِيفاً أَوْ شُرْطِيّاً أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَةٍ وَ هِيَ اَلطُّنْبُورُ أَوْ صَاحِبَ كَوْبَةٍ
نوف! داود (عليه السلام) در چنين ساعت از شب برون شد و گفت اين ساعتى است كه بندهاى در آن دعا نكند جز كه از او پذيرفته شود، مگر آن كه باج ستاند، يا گزارش كار مردمان را به حاكم رساند، يا خدمتگزار داروغه باشد، يا عرطبه طنبور نوازد، يا دارندۀ كوبه باشد
وَ هِيَ اَلطَّبْلُ وَ قَدْ قِيلَ أَيْضاً إِنَّ اَلْعَرْطَبَةَ اَلطَّبْلُ وَ اَلْكَوْبَةَ اَلطُّنْبُورُ
و آن طبل است. و گفتهاند عرطبه، طبل است و كوبه، طنبور.
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
و از نوف بكالى روايت است كه شبى امير المؤمنين (عليه السلام) را ديدم از بستر خود برون آمده نگاهى به ستارگان انداخت و فرمود: نوف! خفتهاى يا ديدهات باز است؟ گفتم ديدهام باز است. فرمود: نوف
طُوبَى لِلزَّاهِدِينَ فِي اَلدُّنْيَا اَلرَّاغِبِينَ فِي اَلْآخِرَةِ أُولَئِكَ قَوْمٌ اِتَّخَذُوا اَلْأَرْضَ بِسَاطاً وَ تُرَابَهَا فِرَاشاً وَ مَاءَهَا طِيباً وَ اَلْقُرْآنَ شِعَاراً وَ اَلدُّعَاءَ دِثَاراً ثُمَّ قَرَضُوا اَلدُّنْيَا قَرْضاً عَلَى مِنْهَاجِ اَلْمَسِيحِ
خوشا آنان كه دل از اين جهان گسستند و بدان جهان بستند. آنان مردمىاند كه زمين را گستردنى خود گرفتهاند و خاك آن را بستر. و آب آن را طيب. قرآن را به جانشان بسته دارند و دعا را ورد زبان. چون مسيح دنيا را از خود دور ساختهاند و نگاهى بدان نينداخته .
يَا نَوْفُ إِنَّ دَاوُدَ عليهالسلام قَامَ فِي مِثْلِ هَذِهِ اَلسَّاعَةِ مِنَ اَللَّيْلِ فَقَالَ إِنَّهَا لَسَاعَةٌ لاَ يَدْعُو فِيهَا عَبْدٌ إِلاَّ اُسْتُجِيبَ لَهُ إِلاَّ أَنْ يَكُونَ عَشَّاراً أَوْ عَرِيفاً أَوْ شُرْطِيّاً أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَةٍ وَ هِيَ اَلطُّنْبُورُ أَوْ صَاحِبَ كَوْبَةٍ
نوف! داود (عليه السلام) در چنين ساعت از شب برون شد و گفت اين ساعتى است كه بندهاى در آن دعا نكند جز كه از او پذيرفته شود، مگر آن كه باج ستاند، يا گزارش كار مردمان را به حاكم رساند، يا خدمتگزار داروغه باشد، يا عرطبه طنبور نوازد، يا دارندۀ كوبه باشد
وَ هِيَ اَلطَّبْلُ وَ قَدْ قِيلَ أَيْضاً إِنَّ اَلْعَرْطَبَةَ اَلطَّبْلُ وَ اَلْكَوْبَةَ اَلطُّنْبُورُ
و آن طبل است. و گفتهاند عرطبه، طبل است و كوبه، طنبور.
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:تضاد دنیاپرستى و علاقه به آخرت
گوهر بعدی:احترام به حدود احكام الهى
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.