۴۶ بار خوانده شده
وَ قَالَ عليهالسلام لَمَّا بَلَغَهُ إِغَارَةُ أَصْحَابِ مُعَاوِيَةَ عَلَى اَلْأَنْبَارِ فَخَرَجَ بِنَفْسِهِ مَاشِياً حَتَّى أَتَى اَلنُّخَيْلَةَ وَ أَدْرَكَهُ اَلنَّاسُ وَ قَالُوا يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ نَحْنُ نَكْفِيكَهُمْ
چون خبر غارت بردن ياران معاويه را بر أنبار شنيد خود پياده به راه افتاد تا به نخيله رسيد. مردم در نخيله بدو پيوستند و گفتند اى امير مؤمنان ما كار آنان را كفايت مىكنيم
فَقَالَ مَا تَكْفُونَنِي أَنْفُسَكُمْ فَكَيْفَ تَكْفُونَنِي غَيْرَكُمْ إِنْ كَانَتِ اَلرَّعَايَا قَبْلِي لَتَشْكُو حَيْفَ رُعَاتِهَا وَ إِنَّنِي اَلْيَوْمَ لَأَشْكُو حَيْفَ رَعِيَّتِي كَأَنَّنِي اَلْمَقُودُ وَ هُمُ اَلْقَادَةُ أَوِ اَلْمَوْزُوعُ وَ هُمُ اَلْوَزَعَةُ
امام فرمود: شما از عهدۀ كار خود بر نمىآييد چگونه كار ديگرى را برايم كفايت مىنماييد؟ اگر پيش از من رعيت از ستم فرمانروايان مىناليد، امروز من از ستم رعيت خود مىنالم. گويى من پيروم و آنان پيشوا، من محكومم و آنها فرمانروا
فلما قال عليهالسلام هذا القول في كلام طويل قد ذكرنا مختاره في جملة الخطب تقدم إليه رجلان من أصحابه
چون امام اين سخن را ضمن گفتارى درازى فرمود كه گزيدۀ آن را در خطبهها آوردم، دو مرد از ياران وى نزد او آمدند
فقال أحدهما إني لا أملك إلا نفسي و أخي فمر بأمرك يا أمير المؤمنين ننقد له فقال عليهالسلام وَ أَيْنَ تَقَعَانِ مِمَّا أُرِيدُ
يكى از آن دو گفت: من جز خودم و برادرم را در اختيار ندارم، اى امير مؤمنان فرمان ده تا انجام دهم! امام فرمود: شما كجا و آنچه من مىخواهم كجا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
چون خبر غارت بردن ياران معاويه را بر أنبار شنيد خود پياده به راه افتاد تا به نخيله رسيد. مردم در نخيله بدو پيوستند و گفتند اى امير مؤمنان ما كار آنان را كفايت مىكنيم
فَقَالَ مَا تَكْفُونَنِي أَنْفُسَكُمْ فَكَيْفَ تَكْفُونَنِي غَيْرَكُمْ إِنْ كَانَتِ اَلرَّعَايَا قَبْلِي لَتَشْكُو حَيْفَ رُعَاتِهَا وَ إِنَّنِي اَلْيَوْمَ لَأَشْكُو حَيْفَ رَعِيَّتِي كَأَنَّنِي اَلْمَقُودُ وَ هُمُ اَلْقَادَةُ أَوِ اَلْمَوْزُوعُ وَ هُمُ اَلْوَزَعَةُ
امام فرمود: شما از عهدۀ كار خود بر نمىآييد چگونه كار ديگرى را برايم كفايت مىنماييد؟ اگر پيش از من رعيت از ستم فرمانروايان مىناليد، امروز من از ستم رعيت خود مىنالم. گويى من پيروم و آنان پيشوا، من محكومم و آنها فرمانروا
فلما قال عليهالسلام هذا القول في كلام طويل قد ذكرنا مختاره في جملة الخطب تقدم إليه رجلان من أصحابه
چون امام اين سخن را ضمن گفتارى درازى فرمود كه گزيدۀ آن را در خطبهها آوردم، دو مرد از ياران وى نزد او آمدند
فقال أحدهما إني لا أملك إلا نفسي و أخي فمر بأمرك يا أمير المؤمنين ننقد له فقال عليهالسلام وَ أَيْنَ تَقَعَانِ مِمَّا أُرِيدُ
يكى از آن دو گفت: من جز خودم و برادرم را در اختيار ندارم، اى امير مؤمنان فرمان ده تا انجام دهم! امام فرمود: شما كجا و آنچه من مىخواهم كجا
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:هشدار از مهلت و آزمایش خداوند
گوهر بعدی:راه شناخت اهل حق و باطل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.